
جریانی در کشور، جمهوریت نظام را قبول ندارد
مهدی شیخ، چهره سیاسی اصلاحطلب و نماینده مردم تهران، ری، شمیرانات، اسلامشهر و پردیس، در دهمین دوره مجلس شورای اسلامی است. او که دارای مدرک کارشناسی ارشد معارف اسلامی و دانشجوی دکترای این رشته است، در دهمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی در لیست 30نفره موسوم به امید و با کسب رتبه پانزدهم تهران، وارد مجلس دهم شد. او نقطه ضعف و قوت مجلس دهم را نبود اکثریت هیچ جریانی در آن میداند و معتقد است که اگر چه اکثریت در این مجلس به ظاهر با اصولگرایان بوده است اما به علت دو دستگی آنها، نهایتا جریان غالبی بر کلیات مجلس حاکم نبوده است. در ادامه گفتوگوبا این نماینده مجلس را در مورد ارزیابی فعالیت خود در مجلس دهم، میخوانید:
به گزارش روز نو :مجلس دهم کمکم رو به پایان است، عملکرد خود را در این دوره در مجلس چگونه ارزیابی میکنید؟
از آنجا که من عضو کمیسیون فرهنگی مجلس بودم، به همین دلیل بیشتر روی طرحها و مسائل فرهنگی متمرکز شده بودیم. در این زمینه چندین برنامه مهم مورد پیگیری قرار گرفت که یکی از آنها پیگیری قانون صداوسیما بود که توانستیم آن را در کمیسون تصویب کنیم و هم اکنون هم در نوبت صحن قرار دارد. باید بگویم که تصویب این قانون باعث اتفاقهای خوبی خواهد شد. البته که برخی موارد قانون اساسی و تفاسیر آن، تصویب این قانون را با محدودیتهایی روبهرو کرده است اما به هر حال توانستیم به تعریفی جدید در مورد صوت و تصویر فراگیر در این بخش، دست پیدا کنیم. البته که با چالش زیادی در این زمینه روبهرو بودیم چون صداوسیما به دنبال آن بود که یک تعریف حداکثری ارائه شود اما به هر حال ما توانستیم تعریفی را ارائه دهیم که بر اساس آن هر چیزی که به نوعی حالتی از صدا و تصویر دارد به عنوان صدا و تصویری فراگیر محسوب شود. از همین لحاظ مانع انحصار صداوسیما در حوزه کاربران شخصی و محیط مجازی شدیم.
مبحث دیگر این بود که مساله نظارت در مورد صداوسیما مرجع خاصی نداشت. در حال حاضر تنها یک شورای نظارت بر صداوسیما وجود دارد که صداوسیما، همان را هم قبول ندارد و معتقد است که این نظارت تنها یک نظارت اطلاعی است؛ یعنی تنها اگر موردی برای تذکر وجود داشت، این شورا میتواند فقط آن ایراد را اطلاع دهد. اگر موفق بشویم که این قانون نظارت را در این دوره از مجلس تصویب کنیم، توانستهایم که شورای نظارت را تقویت کنیم و اختیارات اصلی آنها را تعیین کنیم.ما همچنین یک هیات امنا برای صداوسیما در نظر گرفتیم که با وجود ریاستی بودن این مجموعه بتواند با توجه به گستردگی این سازمان، آن را از اعمال نظر فقط یک نفر به عنوان رئیس خارج کند.بحث مالکیت معنوی، ایجاد قانون برای وزارت ورزش و مبحث جامع رسانه از دیگر مواردی بوده است که در کمیسیون فرهنگی مجلس به آن پرداخته شده است. البته هر چند که اصلاحطلبان در این کمیسیون در اکثریت قرار نداشتند اما به هر حال توانستیم در مسائل مهمی که سالها در مجلس معطل مانده بود به نتایج قابل قبولی دست پیدا کنیم.پیگیری مسائلی مانند بیمه خبرنگاران و بیمه هنرمندان نیز از جمله مواردی بود که در این کمیسیون به آن پرداخته شد، هر چند که باید بگویم در مورد فعالیتهای انجام گرفته در کمیسیون فرهنگی، اطلاع رسانی کاملی انجام نشده است.
در حوزه نظارتی هم باید بگویم از آنجا که رویکرد نمایندگان تهران و انتظار از آنها بیشتر در بخش ملی ارزیابی میشود، همین مساله باعث میشود که این نمایندگان کمتر به مسائل حوزه انتخابیه خود بپردازند. باید بگویم که تهران علیرغم پایتخت بودن و در مرکز قرار داشتن، بر اساس آمار در بسیاری از حوزههای بهداشتی، انتظامی و امنیتی دارای ضعف و مشکلات بسیاری است.
بخشهایی از استان تهران هستند که بیشتر از یک مرکز استان دارای جمعیت هستند، اما فاقد یک سینما، مرکز انتظامی و سینما هستند. بر همین اساس، در شهرستانهای پردیس، اسلام شهر و شهر ری نیز دفتر نمایندگی ایجاد کردیم و توانستیم از نزدیک مشکلات مردم را رصد کنیم. همچنین در هر منطقه تهران به صورت گردشی، هر کدام دو نوبت و در هر نوبت سه نوع جلسه برگزار کردیم. جلسه با مردم، جلسه با شورایاریها و مسئولان منطقه و نیز جلسه در فرمانداری مربوطه، ازجمله این جلسات بود که برای اولین بار در تهران شکل میگرفت و در آن مشکلات مناطق و مردم مورد ارزیابی قرار میگرفت.تشکیل فراکسیون احزاب و تشکلهای مدنی، مورد دیگری بود که به پیشنهادد اینجانب، تحقق پیدا کرد. این در حالی بود که در اواخر مجلس نهم و در یک اقدام عجولانه، با اصلاح ماده ده احزاب عملا تشکلهای مدنی از آن خارج شده بود و آنها به نوعی غیرقانونی شدند. بنابراین در فراکسیون تشکلها، مصوبه ای تنظیم شد که هنوز هم در حال پیگیری در مجلس است. باید بگویم که یکی از پایههای دموکراسی در دنیای امروز، تشکلهای صنفی و مدنی هستند که باید در تصمیمسازی جامعه لحاظ شده و به آنها اهمیت داده شود.همچنین من مسئول کمیته فرهنگی فراکسیون امید بودم که در آن اعلام نظردر مورد وزرارت یا استیضاح وزرای مرتبط با حوزه فرهنگ، مانند وزیر ارشاد، وزیر گردشگری، وزیر ورزش و مانند این را پیگیری میکردیم. تلاش در جهت تشکیل وزارت گردشگری نیز یکی دیگز از فعالیتهایی بود که در این زمینه انجام گرفت و موفق بود.
از آنجا که به هر حال در ابتدای ورود به مجلس دهم دارای برنامهها، شعارها و وعدههای انتخاباتی بودهاید در حال حاضر تا چه میزان خود را در تحقق برنامههای خود موفق میدانید؟
در برنامههای اولیه اعلامی من، رویکرد دفاع از جمهوریت نظام مطرح شده بود. بسیاری از مشکلات فعلی در کشور ما ناشی از آن است که جریانی در کشور، جمهوریت نظام را قبول ندارد. من در سخنرانیهای خود در جریان برنامههای انتخاباتی برای ورود به مجلس دهم اعلام کرده بودم که به دنبال تحقق قرائتی از نظام هستم که امام، رهبری، شهید مطهری و شهید بهشتی از اسلام دارند و آن قرائت بر پایه تقویت جمهوری اسلامی است. بنابراین همیشه اعتقاد داشتهام که اگر کسی به بهانه اسلامیت نظام بخواهد جمهوریت آن را محدود کند، خروجی آن محدود شدن اسلام و رویگردانی مردم از اسلام خواهد بود.
به همین منظور هم بود که فراکسیون اعضا و تشکلها را هم به جهت نقش دادن بیشتر به مردم در تصمیمگیریها، تشکیل دادیم. همچنین غیر انحصاری کردن صداوسیما و تبدیل آن به رسانه ملی واقعی هم در جهت تحقق آن شعارهای اولیه بود.
ما با جریانی روبهرو بودیم که همواره مخالف دولت بود، دائما سوال و طرح استیضاح داشت و به دنبال سهم خواهی بود. مثلا به دلیل اینکه یک وزیر، مدیر کل مورد نظر آنان را تعویض نکرده بود به دنبال استیضاح آن وزیر بودند یا اینکه میخواستند به نحوی، انجام فعالیتهای دولت را کند تر کنند. بنابراین جریانی در مجلس وجود داشت که با سوالات پی در پی و نامقبول به دنبال ایجاد وقفه در جریان عادی کار دولت و مجلس بودند. بر همین اساس ما سعی داشتیم که نقش نظارتی خود را در این زمینه فعال تر دنبال کنیم.
اگر امکان بازگشت به گذشته فراهم باشد، آیا مواردی در ذهن شما باقی مانده است که تمایل داشتید در مجلس دهم، بیشتر به آنها میپرداختید؟
اگر چه من بسیاری از انتقادهای شکل گرفته نسبت به مجلس دهم را قبول ندارم، اما باید بگویم که این مجلس، آن مجلس مطلوب مورد انتظار ما هم نبود. اگر چه این مجلس خروجیهای بسیار خوبی داشت. به هر حال اگر به گذشته بازمیگشتیم و همین تجربه کنونی را داشتم، کارها بسیار روانتر انجام میشد. اگر چه باید بگویم که با توجه به ترکیب مجلس و در اقلیت بودن اصلاحطلبان، غیر از این نمیتوانستیم کار دیگری انجام دهیم. به عنوان مثال ما چندین بار خواستیم که شهردار تهران را مورد تحقیق و تفحص قرار دهیم و با وجود اینکه همواره مجلس با این امور موافق است اما در نهایت نتوانستیم این کار را انجام دهیم. بنابراین باید بگویم که ترکیب مجلس هم در فعالیت یک نماینده بسیار تاثیرگذار است و این طور نیست که نماینده بتواند در هر شرایطی آنچه را که در ذهن خود دارد، کاملا انجام دهد.
با توجه به عضویت در فراکسیون امید، عملکرد آن را در مجلس دهم چگونه ارزیابی میکنید؟
فراکسیون امید با اینکه اکثریت مجلس را در دست نداشت اما توانست کارهای بزرگی را در این مجلس انجام دهد. فعالیتهایی مانند حبسزدایی، اعدامزدایی، توجه به جرم سیاسی و مواردی مانند این از نمونههایی بود که هر کدام از آنها میتواند برای یک مجلس کافی باشد.البته که در این میان برخی انتظار داشتند که فراکسیون امید باید تندتر عمل کند و با ایجاد دعوا، امور خود را پیش ببرد در صورتی که باید گفت نماینده مجلس یک فعال سیاسی نیست که بتواند هر موضعی را اتخاذ کند بلکه باید در چارچوب مسئولیت نمایندگی مجلس، نقش خود را ایفا کند.
از تجربیات تلخ و شیرین خود در مجلس دهم بگویید.
از موارد تلخ، ناکامی مجلس در تحقیق و تفحص از شهرداری تهران بود. برای من جای سوال است که چرا مجلس نتوانست آن را پیش ببرد و چرا نمایندگانی که حتی خودشان تهرانی هم نبودند، بیجهت با این مساله مخالفت کردند. در این مساله برای من کاملا واضح شد که لابیگری یک جریان و پایگاه در عدم تحقق آن، موثر بوده است .داشتن همکاران خوب و همراهی آنان در بالا بردن کارایی مجلس نیز از نمونههای شیرین این مجلس برای من بود.
اگر بخواهید مجلس دهم را در چند جمله کوتاه توصیف کنید، کدام یک از شاخصههای آن برای شما پر رنگتر از بقیه خواهد بود؟
نقطه ضعف و قوت این مجلس، اشتراک در یک مساله بود؛ این که مجلس دهم دارای اکثریت نبود. باید بگویم که این مجلس در دست یک جریان کاملا یکسو نبود. اگر چه اکثریت با اصولگرایان بود، اما آنها هم خودشان دو دسته بودند و در بسیاری از موارد خودشان نظراتی متفاوت داشتند. این باعث شده بود که یک جریان، بر کلیات مجلس غالب نشود و بنابراین فعالیتها بیشتر عقلانی تر پیش برود.از منظری دیگر هم شاید این مساله یک نقطه ضعف بود، زیرا اکثریت متعلق به جریانی نبود که بتواند برنامهریز باشد و برنامهها را به سرعت پیش ببرد.
همدلی