
تحلیل حسن رسولی از عدم شرکت رئیس مجلس دهم در انتخابات آینده:
لاریجانی مورد توجه دو جناح سیاسی قرار نمیگیرد
روزنو :علی لاریجانی رئیس مجلس شورای اسلامی اعلام کرده که در انتخابات دوره یازدهم مجلس شورای اسلامی شرکت نمیکند. برخی این تصمیم لاریجانی را مقدمه حضور در انتخابات۱۴۰۰ میدانند. حسن رسولی، فعال سیاسی اصلاحطلب این تصمیم لاریجانی را با توجه به وضعیت سیاسی روز منطقی ارزیابی کرده و حتی دور ماندن موقتی او از صحنه سیاست را با توجه به عدم حمایت قاطع جناحهای سیاسی از او امری عقلانی میداند.
علی لاریجانی رئیس مجلس شورای اسلامی اعلام کرده که در انتخابات دوره یازدهم مجلس شورای اسلامی شرکت نمیکند. برخی این تصمیم لاریجانی را مقدمه حضور در انتخابات۱۴۰۰ میدانند. حسن رسولی، فعال سیاسی اصلاحطلب این تصمیم لاریجانی را با توجه به وضعیت سیاسی روز منطقی ارزیابی کرده و حتی دور ماندن موقتی او از صحنه سیاست را با توجه به عدم حمایت قاطع جناحهای سیاسی از او امری عقلانی میداند.
به گزارش روز نو :عملکرد سیاسی آقای لاریجانی را در دو دهه گذشته چگونه ارزیابی میکنید؟
لاریجانی نقشهای متمایزی در عرصه سیاسی کشور داشته است. بنابراین فعالیت سیاسی او را باید در مقاطع مختلف، و به صورت جداگانه مورد تجزیه و تحلیل و ارزیابی قرار داد. به عنوان مثال در طول دهه هفتاد و زمانی که او رئیس سازمان صدا و سیما بود و از طرفی رقابت نسبتا سنگینی هم بین آقای خاتمی و ناطق نوری به عنوان چهرههای شاخص دو جناح اصلاحطلب و اصولگرا وجود داشت، در عرصه رقابتهای انتخاباتی ریاست جمهوری وجود داشت، لاریجانی با به کارگیری ظرفیت صدا و سیما و به طور مشخص ساخت برنامههایی مانند هویت، چراغ و نیز نمایش کارناوال عصر عاشورا، از خود چهرهای با کارکرد اصولگرایی کاملا تندرو در اذهان جامعه و افکار عمومی به جای گذاشت. بعد از آن و در دهه هشتاد، لاریجانی کاندیدای ریاست جمهوری شد که البته در انتخابات سال 84، مجموعه آرای کسب شده توسط او درصد بسیار کمی از آرای ریاست جمهوری آن دوره را تشکیل میداد. در انتخابات مجلس هشتم، لاریجانی به عنوان یکی از عناصر سیاسی اجماعساز در جریان مبارزات انتخاباتی نقشآفرین بود و در حوزه انتخاباتی قم تحت تاثیر همین مواضع و رویکردها به عنوان نامزد اصلی و برتر جریان اصولگرای نسبتا تندرو به مجلس راه پیدا کرد. در سال 84 و همینطور در سال 88، مواضع آقای لاریجانی متناسب با شرایط آن زمان، با تغییراتی همراه بود. طی دورهای که او در راس قوه مقننه قرار گرفت، متناسب با مدتی طولانی که در این حوزه مسئولیتی قرار داشت، تا حدودی از مواضع و رفتارهای مخرب فاصله گرفت، به گونهای که حتی در حوزه انتخاباتی خود یعنی در شهر قم در یک مراسم رسمی مورد تعرض طرفداران جریان پایداری قرار گرفت و حتی به سمت او لنگه کفش پرتاب کردند و در حرم حضرت معصومه و در روز راهپیمایی 22 بهمن، علیه او تعرض آشکاری صورت گرفت.
در جریان انتخابات مجلس دهم نیز اساسا تحت تاثیر این تغییرات واقعگرایانه و اعتدالگرایانه و همچنین گرایشی که او نسبت به آقای روحانی پیدا کرده بود، در لیست اصولگرایان در حوزه انتخاباتی قم قرار نگرفت و از آنجا که هدف راهبردی جریان اصلاحات نیز در انتخابات مجلس دهم، کاستن از تعداد نامزدهای تند اصولگرا بود، لذا آقای لاریجانی از این منظر مورد حمایت جریان اصلاحات قرار گرفت و به عنوان کاندیدایی در لیست امید برای بار دیگر به مجلس شورای اسلامی راه پیدا کرد. در جریان برجام، مواضع لاریجانی بسیار متفاوت با گذشته بود و بسیار همراهی کرد. البته که همزمانی قرار گرفتن دو برادر در راس دو قوه از سه قوه نیز، خود یک مولفه بسیارمورد توجه بود.
به نظر شما دلایل لاریجانی برای عدم شرکت در انتخابات مجلس پس از این همه سابقه حضور چیست؟
به نظر میرسد که در شرایط کنونی، آقای لاریجانی احساس میکند که در جریان اصولگرا، اقبال چندانی در جهت تمایل به او وجود ندارد وبه احتمال زیاد مورد حمایت آنان قرار نخواهد گرفت. از طرفی با توجه به اینکه که اگر حمایت سیاسی اصلاحطلبان از آقای لاریجانی در مجلس دهم نبود، چه بسا او نه تنها در راس قوه مقننه نبود که اساسا در مجلس دهم نیزحضور نمیداشت. اما با این حال او جبهه اصلاحات را با نامهربانی خود روبهرو کرد و به جای قدردانی، خود را بینیاز از حمایت اصلاحطلبان دانست و بنابراین نمیتواند به حمایت این جریان هم دل خوش دارد. در مجموع تصور میشود که با وجود این مواضع و رفتارهای آقای لاریجانی که در دو دهه گذشته در بستر افکار عمومی از او دیده شده است و نیز این رویکرد که همواره سعی کرده است متاثر از معادلات قدرت، مواضع خود را تنظیم کند، مورد توجه هیچ کدام از دو جناح اصولگرا و اصلاحطلب قرار نگیرد.
بنابراین حتی اگر آقای لاریجانی تصمیم گرفته باشد به طور موقت هم عرصه سیاست را ترک کند، در این شرایط تصمیمی منطقی گرفته و به هیج وجه این رویکرد او، غیرمنطقی و غیر واقعبینانهای نیست.
در واقع عواملی که باعث شده لاریجانی خلاف بر دو دهه گذشته، زمینه سیاستورزی موثر را در عرصه داخلی داشته باشد، باعث این تصمیمگیری او، که البته تصمیمگیری صحیحی هم است، شده که در آستانه انتخابات مجلس یازدهم بنا به دلایلی که گفته شد، بستر و عرصه برای تداوم این سیاستورزی مهیا نباشد. بخشی از این دلایل در واقع به از دست دادن فرصتهای اجتماعی و سیاسی مربوط بوده است که البته ناشی از رفتارهای غیر ثابت و کمدوام او در این عرصه بوده و البته بخشی از آن هم ناشی از مجموعه تغییر و تحولاتی است که در جریان اصولگرایی طی سالهای اخیر رخ داده است.
پس به نظر شما هیچ کدام از دو جناح اصولگرا و اصلاحطلب درصدد قرار دادن او در لیست انتخاباتی خود نبودهاند؟
بله، هم عوامل متاثر از مواضع فردی و هم تحولاتی که در حوزه سیاست داخلی ایجاد شده است، برای نمونه عدم حضور برادر او در قوه قضاییه و همچنین مسائلی مانند این، باعث شده است که حتی جریان اصولگرایی هم حاضر به کاندید کردن او از حوزه انتخاباتی قم نباشد. باید اذعان داشت که شرط اول قرار گرفتن در کرسی ریاست مجلس و تداوم این منصب فعلی، شرکت در انتخابات و کسب یک کرسی از 290 کرسی مجلس شورای اسلامی است که البته به نظر میرسد در حال حاضر همین مقدمه هم فراهم نیست. به عبارتی جریان اصلاحات به احتمال بسیار زیاد، راهبرد مجلس دهم یعنی حمایت از کاندیداهای مهم اصولگرا مانند آقای لاریجانی، جلالی یا نعمتی را تکرار نخواهد کرد. از سوی دیگر جریان اصولگرا نیز بسیار بعید است چهره اصلی خود را آقای لاریجانی قرار دهد و بر همین اساس اگر لاریجانی به چنین تصمیمی رسیده باشد، این تصمیم با توجه به وضعیت سیاست کنونی کشور، تصمیم واقعبینانهای است.
آیا عدم شرکت لاریجانی در انتخابات مجلس یازدهم به معنای آمادگی او برای شرکت در انتخابات ریاست جمهوری آینده است؟
به گزارش روز نو :عملکرد سیاسی آقای لاریجانی را در دو دهه گذشته چگونه ارزیابی میکنید؟
لاریجانی نقشهای متمایزی در عرصه سیاسی کشور داشته است. بنابراین فعالیت سیاسی او را باید در مقاطع مختلف، و به صورت جداگانه مورد تجزیه و تحلیل و ارزیابی قرار داد. به عنوان مثال در طول دهه هفتاد و زمانی که او رئیس سازمان صدا و سیما بود و از طرفی رقابت نسبتا سنگینی هم بین آقای خاتمی و ناطق نوری به عنوان چهرههای شاخص دو جناح اصلاحطلب و اصولگرا وجود داشت، در عرصه رقابتهای انتخاباتی ریاست جمهوری وجود داشت، لاریجانی با به کارگیری ظرفیت صدا و سیما و به طور مشخص ساخت برنامههایی مانند هویت، چراغ و نیز نمایش کارناوال عصر عاشورا، از خود چهرهای با کارکرد اصولگرایی کاملا تندرو در اذهان جامعه و افکار عمومی به جای گذاشت. بعد از آن و در دهه هشتاد، لاریجانی کاندیدای ریاست جمهوری شد که البته در انتخابات سال 84، مجموعه آرای کسب شده توسط او درصد بسیار کمی از آرای ریاست جمهوری آن دوره را تشکیل میداد. در انتخابات مجلس هشتم، لاریجانی به عنوان یکی از عناصر سیاسی اجماعساز در جریان مبارزات انتخاباتی نقشآفرین بود و در حوزه انتخاباتی قم تحت تاثیر همین مواضع و رویکردها به عنوان نامزد اصلی و برتر جریان اصولگرای نسبتا تندرو به مجلس راه پیدا کرد. در سال 84 و همینطور در سال 88، مواضع آقای لاریجانی متناسب با شرایط آن زمان، با تغییراتی همراه بود. طی دورهای که او در راس قوه مقننه قرار گرفت، متناسب با مدتی طولانی که در این حوزه مسئولیتی قرار داشت، تا حدودی از مواضع و رفتارهای مخرب فاصله گرفت، به گونهای که حتی در حوزه انتخاباتی خود یعنی در شهر قم در یک مراسم رسمی مورد تعرض طرفداران جریان پایداری قرار گرفت و حتی به سمت او لنگه کفش پرتاب کردند و در حرم حضرت معصومه و در روز راهپیمایی 22 بهمن، علیه او تعرض آشکاری صورت گرفت.
در جریان انتخابات مجلس دهم نیز اساسا تحت تاثیر این تغییرات واقعگرایانه و اعتدالگرایانه و همچنین گرایشی که او نسبت به آقای روحانی پیدا کرده بود، در لیست اصولگرایان در حوزه انتخاباتی قم قرار نگرفت و از آنجا که هدف راهبردی جریان اصلاحات نیز در انتخابات مجلس دهم، کاستن از تعداد نامزدهای تند اصولگرا بود، لذا آقای لاریجانی از این منظر مورد حمایت جریان اصلاحات قرار گرفت و به عنوان کاندیدایی در لیست امید برای بار دیگر به مجلس شورای اسلامی راه پیدا کرد. در جریان برجام، مواضع لاریجانی بسیار متفاوت با گذشته بود و بسیار همراهی کرد. البته که همزمانی قرار گرفتن دو برادر در راس دو قوه از سه قوه نیز، خود یک مولفه بسیارمورد توجه بود.
به نظر شما دلایل لاریجانی برای عدم شرکت در انتخابات مجلس پس از این همه سابقه حضور چیست؟
به نظر میرسد که در شرایط کنونی، آقای لاریجانی احساس میکند که در جریان اصولگرا، اقبال چندانی در جهت تمایل به او وجود ندارد وبه احتمال زیاد مورد حمایت آنان قرار نخواهد گرفت. از طرفی با توجه به اینکه که اگر حمایت سیاسی اصلاحطلبان از آقای لاریجانی در مجلس دهم نبود، چه بسا او نه تنها در راس قوه مقننه نبود که اساسا در مجلس دهم نیزحضور نمیداشت. اما با این حال او جبهه اصلاحات را با نامهربانی خود روبهرو کرد و به جای قدردانی، خود را بینیاز از حمایت اصلاحطلبان دانست و بنابراین نمیتواند به حمایت این جریان هم دل خوش دارد. در مجموع تصور میشود که با وجود این مواضع و رفتارهای آقای لاریجانی که در دو دهه گذشته در بستر افکار عمومی از او دیده شده است و نیز این رویکرد که همواره سعی کرده است متاثر از معادلات قدرت، مواضع خود را تنظیم کند، مورد توجه هیچ کدام از دو جناح اصولگرا و اصلاحطلب قرار نگیرد.
بنابراین حتی اگر آقای لاریجانی تصمیم گرفته باشد به طور موقت هم عرصه سیاست را ترک کند، در این شرایط تصمیمی منطقی گرفته و به هیج وجه این رویکرد او، غیرمنطقی و غیر واقعبینانهای نیست.
در واقع عواملی که باعث شده لاریجانی خلاف بر دو دهه گذشته، زمینه سیاستورزی موثر را در عرصه داخلی داشته باشد، باعث این تصمیمگیری او، که البته تصمیمگیری صحیحی هم است، شده که در آستانه انتخابات مجلس یازدهم بنا به دلایلی که گفته شد، بستر و عرصه برای تداوم این سیاستورزی مهیا نباشد. بخشی از این دلایل در واقع به از دست دادن فرصتهای اجتماعی و سیاسی مربوط بوده است که البته ناشی از رفتارهای غیر ثابت و کمدوام او در این عرصه بوده و البته بخشی از آن هم ناشی از مجموعه تغییر و تحولاتی است که در جریان اصولگرایی طی سالهای اخیر رخ داده است.
پس به نظر شما هیچ کدام از دو جناح اصولگرا و اصلاحطلب درصدد قرار دادن او در لیست انتخاباتی خود نبودهاند؟
بله، هم عوامل متاثر از مواضع فردی و هم تحولاتی که در حوزه سیاست داخلی ایجاد شده است، برای نمونه عدم حضور برادر او در قوه قضاییه و همچنین مسائلی مانند این، باعث شده است که حتی جریان اصولگرایی هم حاضر به کاندید کردن او از حوزه انتخاباتی قم نباشد. باید اذعان داشت که شرط اول قرار گرفتن در کرسی ریاست مجلس و تداوم این منصب فعلی، شرکت در انتخابات و کسب یک کرسی از 290 کرسی مجلس شورای اسلامی است که البته به نظر میرسد در حال حاضر همین مقدمه هم فراهم نیست. به عبارتی جریان اصلاحات به احتمال بسیار زیاد، راهبرد مجلس دهم یعنی حمایت از کاندیداهای مهم اصولگرا مانند آقای لاریجانی، جلالی یا نعمتی را تکرار نخواهد کرد. از سوی دیگر جریان اصولگرا نیز بسیار بعید است چهره اصلی خود را آقای لاریجانی قرار دهد و بر همین اساس اگر لاریجانی به چنین تصمیمی رسیده باشد، این تصمیم با توجه به وضعیت سیاست کنونی کشور، تصمیم واقعبینانهای است.
آیا عدم شرکت لاریجانی در انتخابات مجلس یازدهم به معنای آمادگی او برای شرکت در انتخابات ریاست جمهوری آینده است؟
به نظر میرسد که بسیار زود است از هم اکنون انتخابات ریاست جمهوری 1400 را پیشبینی کرد. اگر همین فضای سیاسی، و همین صورتبندی که هم اکنون در فضای سیاسی کشور جاری است، ادامه داشته باشد و البته با توجه به رای بسیار ناچیزی که آقای لاریجانی در تجربه پیشین شرکت در انتخابات ریاست جمهوری داشته است، باید گفت که زمینه ای برای رای آوردن او در انتخابات ریاست جمهوری آینده فراهم نیست. البته که باید صبر کرد و متناسب با تحولات حوزه سیاست داخلی که بسیار سریع تغییر مییابد، در این زمینه اظهار نظر کرد.
همدلی