با وجود اينکه بيش از 2 هفته از انتخابات مجلس يازدهم گذشته اما هنوز هم تحليلگران از علل و دلايل کاهش مشارکت مردم در اين انتخابات ميگويند. محسن ميردامادي معاون سياسي حزب اتحاد ملت معتقد است: «عدم رقابتي بودن انتخابات و عدم احساس اثرگذاري راي مردم دو عامل مهم در کاهش مشارکت در انتخابات اخير بوده است.»
لزوم گذر از وضع موجود
به گزارش روز نو :گرچه 18 روز از برگزاري انتخابات مجلس يازدهم و حواشي پيرامون آن ميگذرد اما در همين زمان کوتاه نيز تحليلهاي بسياري پيرامون اين انتخابات، علل، عوامل و چرايي کاهش مشارکت و نحوه آرايش، چينش و سمتگيري مجلس آينده بيان شده است. عدهاي مسائلي همچون نارضايتيهاي اقتصادي، نارضايتيهاي اجتماعي چون مسائل آبان ماه و دي ماه را مطرح ميکنند و از تاثير آنها بر کاهش اعتماد عمومي معطوف به انتخابات و در نهايت کاهش مشارکت ميگويند. عدهاي نيز نظارتهاي بيش از حد، حذف يک جريان سياسي، تاثير صحبتهاي رئيسجمهور پيرامون انتخابات و ويروس کرونا را دليل اصلي کاهش مشارکت مردم ميدانند. اما در يک نکته اشتراک دارند که مجلسآينده مجلس حداقلي خواهد بود که صرفا به دنبال اهداف جناحي خود خواهد رفت و احتمال دارد پروژههاي از پيش تعيين شده خود مثل استيضاح رئيس جمهور يا وزرا را نيز در دستور کار قرار دهند. با توجه به اتفاقات رخ داده در جامعه و تحريمهاي بينالمللي نيز شايد نتوانند آنطور که گفته ميشود تغييرات اقتصادي شگرفي در جامعه ايجاد کنند و شايد فقط به تحرکات پوپوليستي که در مجالس هفتم، هشتم و نهم شاهد آن بوديم همت گمارند.
علل اصلي کاهش مشارکت
يک فعال سياسي اصلاحطلب در خصوص علل کاهش مشارکت مردم در انتخابات اخير اظهار داشت: به نظر ميرسد مطرح کردن حرفهايي مثل حرفهاي رئيس جمهور مبني بر«انتصابات» خواندن انتخابات يا بحث کرونا نوعي فرار از بيان دلايل اصلي عدم مشارکت گسترده مردم در انتخابات است. جماران نوشت؛ محسن آرمين گفت: به نظرم دو دليل عمده براي اين مساله وجود داشت. نخست اينکه انتخابات معمولا زماني مورد اقبال مردم قرار ميگيرد که رقابتي باشد و مردم احساس کنند در يک رقابت ميتوانند گزينه مطلوب خودشان را از ميان کانديداها پيدا کرده و به او رأي دهند. اگر رقابت در انتخابات، مشابه انتخاباتي که اخيرا داشتيم وجود نداشته باشد و به جاي رقابت ميان جناحهاي مختلف، عملا انتخابات ميان سليقههاي مختلف يک جناح برگزار شود، طبيعي است که تنها کساني پاي صندوقها بيايند که به آن جناح گرايش دارند. وي ادامه داد: دليل دوم موضوع اثرگذاري انتخابات است. به نحوي که مردم احساس کنند با رأيي که ميدهند و انتخابي که ميکنند در سرنوشت خود تاثيرگذار هستند و ميتوانند مشکلاتي را که در زندگي داشته و يا ايراداتي که نسبت به شيوه مديريتها دارند، با رأي خود تغيير دهند. چنين احساسي در انتخابات اخير نبود. وي دراين باره که مشکلات اقتصادي را ميتوان مهمترين دليل کاهش مشارکت دانست، بيان کرد: مشکلات معيشتي و اقتصادي به تنهايي بازدارنده مشارکت نخواهد بود بلکه تلقي مردم از تاثيرگذار بودن انتخابات است که موثر است.
دو نکته درباره مجلس آينده
معاون سياسي حزب اتحاد ملت در خصوص مجلس آينده و کار آمدي آن اظهار کرد: در اين رابطه ميتوانم به دو نکته اشاره کنم. يکي اينکه مجلس آينده به اين دليل که برخاسته از رقابت ميان احزاب، جريانات و تفکرات مختلف نبوده و عملا فاقد عقبهاي تشکيلاتي است، بيشتر مجلسي خواهد بود که از بيرون مديريت ميشود. يعني در حقيقت همان کساني که انتخابات را مديريت کردند تا به اين صورت برگزار شود، تا حد زيادي در مديريت مجلس آتي نقش خواهند داشت. ميردامادي تاکيد کرد: دومين نکته اينکه مجلسي که با چنين انتخابات ضعيفي روي کار ميآيد، براي آنکه کسري مشروعيت خود را جبران کند احتمالا به تصميمات پوپوليستي روي خواهد آورد تا از آن طريق بتواند نظر مردم را جلب کند، شبيه آنچه در مجلس هفتم اتفاق افتاد. اين نوع تصميمات معمولا تصميمات مخربي خواهند بود و در ميان مدت و بلندمدت اثرات منفي خواهند داشت. وي در خصوص پيام انتخابات اخير به مسئولان تصريح کرد: به نظر من حاکميت انتظار مشارکت پايين مردم در اين حد را نداشت. معتقدم حتي اگر کانديداهاي جناح اصلاحطلب را تاييد ميکردند، انتخابات بازهم پرشور نميشد. از اين رو، يا تصميمگيرندگان همين مسير را دنبال کرده و پايگاه اصلي را لاغر و لاغرتر ميکنند که مسلما به سود نظام نيست که پشتوانه و تکيهگاه اصلي را ضعيف و ضعيفتر کنند يا اينکه اين مساله باعث ميشود يک بازنگري کرده و تلاش کنند پايگاه مردمي را افزايش دهند.