اصلاح‌طلبان با شورای نگهبان رايزنی كنند | روزنو

Roozno | پایگاه خبری تحلیلی روزنو

به روز شده در: ۱۰ فروردين ۱۴۰۳ - ۰۹:۴۴
اصلاح‌طلبان هنوز برای نحوه ورود خود به انتخابات تصمیم‌گیری نکرده‌اند و اختلاف‌نظرهایی در این خصوص میان احزاب اصلی جریان اصلاحات وجود دارد. در گفت‌وگو با علی‌محمد نمازی، عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی به بررسی این موضوع پرداخته است.
 اصلاح‌طلبان هنوز برای نحوه ورود خود به انتخابات تصمیم‌گیری نکرده‌اند و اختلاف‌نظرهایی در این خصوص میان احزاب اصلی جریان اصلاحات وجود دارد.  در گفت‌وگو با علی‌محمد نمازی، عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی به بررسی این موضوع پرداخته است. 
به گزارش روز نو :او می‌گوید اگر قرار باشد تصمیمی در جریان اصلاحات اتخاذ شود با نظر همه گروه‌های سیاسی این جریان است و حزب کارگزاران هیچگاه برای سایر احزاب اصلاح‌طلب تصمیم‌گیری نمی‌کند. این فعال سیاسی اصلاح‌طلب همچنین معتقد است برای انتخابات و ارائه لیست بهتر باید با نهادهای موثر رایزنی کرد به‌عنوان نمونه یک نهاد موثر وزارت کشور است که این وزارتخانه در دوره فعلی ارتباط خوبی با اصلاح‌طلبان دارد و نیاز به رایزنی با این نهادها و وزارتخانه‌ها نیست اما باید با شورای نگهبان وارد رایزنی شد چرا که نیاز به تایید صلاحیت نامزدهای اصلاح‌طلبان است. نمازی تاکید دارد که همگان به‌خاطر دارند که انقلاب اسلامی بر پایه عدالت، شفافیت، انتقادپذیری، پاسخگویی مدیران و مسئولان، حفاظت از بیت‌المال و تقسیم برابر دارایی کشور و... شکل گرفت و باید تلاش می‌شد تا از این آرمان‌ها حفاظت شود اما در بخش‌هایی ناموفق بودیم. متن کامل این گفت‌وگو را در ادامه می‌خوانید.
حزب کارگزاران از احزاب تعيين‌کننده در انتخابات‌ است و گفته مي‌شود احزاب اصلاح‌طلب تصميم اين جريان را نزديک به آنچه مي‌دانند که کارگزاران مدنظر دارد. براي انتخابات مجلس حزب کارگزاران چه برنامه‌اي دارد؟

ارمان


نخست اينکه اگر قرار باشد تصميمي در جريان اصلاحات اتخاذ شود با نظر همه گروه‌هاي سياسي اين جريان است و حزب کارگزاران هيچگاه براي ساير احزاب اصلاح‌طلب تصميم‌گيري نمي‌کند بلکه با آنها در تعامل براي ارائه بهترين ليست و تصميم است. احزاب اصلاح‌طلب حول محور همکاري با شوراي سياستگذاري اصلاح‌طلبان براي انتخابات مجلس فعاليت مي‌کند که حزب کارگزاران هم يکي از اين احزاب است اما همانطور که پيش از اين هم اعلام کرده بودم موضع حزب کارگزاران، مشارکت بدون قيد و شرط در انتخابات است. در مورد حزب کارگزاران بايد به اين موضوع اشاره کنم که فعاليت جدي کارگزاران هنوز شروع نشده اما شوراي سياستگذاري اصلاح‌طلبان محور فعاليت‌ها خواهد بود و فعاليت‌هاي مستقل حزبي کمکي به فعاليت شوراي سياستگذاري است.

تصور نمي‌کنيد برخي اظهارات از سوي اصلاح‌طلبان به‌نحوي معناي تضعيف و سردرگمي اين جريان را مي‌دهد؟

مواضع اصلاح‌طلبان در طول اين سال‌ها مشخص بوده و الان هم مشخص است و اصلاح‌طلبان معتقدند که نظام بايد بماند و برخي امور بايد اصلاح شود. چارچوب‌هاي کشور بايد بماند و کارايي آن بهتر شود و اين هدف اصلاح‌طلبان است و خيلي هم روشن است و به همين خاطر هم نامشان اصلاح‌طلب است که اشکالات برطرف و اصلاح شود. اينکه امروز اين اصلاحات از چه کانالي به مردم برسد نمي‌توان آن را به يک کانال خاص منحصر کرد بلکه لوازم مختلفي در دسترس است که بايد به اطلاع مردم برسد. اصلاح‌طلبان کارايي‌شان را از دست نداده‌اند و ضعيف هم نشده‌اند و هرجا کار است، بايد اصلاح هم باشد. اصلاح‌طلبي و بهبود امور و روش‌ها هميشه، وجود داشته و دارد و اهداف هم روشن است.

چندي قبل از تعامل با مسئولان براي تصميم‌گيري بهتر در انتخابات مجلس صحبت کرده بوديد که تفسيرهايي درباره آن شد. اين تعامل و مذاکره در چه اندازه است؟

گفته بودم که با شوراي نگهبان رايزني شود و در اين راستا تلاش مي‌شود. به‌نظر مي‌رسد اين کار لازم است، چرا که براي انتخابات و ارائه ليست بهتر بايد با نهادهاي موثر رايزني کرد. به‌عنوان نمونه يک نهاد موثر وزارت کشور است که اين وزارتخانه در دوره فعلي ارتباط خوبي با اصلاح‌طلبان دارد و نياز به رايزني با اين نهادها و وزارتخانه‌ها نيست اما بايد با شوراي نگهبان وارد رايزني شد چرا که نياز به تاييد صلاحيت نامزدهاي اصلاح‌طلبان وجود دارد.

تصور مي‌کنيد اين رايزني‌ها با شوراي نگهبان تاثيري در تاييد صلاحيت کانديداهاي اصلاح‌طلب داشته باشد؟

به هر حال بايد از هر مسيري که حتي حداقل تاثيرگذاري در تاييد صلاحيت‌ها را دارد عبور کرد که البته اين موضوع به معناي کوتاه آمدن از حق رسمي جريان‌ها و احزاب سياسي نيست. تجربه نشان داده پيگيري و رايزني با شوراي نگهبان بي‌نتيجه نمي‌ماند.

چرا چنين تصوري داريد چون در دوره‌هاي قبل اصلاح‌طلبان از عدم تاييد صلاحيت کانديداهايشان ناراضي بودند.

درست است اما نبايد شرايط قبل را برابر با شرايط امروز دانست و شرايط کشور با گذشته فرق کرده است.

اين تفاوت از چه جايگاهي است؟

به هر حال همگان مي‌دانند که شرايط کشور مانند گذشته نيست و سختي‌هايي وجود دارد که يکي از راه‌هاي بهبود شرايط انتخابات مشارکتي است و همه براي رسيدن به آن تلاش کنند.

انتخابات مشارکتي به چه معناست؟

يعني حضور و مشارکت گسترده مردم در انتخابات که در اين راستا حزب کارگزاران براي ايجاد چنين شرايطي تلاش مي‌کند و مشارکت گسترده براي اين حزب اهميت و ارزش زيادي دارد چون به‌خوبي مي‌دانيم مشارکت گسترده چه منافعي براي کشور دارد پس بايد همه در اين مسير همراه شويم.

براي شکل‌گيري مشارکت گسترده نياز به مولفه‌هايي است که مردم با اشتياق در پاي صندوق‌هاي رأي حاضر شوند.

درست است. يکي از اصلي‌ترين مولفه‌هاي برگزاري انتخابات مشارکتي اين است که کانديداهايي از ميان همه گروه‌ها و احزاب سياسي کشور در اين انتخابات حضور داشته باشند و کل انتخابات معطوف به کانديداهاي يک جريان خاص نشود.

نمي‌توان چشم بر برخي تخلفات و اتهامات اقتصادي بست که اين روزها منتشر مي‌شود. اين مولفه هم بر ميزان حضور مردم در انتخابات موثر است. چنين نيست؟

نمي‌توان منکر آن شد که فساد و تبعيض و بي‌عدالتي سبب دور شدن افراد جامعه از هويت اصلي مي‌شود. همگان به‌خاطر دارند که انقلاب اسلامي بر پايه عدالت، شفافيت، انتقادپذيري، پاسخگويي مديران و مسئولان، حفاظت از بيت‌المال و تقسيم برابر دارايي کشور و... شکل گرفت و بايد تلاش مي‌شد تا از اين آرمان‌ها حفاظت شود اما در بخش‌هايي ناموفق بوديم. از سوي ديگر شنيدن صداي متفاوت هم ارزش بود اما به تدريج اين موضوعات ناديده گرفته شد و مردم انقلابي به‌دنبال آن بودند تا بتوانند وضعيت کشور را از طريق صندوق‌هاي راي مشخص کنند البته راي دادن به هر حزب داراي مجوز و کانديداهاي حاضر و خواهان انتخابات تشريفاتي و انتخاباتي نبودند که يک جريان از حق معرفي کانديدا در آن محروم باشد. مناظره‌هاي سال‌هاي اول پيروزي انقلاب از رسانه و مطبوعات، حاکميت ضابطه به جاي رابطه و رسيدن به ايراني آباد و پيشرفته و ملتي داراي امنيت، رفاه، آسايش، دانش و معنويت مدنظر بود به‌خاطر همين مولفه‌ها هم انقلاب شد ولي شرايط آنطور که مطلوب آنها بود پيش نرفت و ارزش‌ها کمرنگ شد به‌نحوي که فضا تنها براي يک جريان و طيف باز و براي جريان ديگر سخت شد و اين مساله شاخص‌هاي معرف وضعيت اقتصادي، فرهنگي، اجتماعي و سياسي، اميد و نگاه به فرداي بهتر را کمرنگ مي‌کند.

به هر حال افراد منتقدي مانند شما بايد آنچه در ذهن دارند و آنچه را که مغاير آرمان‌هاي انقلاب مي‌بينند با مسئولان در ميان بگذارند و تنها به نقادي نپردازند.

مگر مسئولان نمي‌دانند؟ دور از ذهن است که با وجود وسايل ارتباط جمعي موجود، مقامات و مسئولان از شرايط کشور اطلاع نداشته باشند!

پس به‌نظر شما اشکال کجاست که شاهد تغيير برنامه، روش، مديريت و ابزار نيستيم؟

شايد اشکال از اولويت‌بندي‌ها و نگاه بيشتر به گذشته است. ضمير همه دلسوزان ملت و کشور ندا‌ دهنده اين است که بابت پيروزي انقلاب اسلامي و تشکيل نظام جمهوري اسلامي خيلي هزينه شده است. نگذاريم نظام به سمت مشکلات حاد برود. بدترين آفت براي کشور و نظام نااميدي و غلبه يأس بر دل‌هاي مردم است.

شما از شوراي عالي سياستگذاري اصلاحات به‌عنوان مرجع تصميم‌گيري در انتخابات ياد کرديد اما مدتي است بحث پارلمان اصلاحات هم مطرح مي‌شود. اين دو نهاد در تصميم براي راي نهايي جريان اصلاحات دچار موازي کاري نمي‌شوند؟

پارلمان اصلاحات ايده‌اي است که اکنون مراحل شکل‌گيري آن در جريان است و راه‌اندازي اين نهاد از مدتي قبل مورد بحث اعضاي جريان اصلاحات بود و هست که اگر بخواهم واضح‌تر بگويم دبيران کل احزاب اصلاح‌طلب مانند کواکبيان، کمالي و... مسئول پيگيري آن هستند. کليت بحث پارلمان اصلاحان توسط حزب کارگزاران تاييد شده است و در برخي مسائل جزئي اختلاف نظرهايي وجود دارد که راجع به آن هنوز مشغول گفت‌وگو هستيم. ذکر اين نکته هم ضروري است که قصد کارگزاران به هيچ‌وجه اين نيست که جبهه‌اي در تقابل با شوراي سياستگذاري اصلاح‌طلبان ايجاد شود. شايد چنين اظهاراتي با اين هدف بيان شده باشد که فشارهايي را به سران شوراي سياستگذاري وارد آوردند تا آنها مجاب به اعمال تغييراتي در ساختار اين شورا شوند.

به هر حال چند نهاد مختلف نمي‌تواند براي يک جريان تصميم بگيرد، چراکه نه تنها کمکي به اخذ تصميم موثر نمي‌کند بلکه سبب تشتت و گلايه خواهد شد. پارلمان اصلاحات قرار است جايگزين کدام نهاد شود؟

اينطور نيست که نهادهاي مختلف در جريان اصلاحات تصميم‌گير شوند. درباره پارلمان اصلاحات که موضوع سوال شما بود بايد توضيح بدهم که بحث‌هاي زيادي در شوراي هماهنگي جبهه اصلاحات درباره لزوم و چارچوب‌هاي تشکيل پارلمان اصلاحات صورت گرفت و راي‌گيري ميان اعضا انجام شد که نتيجه راي اعضا هم اين بود که پارلمان اصلاحات نياز اين جريان است و بايد براي تشکيل آن برنامه‌ريزي شود. طبق برنامه‌ريزي‌هاي صورت گفته چينش پارلمان اصلاحات به اين شکل خواهد بود که 600 عضو داشته که از ميان آنها 290 نفر متناظر با نمايندگان مجلس است. بخشي از اين 600 نفر سهميه احزاب گوناگون هستند و بخش ديگر چهره‌هاي حقيقي شامل وزرا، استانداران و ساير مسئولان عالي رتبه ادوار گوناگون هستند و رئيس دولت اصلاحات هم سهمي در اين پارلمان دارد. البته اين تعداد و نحوه حضور نهايي و تاييد نشده و در حد پيشنهاد است.

سوال اين بود که آيا پارلمان اصلاحات نهادي اضافه بر ساير نهادهاي اصلاح‌طلبان خواهد شد نهادي حذف مي‌شود و پارلمان اصلاحات جايگزين آن خواهد شد؟

قرار نيست پارلمان اصلاحات به‌صورت رکن تصميم‌گير ديگري در جريان اصلاحات فعاليت کند بلکه با نهايي شدن تشکيل پارلمان اصلاحات، اين نهاد جايگزين شوراي سياستگذاري اصلاح‌طلبان مي‌شود. اين پارلمان نقش مقطعي دارد و بيشتر با کار ويژه انتخابات تشکيل جلسه خواهد داد و ليست‌هاي انتخاباتي را اين پارلمان ارائه مي‌دهد. بودجه راه‌اندازي و اداره پارلمان اصلاحات هم از سوي رئيس دولت اصلاحات و احزاب فعال اين جريان و افرادي تامين مي‌شود که پشتيبان شوراي عالي اصلاحات هستند.

کمي به خارج مرزها بپردازيم. اخيرا رئيس‌جمهور براي شرکت در مجمع عمومي سازمان ملل به نيويورک رفت و حواشي زيادي در آنجا شکل گرفت. ارزيابي شما از آن سفر و نتايج آن چيست؟

سخنراني‌ها، ديدارها و نشست‌هاي مطبوعاتي مسئولان کشورها از رويدادهاي مهم در اجلاس سازمان ملل در هر سال است و منتهي به امسال نمي‌شود. شرکت‌کنندگان در اين اجلاس به‌دنبال تحقق اهداف خود که برگرفته از برنامه‌هاي مهم کشورشان است خواهند بود. سخنراني در اجلاس، ديدارها با سران و هيات‌هاي ساير کشورها و گفت‌وگو با رسانه‌ها و ارباب جرايد توسط رئيس‌جمهور در مقر سازمان ملل در سال‌هاي اخير شديدا تحت تاثير سياست خارجي و به‌ويژه پرونده هسته‌اي و برجام بوده و چگونگي مناسبات بين ايران و آمريکا با محوريت موضوع مذکور تعيين گرديده است.

اما موضوع ايران و آمريکا سرفصل جداگانه نشست سال جاري بود. چنين نيست؟

درست است. با شروع تحريم‌هاي جديد توسط دولت آمريکا عملا فرصت مهم گفت‌وگوي اقتصادي و جلب همکاري‌ها جهت جلب سرمايه‌گذاري و رونق تجارت با کشور توسعه يافته و يا در حال توسعه را از ايران سلب نموده است. اگرچه متن نطق آقاي دکتر روحاني بيانگر مواضع نظام بود و به‌صورت متين و شيوا و شمرده قرائت و ارائه گرديد و جلب توجه نمود، اما چون محور اصلي نطق‌ها در سال‌هاي گذشته ثابت بوده است، اين رويه تقريبا جنبه تکرار و افراط به خود گرفته، در صورتي که ملت ايران و جهان مخصوصا پس از فعل و انفعالات چند‌ماهه اخير به‌دنبال سخنان جديد از روساي جمهور دو کشور ايران و آمريکا بودند که مطابق انتظار عملي نگرديد.

نکته قابل توجه موضوع سخنراني رئيس‌جمهور کشورمان در اين مراسم بود که بر صلح تاکيد داشت. يعني همان محوري که آمريکا پذيراي آن نيست.

البته رئيس‌جمهور از طرح صلح اميد سخن گفت ولي چون اصل و قاعده در روابط بين کشور مبتني بر همکاري صلح آميز بوده و رفع مشکلات در قدم اول از طريق گفت‌وگوي في ما بين انجام‌پذير است، تاکيد بر يک امر بديهي، چندان جلب توجه نخواهد نمود، افزون بر اين؛ در شرايط فعلي حاکم بر منطقه، دعوت ايران از همسايگان براي اينکه کشورهاي منطقه بدون حضور و يا دخالت قدرت‌ها و حتي مجامع بين‌المللي مشکلات موجود در روابط في مابين را مرتفع کنند، چندان جلب توجه نکرد. متاسفانه عملکردمان در چند مساله مهم مانند گروگانگيري و همين موضوع پرونده هسته‌اي چندان موفقيت‌آميز نبوده است.

از آمريکا عبور کنيم. نحوه تعامل سران کشورهاي ديگر با رئيس‌جمهور ايران را چگونه ارزيابي مي‌کنيد؟

ديدار روساي کشورهايي مانند آلمان، انگلستان و فرانسه با رئيس‌جمهور ايران و تاکيد بر انجام مذاکره بين ايران و آمريکا مساله بسيار مهم بوده و ايران مي‌توانست بر پايه اهداف مشخص و با محوريت منافع و امنيت ملي حاضر تحرک بيشتري نشان مي‌داد.

جالب آنکه آقاي رئيس‌جمهور عدم لغو تحريم‌ها توسط آمريکا را پيش شرط آمريکا تلقي مي‌کرد چون زمان باقي مانده تا انتخابات رياست جمهوري آمريکا، زمان کمي نيست و شدت تحريم‌ها نيز در حال افزايش است، لازم است مقامات کشور محاسبه هزينه و فايده را دقيق انجام داده و بهترين تصميم را بگيرند.
نظر شما
نظراتی كه حاوی توهین و مغایر قوانین کشور باشد منتشر نمی شود
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید
نام:
ایمیل:
* نظر:
عکس روز
خبر های روز