تصمیمات مدیریت باشگاه تراکتور باعث شده که این تیم تبریزی در سردرگمی قرار بگیرد.
 تیم فوتبال تراکتور در شرایطی نیم فصل اول را به پایان رساند که کسب ۴ پیروزی متوالی به طور کامل این تیم را از بحران خارج کرده است. شرایط فعلی و تصمیمات اتخاذ شده در این باشگاه، اما به گونه‌ای است که سرخپوشان تبریزی دچار سردرگمی شدند.  
 
تراکتور در شرایطی پا به لیگ نوزدهم گذاشت که هوادارانش فصلی پر تنش و جنجالی را به پایان رسانده بودند و امیدوار بودند که تیم شان در فصل جدید با استحکام مدیریتی و فنی بیشتری پا به میدان رقابت بگذارد. تبدیل شدن به مدعی قهرمانی و در ادامه افت شدید و ناکام ماندن از کسب سهمیه، داستانی بود که تراکتور در لیگ هجدهم آن را بر جای گذاشت. حضور دنیزلی در راس کادر فنی سرخ پوشان، تی تی‌ها را به خواسته چندین و چند ساله شان رسانده بود. چند بازیکن گرانقیمت خارجی جذب شده بود و ستاره‌های تیم هم ابقا شده بودند. همه چیز در ابتدا خوب بود تا اینکه با اولین شکست، شیرازه تیم دنیزلی از هم پاشید. قطع همکاری با دنیزلی و صادقیان پیامد‌های این اتفاق بود.
 
 
تراکتور از یک تیم مدعی به تیمی میانه جدولی تبدیل شده و شکست خوردن برایش عادی شده بود! برای فرار از بحران، تراکتوری‌ها فرصت زیادی نداشتند، انتخاب جانشین‌های موقت، اقدامی بود که آن‌ها برگزیدند تا در کوتاه مدت بدون مدیر و سرمربی نمانند. تصمیم بر این بود که پس از پایان نیم فصل در خصوص انتخاب مدیرعامل و سرمربی تصمیمات نهایی اتخاذ شود. نیم فصل به پایان رسید، اما بعد از آن شاهد اتخاذ تصمیمات جالبی در باشگاه تراکتور بودیم که به معنی واقعی این تیم تبریزی را با سردرگمی مواجه کرده است.  
تبدیل مربی موقت به دائمی در عرض چند هفته
 
فصل گذشته پس از جدایی توشاک از جمع تراکتوری ها، محمد تقوی به عنوان سرمربی موقت روی نیمکت نشست. کسب نتایج خوب، اما باعث شد تا او بیش از زمان مقرری که تعیین شده بود نفر اول کادر فنی سرخ پوشان باقی بماند. این اتفاق تا جایی پیش رفت که حتی آرام آرام شاهد حذف کلمه موقت از کنار عنوان تقوی بودیم. در این فصل و زمانی که احد شیخ لاری به عنوان سرمربی موقت تراکتور انتخاب شد، قابل  پیش بینی بود که به زودی نفر جدیدی به کادر فنی سرخ پوشان اضافه خواهد شد. این اتفاق خیلی زود رخ داد و ساکت الهامی از ماشین به تراکتور آمده و سرمربی موقت شد. در همان ایام گمانه زنی‌هایی وجود داشت که الهامی در مسیر تقوی شدن قرار دارد چرا که تصمیمات احساسی در باشگاه تراکتور این گونه ایجاب می‌کرد. این اتفاق نیز رخ داد و  شاهد این بودیم که باشگاه تراکتور از ادامه همکاری با ساکت الهامی خبر داد. خبری که البته بعد از چند ساعت از سوی   الهامی و سهرابی تکذیب شد. نوع تکذیب خبر از سوی این ۲ نفر،   اما به گونه‌ای بود که بیشتر به مدیریت افکار عمومی شباهت داشت تا تکذیب!
 
نکته مهمی که باید آن را در نظر بگیریم، تبدیل سرمربی موقت به دائمی در عرض تنها چند هفته و با اتکا به چند نتیجه است. موضوعی که شاید چندان حرفه‌ای به نظر نرسد. این یک ریسک بزرگ به شمار می‌رود. انتخاب مربی که در کارنامه خود حتی یک تجربه نشستن روی نیمکت به عنوان نفر شماره یک را ندارد. تجربه کردن خطاست، اما تراکتوری‌ها درحال تکرار تجربه فصل گذشته شان هستند. کسب ۴ پیروزی  متوالی با الهامی دلیل آن‌ها برای ادامه همکاری با ساکت است، اما چه کسی است که نداند، پشت پرده برد و باخت‌های اخیر تراکتور چه چیز‌ها که نهفته نبوده است. تراکتور تیمی است که علاوه بر مسائل فنی، مسائل حاشیه‌ای بسیاری نیز پیرامون خود دارد. مدیریت این حواشی یکی از بزرگترین وظایف سرمربی این تیم به شمار می‌رود، وظیفه‌ای که در سال‌های اخیر کمتر مربی توان انجام آن را داشته است. نتیجه نیز صعود‌های دلپذیر، اما شکننده توام با سقوط‌هایی ناگهانی و ویرانگر بوده است.
مدیرعامل، چیزی در حد و اندازه‌های یک کارمند ساده
 
در سال‌های اخیر نوع نگرش تراکتوری‌ها به مدیرعامل، چیزی در حد و اندازه‌های یک کارمند ساده بوده است. این در حالی است که یک مدیرعامل در فوتبال حرفه‌ای بایستی توانایی مدیریت هر آن چه که پیرامون باشگاه می‌گذرد را داشته باشد. از فصل گذشته تا به امروز مدیران بسیاری به تراکتور آمده و رفته اند؛ عمر مدیریت بسیاری از آن‌ها حتی به ۲ الی ۳ ماه نیز نرسیده است. در حالی که ثبات در مدیریت یکی از لازمه‌های آن به شمار می‌رود. تراکتوری‌ها پس از قطع همکاری با صادقیان که انتخابش از همان روز اول اشتباه به نظر می‌رسید، میر معصوم سهرابی را مامور موقت رسیدگی به امور مدیریتی باشگاه کردند.
 
تصمیمات عجیب مدیریت بلای جان تراکتوریها
 
در حال حاضر از این باشگاه خبر می‌رسد که سهرابی تا پایان فصل وظایف مدیرعاملی باشگاه را بر عهده خواهد گرفت! برای اینکه مدیرعامل را در باشگاه تراکتور چیزی در حد و اندازه‌های یک کارمند ساده بنامیم کافی است به آخرین اظهارات سهرابی نگاهی بیاندازیم. او پس از بیان صحبت‌های ضد و نقیض در خصوص سرمربی آینده تیم که نمی‌توان از این صحبت‌ها دریافت که آیا این سرمربی الهامی خواهد بود یا فردی  دیگری، در مورد موضع مالک باشگاه گفته است: "مدتی است که  زنوزی را ندیدیم و به دلیل مشغله کاری و سفری که مالک باشگاه داشته است صحبتی انجام ندادیم. " این گونه صحبت کردن به خوبی نشان می‌دهد که سهرابی به عنوان نفر اول مدیریت باشگاه نقش بسیار محدودی در تصمیمات کلان داشته و بیشتر به یک مجری تصمیم شباهت دارد و برای دوری از حاشیه، ترجیح می‌دهد قاطع صحبت نکرده و با اظهارات دوپهلو راه را برای تکذیب و تایید‌های احتمالی باز بگذارد.