اشک های بی صدا پای «دیوار» / زن جوان چگونه به دام افتاد
روزنو : درباره کلاهبرداری های گسترده در فضاهای مجازی و سایت های تبلیغاتی مانند «دیوار» زیاد شنیده بودم و می دانستم افراد شیاد چهره خود را در پس این فضاهای دروغین پنهان می کنند و طوری اموال مردم را به یغما می برند که خودت هم نمی فهمی چگونه در دام کلاهبرداران و خلافکاران گرفتار شدی! با وجود این نمی دانم چرا به یک آگهی فریبکارانه در سایت دیوار اعتماد کردم و همه پول هایی را که برای زیارت مرقد مطهر امام حسین(ع) پس انداز کرده بودم به همین راحتی از دست دادم و ...
، این ها بخشی از اظهارات زن جوانی است که به همراه تعداد زیادی از مال باختگان وارد مجتمع قضایی شهید بهشتی مشهد شده بود تا دستگاه عدالت به تظلم خواهی اش رسیدگی کند. این زن جوان پس از آن که شکایت خود را در شعبه 407 دادسرای عمومی و انقلاب مشهد مطرح کرد و به سوالات تخصصی قاضی جعفری پاسخ داد در تشریح این ماجرای تلخ گفت: همسرم یک کارگر ساده است و شبانه روز برای تامین مخارج زندگی تلاش می کند در این میان من همواره با قناعت و صرفه جویی تلاش می کردم تا مبالغی را برای زیارت عتبات عالیات پس انداز کنم.
آرزوی زیارت مرقد مطهر امام حسین(ع) و یاران وفادارش، روح تازه ای به زندگی ام می بخشید. همواره در افکار خودم غرق می شدم و ساعت های زیادی را به این موضوع می اندیشیدم که چگونه فرد گنهکاری مانند من پای در بارگاه امام اول شیعیان می گذارد! با خودم فکر می کردم وقتی دستم به ضریح مطهر آن امامان بزرگوار و مهربان می رسد چگونه باید در برابر عظمت آن ها سر تعظیم فرود آورم که رسم ادب را به جا آورده باشم.
خلاصه هر روز در گوشه ای به آرامی اشک می ریختم و در آرزوی سفر نجف و کربلا لحظه شماری می کردم تا این که اواخر مرداد زمانی که گوشی تلفن همراهم را به دست گرفته بودم و در فضای مجازی سیر می کردم ناگهان با دیدن یک آگهی در سایت دیوار چشمانم اشکبار شد. در آن آگهی سفر زمینی به عتبات عالیات درج شده بود.
امکانات خوب و سفر ارزان قیمت تنها موضوعی بود که توجه مرا در آن آگهی به خودش جلب کرد. البته هیچ وقت اعتمادی به فضای مجازی نداشتم و همواره ترجیح می دادم آگهیهای معتبر را در روزنامه ها پیدا کنم چرا که می دانستم هویت آگهی دهنده و مشخصات کامل آن در رسانه های مکتوب مورد بررسی دقیق قرار می گیرد اما ارزان بودن این سفر نسبت به شرکت های دیگر به شدت وسوسه ام می کرد. آن روز چند بار دیگر آگهی را خواندم پذیرش اقساطی با چک و همچنین آدرس دفتر در یکی از مجتمع های تجاری مرا مجاب می کرد که با تلفن آگهی دهنده تماس بگیرم بالاخره آن شب موضوع را با خوشحالی با همسرم در میان گذاشتم و در نهایت با آن شماره تلفن تماس گرفتم. فردی که پاسخ گوی تلفن بود چنان از خدمات و امکانات این سفر سخن گفت که تمام شب به این سفر زیبا می اندیشیدم.
صبح روز بعد به آدرس اعلامی در سایت دیوار رفتیم چند صد هزار تومان نقد پرداخت کردیم و باقی مانده را نیز چک دادیم تا بقیه امور اداری را آن جوان 30 ساله برایمان انجام دهد. با دیدن آن دفتر و دستک فکر نمی کردم که در دام کلاهبرداران افتاده ام. لبخندزنان به خانه آمدیم و من مشغول فراهم کردن مقدمات این سفر زیارتی شدم.
از همه مهم تر این بود که در ماه محرم عازم زیارت امام حسین(ع) می شدیم به همین خاطر شور و شوق عجیبی داشتیم البته برخی دیگر از شهروندان قرار بود با قطار و از طریق همین آگهی به این سفر زیارتی بروند اما من و همسرم به خاطر این که پول کمتری داشتیم تصمیم گرفتیم به صورت زمینی و با اتوبوس عازم سفر شویم. خلاصه در همین شور و هیجان بودیم که سه روز قبل از تاریخ سفر زن جوانی با تلفن همراهم تماس گرفت و گفت «م-الف» (مالک آژانس مسافرتی) به اتهام کلاهبرداری دستگیر شده است و به مدت سه سال باید در زندان وکیل آباد تحمل کیفر کند! همسر «م-الف» نیز که به تازگی با او ازدواج کرده بود ادعا می کرد که در جریان کلاهبرداری همسرش نبوده است. با چشمانی اشکبار به دادسرا آمدیم و در این جا با دیدن مال باختگان زیادی که در شعبه 407 نشسته بودند به ماجرای کلاهبرداری در سایت دیوار پی بردیم و ..
، این ها بخشی از اظهارات زن جوانی است که به همراه تعداد زیادی از مال باختگان وارد مجتمع قضایی شهید بهشتی مشهد شده بود تا دستگاه عدالت به تظلم خواهی اش رسیدگی کند. این زن جوان پس از آن که شکایت خود را در شعبه 407 دادسرای عمومی و انقلاب مشهد مطرح کرد و به سوالات تخصصی قاضی جعفری پاسخ داد در تشریح این ماجرای تلخ گفت: همسرم یک کارگر ساده است و شبانه روز برای تامین مخارج زندگی تلاش می کند در این میان من همواره با قناعت و صرفه جویی تلاش می کردم تا مبالغی را برای زیارت عتبات عالیات پس انداز کنم.
آرزوی زیارت مرقد مطهر امام حسین(ع) و یاران وفادارش، روح تازه ای به زندگی ام می بخشید. همواره در افکار خودم غرق می شدم و ساعت های زیادی را به این موضوع می اندیشیدم که چگونه فرد گنهکاری مانند من پای در بارگاه امام اول شیعیان می گذارد! با خودم فکر می کردم وقتی دستم به ضریح مطهر آن امامان بزرگوار و مهربان می رسد چگونه باید در برابر عظمت آن ها سر تعظیم فرود آورم که رسم ادب را به جا آورده باشم.
خلاصه هر روز در گوشه ای به آرامی اشک می ریختم و در آرزوی سفر نجف و کربلا لحظه شماری می کردم تا این که اواخر مرداد زمانی که گوشی تلفن همراهم را به دست گرفته بودم و در فضای مجازی سیر می کردم ناگهان با دیدن یک آگهی در سایت دیوار چشمانم اشکبار شد. در آن آگهی سفر زمینی به عتبات عالیات درج شده بود.
امکانات خوب و سفر ارزان قیمت تنها موضوعی بود که توجه مرا در آن آگهی به خودش جلب کرد. البته هیچ وقت اعتمادی به فضای مجازی نداشتم و همواره ترجیح می دادم آگهیهای معتبر را در روزنامه ها پیدا کنم چرا که می دانستم هویت آگهی دهنده و مشخصات کامل آن در رسانه های مکتوب مورد بررسی دقیق قرار می گیرد اما ارزان بودن این سفر نسبت به شرکت های دیگر به شدت وسوسه ام می کرد. آن روز چند بار دیگر آگهی را خواندم پذیرش اقساطی با چک و همچنین آدرس دفتر در یکی از مجتمع های تجاری مرا مجاب می کرد که با تلفن آگهی دهنده تماس بگیرم بالاخره آن شب موضوع را با خوشحالی با همسرم در میان گذاشتم و در نهایت با آن شماره تلفن تماس گرفتم. فردی که پاسخ گوی تلفن بود چنان از خدمات و امکانات این سفر سخن گفت که تمام شب به این سفر زیبا می اندیشیدم.
صبح روز بعد به آدرس اعلامی در سایت دیوار رفتیم چند صد هزار تومان نقد پرداخت کردیم و باقی مانده را نیز چک دادیم تا بقیه امور اداری را آن جوان 30 ساله برایمان انجام دهد. با دیدن آن دفتر و دستک فکر نمی کردم که در دام کلاهبرداران افتاده ام. لبخندزنان به خانه آمدیم و من مشغول فراهم کردن مقدمات این سفر زیارتی شدم.
از همه مهم تر این بود که در ماه محرم عازم زیارت امام حسین(ع) می شدیم به همین خاطر شور و شوق عجیبی داشتیم البته برخی دیگر از شهروندان قرار بود با قطار و از طریق همین آگهی به این سفر زیارتی بروند اما من و همسرم به خاطر این که پول کمتری داشتیم تصمیم گرفتیم به صورت زمینی و با اتوبوس عازم سفر شویم. خلاصه در همین شور و هیجان بودیم که سه روز قبل از تاریخ سفر زن جوانی با تلفن همراهم تماس گرفت و گفت «م-الف» (مالک آژانس مسافرتی) به اتهام کلاهبرداری دستگیر شده است و به مدت سه سال باید در زندان وکیل آباد تحمل کیفر کند! همسر «م-الف» نیز که به تازگی با او ازدواج کرده بود ادعا می کرد که در جریان کلاهبرداری همسرش نبوده است. با چشمانی اشکبار به دادسرا آمدیم و در این جا با دیدن مال باختگان زیادی که در شعبه 407 نشسته بودند به ماجرای کلاهبرداری در سایت دیوار پی بردیم و ..