همزمان با برگزاری سیزدهمین نمایشگاه ایران پلاست، شرکت ملی صنایع پتروشیمی فهرست 18 طرح پلیمری در دست ساخت صنعت پتروشیمی را منتشر کرد که از این لیست پیشرفت ساخت 10 طرح به 20 درصد هم نمیرسد و صرفا هشت طرح شانس بهرهبرداری تا پایان فعالیت دولت «روحانی» را دارند که با یک حساب و کتاب ساده متوجه میشوید که دوبرابر طرحهای نصف و نیمه پلیمری در دست ساخت، طرح اوره و متانول تا دو سال آینده در مدار تولید و بهرهبرداری قرار میگیرد.
نگاهی به وضعیت طرحهای پلیمری با پیشرفت ساخت بیش از 50 درصد این لیست هم خالی از لطف نیست، «میاندوآب» که باید اتیلن را از عسلویه بیش از یکهزار کیلومتر به غرب کشور حمل کنیم تا 140 هزار تن پلیاتیلن سنگین تولید کنیم و سپس دوباره آن را بیش از یکهزار کیلومتر با کامیون به جنوب منتقل کنیم تا به چین صادر شود، طرح «پلیپروپیلن» خمین که مشخص نیست آب و خوراک پروپیلن این طرح از کجا تامین خواهد شد؟ مسئولان میگویند نگران نباشید از پالایشگاه شازند «پروپیلن» خمین را تامین میکنیم اما همین امروز بین رجال، مارون، جم، نوید زرشیمی و بعضا پلینار تبریز بر سر خرید «پروپیلن» پالایشگاه شازند دعواست ! «پلیمر پادجم» که قرار است تا پایان امسال به بهرهبرداری برسد اما مشخص نیست خوراک «استایرنمنومر» یا «آکرونیتریل» آن از کجا تامین شود؟ اسامی طرحهای دیگر را هم مرور میکنیم، پتروشیمی هگمتانه که حدود هشت سال ساخت آن با پیشرفت 90 درصدی متوقف مانده است، پلیاستایرن دالاهو که همچون پادجم خوراک «استایرنمنومر» ندارد و ... .
مسئولان صنعت پتروشیمی هرچند پا را در یک کفش میکنند که با نمایش، سخنرانی و چاشنی کمی شانتاژ رسانههای روابط عمومیها به فضای عمومی کشور القا کنند که دومین جهش توسعه صنعت پتروشیمی در راه است اما واقعیت غیرقابل انکار آن است که این جهش صرفا در حوزه تولید متانول و اوره اتفاق میافتد و اگر تصور میکنید با این جهش قرار است چند مجتمع پتروشیمی در حد و اندازه جم، تبریز، نوری، شازند، مارون و حتی بوعلی و کارون تحویل کشور شود سخت در اشتباه هستید، این جهش به مدد طرحهایی تک محصولی و تکراری به وقوع میپیوندد که به تولید رسیدن آنها در فصول سرد سال جز اینکه شبکه گاز را با افت فشار روبرو میکنند و نیروگاهها را نفتکوره سوز خواهند کرد کمترین عایدی برای اقتصاد و اشتغال کشور خواهند داشت.
در لیست طرحهای پلیمری یک طرح بیش از تمامی هفده طرح دیگر در نقشه جغرافیا و البته سبد محصولات پتروشیمی کشور عرض اندام میکند و پتروشیمی تخت جمشید ماهشهر با ظرفیت تولید 55 هزار تن «پی.بی.آر» یا پلیبوتادین رابر نسبت به تمامی طرح های در دست اجرا، ساخت آن حرف و حدیثی ندارد، این طرح در ماهشهر ساخته شده و مشکل تامین آب و خوراک نخواهد داشت، با بهرهبرداری از این طرح زنجیره آروماتیکها از برشهای سبک به بوتادین و سپس گریدهای جدید پی.بی.آر کامل میشود و مهمترین برگ برنده این طرح را باید در ساخت آن با دانش و لایسنس کاملا ایرانی جستجو کنید.
بزرگترین حامی طرح جدید «پلیبوتادین رابر» ماهشهر کیست؟ در پاسخ به این پرسش باید به خیلیها از پرسشهای بیپاسخ مسیر توسعه و بلوغ صنعت پالایش و پتروشیمی در طول بیش از یک دهه گذشته تاکنون باید پاسخ داد. باید به این پرسش پاسخ داد که چه کسی تابوی تولید کاتالیستهای واحدهای ایزومریزاسیون، سی.سی.آر، هیدروکراکینگ، متانول، اوره، آمونیاک، آروماتیکها و ... را در صنعت پتروشیمی و پالایش نفت کشور شکست؟ اگر امروز از واردات بنزین در اوج تحریم بینیاز شدهایم، کاتالیستهای پالایشگاه ستاره خلیج فارس را کدام شرکت دانشبنیان طراحی و تولید کرده است؟ چه کسی این جسارت را داشته که رقیب بازل در طراحی و ساخت کاتالیستهای خانواده «زیگلرناتا» در صنایع پلیمری کشور شود؟
«جلیل سبحانی» مدیرعامل هلدینگی از شرکتهای دانش بنیان ایرانی که تا چندهفته قبل از او بهعنوان جعبه سیاه صنعت پتروشیمی یاد میکردند، جعبه سیاهی است که رمزگشایی از آن میتواند پاسخگوی بسیاری از پرسشها و ابهامات در صنایع پتروشیمی، پلیمری و پالایشگاهی کشور باشد و بزرگترین پرسش در بین همه حرف و حدیثهایی که بازار آن این روزها حسابی داغ شده آن است که اگر این جعبه سیاه وجود نداشت و وارد عرصه تولید و خلق دانش نشده بود امروز خبری از آرامش در صنعت پتروشیمی و پالایش نفت کشور بود؟ و این صنایع استراتژیک را هم حتی اگر دو دستی تقدیم دلالان و واسطههای کاتالیست چینی میکردیم و کاتالیست را با چند برابر قیمت از برادران چینی خریداری میکردیم بازهم این صنعت رنگ آرامش تولید را در اوج تحریمها به خود میدید؟
در صنعت پتروشیمی یک استراتژی توسعه متوازن و هوشمند وجود ندارد که اگر داشت باید بر روی ساخت و تکمیل بسیاری از طرحهای پتروشیمی قلم قرمز کشیده میشد اما در همین آشفته بازار جشن توسعه صنعت پتروشیمی، اولین طرح صد درصد ایرانی با دانش و لایسنس داخلی درحالی آماده تولید و بهرهبرداری میشود اما زمانی شادی این راهاندازی تکمیل میشود که دومین پیام این طرح ایرانی آن است که راه گم کردهایم دوره ساخت و توسعه آروماتیکها با این ظرفیت تولید نفتا و میعانات گازی نه تنها تمام شده بلکه دستخوش غفلت تاریخی شدهایم و اگر به این باور اعتقاد ندارید ببینید راهاندازی یک طرح 55 هزار تنی پلیبوتادین رابر (تختجمشید ماهشهر) چه انقلابی در توسعه صنایع لاستیک و تایر کشور به راه میاندازد ...