مرتضي بختياري رئيس کنوني کميته امداد و از مسئولان قضائي سابق در گفتوگويي تلويزيوني بر اخباري که از وجود بيش از 60 حساب شخصي به نام رئيس سابق قوه قضائيه خبر ميدادند، صحه گذاشت. او تصريح کرد که در دوره رياست آيتا... سيدابراهيم رئيسي، اين حسابها به 5 حساب کاهش يافته و ديگر تکامضايي نيستند. پيش از اين رئيس قوه قضائيه درباره اين 5 حساب گفته بود: «قصد داريم در پايان هر سال درآمد و هزينههاي اين حسابها را به صورت شفاف به اطلاع عموم مردم برسانيم تا شفافيت ايجاد شود. تاکنون هم اين حساب در اختيار روساي قوهقضائيه بوده است. البته در گذشته چکها با يک امضا صادر ميشد اما از روزي که به قوهقضائيه آمدم، قرار شده چکها با سه امضا وصول شود». پرسش خبرنگار صداوسيما از ماجراي حسابهاي قوه قضائيه، روايت دو مجري از برخورد اين قوه در دوره گذشته با منتقدان، طرح مسائلي درباره حوزه علميه رئيس پيشين قوه قضائيه و سخنان آيتا... يزدي به آيتا... آملي لاريجاني نشان از تغيير فضاي اين قوه ميدهد. در ادامه اين روند است که آيتا... رئيسي هشدار داده است که ديگر يقهسفيدها مصونيت ندارند.
مواضع پارادوکسيکال اصولگرايان
به گزارش روز نو :هنوز سه سال هم از زماني که خبرگزاريهاي اصولگرا آتش تهيه براي حمله به رئيسجمهور و برخي از نمايندگان مجلس تدارک ديده بودند، نميگذرد. اين خبر اولين بار توسط علي طيبنيا، وزير اقتصاد وقت تکذيب شد و او در گفتوگو با شبکه دو سيما اظهار داشت که حسابها با رعايت حدود شرعي و با تصويب شوراي پول و اعتبار ايجاد شده، اصل پول محفوظ است و تنها سود آن مورد استفاده قوه قضائيه قرار گرفته است. اظهارات طيبنيا با واکنش محمود صادقي در مجلس روبهرو شد و او از وزير اقتصاد پرسيد: منظورايشان از حدود قانون و موازين شرعي چيست؟ و کدام قانون اجازه ميدهد وجوه دولتي به حسابهاي شخصي واريز شود؟ پس از صحبتهاي وزير اقتصاد و سخنان محمود صادقي در مجلس، دادستان تهران به عنوان اولين نفر از قوه قضائيه وارد اين ماجرا شد و گفت: چرا وقتي وزير اقتصاد اين خبر را تکذيب کرده است، دوباره عدهاي به دنبال فضاسازي در اين زمينه هستند؟ مسأله به همين جا ختم نشد و مأموران مقابل منزل اين نماينده مجلس هم حضور يافتند.
تا امروز کجا بوديد؟
رياست سابق قوه قضائيه امروز با دردسرهايي مواجه شده است. بااين اعتبار که صادق لاريجاني ديگر سمت و مسئوليتي ندارد، صداوسيما به خود اجازه ميدهد که فراتر از انتقاد و افشاگريهاي مستند و غيرمستند عليه او وارد شود. چندي پيش در يکي از برنامههاي تلويزيوني کياداوود اسفندياري از مجريان صداوسيما ميگويد: «يکي از بلندپايهترين -اين ادبيات اشتباه نيست، عمدااين طور ميگويم- يکي از بلندپايهترين، بيشتر بر آن «ترين» توجه کنيد، رفتند سخنراني کردند که يکي از عوامل نفوذي برنامه...» محمد دلاوري، مجري اصلي اين برنامه حرف او را قطع ميکند و ميگويد: «خب؛ بگوييد رئيس قوه قضائيه آقاي آملي لاريجاني ديگر... و بعد همه مجريان ميخندند. اسفندياري ادامه ميدهد: «ايشان سخنراني کردند که عوامل نفوذي بيگانه در صداوسيما رخنه کردند». دلاوري ميپرسد: «منظورشان شما بوديد؟» اسفندياري هم پاسخ ميدهد، بلکه احتمالا دو نفر ديگري هم که در برنامه حضور داشتند، آنها هم نفوذي بودند. سپس مجري ميگويد: «حتما آنها هم همدست شما بودند.» و هرسه مجري دوباره با لحني ميخندند.
حاميان ديروز، مهاجمان امروز
اصولگرايان و حاميان ديروز آيتا... صادق آمليلاريجاني در هجمه به «قاضيالقضات» سابق گرچه گوي سبقت را از هم ربودهاند، اما از اين نکته غافلاند که بايد براي حمايتهاي بيچونوچراي خود از رئيس پيشين قوه قضائيه و جلوگيري از بيان هر نقدي درباره او به افکار عمومي بايد پاسخ دهند. آنان که در دوران 10 ساله رياست آمليلاريجاني بر دستگاه قضا کوچکترين نقد به رئيس قوه قضائيه و عملکرد او را مساوي با مخالفت با نظام ميدانستند، چرا امروز دست به افشاگريها زدهاند؟! سؤال اين است چرا با وجود آن که نسبت به رفتارهاي رئيس وقت قوه قضائيه آگاه بوديد نه تنها به حمايت از منتقدان در رسانه ملي سخن نميگفتيد؟ بلکه در راستاي اثبات اشتباه بودن اظهارات منتقداني چون محمود صادقي ساعتها برنامه ميساختيد؟ اين نشان ميدهد که چرخش اخير صداوسيما در مواجهه با صادق لاريجاني نه از روي نقادي که از چرخش قدرت ناشي شده است.
آرمان