
محسن غرویان استاد حوزه و دانشگاه :
آقایان هر چه زودتر این بحثها را تمام کنند
روزنو :علی رزاقیراد: جدل و اتهامپراکنی به یکدیگر آن هم از جانب دو چهره شاخص نظام که اتفاقا هر دو عضو شوراینگهبان قانون اساسی هستند، موجب شده تا فضایی عجیب و البته نگرانکنندهای به وجود بیاید.
علی رزاقیراد: جدل و اتهامپراکنی به یکدیگر آن هم از جانب دو چهره شاخص نظام که اتفاقا هر دو عضو شوراینگهبان قانون اساسی هستند، موجب شده تا فضایی عجیب و البته نگرانکنندهای به وجود بیاید.
به گزارش روز نو :محسن غرویان از مدرسان فلسفه اسلامی حوزه علمیه قم با بیان اینکه «مردم با خود میگویند، وقتی عضوهای شاخص شورای نگهبان یکدیگر را متهم به بیعدالتی میکنند، چطور میتوانیم به صحت و سلامت تایید صلاحیتهایشان اعتماد کنیم...» درباره جدل یزدی و لاریجانی و همچنین کنشهایی که تندروها این روزها بیشتر به آن اهتمام میورزند، به پرسشهای طرح شده پاسخ میگوید:
جدلهای چهرههای شاخصی چون آیتالله یزدی و آملی لاریجانی چه ضرری دارد؟
طبیعی است که این نوع حاشیهسازیها به نفع هیچ طرفی نیست و جدلهای اینچنینی قطعا به ضرر طرفین تمام خواهد شد. همچنین مردم هم آرامش فکریشان را از دست میدهند و اعتمادشان به کارگزاران نظام روزبهروز کمتر میشود که خب! معلوم است چنین حالتی چقدر میتواند ضرررسان باشد. آن هم در شرایطی که کشور مشکلات عدیدهای دارد. دقیقا بههمین دلیل باید هر چه زودتر آقایان این بحثها را تمام کنند.
به نظر شما، دعوای دو عضو شاخص و اثرگذار شوراینگهبان مردم را نسبت به سلامت انتخابات مشکوک نمیکند؟
دقیقا مشکل همین جاست. مردم با خود میگویند، وقتی عضوهای شاخص شوراینگهبان یکدیگر را متهم به بیعدالتی میکنند، چطور میتوانیم به صحت و سلامت تایید صلاحیتهایشان اعتماد کنیم. به همین دلیل تاکید دارم، چنین برخوردهایی موجب وهن نظام است. وضعیت خیلی بد شده است، خیلی بد شده است. دعا میکنیم به برکت عید غدیر این اتفاق تلخ و تاسفآور تمام شود.
از این بحث خارج شویم. معلوم است که تندروها این روزها فعالیتهای افراطیشان را شدت بخشیدهاند.
بههرحال کشور گرفتار گروههای افراطی سیاسی است. آنها از حاشیهنشینی کلافه شدهاند. برای اینکه از حاشیهنشینی خارج شده و دوباره خود را در دستگاههای اجرایی و... ببینند، بیشک تلاششان را به کار خواهند گرفت.
البته مردم دنبال عمل هستند و میخواهند ببینند، کدام گروه میتواند در حل معیشت مردم، اشتغال و احقاق حق زنان تاثیرگذارتر باشد تا به آنها رای بدهند. چون آرمانهای واقعی ملت همین مواردی است که عرض شد. همچنین مردم در این برهه، موضوعهای مربوط به سیاستخارجی را با شدت و حدت بیشتری دنبال میکنند. بالاخره مردم میخواهند کشورشان با کشورهای دیگر رابطهای مسالمتآمیز و توام با همکاری در حوزههای سیاسی، فرهنگی و مخصوصاً اقتصادی داشته باشد تا بتوانند مثل سایر ملتها بدون فشار یا با کمترین فشار ممکن زندگی کنند و روزهایی همراه با آرامش و دلِ خودش داشته باشند و راحت نفس بکشند. بیماریشان معالجه شود و به دارو دسترسی داشته باشند. این بستگی به تعامل ما با جهان دارد. به هرحال سوال خیلیها این است که چرا باید همیشه فشار را تحمل کنیم، چرا همیشه باید تحت تحریم باشیم و اینکه چرا همیشه دنیا باید با ما در حال ستیز باشد. همچنین این سوال بارها و بارها طرح شده و همچنان خواهد شد که واقعا چرا برای ایرانیها زندگی کردن در مقایسه با سایر ملتها سخت است؟ به هرحال سایر کشورها زندگی میکنند. اما سیاستها طوری است که مردم استرس دارند و از امنیت معیشتی و شغلی بیبهره هستند و همچنین از مسائلی که قرار است فردا بر سرشان بیاید، نگراناند. واقعا مردم ایران چه گناهی کردهاند که باید همیشه این شرایط سخت را با خود به همراه داشته باشند.
با چه راه یا راهکارهایی میتوانیم کشور را از گزند تندرویها در امان نگه داریم؟
در سال انتخابات، نکته مهم این است که اصلاحطلبان و آنهایی که با برچسب اعتدالگرایی شناخته میشوند، باید از همین حالا با بررسی دقیق و موشکافانه مهرههای درونجریانیشان چهرههای شاخصی را که در کارآمدی و دلسوزی و البته سلامت نفسشان هیچ شک و تردیدی نیست وارد کارزار انتخاباتی کنند تا از این طریق مجلسی در دوره بعد روی کار بیاید که همه هموغم خود را برای کاهش مشکلات و افزایش رضایتمندی و همچنین عزت و اقتدار نظام و کشور به کار گیرد. در واقع این نوع اظهارات هزینهساز چیز جدیدی نیست و همیشه شاهد تندرویهایی بودهایم و از این پس هم ادامه خواهد داشت؛ اینکه با عناوین مختلف به مجلس و دستگاههای مختلف رسوخ کردهاند. نگاهشان هم از نظر دینی و اسلامی این است که انسان هر چقدر که گرسنه و بدبخت و بیچاره باشد، به خدا نزدیکتر خواهد شد و میخواهند مملکت را هم با این روش اداره کنند.
نکته معلوم این است که برایشان اهمیتی ندارد که مردم فقیر و بیمار و بیچاره باشند چون چنین حالتی را ثواب میدانند. متاسفانه یک مشت آدمهای اینچنینی اعم از روحانیون، دانشگاهیان، کسبه و... در کشور هستند که چنین نگاه اشتباهی را به دین و دینداری دارند. اما گروهی هم هستند که معتقدند مسلمانی با آرامش و رفاه در تضاد نیست و همچنین رابطه با دنیا را واجب میدانند تا مردم شب و روز به این فکر نباشند در زمینمان، در دریاهایمان و در آسمانمان چه اتفاقهایی خواهد افتاد یا با کدام کشور در جنگ خواهیم بود.
این فضا ممکن است منجر به برگزاری انتخاباتی با رایهای حداقلی شود؟
این هم احتمالی است که تحلیلگران خبر میدهند. مردمی که این روزها سفرههایشان را کوچک شده میبینند، برای جلوگیری از ورود آنهایی که فقر را نشانهای از دینداری میدانند، بیایند و با رایهای خود کسانی را به مجلس بفرستند که نگاهشان به مسائل نگاهی بهروز باشد.
افراطیون چطور و با کمک کدام نهاد یا ارگان به سطوح بالا رسیدهاند؟
به گزارش روز نو :محسن غرویان از مدرسان فلسفه اسلامی حوزه علمیه قم با بیان اینکه «مردم با خود میگویند، وقتی عضوهای شاخص شورای نگهبان یکدیگر را متهم به بیعدالتی میکنند، چطور میتوانیم به صحت و سلامت تایید صلاحیتهایشان اعتماد کنیم...» درباره جدل یزدی و لاریجانی و همچنین کنشهایی که تندروها این روزها بیشتر به آن اهتمام میورزند، به پرسشهای طرح شده پاسخ میگوید:
جدلهای چهرههای شاخصی چون آیتالله یزدی و آملی لاریجانی چه ضرری دارد؟
طبیعی است که این نوع حاشیهسازیها به نفع هیچ طرفی نیست و جدلهای اینچنینی قطعا به ضرر طرفین تمام خواهد شد. همچنین مردم هم آرامش فکریشان را از دست میدهند و اعتمادشان به کارگزاران نظام روزبهروز کمتر میشود که خب! معلوم است چنین حالتی چقدر میتواند ضرررسان باشد. آن هم در شرایطی که کشور مشکلات عدیدهای دارد. دقیقا بههمین دلیل باید هر چه زودتر آقایان این بحثها را تمام کنند.
به نظر شما، دعوای دو عضو شاخص و اثرگذار شوراینگهبان مردم را نسبت به سلامت انتخابات مشکوک نمیکند؟
دقیقا مشکل همین جاست. مردم با خود میگویند، وقتی عضوهای شاخص شوراینگهبان یکدیگر را متهم به بیعدالتی میکنند، چطور میتوانیم به صحت و سلامت تایید صلاحیتهایشان اعتماد کنیم. به همین دلیل تاکید دارم، چنین برخوردهایی موجب وهن نظام است. وضعیت خیلی بد شده است، خیلی بد شده است. دعا میکنیم به برکت عید غدیر این اتفاق تلخ و تاسفآور تمام شود.
از این بحث خارج شویم. معلوم است که تندروها این روزها فعالیتهای افراطیشان را شدت بخشیدهاند.
بههرحال کشور گرفتار گروههای افراطی سیاسی است. آنها از حاشیهنشینی کلافه شدهاند. برای اینکه از حاشیهنشینی خارج شده و دوباره خود را در دستگاههای اجرایی و... ببینند، بیشک تلاششان را به کار خواهند گرفت.
البته مردم دنبال عمل هستند و میخواهند ببینند، کدام گروه میتواند در حل معیشت مردم، اشتغال و احقاق حق زنان تاثیرگذارتر باشد تا به آنها رای بدهند. چون آرمانهای واقعی ملت همین مواردی است که عرض شد. همچنین مردم در این برهه، موضوعهای مربوط به سیاستخارجی را با شدت و حدت بیشتری دنبال میکنند. بالاخره مردم میخواهند کشورشان با کشورهای دیگر رابطهای مسالمتآمیز و توام با همکاری در حوزههای سیاسی، فرهنگی و مخصوصاً اقتصادی داشته باشد تا بتوانند مثل سایر ملتها بدون فشار یا با کمترین فشار ممکن زندگی کنند و روزهایی همراه با آرامش و دلِ خودش داشته باشند و راحت نفس بکشند. بیماریشان معالجه شود و به دارو دسترسی داشته باشند. این بستگی به تعامل ما با جهان دارد. به هرحال سوال خیلیها این است که چرا باید همیشه فشار را تحمل کنیم، چرا همیشه باید تحت تحریم باشیم و اینکه چرا همیشه دنیا باید با ما در حال ستیز باشد. همچنین این سوال بارها و بارها طرح شده و همچنان خواهد شد که واقعا چرا برای ایرانیها زندگی کردن در مقایسه با سایر ملتها سخت است؟ به هرحال سایر کشورها زندگی میکنند. اما سیاستها طوری است که مردم استرس دارند و از امنیت معیشتی و شغلی بیبهره هستند و همچنین از مسائلی که قرار است فردا بر سرشان بیاید، نگراناند. واقعا مردم ایران چه گناهی کردهاند که باید همیشه این شرایط سخت را با خود به همراه داشته باشند.
با چه راه یا راهکارهایی میتوانیم کشور را از گزند تندرویها در امان نگه داریم؟
در سال انتخابات، نکته مهم این است که اصلاحطلبان و آنهایی که با برچسب اعتدالگرایی شناخته میشوند، باید از همین حالا با بررسی دقیق و موشکافانه مهرههای درونجریانیشان چهرههای شاخصی را که در کارآمدی و دلسوزی و البته سلامت نفسشان هیچ شک و تردیدی نیست وارد کارزار انتخاباتی کنند تا از این طریق مجلسی در دوره بعد روی کار بیاید که همه هموغم خود را برای کاهش مشکلات و افزایش رضایتمندی و همچنین عزت و اقتدار نظام و کشور به کار گیرد. در واقع این نوع اظهارات هزینهساز چیز جدیدی نیست و همیشه شاهد تندرویهایی بودهایم و از این پس هم ادامه خواهد داشت؛ اینکه با عناوین مختلف به مجلس و دستگاههای مختلف رسوخ کردهاند. نگاهشان هم از نظر دینی و اسلامی این است که انسان هر چقدر که گرسنه و بدبخت و بیچاره باشد، به خدا نزدیکتر خواهد شد و میخواهند مملکت را هم با این روش اداره کنند.
نکته معلوم این است که برایشان اهمیتی ندارد که مردم فقیر و بیمار و بیچاره باشند چون چنین حالتی را ثواب میدانند. متاسفانه یک مشت آدمهای اینچنینی اعم از روحانیون، دانشگاهیان، کسبه و... در کشور هستند که چنین نگاه اشتباهی را به دین و دینداری دارند. اما گروهی هم هستند که معتقدند مسلمانی با آرامش و رفاه در تضاد نیست و همچنین رابطه با دنیا را واجب میدانند تا مردم شب و روز به این فکر نباشند در زمینمان، در دریاهایمان و در آسمانمان چه اتفاقهایی خواهد افتاد یا با کدام کشور در جنگ خواهیم بود.
این فضا ممکن است منجر به برگزاری انتخاباتی با رایهای حداقلی شود؟
این هم احتمالی است که تحلیلگران خبر میدهند. مردمی که این روزها سفرههایشان را کوچک شده میبینند، برای جلوگیری از ورود آنهایی که فقر را نشانهای از دینداری میدانند، بیایند و با رایهای خود کسانی را به مجلس بفرستند که نگاهشان به مسائل نگاهی بهروز باشد.
افراطیون چطور و با کمک کدام نهاد یا ارگان به سطوح بالا رسیدهاند؟
به هر حال دستهای هستند که به واسطه نفوذ خود تریبونها و سمتهایی را در اختیار افراطیون قرار میدهند تا بتوانند تفکرات خود را به ذهن مردم تزریق کنند. البته خوشبختانه مردم دیگر به مانند گذشته توجهی به برخی از تریبونها نشان نمیدهند و به همین دلیل تندروها را ناکام میگذارند. ضروری است توضیح دهم که اسلام با فقر و بیچارگی سازگاری ندارد. در پایان این نکته را هم تاکید کنم که دعوای دو عضو شوراینگهبان اتفاقی خسارتبار است.
همدلی