جمع اصلاح‌طلبان مطرح، بسيار اندک است | روزنو

Roozno | پایگاه خبری تحلیلی روزنو

به روز شده در: ۳۱ فروردين ۱۴۰۳ - ۱۳:۳۳
اعتراضات آبان‌ماه، شهادت سردار سلیمانی، سقوط هواپیمای اوکراینی و انتخابات مجلس شورای اسلامی نیمه دوم سال۹۸ را به یک نیمه ویژه و متلاطم برای کشور تبدیل کرد. اتفاقاتی که هر کدام به شکلی در آینده کشور تاثیرگذار خواهد بود. با این وجود تفاوت انتخابات مجلس شورای اسلامی با اتفاقات دیگر این است که هنوز رخ نداده و مشخص نیست که آیا جریان‌های سیاسی از این آزمون سربلند بیرون می‌آیند یا خیر. برخی از تحلیلگران سیاسی اتفاقات اخیر را بر سرنوشت انتخابات آینده تاثیرگذار می‌دانند و از سوی دیگر شهادت سردار سلیمانی را نقطه امید بخش و وحدت بخش مردم در انتخابات آینده ارزیابی می‌کنند. این در حالی است که رویکرد نهادهای نظارتی نسبت به جریان اصلاحات مانند گذشته بود و بسیاری از چهره‌های مطرح این جریان ردصلاحیت شده‌اند. به همین دلیل و برای تحلیل و بررسی این موضوعات با حجت‌الاسلام سیدرضا اکرمی نماینده پنج دوره مجلس شورای اسلامی و عضو جامعه روحانیت مبارز گفت‌وگو کرده است. حجت‌الاسلام اکرمی معتقد است: «مقوله انتخابات را به حوادثی مانند سقوط هواپیما و یا اعتراضات آبان‌ماه ارتباط داد. به هر حال هر کدام از این اتفاقات دارای ویژگی‌های خاص خود است که باید به‌صورت مجزا مورد تحلیل و بررسی قرار بگیرد. با گفتاردرمانی و شعاردرمانی که مشکلات کشور حل نمی‌شود. مشکلات کشور نیاز به عمل درمانی دارد. امروز ما داریم با واژه‌هایی مانند اصولگرا و اصلاح‌طلب بازی می‌کنیم. این در حالی است که این اصطلاحات واقعیت بیرونی برای مردم ندارد و شرایط زندگی مردم به شکلی است که اهمیتی به این مسائل نمی‌دهند». در ادامه ماحصل این گفت‌وگو را می‌خوانید.
اعتراضات آبان‌ماه، شهادت سردار سلیمانی، سقوط هواپیمای اوکراینی و انتخابات مجلس شورای اسلامی نیمه دوم سال۹۸ را به یک نیمه ویژه و متلاطم برای کشور تبدیل کرد. اتفاقاتی که هر کدام به شکلی در آینده کشور تاثیرگذار خواهد بود. با این وجود تفاوت انتخابات مجلس شورای اسلامی با اتفاقات دیگر این است که هنوز رخ نداده و مشخص نیست که آیا جریان‌های سیاسی از این آزمون سربلند بیرون می‌آیند یا خیر. برخی از تحلیلگران سیاسی اتفاقات اخیر را بر سرنوشت انتخابات آینده تاثیرگذار می‌دانند و از سوی دیگر شهادت سردار سلیمانی را نقطه امید بخش و وحدت بخش مردم در انتخابات آینده ارزیابی می‌کنند. این در حالی است که رویکرد نهادهای نظارتی نسبت به جریان اصلاحات مانند گذشته بود و بسیاری از چهره‌های مطرح این جریان ردصلاحیت شده‌اند. به همین دلیل و برای تحلیل و بررسی این موضوعات با حجت‌الاسلام سیدرضا اکرمی نماینده پنج دوره مجلس شورای اسلامی و عضو جامعه روحانیت مبارز گفت‌وگو کرده است. حجت‌الاسلام اکرمی معتقد است: «مقوله انتخابات را به حوادثی مانند سقوط هواپیما و یا اعتراضات آبان‌ماه ارتباط داد. به هر حال هر کدام از این اتفاقات دارای ویژگی‌های خاص خود است که باید به‌صورت مجزا مورد تحلیل و بررسی قرار بگیرد. با گفتاردرمانی و شعاردرمانی که مشکلات کشور حل نمی‌شود. مشکلات کشور نیاز به عمل درمانی دارد. امروز ما داریم با واژه‌هایی مانند اصولگرا و اصلاح‌طلب بازی می‌کنیم. این در حالی است که این اصطلاحات واقعیت بیرونی برای مردم ندارد و شرایط زندگی مردم به شکلی است که اهمیتی به این مسائل نمی‌دهند». در ادامه ماحصل این گفت‌وگو را می‌خوانید.
 
آيا رويکرد شوراي نگهبان در تاييد صلاحيت چهره‌هاي سياسي دو جريان اصلاح‌طلب و اصولگرا مطابق انتظار بود؟
 
به گزارش روز نو :بنده از دلايل ردصلاحيت و يا تاييد صلاحيت افراد اطلاعي ندارم. به همين دليل نمي‌توانم به‌صورت دقيق در اين باره اظهارنظر کنم. بهترين راه‌حل اين است که شوراي نگهبان در اين زمينه شفاف‌سازي کند و دلايل ردصلاحيت‌ها را براي مردم بازگو کند. شوراي نگهبان بايد مدارک و مستندات خود را درباره عملکردي که در اين زمينه داشته به مردم ارائه کند تا شائبه‌ها از بين برود.
 
ديدگاه شما درباره ردصلاحيت شدن اغلب چهره‌هاي اصلاح‌طلب چيست؟
 
انتخابات مقوله حزبي و جناحي نيست. به همين دليل نيز بنده با تقسيم‌بندي انتخابات به اصلاح‌طلب و اصولگرا موافق نيستم. واقعيت اين است که در شهرستان‌هاي مختلف کشور به‌دليل اينکه انتخابات محلي است و قرار است يک نفر به‌عنوان نماينده انتخاب شود مردم به اصلاح‌طلب يا اصولگرا‌بودن کانديدا نگاه نمي‌کنند و براساس مطالبات محلي خود به افراد رأي مي‌دهند. مردم شهرستان‌ها داراي دغدغه‌هاي خاص محلي خود هستند و مهم‌ترين مطالبه آنها بهبود وضعيت زندگي آنهاست. در نتيجه براي آنها اهميتي ندارند که نماينده‌اي که انتخاب مي‌کنند اصلاح‌طلب يا اصولگرا و يا زن يا مرد باشد. با اين وجود اين وضعيت در شهرهاي بزرگ مانند تهران، مشهد، شيراز و اصفهان متفاوت است. در اين شهرها نيز به‌دليل اينکه در کشور حزب به معناي واقعي وجود ندارد رويکرد انتخابات به‌صورت تشکيلاتي و هماهنگ صورت نمي‌گيرد. اگر همه اصلاح‌طلبان و اصولگرايان مطرح را کنار هم جمع کنيد تعداد آنها به صدنفر هم نمي‌رسد. اين در حالي است که در انتخابات جمع گسترده‌اي از مردم حضور پيدا مي‌کنند و نمي‌توان آن را متکي به افراد کرد. در واقع ما داريم با واژه‌هايي مانند اصولگرا و اصلاح‌طلب بازي مي‌کنيم. اين در حالي است که اين اصطلاحات واقعيت بيروني براي مردم ندارد و شرايط زندگي مردم به شکلي است که اهميتي به اين مسائل نمي‌دهند. در شرايط کنوني تعدادي از نمايندگان مجلس دهم ردصلاحيت شده‌اند که هنوز دلايل اين اتفاق مشخص نيست. به همين دليل شوراي نگهبان بايد در اين زمينه نيز شفاف‌سازي کند و دلايل اين ردصلاحيت‌ها را براي مردم عنوان کند.
 
در شرايط کنوني که کشور با چالش‌هاي متعدد داخلي و خارجي مواجه شده آيا جريان‌هاي سياسي از توانايي کافي براي اقناع افکار عمومي براي حضور در انتخابات برخوردار هستند؟
 
اتفاقات مهمي در کشور رخ داده که مي‌تواند در سرنوشت انتخابات آينده تاثيرگذار باشد. با اين وجود هنوز نزديک به دو ماه تا انتخابات مجلس باقي مانده و ممکن است اتفاقات مهم ديگري رخ بدهد که شرايط انتخابات را تغيير دهد. البته اين وضعيت بيشتر درباره شهرهاي بزرگ وجود دارد و در شهرستان‌ها شرايط به شکل ديگري است. نکته ديگر اينکه بايد منتظر ماند و مشاهده کرد که جريان‌هاي سياسي با چه ليستي در انتخابات شرکت خواهند کرد. آيا اين جريان‌ها با يک ليست و رويکرد واحد در انتخابات شرکت خواهند کرد و يا اينکه با چند ليست به صحنه انتخابات خواهند آمد. نهادهاي نظارتي عنوان کرده‌اند افرادي که حايز صلاحيت هستند در انتخابات شرکت کنند. اين در حالي است که از بين اين افراد در حدود پنج‌هزار نفر تاييد صلاحيت شده‌اند. در چنين شرايطي مردم بايد از بين اين افراد کساني را که مورد اعتماد آنها هستند انتخاب کنند.
 
اگر قصد داشته باشيد مجلس دهم را آسيب شناسي کنيد به چه نقاط ضعف و قوتي اشاره مي‌کنيد؟
 
نخستين نقطه ضعف مجلس اين بود که به‌رغم شعارهايي که در اين زمينه مي‌داد رابطه صميمانه‌اي با دولت نداشت. رابطه مجلس دهم و دولت بيش از آنکه صميمانه باشد رقابتي بود. در نهايت نيز اين رقابت به ضرر هر دو تمام شد. اين در حالي بود که سه قوه بايد مانند اجزاي يک بدن در کنار يگديگر و به‌صورت واحد عمل کنند. مجلس و دولت در زمين فوتبال نبودند که به همديگر گل بزنند! همه ما در يک کشتي سوار هستيم و اگر اين کشتي به هر دليلي دچار آسيب شود همه سرنشينان کشتي دچار آسيب مي‌شوند. به همين دليل اگر قصد داريم کشتي به سلامت به ساحل برسد بايد همه با هم تلاش کنيم و موانع را با يکديگر از بين ببريم. بنده مجلس دهم را بيشتر رقابتي ديدم تا رفاقتي. اين در حالي بود که دولت و مجلس به شکل‌هاي مختلف عنوان مي‌کردند با هم رقابت ندارند و رابطه خوبي دارند. در عمل اما اتفاق ديگري رخ داد و مجلس و دولت از رابطه صميمي برخوردار نبودند. نکته ديگر اينکه در کشور ما چالش بزرگي وجود دارد که به فرافکني برخي مسئولان ربط پيدا مي‌کند که تاکنون نيز مرتفع نشده است. به‌عنوان مثال هنگامي که قيمت يک کالا افزايش پيدا مي‌کند کسي به‌دنبال دليل آن نيست که آيا عرضه آن کالا کاهش پيدا کرده و يا اينکه برخي افراد سودجويي مي‌کنند. از سوي ديگر ما با بلاي مصرف در کشور مواجه هستيم. برخي از افراد و خانواده‌ها در مصرف کالاها اسراف مي‌کنند. اين اسراف در زمينه‌هاي مختلف وجود دارد. در چنين شرايطي مسئولان نيز فرافکني مي‌کنند و به جاي اينکه دنبال راه‌حل باشند يکديگر را مقصر معرفي مي‌کنند. قانون بايد در اين زمينه فصل الخطاب باشد. همه مسئولان بايد براساس قانون عمل کنند. در چنين شرايطي است که مي‌توان به حل مشکلات کشور اميدوار بود. امروز کشور با مشکلات مختلف داخلي و خارجي مواجه است. به همين دليل مسئولان بايد بيش از آنکه به‌دنبال فرافکني و متهم کردن يکديگر باشند با وحدت رويه عمل کنند تا اين مشکلات کاهش پيدا کند.
 
اعتراضات آبان‌ماه احتمال مشارکت مردم در انتخابات را کاهش داده بود. با اين وجود با ترور سردار سليماني و تشييع جنازه ‌ميليوني ايشان دوباره جامعه به وحدت رسيد. اين در حالي است که در حادثه هواپيماي اخير دوباره کشور با بحران بي‌اعتمادي مواجه شده است. ارزيابي شما از اين سه اتفاق و تاثير آن بر فضاي انتخابات آينده چيست؟
 
واقعيت اين است که نيمه دوم سال98 نيمه ويژه‌اي بود و اتفاقات مهمي در آن رخ داد. در ابتدا اتفاقات پس از گراني بنزين در کشور رخ داد که با تلفات و خسارت‌هاي زيادي همراه شد و پيامدهاي منفي براي کشور به همراه داشت، با اين وجود شهادت سردارسليماني نه تنها در کشور و بلکه در منطقه و جهان تاثيرگذار بود و يک اتفاق مهم به شمار مي‌رفت. اين اتفاق همه نگاه‌ها را تغيير داد. جنايتي که ترامپ در اين زمينه انجام داد، در يک کشور ديگر و در حالي رخ داد که سردار سليماني مهمان کشور عراق بود. اگر اين جنايت در ايران رخ داده بود شايد به‌دليل تخاصمي که بين ايران و آمريکا وجود داشت جاي تعجب زيادي نداشت. اين در حالي است که ترامپ اين جنايت را در يک کشور ديگر و در هنگام شب و در يک حالت ناجوانمردانه انجام داد. اين اتفاق همه جهان را متوجه خباثت و کينه‌توزي آمريکا و ترامپ کرد و نگاه مردم جهان را به سمت ايران معطوف کرد. پس از اين اتفاق بسياري از مردم جهان با نيکي از شهيد سليماني ياد کردند و با انصاف بيشتري درباره ايران سخن گفتند. مردم جهان اين ترور ناجوانمردانه را محکوم کردند و اين مساله براي آبروي جمهوري اسلامي خيلي خوب بود. تاکنون در بين کشورهاي جهان اين اتفاق سابقه نداشته که بيست و پنج‌ميليون نفر در تشييع جنازه يک نفر شرکت کنند. اين يک اقدام کم‌نظير در جهان بود که بيشتر به دلايل معنوي، اخلاقي و سياسي بود. با اين وجود اتفاقي که درباره هواپيماي اوکرايني در کشور رخ داد تا حدودي کام مردم را تلخ کرد. با اين وجود اين يک حادثه بود و حادثه ممکن است در هر کشوري رخ بدهد. اين حادثه نيز در فضاي جنگي و در حالي که ايران و آمريکا در وضعيت جنگي قرار داشتند رخ داده است. در گذشته اين اتفاق براي برخي کشورها از جمله هواپيماي مالزي رخ داده است. از سوي ديگر آمريکايي‌ها نيز در دهه شصت هواپيماي ايران را سرنگون کردند که تعداد زيادي از هموطنانمان در اين حادثه جان خود را از دست دادند. اين اتفاقات در کشور ما رخ داده است. با اين وجود برخي حوادث را به دلايلي بزرگ مي‌کنيم و پيرامون آن جنجال به وجود مي‌آوريم و در مقابل برخي از حوادث سکوت اختيار مي‌کنيم. مگر ما در گذشته با حادثه قطار تهران به مشهد يا پلاسکو مواجه نبوديم؟ در اتفاقاتي که درآبان‌ماه رخ داد مگر ما کم کشته داديم؟ ما بايد عالمانه به حوادثي که در کشور رخ مي‌دهد توجه کنيم. بنده اتفاقي که براي هواپيماي مسافربري اوکرايني رخ داده را يک فاجعه مي‌دانم. با اين وجود معتقدم اين حادثه نيز بايد به خوبي بررسي شود که آيا خطاي انساني بوده و يا اينکه براساس جنگ الکترونيکي اين حادثه رخ داده است. همه اين اتفاقات بايد براي ما درس عبرت باشد و اجازه ندهيم اين اتفاقات دوباره تکرار شود.
 
آيا با وجود چند بحران در کشور مديريت اين بحران‌ها سخت نشده است؟
 
قطعا در چنين وضعيتي مديريت کشور سخت شده است. در ماجراي افزايش قيمت بنزين بي‌تدبيري صورت گرفت و اين بي‌تدبيري خسارت‌هاي زيادي به کشور وارد کرد. اگر قرار بود قيمت بنزين به هر دليل افزايش پيدا کند اين اتفاق بايد با اطلاع قبلي و آگاه کردن مردم صورت مي‌گرفت. بدون شک اين نوعي کج‌سليقگي بود که صورت گرفت. نکته ديگر اينکه نبايد مقوله انتخابات را به حوادثي مانند سقوط هواپيما و يا اعتراضات آبان‌ماه ارتباط داد. به هر حال هر کدام از اين اتفاقات داراي ويژگي‌هاي خاص خود است که بايد به‌صورت مجزا مورد تحليل و بررسي بگيرد. با گفتاردرماني و شعاردرماني که مشکلات کشور حل نمي‌شود. مشکلات کشور نياز به عمل‌درماني دارد. امروز يکي از مهم‌ترين مشکلات مردم کشور مسائل اقتصادي است. در مرحله نخست بايد مشکلات معيشتي مردم را به دو قسمت تقسيم کرد. بخش نخست مربوط به مشکلات خارجي است که عمدتا نيز به واردات و صادرات باز مي‌گردد و بخش دوم نيز به سوء مديريت‌هاي داخل کشور ارتباط پيدا مي‌کند. نبايد همه مشکلات معيشتي را به رويکرد سياست خارجي کشور گره زد و بلکه بايد واقع‌بينانه به قضيه نگاه کرد. ما بايد اين نکته را بپذيريم که درون کشور استعدادها و ظرفيت‌هاي زيادي وجود دارد که هنوز نتوانسته‌ايم به خوبي از آنها استفاده کنيم. متاسفانه ما در مقام عمل گرفتار اسراف و وابستگي به خريد از بيگانه هستيم. ما بايد بپذيريم که در استفاده از ظرفيت‌هاي داخلي موفق عمل نکرده‌ايم. در ايران ظرفيت‌هاي بزرگ طبيعي و انسان وجود دارد که در کمتر کشوري وجود دارد. به همين دليل مي‌توانيم با برنامه‌ريزي و تلاش بيشتر از اين ظرفيت‌ها استفاده کنيم تا نياز اقتصاد به نفت به‌صورت کلي از بين برود. آمريکا مدت‌هاست که روي فروش نفت ايران برنامه‌ريزي کرده و در مقاطعي که سياست‌هاي خصمانه‌اش در مقابل ايران به شکست منجر مي‌شود تلاش مي‌کند تا با قطع و يا کاهش فروش نفت ايران در بازارهاي جهاني فشارهاي خود را به ايران تحميل کند و شرايطي را به وجود بياورد که بتواند از ايران امتياز بگيرد.
 
در شرايط کنوني در بخش‌هايي از جامعه نااميدي و بي‌اعتمادي وجود دارد. به‌نظر شما چگونه مي‌توان اين اعتماد از دست رفته را دوباره به وجود آورد؟
 
مردم بايد شرايط کشور را سبک و سنگين کنند و سپس درباره آينده تصميم‌گيري کنند. مردم بايد شرايط کشور را در عرصه داخلي و بين‌المللي در نظر بگيرند و برخي مشکلات را به پاي اصل نظام و يا اصل اسلام قرار ندهند. به هر حال در هر کشوري مشکلاتي وجود دارد که مسئولان آن جامعه تلاش مي‌کنند آن مشکلات را حل کنند. به‌نظر مي‌رسد برخي به‌دنبال گروکشي از وضعيت موجود جامعه هستند و تلاش مي‌کنند شرايط را به شکلي جلوه بدهند که مشکلات مردم حل نخواهد شد و يا اينکه مسئولان در اين زمينه تلاش جدي صورت نمي‌دهند. نمي‌توان تاثير فشارهاي خارجي و تحريم‌هاي ظالمانه آمريکا را در به وجود آمدن شرايط کنوني و مشکلات معيشتي مردم ناديده گرفت. با اين وجود مسائل داخلي نيز در تشديد مشکلات مردم نقش تعيين کننده‌اي داشته است. متاسفانه در شرايطي که کشور بيش از هميشه به آرامش و انسجام نياز دارد برخي يأس و نااميدي به مردم تزريق مي‌کنند و مشکلات را به شکلي نشان مي‌دهند که حل کردن آن از عهده مسئولان برنمي‌آيد. با اين وجود بنده معتقدم مشکلات کشور داراي راه‌حل است و اگر مسئولان تلاش و جديت بيشتري به خرج بدهند بدون شک اين مشکلات از بين خواهد رفت و يا اينکه کاهش پيدا خواهد کرد. در مرحله نخست ما بايد نقدينگي سرگردان را در توليد کشور به کار بيندازيم و تلاش کنيم با رونق توليد داخلي و تاکيد بر توانايي‌هايي داخلي نياز کشور به خارج از کشور را کاهش داده و يا از بين ببريم.

نظر شما
نظراتی كه حاوی توهین و مغایر قوانین کشور باشد منتشر نمی شود
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید
نام:
ایمیل:
* نظر:
عکس روز
خبر های روز