با ردصلاحیت اغلب اصلاحطلبان در انتخابات مجلس شورای اسلامی شرایط این جریان برای حضور در انتخابات با پیچیدگیهای بیشتری مواجه شده است. تا قبل از اعلام نتیجه تایید صلاحیتها جریان اصلاحات امید داشت با توجه به شرایط خطیر کشور بتواند با بهترین نیروهای خود در انتخابات حضور پیدا کند. به همین دلیل بهدنبال ائتلاف نبود و تلاش میکرد با یک لیست صددرصدی در انتخابات حضور پیدا کند. با این وجود پس از ردصلاحیت چهرههای برجسته این جریان، اصلاحطلبان تصمیم دارند با همان کاندیداهایی که تایید صلاحیت شدهاند در انتخابات حضور پیدا کنند حتی اگر تعداد این افراد در حد یک لیست انتخاباتی نیز نباشد. از گوشه و کنار خبر میرسد اصلاحطلبان بهدنبال رایزنی با نهادهای نظارتی از جمله شورای نگهبان هستند که زمینه حضور اصلاحطلبان بیشتری را در انتخابات فراهم کنند. به همین دلیل و برای تحلیل و بررسی آخرین وضعیت اصلاحطلبان برای حضور در انتخابات مجلس شورای اسلامی با دکتر فاطمه راکعی نماینده سابق مجلس شورای اسلامی و سرپرست سابق اداره کل بانوان شهرداری تهران گفتوگو کرده است. راکعی معتقد است: «انتظار میرفت شورای نگهبان با توجه به شرایط خطیری که کشور در آن قرار دارد برخی ملاحظات را در رویکرد خود در نظر بگیرد و از همدلی و وحدتی که در تشییع جنازه سردار سلیمانی رخ داده بود به سود منافع ملی استفاده کند. با این وجود چنین اتفاقی رخ نداد و ما شاهد ردصلاحیت گسترده چهرههای اصلاحطلب بودیم. در شرایط کنونی ما انتظار و تقاضا داریم با ورود رهبری به این موضوع و تجدید نظر در رویکرد شورای نگهبان شاهد یک بازنگری اصولی و منطقی باشیم تا جریانهای سیاسی بتوانند با بهترین نیروهای خود در عرصه انتخابات حضور پیدا کنند. بسیاری از کسانی که ردصلاحیت شدهاند در گذشته در مسئولیتهایی که برعهده داشتهاند امتحان خود را پس دادهاند و کارنامه قابل قبولی از خود برجای گذاشته است». در ادامه ماحصل این گفتوگو را میخوانید.
در شرايطي که اغلب چهرههاي جريان اصلاحات ردصلاحيت شدهاند اصلاحطلبان با چه استراتژي وارد انتخابات مجلس آينده خواهند شد؟
به گزارش روز نو :در شرايط کنوني سياست اصلاحطلبان اين است که تنها با افرادي که تاييد صلاحيت شدهاند در انتخابات حضور پيدا کنند حتي اگر اين تعداد به اندازه يک ليست انتخاباتي نباشد. متاسفانه در تهران و شهرستانهاي کشور اغلب اصلاحطلبان ردصلاحيت شدهاند. وضعيت به شکلي است که در برخي از شهرستانها حتي يک نفر اصلاحطلب نيز وجود ندارد که ما بتوانيم خود را در رقابت انتخاباتي قرار بدهيم. در ايران بهدليل تنوع قوميتي و مذهبي اقشار مختلف مردم داراي سليقههاي مختلف سياسي هستند. به همين دليل اگر قرار است يک انتخابات رقابتي برگزار شود گروهها و طيفهاي مختلف فکري بايد بتوانند از کساني که تفکرات آنها را نمايندگي ميکند، حمايت کنند. اگر چنين اتفاقي رخ ندهد، اگر گروههاي مختلف فکري نتوانند افرادي را در بين کانديداي انتخاباتي پيدا کنند که مطالبات آنها را نمايندگي کند ترجيح ميدهند در انتخابات شرکت نکنند. اين اتفاق در انتخابات مجلس دهم نيز رخ داد که اغلب چهرههاي اصلاحطلب ردصلاحيت شدند. با اين وجود جريان اصلاحات اميد خود را از دست نداد و با ائتلاف با چهرههاي معتدل جريان اصولگرايي در انتخابات حضور پيدا کرد. ائتلاف براي مجلس دهم به سود جريان اصلاحات نبود. کساني در ليست اصلاحطلبان قرار گرفتند که امتحان خود را در سالهاي پس از پيروزي انقلاب اسلامي پس نداده بودند و هنگامي که در مجلس حضور پيدا کردند اصلاحطلبان را دور زدند و راه ديگري رفتند. در نتيجه در شرايط کنوني اصلاحطلبان تنها با چهرههاي شناخته شده و مطرح خود در انتخابات شرکت خواهند کرد، هر چند ممکن است تعداد اين افراد اندک باشد. بهعنوان مثال جريان اصلاحات در تهران نيازمند يک ليست سي نفره است. اين در حالي است که اين ليست در صورتي ارائه خواهد شد که تعداد اصلاحطلبان مطرح به اين اندازه برسد. در غيراين صورت اصلاحطلبان هيچ ليستي ارائه نخواهند کرد.
آيا در چنين شرايطي احتمال حضور مجدد تندروها در مجلس بيشتر نميشود؟
ما در حال برگزاري جلسات همانديشي در اين زمينه هستيم. تلاش اصلاحطلبان اين است که در شرايط کنوني بهترين تصميم را اتخاذ کنند و با يک استراتژي در انتخابات حضور پيدا کنند که از يک طرف منافع ملي لحاظ شود و از سوي ديگر جريان اصلاحات آسيب نبيند. خطر حضور تندروها در مجلس آينده مسالهاي نيست که جريان اصلاحات پاسخگوي آن باشد. اين مساله به مسئولان نظارتي بازميگردد و آنها بايد پاسخگوي اين مساله باشند. شوراي نگهبان مرجع تصميمگيري درباره حضور افراد در انتخابات است و نظام نيز به اين مرجع تصميمگيري اعتماد کرده است. مقام معظم رهبري همواره مردم را به حضور پرشور در انتخابات دعوت کردهاند. به همين دليل اگر قصد اين باشد که زمينه حضور گسترده مردم در انتخابات فراهم شود بايد رفتار و عملکردها در راستاي منويات رهبر معظم انقلاب باشد. هنگامي که نوددرصد کانديداي يک جريان بزرگ سياسي که احزاب مختلفي در سراسر کشور آن را نمايندگي ميکنند و ميليونها طرفدار دارد ردصلاحيت ميشود، در عمل امکان رقابت از اين جريان سياسي سلب شده است. يک جريان سياسي همواره به سرمايه انساني خود متکي است. با اين وجود هنگامي که اين سرمايه انساني به دلايل مختلف و مبهم اجازه حضور در انتخابات را به دست نميآورد چگونه ميتوان انتظار داشت که شاهد يک رقابت عادلانه و منصفانه در کشور باشيم.
درچنين شرايطي احتمال ائتلاف مجدد اصلاحطلبان با اصولگرايان معتدل وجود دارد؟
خير؛ چنين امکاني وجود ندارد و تحت هر شرايطي موضوع ائتلاف منتفي است. در شرايط کنوني اصلاحطلبان براساس منافع ملي و مصالح عمومي رفتار ميکنند. جريان اصلاحات با خرد جمعي بهدنبال اين است که با رويکردي در انتخابات حضور پيدا کند که کمترين خسارت به کشور و مردم وارد شود. در انتخابات مجلس در سال94 اصلاحطلبان با اعتماد به اصولگرايان معتدل از حضور تندروها در مجلس جلوگيري کردند. اين در حالي است که وضعيت در نهايت به شکلي شد که اصلاحطلبان از اين ائتلاف ضربه خوردند. به هر حال اصلاحطلبان در انتخابات گذشته بهدنبال ايجاد يک مجلس معتدل و کارآمد بودند. به همين دليل نيز ريسک ائتلاف را پذيرفتند. اين در حالي است که در شرايط کنوني ائتلاف براي اصلاحطلبان موضوعيت ندارد و اين جريان تنها با چهرههاي صددرصد اصلاحطلب در انتخابات حضور پيدا خواهد کرد.
آيا رايزني چهرههاي برجسته جريان اصلاحات مانند آقايان عارف و جهانگيري با گشايش همراه بوده است؟
در اين زمينه تلاشهايي از سوي برخي از اصلاحطلبان از جمله آقاي عارف صورت گرفته است. با اين وجود هنوز به نتيجه قطعي که بتوان درباره آن اظهارنظر کرد نرسيده است. ما اميدواريم شوراي نگهبان در رويکردي که در مقابل اصلاحطلبان در پيش گرفته تجديد نظر کند و شرايط انتخابات را به مسيري هدايت کند که جريانهاي سياسي بتوانند با حداکثر سرمايه انساني خود در انتخابات شرکت کنند. در شرايط کنوني موازنه عادلانهاي بين جريانهاي سياسي وجود ندارد و برخلاف جريان اصلاحات که با ردصلاحيت اغلب چهرههاي خود مواجه شده جريان مقابل با حداکثر چهرههاي خود در انتخابات حاضر خواهند بود.
آيا اصلاحطلبان در اين زمينه با مقام معظم رهبري نيز ملاقات کردهاند؟
به صورت دقيق از اين مساله اطلاع ندارم. با اين وجود برخي از چهرههاي اصلاحطلب بهدنبال رايزني با شوراي نگهبان و برخي از نهادهاي نظارتي بودهاند و در شرايط کنوني نيز اين رايزنيها ادامه دارد.
با توجه به اتفاقاتي که در آبانماه و پس از آن افتاد آيا جامعه ايران با دو قطبي رأي دادن و رأي ندادن مواجه شده است؟ جريانهاي سياسي براي اقناع مردم براي حضور در انتخابات بايد بهدنبال چه راهکارهايي باشند؟
پس از شهادت سردار سليماني که تداعيکننده چهره جنايتکار آمريکا بود ما شاهد وحدت و همدلي گستردهاي در بين مردم بوديم. بدون شک تشييع تاريخي پيکر سردار سليماني تبلوري از وحدت و انسجام ملي را به نمايش گذاشت و اميدها را نسبت به آينده کشور بيشتر کرد. معناي اين حضور اين بود که مردم کشور بهرغم اختلاف نظرها و سليقهها در مقابل دشمن خارجي يکپارچه و همدل هستند و اين را در صحنههاي مختلف تاريخي نشان دادهاند. اين اتفاق خواسته مقام معظم رهبري نيز بوده و ايشان همواره گروههاي سياسي و اجتماعي را به وحدت و همدلي دعوت کردهاند. با اين وجود ما گمان ميکرديم اين اتفاق بهرغم تلخي که براي از دست دادن سردار پرافتخار ايران اسلامي براي مردم داشت اين شيريني را نيز به همراه داشت که وحدت و انسجام داخلي در آينده بيشتر خواهد شد. اين وحدت و همدلي اين نويد را به جريانهاي سياسي ميداد که نهادهاي نظارتي با توجه به شرايط کشور در رويکرد خود تجديدنظر و تعديل ايجاد کنند و اين امکان به جريانهاي سياسي داده شود که با چهرههاي کارآمد خود در انتخابات حضور پيدا کنند. با اين وجود نه تنها چنين اتفاقي رخ نداد، بلکه با سقوط هواپيماي اوکرايني در ايران و اتفاقاتي که متعاقب آن رخ داد ورق به شکل ديگري برگشت. از سوي ديگر در رويکرد گذشته نهادهاي نظارتي نيز تجديدنظر صورت نگرفت و اغلب چهرههاي جريان اصلاحات مانند گذشته ردصلاحيت شدند. متاسفانه اغلب اين ردصلاحيتها نيز با موضوعات کلي بوده و جزئيات دقيقي درباره چرايي اين ردصلاحيتها وجود ندارد. انتظار ميرفت با توجه به شرايط خطيري که کشور در آن قرار دارد، برخي ملاحظات در رويکردهاي نظارتي لحاظ و از همدلي و وحدتي که در تشييع سردار سليماني رخ داده بود، به سود منافع ملي استفاده شود. با اين وجود چنين اتفاقي رخ نداد و ما شاهد ردصلاحيت چهرههاي اصلاحطلب بوديم. در شرايط کنوني ما انتظار و تقاضا داريم با ورود رهبري به اين موضوع و تجديد نظر در رويکرد شوراي نگهبان شاهد يک بازنگري اصولي و منطقي باشيم تا جريانهاي سياسي بتوانند با بهترين نيروهاي خود در عرصه انتخابات حضور پيدا کنند و زمينه مشارکت حداکثري فراهم شود. بسياري از کساني که ردصلاحيت شدهاند در گذشته در مسئوليتهايي که برعهده داشتهاند امتحان خود را پس دادهاند و کارنامه قابل قبولي از خود برجاي گذاشتهاند. از سوي ديگر اغلب اين افراد هيچ پرونده اقتصادي و اخلاقي ندارند و از زندگي سالمي برخوردار بودهاند. بهنظر ميرسد در ردصلاحيت اين افراد بيش از آنکه تعهد و تخصص آنها مورد نظر باشد سليقه و گرايش سياسي آنها مورد توجه قرار گرفته و بهدليل اختلاف سليقهاي که با نهادهاي نظارتي داشتهاند فرصت حضور در انتخابات را از دست دادهاند. قرار نيست افراد بهدليل سليقه سياسي و فعاليت در احزاب رسمي کشور ردصلاحيت شوند. اغلب کساني که ردصلاحيت شدهاند در گذشته در چاچوب نظام و در راستاي استيفاي حقوق مردم فعاليت کرده بودند. به همين دليل ما اميدواريم در اين زمينه تجديد نظر صورت بگيرد تا اميد و انگيزه مردم براي حضور در انتخابات بيشتر شود.
چه نقشي براي دولت در ردصلاحيتهاي رخ داده قائل هستيد؟ چرا آقاي روحاني بهصورت جدي به مساله ردصلاحيت اصلاحطلبان ورود نکرد؟
ردصلاحيت اصلاحطلبان در هياتهاي اجرايي براي همگان عجيب بود که در اين دوره اتفاق افتاد. ايکاش اين اتفاق رخ نميداد و مانند گذشته براساس نظارت استصوابي اين اتفاق رخ ميداد. وزارت کشور رکن مهمي در راستاي تحقق آزادي و نشاط سياسي در کشور است و بايد در اين زمينه اقدامات جديتري انجام ميداد. از بين افرادي که ردصلاحيت شدند حتي اگر يک نفر نيز ذينفع بوده اما بهدليل محدوديتهاي سياسي ردصلاحيت شده بايد مورد تجديد نظر قرار ميگرفت. البته بنده منکر فشارهايي که روي دولت چه از نظر داخلي و چه از نظر بينالمللي وجود دارد نيستم و معتقدم اين فشارها در روند دولت تاثيرگذار بوده است. با اين وجود دولت آقاي روحاني بايد در گذشته اقدامات مهم و تاثيرگذاري انجام ميداد تا در شرايط کنوني دچار چنين وضعيتي نشود که گرفتار خواستههاي جريان راديکال شود. اگر آقاي روحاني و دولت ايشان در ابتداي تشکيل دولت دوازدهم اقدام موثري در زمينه تحقق مطالبات مردم و محدود کردن گروههاي تندرو انجام ميداد امروز در چنين وضعيتي قرار نداشت. ايکاش ردصلاحيتهاي صورت گرفته نيز در دولت صورت نميگرفت و روند کار مانند گذشته در نهادهاي نظارتي صورت ميگرفت. با اين وجود هنوز دولت ميتواند در اين زمينه تاثيرگذار باشد و با تلاش و رايزنيهايي که در اين زمينه انجام ميدهد ميتواند از پايگاه اجتماعي خود و کساني که در انتخابات رياست جمهوري از آقاي روحاني حمايت کردهاند پشتيباني کند و زمينه حضور افراد شايسته را در انتخابات آينده فراهم کند.