
زنگنه میرود یا میماند؟
این روزها برخی از همراهان زنگنه از خواست قوی این وزیر برای پیش رفتن استیضاحش در مجلس میگویند و تاکید دارند این وزیر خود به دنبال جدی شدن این موضوع است و خود را برای استعفا آماده میکند. البته پای حدس و گمانها فراتر رفته و از موافقت روحانی برای جایگزینی ستاری به جای وی سخن به میان آمده است. دراین بین هستند مدیرانی که به دلیل ماهیت وجودی خود در نفت که به نوعی با حضور زنگنه گره خورده است از شایعه مخالفت رهبری با استیضاح وزیرنفت در جمع مدیرانشان سخن گفته اند تا شاید ازاین طریق و چرخاندن این موضوع ، با حفظ زنگنه بقای مدیریتی خود را چند مدتی دیگر تضمین کنند.
روابط عمومی وزارت نفت نیز کاری از پیش نمیبرد و روز به روز تنها وضع را وخیمتر میکند.از ارسال جوابیه های بی پایه و اساس و پر از ابهام گرفته تا انتشار گزارشها و گفت وگوهایی که تماما مدیران فعلی زنگنه را هدف گرفته است. معاونان زنگنه در پایگاه اطلاع رسانی وزارت نفت (شانا) مرتبا از افتخارات مبهم این وزیر میگویند که در نهایت مخاطب را به این نکته میرساند که اگر اظهارنظری نکنند شاید کمک بیشتری به وزیر محبوب خود کنند.
ازسویی دیگر، موضوع استیضاح قوت میگیرد. برخی از امضاء کنندگان استیضاح با امید حمایت انتخاباتی نفت از خود به جایی نرسیده اند و مصر بر تحقق این امر هستند و برخی دیگر از نگاه انتخاباتی به این موضوع به دنبال اسم و رسمی بیشتر در حوزه انتخابیه خود در جهت نشان دادن عملکردی مثبت پا را برای استیضاح زنگنه در یک کفش کرده اند!
اگرچه نگاهی خوشبینانه بر تعداد معدودی از نمایندگان امضاء کننده طرح استیضاح هم هست که در تلاشند تا با نگاهی ملی استیضاحی را رقم زنند که شاید با تغییری محسوس حال نفت خوب شود.هرچند که هنوز هم مشخص نیست با حال ناخوش چند ساله نفت و اتفاقهای تخریبی این چند سال وزیری یکساله هم بتواند حال نفت را خوب کند.
دراین بین، اغلب دلنگرانیها حول و محور فروش نفت و ناتوانی زنگنه بر فروش بیشتر میگذرد و دیگر سوالها کمی شبیه بهانه است. البته برخی از هواداران زنگنه آن را بهانه نمیخوانند و معتقدند بهارستانیهای بی مطلع از مسائل تخصصی نفت، دلیلی بر سوالهایی است که از اساس منطقی را دنبال نمیکنند و تنها به دنبال تحقق باور ناتوانی وزیرنفت مطرح میشوند.
در نمازجمعه برعلیه زنگنه شعار میدهند و خواستار جدی شدن استیضاح میشوند و در عین حال مهمتر از همه اینا تمامی کارشناسان و متخصصان واقعی نفت سکوت اختیار میکنند. زنگنه ای که روزهای ابتدایی دولت یازدهم با حمایت تمام قد مدیران و کارشناسان مطرح حوزه نفت بر کرسی وزارت نشست این روزها با نحوه عملکردش خود را به جایی رسانده که دیگر مدیران و کارشناسان مطرح نفت تمایلی به دفاع از وی ندارند و در گوشه ای از خانه خود، نظاره گر اتفاقهایی هستند که روزی پیش بینی آن برایشان سخت نبوده است. عملکرد این سالهای زنگنه دیگر رغبتی برای دفاع منابع انسانی نفت از وی را باقی نگذاشته است. وضعیت کارکنان نفت بالاخص نیروهای رسمی این وزارتخانه و تمام زیرمجموعهها طی سالهای مدیریتی این وزیر بالاخص طی 2 تا 3 سال گذشته آنچنان ناخشنود برای پرسنل نفت بوده که از این افراد نیز و حتی بزرگانشان در این روزها خبری نیست.
این روزها وزیر مانده است و چند مدیری که از روزاول نیز آبی از آنان گرم نمیشد و نخواهد شد. باید با خداحافظی زنگنه از نفت بروند و یا در گوشه ای پشت یک میز مدیریتی ساده روزگار بگذرانند. قطعا روزهای آتی روزهای آسانی برای همراهان زنگنه نخواهد بود. چراکه این وزیر دوره مدیریتی خود را گذرانده و این روزها از وی به عنوان وزیری پیر و خسته یاد میشود که پس از خداحافظی با نفت تنها میتواند گه گاهی مشاوره ای بنابر تجربه به مدیران پس از خود ارائه دهد. اما قطعا روزگار ازاین پس بر جولانگران این سالهای نفت خوش نخواهد گذشت و باید منتظر پاسخ به ابهامات عملکردی باشند که زنگنه طی این سالها به هر نحوی سعی بر لاپوشانی آنان داشته است. ابهاماتی که قطعا میتواند برخی از این جولانگران را در پشت میله های زندان نیز متصور شود!