جامعه از موج اول کرونا عبور کرده و همانطور که مسئولان امر معترفند با توجه به اینکه برخی کسب و کارها و مشاغل از روز گذشته دوباره به کار افتادهاند احتمال ورود به موج دوم نیز وجود دارد. با این حال عدهای بدین باورند که این ویروس منحوس در بازه زمانی مشخصی از جامعه ایرانی رخت خواهد بست و جامعه شرایط پساکرونایی را تجربه خواهد کرد. شرایطی که در آن اقتصاد کشور لطمات فراوانی دیده و جامعه به لحاظ اجتماعی نیز با بحران روحی ناشی از خود قرنطینگی مواجه خواهد بود. برخی تحلیلگران معتقدند جامعه در شرایط پساکرونایی به کما خواهد رفت و سپس باید نوعی ریکاوری صورت گیرد تا شرایط عادی بر جامعه مسلط شود. در این میان بسیاری معتقدند که نوع رفتار دولت با مردم و جامعه در شرایط پساکرونا اهمیت بسیاری دارد، چراکه هم میتواند جامعه را از یک بحران پشت سر گذاشته به شرایطی مطلوب رهنمون کند و یا در صورت عدم مدیریت دقیق و هوشنمند بحرانهای دیگری از جمله بحرانهای اجتماعی و اقتصادی را بر جامعه عارض کند. لذا اینکه دولت چگونه مواجههای با جامعه خواهند داشت امری است که نیاز به گذر زمان دارد. بهنظر میرسد که ایجاد اعتماد و امید بتواند شرایط را برای عبور از این شرایط تسهیلتر کند. برای بررسی شرایط کشور، نحوه مواجهه دولت با جامعه در پساکرونا و تاثیرات شرایط فعلی کشور در حوزههای مختلف در پساکرونا با مرتضی مبلغ معاون سیاسی و امنیتی وزارت کشور در دولت اصلاحات و فعال سیاسی اصلاحطلب به گفتوگو پرداخته است که میخوانید.
برخي معتقدند که از هماکنون بايد به فکر شرايط جامعه در پساکرونا و تاثيرات شرايط فعلي بر آن زمان باشيم؛ اساسا شرايط پساکرونايي جامعه را چگونه تبيين ميکنيد؟
به گزارش روز نو :از منظرهاي متفاوتي ميتوان به شرايط پساکرونا نگاه کرد. از جهتي ميتوان به جنبههاي مثبت اين شرايط پرداخت و از طرف ديگر نيز ميتوان جنبههاي منفي آن را مورد ارزيابي قرار داد. به لحاظ بررسي جنبههاي منفي اين مساله مشخص است که کرونا در اقتصاد آثار بسيار سوئي گذشته و ميگذارد و افت اقتصادي، تعطيلي بسياري از مشاغل، از رونق افتادن بخشهايي از اقتصاد، گسترش فقر و ناتواني و انواع و اقسام مشکلاتي که در اين زمينهها وجود دارد خود را در عرصه جهاني نيز نشان داده و خود اقتصادهاي پيشرفته دنيا نيز آسيبهاي گستردهتري ديدند. از جنبههاي سياسي نيز تبعا کرونا شرايطي را فراهم کرده که وزن دولتها و حاکميتها به خاطر مديريت افزايش و وزن مردم کاهش پيدا ميکند، چرا که بايد در خانه بنشينند، تحرک نداشته و در اجتماعات حاضر نباشند و خيلي محدود ميشود. به همين نسبت نيز فعاليتهاي اجتماعي، فرهنگي و سياسي کاهش پيدا ميکند که چيز مثبتي نيست و آثار منفي هم دارد. البته از نظر روحي و رواني نيز کرونا جنبههاي منفي برجاي گذاشته است. بالاخره وقتي هستههاي جداگانه تشکيل ميشود ارتباطات افراد کاهش يافته و حداقلي ميشود و اوقات فراغت و امور سياحت و گردشگري لغو ميشود که تبعا آثار سوء روحي و رواني خود را برجاي ميگذارد. در درون خانواده جداي از اينکه ارتباطات مستمر وجود دارد در کنار مزايا معايبش نيز اين است که ممکن است بر روي اختلافات افسردگيها و برخي از عصبانيتها تاثيرگذار باشد و حساسيتهايي بهوجود آورد. اينها انواع مشکلاتي است که کرونا ايجاد کرده و هر چه ادامه پيدا کند بيشتر هم ميشود. اکنون همه دنيا، جماعتها، اقوام و اقشار به اين نتيجه رسيدند که به شدت آسيب پذيرند و اينگونه نيست که با اتکا به داشتههاي خود مغرور شوند. يا کساني که قدرت بيشتري دارند بخواهند با اتکا به قدرت خود سلطهگري يا سوء استفاده کنند. کرونا نشان داد که انسانها ميتوانند بسيار آسيبپذير باشند. لذا هيچ ارزشي بالاتر از اين نيست که همه هواي يکديگر را داشته باشند. امروز اتحادي جهاني به طور نسبي بهوجود آمده که همه به فکر هم هستند و ميخواهند از رنج بشر کاسته شود و از اين شرايط بحراني خارج شوند. امروز ميبينيد آمريکا در راس آسيب پذيري از کرونا قرار گرفته با اينکه قويترين و ثروتمندترين کشور جهان است. اين ميتواند درسي براي ساير کشورها و جوامع باشد که به خود بيايند و تجديد نظري در روشهاي سلطه، سوء استفاده از قدرت و توجه بيشتر به جوامع ديگر داشته باشند.
ثاثيرات کرونا بر شرايط پساکرونايي را چگونه تحليل ميکنيد و بيشترين تاثير بر کدام حوزه حادث ميشود؟
من معتقدم شرايط پساکرونا ميتواند تجديدنظر مهمي در اقتصاد جامعه بهوجود بياورد. ممکن است برخي کسب و کارها حذف يا حداقلي شوند و برخي تقويت شوند و به هر صورت سازوکاري جديدي در اقتصاد جهاني بهوجود ميآورد که ميتواند مواجهه بهتري را با شرايط بحران فراهم کند. امروز يک بحران جهاني در سطح پاندميک بهوجود آمده که خيلي شديد است و اقتصاد به تدريج به گونهاي در آينده شکل خواهد گرفت که بتواند بهتر با اين بحرانها مواجه شود. اقتصاد امروز جهان هيچ نوع آمادگي و ظرفيتي براي مواجهه با پديده کرونا ندارد و اين اجتناب ناپذير است که در آينده اين اقتصاد تجديدنظرشود. از سوي ديگر اين بحران بر حوزه سياست نيز تاثيرگذار خواهد بود و سياست کشورها تغيير جدي پيدا خواهد کرد البته اين مساله به اراده حکومتها و جوامع بستگي دارد که از اين امر استفاده بهينه يا منفي کنند. لذا همانطور که اشاره کردم شرايط پساکرونايي ميتواند موجب تقويت حاکميتها بر جامعه و مردم شده و يا ميتواند درسي براي حاکميتها و جوامعي باشد که در راستاي توجه بيشتر به جامعه، مردم و تقويت دموکراسي و امثال آن عمل شود. اين به برآيند جامعه باز ميگردد که چگونه درس بگيرد و چگونه از اين مساله حسن استفاده را ببرد. در امور فرهنگي و اجتماعي نيز قطعا ميتواند شرايط متنوعي بهوجود آيد که متناسب با شرايط جديدي جامعه جهاني باشد. بالاخره پس از کرونا بسياري از اين آسيبهايي که به جوامع وارد شده که بايد جبران شود. اينها ساز وکارهاي کاملا جديدي را ميطلبد که به نظرم از هم اکنون نيز حاکميتها و نهادهاي مدني و احزاب سياسي همه بايد سناريوي مختلفي را براي شرايط آينده و احتمالات ممکن داشته باشند که نوعي آمادهسازي هم براي شرايط پساکرونايي بهوجود آيد. به هر صورت بايد از وضعيت بهوجود آمده و جنبههاي مثبتش براي جبران شرايط منفي که بهوجود آورده بهرهبرداري کرد.
برخي مطرح ميکنند که اگر برخورد مناسبي در حوزههاي مختلف در پساکرونا صورت نگيرد شايد با بحران اقتصادي و اجتماعي مواجه شويم اما اگر مديريت درستي باشد در پساکرونا هم ميتوان به خوبي شرايط را پيش برد ؛ اساسا چه تحليلي از نحوه مواجهه دولت با اين مساله داريد؟
متاسفانه آنقدر شرايط موجود سخت است که مشکلات اجتماعي و امنيتي نه تنها براي شرايط پساکرونايي احتمال دارد بلکه در همين شرايط نيز امکان وقوع دارد. اگر دولتها مديريت هوشمندانه و مدبرانهاي نکنند به خاطر فشارهاي شديدي که بر اقتصاد و روح و روان جامعه وارد ميشود ممکن است که در جامعه با مشکلات حاد اجتماعي مواجه شويم. لذا خيلي مهم است که دولتها بتوانند بسيار هوشمندانه و مدبرانه و با اعتمادسازي عميق ميان خود و جامعه اين دوران را طي کنند. لازمه آن نيز اين است که دولت به اقشار ضعيف و آسيب ديده جامعه توجه کند و شرايط را براي آنها به نحوي فراهم کنند که بدون مشکل از اين وضعيت عبور کنند. اما براي آينده قطعا در کنار کارگروههايي که امروز براي مديريت و مهار بحران تشکيل شده بايد کارگروههايي نيز براي طراحي سناريوهاي واقع بينانه آينده و همينطور آمادهسازي هريک از اين سناريوها و اقدامات لازمش تشکيل شود که براي دوران پساکرونا نخواهيم از صفر شروع کنيم. يعني از هماکنون آمادگيهاي لازم بهوجود آيد تا به ميزاني که اين بحران کاهش پيدا کرد ما بتوانيم شرايط جديدي را به شکل مناسب و سازندهتري فراهم کنيم.
در اين شرايط خطير که برخي فيک نيوزها با توسل به اخبار دروغ و انتشار آن در جامعه ايجاد التهاب ميکنند نقش رسانههاي معتبر و اهميت اطلاعرساني آنها را چطور ميبينيد؟
من فکر ميکنم که رسانهها بايد 3 نقش مهم در اين شرايط ايفا کنند. نقش اول تشويق و تهييج مردم براي استفاده مردم از پروتکلهاي بهداشتي است. يعني به ازاي اينکه مردم اين پروتکلها را رعايت کنند، جنبه فرهنگي پيدا کند و به نوعي درونساز شده، از جنبه تحميلي خارج شود و مردم خودشان با انگيزه اين کار را انجام دهند به همان اندازه ميتوانيم اين دوران را به سرعت پشت سر بگذاريم. بهخصوص در فاز دوم در جامعه ايران که برخي از کسب و کارها بايد شروع به فعاليت کنند و لازمه آن هم رعايت هرچه بيشتر اين پروتکلها براي جلوگيري از آسيبهاي گستردهتر است. بنابراين در اطلاعرساني تشويق مردم و روشهاي خاص ابتکاري براي درونسازي اين رعايتها رسانهها خيلي ميتوانند موثر باشند. کار دوم رسانهها اين است که بتوانند به دستگاههاي مربوطه کمک دهند. متاسفانه ما امروز هم با شرايط بحران کرونا مشاهده ميکنيم که خيلي از رسانهها يا در فضاي مجازي سعي ميکنند نقاط ضعف را برجسته و بزرگ کنند که در شرايط طبيعي عادي است. نقاط ضعف بزرگ شده نقد ميشود و به شکل گسترده مطرح ميشود که اثرگذار باشد. گرچه در همان شرايط هم بايد جاده انصاف و جوانمردي رعايت شود. ولي در شرايط بحران اين درست نيست که همه نقاط ضعف و کاستيها را برجسته کنند. اين جز تخريب وجدان و روحيه جامعه و تضعيف دست اندرکاراني که بايد با نشاط در صحنه حاضر باشند حاصلي نخواهد داشت. بنابراين نقدهاي سازنده، دلسوزانه، همدلانه و پيشنهادات سازنده بايد مطرح شود. اگر هم نقدي به مسئولان مربوطه يا آنهايي که در ستاد ملي کار ميکنند وارد است بايد به صورت دلسوزانه و همدلانه مطرح شود همراه با پيشنهادهاي لازم که اين کار را رسانهها بسيار موثر ميتوانند انجام دهند. براي اينکه نقدها تخريبي و توام با ايجاد انفعال باشد. نکته سوم که مکمل نکته دوم است مبارزه با جنگ رواني است. امروز متاسفانه مشاهده ميکنيد که جنگ رواني بسيار ناجوانمردانه و کثيفي توسط معاندين و مخالفين کشور بهخصوص جريانات ماهوارهاي جريان دارد. اينها حتي از پديده کرونا که يک مصيبت جهاني است هم سوء استفاده ميکنند و هر روز تلاش دارند که با سياهنماييهاي مختلف و تضعيف تصميمات متخذه روان جامعه را تخريب و شکافهاي اجتماعي را بيشتر کنند به خيال اينکه بتوانند از کرونا هم بهعنوان دستاويزي براي مقاصد خود بهره ببرند. لذا رسانههاي دلسوز داخلي بايد با اين جريان جنگ رواني که بخشي از آن فيک نيوزها هستند مبارزه کنند. يعني شرايطي ايجاد شود که فضايي سازنده بهوجود آيد تا مردم بتوانند به رسانهها اعتماد کنند و احساس کنند امورشان در حال رتق و فتق شدن است. البته بايد انتقادات سازنده و نقاط ضعف گفته شود و پيشنهادات صاحبنظران توسط رسانههاي خودمان را به سمع و نظر مسئولان و دست اندرکاران برسانند تا آنها نيز بتوانند استفاده کنند تا روشها بهتر و سازندهتر شود.
با توجه به نامگذاري سال جديد تحت عنوان جهش توليد، فارغ از مساله کرونا دولت چه کارهايي را بايد در دستور کار قرار دهد؟
اکنون شرايط بحراني بر کشور حکمفرما شده که تمام دستگاههاي حاکميت به دنبال اين هستند که اين شرايط را مديريت کنند که جامعه بتواند اين طوفان و تلاطم عظيم را با آرامش و به سلامت پشت سر بگذارد. بنابراين در حال حاضر هيچ چيز مهمتر از اين مساله نيست. لذا مسائل اساسي مربوط به جهش توليد و بسترهاي تعميق و گسترش آن موضوعي است که بايد در زمان خودش بدان رسيدگي شود. منتها در همين زمان نيز از همان ابتداي وقوع اين بحران کارخانههاي توليدي و اساسي هيچ وقت تعطيل نشدند و سعي شد که امور توليدي برپا باشند، تعطيل نشوند و بسترها فراهم باشند. اکنون در همين فاز دوم مشاهده ميکنيد که به رغم انتقادات زيادي که وارد کردند نبايد کسب و کارها در هيچ سطحي آغاز شود اما بالاخره صاحب نظران با بررسي ديدگاههاي مختلف به اين جمعبندي رسيدند که در فاز اول به جريان افتادن کسب و کارهاي کمريسک اين اتفاق بيفتد که اين موضوع نيز ميتواند به رونق توليد کمک کند. البته اين امر کار بسيار سختي است و در ازاي آن بايد نظارت گستردهاي اتفاق بيفتد و بسترهاي لازم فراهم شود، براي اينکه پروتکلهاي بهداشتي به طور جدي رعايت شود تا خداي نکرده دومرتبه به شرايط قبل از اين باز نگرديم. به هر صورت اين تلاشها زمينهساز و تقويت کننده توليد در سطح و وزن خودش متناسب با شرايط جديدي است.
با توجه به اينکه چند ماه ديگر آغاز مجلس يازدهم را خواهيم داشت، از ديدگاه شما اين مجلس چه رويکردهايي را پيش خواهد گرفت؟ رسيدگي به امور يا تسويه حسابهاي سياسي؟
اين مساله باز ميگردد به اينکه چگونه سياستمداران از اين بحران کرونا و آسيبهاي گذشته درس بگيرند. اگر درس درستي بگيرند و راه درستي بروند طبيعتا بايد در بسياري از سياستها تجديد نظر شود و رويکردهاي سازنده و گشايش بخشي اتخاذ شده و دنبال شود و تا با پشت سر گذاشتن اين شرايط هم مشکلات جبران شود و هم وارد يک فضاي همدلي و انسجام ملي شويم که امور به شکل بهتر و مناسبتري پيش برود. اين مساله به اراده مجلس بستگي دارد. اگر خداي ناکرده بخواهد همان روند گذشته در راستاي تسويه حسابهاي سياسي و نگاههاي انقباضي، باندي و جناح زده باشد متاسفانه روزهاي سختتري را در پيش خواهيم داشت. افرادي به مجلس يازدهم وارد شدهاند که بستر برايشان کاملا باز بوده و رقابتي واقعي را تجربه نکرده و رقباي جدي آنها از صحنه حذف شده بودند. نسبت به کساني که وارد مجلس شدهاند، بنا به سابقهاي که از اين افراد وجود دارد اين نگراني وجود دارد که نگاههاي متصلب و کمتر واقعبينانه داشته باشند. چنين مجلسي اگر بخواهد بر روي همان رنج خاصي که شکل گرفته پيش برود تبعا نه تنها نخواهد توانست از پس وظايف خود برآيد بلکه به صورت جدي ميتواند براي خود و کل کشور آسيبساز شود. لذا بايد تجديدنظري اساسي در رويکردها صورت گيرد.