محمدعلي وکيلي عضو فراکسيون اميد و عضو هيات رئيسه مجلس دهم بود که در شرايط کنوني نيز با حضور در ليست ائتلاف براي ايران که ليستي متشکل از احزاب اصلاحطلب است در انتخابات مجلس يازدهم از حوزه انتخابيه تهران حضور دارد. به همين دليل و براي تحليل و بررسي انتخابات مجلس، با وي گفتوگو کرده که در ادامه ميخوانيد:
به گزارش روز نو :رقابت انتخابات مجلس و شعارها و وعدههايي که کانديداهاي انتخاباتي مطرح ميکنند به چه ميزان در راستاي مطالبات مردم است؟
واقعيت اين است که در شرايط کنوني اصلاحطلب و اصولگرا، دولت و مجلس و سياسي و غيرسياسي، در اين موضوع که وضع کشور بد است، با هم مشترک هستند ولي در اين موضوع که چرا اين وضع بد است و چقدر بد است، اختلاف داريم. با اين وجود کشور در شرايط حساس و خطيري قرار دارد. روزهاي پيش رو، روزهاي آخر رقابت است. رقابتي که از ابتدا برابر نبود. اصولگرايان بر سرِ تعدد ليست جدال دارند و اصلاحطلبان با دردسر ارائه يک ليست مواجه هستند. از طرف ديگر، يخ فضاي عمومي نشکسته است و مردم با ترديد به صندوق رأي نگاه ميکنند. بنده معتقدم حق هم دارند؛ وضع کنوني غيرقابل تحمل است. در چند سال گذشته مردم با روياها و آرزوهاي زيادي پاي صندوق راي آمدند ولي اکنون مي بينند سفره شان بيش از گذشته آب رفته است. آرزوهاي برباد رفته زيادي بر دل شان غمباد کرده است. لذا طبيعتاً عزم و رمقي براي حضور جدي ندارند. سخت است با مردمي که زير «فشار حداکثري» معيشتشان آب رفته است، سخن از انتخابات بگوييم. سخت است با اين تنگ نظري ها و سختگيري ها کسي را به صندوق راي ترغيب کرد. همه از وضع معيشتي کنوني آگاهيم. حتي اگر کسي سري به غرفه هاي مواد غذايي نزده باشد، آمار تورم را ببيند مي تواند حدس بزند که معيشت مردم تا کجا سخت شده است. رشد منفي اقتصادي نشان مي دهد که نبايد منتظر خوب شدن وضعيت اقتصادي، دست کم در کوتاه مدت باشيم. بيکاري افسارش رها شده و بوي بهبود از اوضاع نمي آيد. به گمانم دقيقا سختترين جاي مساله همين جا است. ملت افقِ روشني را پيش رو به وضوح و روشن نمي بينند. نمي دانند کي و چگونه بايد اين فضا بشکند و اين سقوطِ کيفيت زندگي متوقف شود. به راحتي مي توان تصور کرد که چقدر سخت است در اين فضا، صندوق راي را به ملت نشان داد.
چه چشماندازي پيش روي انتخابات ميبينيد؟
واقعيت اين است که افق وضعيت بدون صندوق رأي از هر وضعيت تاريکتر است و جز صندوق راي امکانِ افقگشايي وجود ندارد. واضح است که مثلثِ مشارکت پايين مردم، حاکميت يکپارچه اصولگرايان و حضور ترامپ، مي تواند کار را سخت کند. ترديدي وجود ندارد که باوجود قبول ضعف دولت در برخي حوزه ها، بلاي کنوني را تحريم سرِ ما آورده است. تا زماني که برجام زنده بود و همه طرف ها به آن پايبند بودند وضع کشور اميدوارکننده بود. همان اميدواري باعث مشارکت خيره کننده 94 و 96 شد. اما ترامپ اين اميدواري را درهم شکست و از برجام خارج شد. يک جنگ اقتصاديِ تمام عيار با بزرگترين اقتصاد دنيا شوخي نيست. صريح بگويم که اين جنگ راه حل اقتصادي ندارد؛ راه حل آن سياسي است. اگر راه غيرسياسي داشت، اقتصاد بزرگي مانند چين همان را انتخاب مي کرد. ترامپ براي مقابله با راه حل هاي سياسي، بهدنبال مشروعيت سازي است. او به هر دري مي زند تا تحريم ها به هيچ دليلي متوقف نشود. به همين سبب چشمش به ايران است تا ده نفر زير يک پل جمع شوند و چهار تا شعار بدهند و آن را برگيرد و بگويد مردم ايران ما را دوست دارند و از تحريم ها راضياند. حال تصور کنيد يک انتخابات با مشارکت پايين برگزار شود؛ ديگر کسي ترامپ را نمي تواند از خرِ تحريم پياده کند. او مي گويد من مشارکت حدود هفتاد درصدي مردم ايران را نصف کردم؛ يعني مشروعيت جمهوري اسلامي را نصف کردم، لذا تحريم هايم جواب داده است! قهر با انتخابات قطعاً افق رفع تحريم را تيره تر مي کند. امکانِ انتخابات و امکانِ پارلمان، از حقوق بنيادي ملت ايران است. به چه بهايي مي توانيم آن را کنار بگذاريم؟ شايد هيچ گاه مانند امروز نيازمند صيانت از نهاد انتخابات نباشيم. بايد به هوش بود! بايد با همه گلايه ها براي ايران آمد. حفظ ايران به مشارکت مردم گره خورده است. براي ايران بار ديگر بياييم.
با توجه به شرايط موجود مجلس آينده چگونه ميتواند به مطالبات مردم پاسخ بدهد؟
چپ و راست مسابقه گذاشتهاند که بگويند مجلس تضعيف شده است، اما بايد ببينيم چرا مجلس در راس امور نيست؟ چرا مسابقه گذاشتهايم که مردم را قانع کنيم که صندوق راي بياثر است؟ در همين مجلس دهم گامهايي خلاف خواسته مردم برداشته شد که اگر اصلاحطلبان نبودند، جلو اين اقدامات گرفته نميشد. با اين حال برخي اصلاحطلبان عليه مجلس مقاله مينويسند در حاليکه ميبينند چه ارادههايي وجود دارد تا صداي مردم خاموش شود. اين مجلس در راس امور نيست، اما اگر اين مجلس نباشد، صداهاي موجود در دفاع از حق مردم هم خاموش ميشود.
آرمان ملی