جامعه در لایههای میانی خود با مسائل مختلفی روبهرو و دست به گریبان است؛ از سویی وضعیت بد اقتصادی و معیشتی را مشاهده میکند، نرخ تورم را میبیند که مداوم پیشبینیهای خانوار را بههم میریزد، وضعیت بیکاری و رکود چالشبرانگیز شده و آمارهای اختلاس که جای خود دارد. از طرف دیگر نیز شرایط اجتماعی درگیر نوساناتی است، به نحوی که در پایان سال انتخابات حساس مجلس یازدهم را در پیش خواهیم داشت و جریانات سیاسی از چندی قبل درصدد برنامهریزی برای حضور پرقدرت و پرشور در انتخابات و اقنای افکار عمومی برآمدهاند. تاثیر رسانههای مجازی بر جامعه و نقش پررنگ آنها، حضور زنان در ورزشگاهها و... را نیز میتوان از دیگر اتفاقات حوزه اجتماعی دانست. نکته مهم اینجاست که جامعه به دیده تردید به چالشهای اجتماعی مینگرد و چشمبهراه چارهاندیشیهای اساسی است. لذا بهتر این است که عملکردها بهگونهای باشد تا رضایت جامعه را فراهم آورد و مردم همچنان با اتحاد و انسجام در عرصه حضور داشته باشند. برای بررسی قانون ارائه گزارش دولت به مجلس، برخی رویکردهای صداوسیما در تخریب دولت و وزیر خارجه، اصلاحطلبان و انتخابات پیشرو، تاثیر مفاسد اقتصادی بر جامعه و آنچه در سپهر سیاسی و اجتماعی جامعه میگذرد با غلامعلی جعفرزاده ایمنآبادی، نایبرئیس فراکسیون مستقلین و عضو کمیسیون برنامه و بودجه مجلس به گفتوگو پرداخته است که میخوانید.
به گزارش روز نو :اخيرا کشمکشهايي ميان دولت و مجلس بر سر ارائه گزارش عملکرد سالانه از سوي دولت به مجلس رخ داده و اظهارات مختلفي ارائه شده؛ با توجه به اينکه قانون گزارش سالانه دولت به مجلس در قانون اساسي نيامده، نحوه تعامل دولت و مجلس را چگونه ميبينيد؟
اين قانون از زمان تصويب بايد اجرايي ميشد، اما من آنموقع با اين موضوع مخالفت کردم و استدلالم نيز اين بود که اين يک روش بسيار سنتي، سليقهاي و رأي دادن يا ندادن به آن تابع ميزان درجه حرارت آن روز مجلس است. لذا بايد مکانيزمي علمي و منطقي داشته و در جايي سنجش شود. الان در برخي کشورهاي همسايه وقتي قانون وضع ميکنند آن قانون به حدي ضمانت اجرايي دارد که حتي در انتها تکليف وزير مربوط به آن نيز مشخص ميشود. بايد رويکردها و ضمانتهاي اجرايي به دقت تعبيه و درنظر گرفته شود تا بتوان به نتيجه مطلوب دست يافت. تمهيد زيرساختها بهتر است تا اينکه بخواهيم با عجله در دوساعت عملکرد يکسال وزرير را بررسي کرده و دوباره براي کابينه راي بگيريم. ميخواهم بگويم 50سال پيش هم که ميخواستند کابينه را ساليانه بررسي کنند به همين شکل عمل ميکردند و اکنون نيز همينگونه به بررسي عملکرد کابينه ميپردازند. در حالي که اين روشهاي سنتي، منسوخشده و تابع شرايط خاص است و بسيار ميتوان در آن اعمال سليقه کرد. البته اين سخن من بدين معنا نيست که نبايد از دولت اطلاعات گرفت و بازخواست کرد، اتفاقا برعکس معتقدم که دولت نبايد به حال خود رها شود و بايد بداند که همواره دستگاهي بالاي سرش وجود دارد که از دولت حساب و کتاب ميکشد، اما اين حساب و کتابها بهجاي تبعيت از فضاي لساني و احساسي بايد در يک ترازوي ديجيتال علمي باشد. ايرادي که من به اين قانون وارد ميکنم همين امر است فارغ از اينکه اصلا بحث گزارش دولت به مجلس در قانون اساسي آمده يا نه، اما فعلا که اين مساله قانون شده يعني به تائيد مجلس رسيده است. لذا ميخواهم اين را عنوان کنم که اي کاش مجلس مکانيزمي را اعمال ميکرد که سيستم ارزيابياش عدد مشخصي را نشان دهد و مشخص کند که اين وزير بماند يا برود. من معتقدم که اگر نسبت به عملکرد وزرا به طور علمي و دقيق کارنامهاي صادر شود خيلي بهتر است تا اتخاذ روشهايي که بازدهي چنداني هم ندارد.
برخي معتقدند که اين نحوه عملکرد مجلس در قبال دولت بدين خاطر است که در سال انتخابات برخي نمايندگان ميخواهند از خود کارکرد بيشتري نشان دهند تا بازهم مورد اقبال جامعه براي دور آينده قرار گيرند؛ چه ميزان با اين گزاره موافقيد؟
به صرف وجود شائبه نميتوان اينگونه قضاوت کرد، چون واقعا اگر هم مجلس اينگونه برخورد ميکرد هيچوقت اين مشکلات وجود نداشت. مردم همه يک حرف ميزنند و آن اينکه اگر در اين وضعيت مشکلي وجود دارد؛ در بخشي از اين مشکل که سوءمديريت است همه مقصرند. حال اگر برخي فرافکني کنند فقط کمکاري خود را توجيه کرده و مردم نميپذيرند. در چنين وضعيت مسئولان همه بايد متوجه عملکرد خود باشند و بکوشند کاستيها را جبران کنند. اگر مشکلي رخ ميدهد همه باهم در بروز يک مشکل مقصريم و بايد بکوشيم ريشه مشکلات را بيابيم و به حل آنها مبادرت کنيم.
قانون گزارش دولت به مجلس اکنون در شوراي حل اختلاف قوا قرار دارد و قرار است تصميمگيري شود؛ ارزيابي شما از چگونگي حل مساله در شوراي حل اختلاف سران قوا چيست؟
مسلما شوراي حل اختلاف نميتواند قانون را نقض کند، احتمال دارد که حکميتي صورت گيرد و به دولت گفته شود که از قانون تمکين کرده و کارکند. لذا من از دولت ميخواهم که خيلي جوانمردانه بيايد و در مجلس مطالب خود را عنوان کند و حالا که اين طرح به قانون تبديل شده از آن تمکين کند. يکي از ويژگيهاي آقاي روحاني اين است که حقوقدان است، خود نماينده بوده و ادبيات مجلس را بلد است. درست است که عدهاي همواره ميخواهند چوب لاي چرخ دولت بگذارند ولي فکر نميکنم بتوانند موفق شوند. حداقل مجموعه ما سعي ميکند که در سال آخر به دولت کمک کند، چراکه اگر دولت آسيب ببيند جامعه آسيب ميبيند. بالاخره صادقانه بايد اعتراف کنيم که ما مجلسيها نيز در بروز شرايط امروز کشور مقصريم و بايد از مردم عذرخواهي کنيم.
در شرايط سخت معيشتي جامعه شاهد برخي اختلاسهاي چندهزار ميلياردي است و اين تناقض بهوجود ميآيد که چگونه در جامعهاي که برخي به نان شب خود محتاجند عدهاي از راههاي غيرمتعارف به چنين ثروتي ميرسند؛ اين تناقض چه پاسخي دارد؟
با مشاهده جميع شرايط بايد گفت وضعيتي که رخ داده چهبسا موجب دلسردي مردم شود، چرا که جامعه در شرايط اقتصادي سختي بهسر ميبرد و نيازمند چارهانديشيهاي مناسب براي تغيير اين تنگناهاي اقتصادي است. از طرف ديگر اين تفکر که همهچيز بايد قدمبهقدم کنترل شود اشتباه است. اين باعث ميشود که شما براي هر امري مرتب به کنترل و ارزيابي بپردازيد. اصلا اينگونه نيست. در دنيا سيستمهايي گذاشتند که وقتي آن سيستم ميخواهد تخلفي انجام دهد يا نميتواند يا تخلفش در کوتاهترين زمان ممکن به حدي آشکار خواهد شد که به جامعه هشدار ميدهد. بايد درنظر داشت که اين تفکر نظارت دمبهدم موجب ميشود که خرج مضاعفي روي دست دستگاهها و ارگانها گذاشته شود. در اين زمينه بايد گفت براي رسيدن به نتيجه و مقصود مطلوب بايد عملکرد سيستمهاي اداري و اقتصادي بهتر شود تا کسي نتواند دست به جيب مردم ببرد و سوءاستفادههاي مالي رخ دهد. اين حجم از اختلاسها نگرانکننده است و چهبسا چالشهايي نيز با خود به همراه داشته باشد. مردم هميشه بايد احساس کنند که مسئولان نيز در کنار آنها در تحمل سختيها براي رسيدن به شرايط و وضعيت بهتر حضور دارند. اين حس به آنها در پذيرش مشارکت بيشتر کمک ميکند و با سعه صدر بيشتري مشکلات را تاب ميآورند.
صداوسيما با ساختن برخي برنامهها يا برخي سريالها به هر عنوان درصدد تخريب دولت برميآيد؛ اين رويکرد ممکن است چه پيامدهايي با خود به همراه داشته باشد؟
صداوسيما نبايد اقدام به چنين کاري کند. ظاهرا صداوسيما چندان که بايد خود را پاسخگو نميداند. در جريان تحريم آقاي ظريف ثابت شد قبل از اينکه ترامپ بخواهد اقدامي عليه وي انجام دهد برخي تندروان داخلي اين ظلم را در حق ظريف انجام دادند. گرچه 100سال آينده خدمات ظريف براي اين کشور مشخص ميشود. ظريف اولين هدف مظلوم تحريم برخي داخليها نبوده و نيست. مثلا در بحث حذف چهار صفر از پول ملي برخي از ما اقتصادانها به جد اعتقاد داريم که اين مساله ضرورت فعلي اقتصاد ايران است، اما ببينيد شبکههاي سيما بهجاي کار کارشناسي حذف چهارصفر را مسخره ميکنند يا آنکه جدي نميگيرند. رويکردهاي صداوسيما بايد اصلاح شود. مخاطبان صداوسيما ريزيش پيدا کرده و اقبال عمومي چنداني به برخي برنامههاي آنها نيست. در هر صورت صداوسيما رويه مطلوبي ندارد و تا الان هم از شخصي مثل ظريف عذرخواهي نکردهاند و حتي دوشنبه بخشهايي از نشست خبري وزير خارجه را نيز پخش نکردند. بايد حتما نسبت به اين رويکردها حساس بود و با آسيبشناسي دقيق، تغيير رويه داد تا بتوان به نتيجه بهتري دست يافت.
با اين حساب رويکرد اخير دولت مبني بر تخصيص بودجه براي صداسيما را مثبت ارزيابي ميکنيد؟
صداوسيما ميخواهد از اهرمهايي که در اختيار دارد عليه دولت استفاده کند. من قبلا هم گفتم دولت بايد با قدرت پاي کار بايستد و نسبت به برنامهها و رويکردهاي خود حساستر باشد. صداوسيما بايد عملکرد خود را گزارش دهد و اگر نداد دولت نيز نبايد بودجه دهد. دولت وظيفه دارد که از صداوسيما گزارش عملکرد گرفته و به مجلس بدهد. «گاندو» يک ظلم تاريخي به دولت و ظريف بود. گرچه من همان زمان نيز پيغام فرستادم که دولت سعه صدر داشته باشد و اجازه دهد که مخاطبان اعتراض کنند و خود دولت اعتراض نکند. اين ظلم «گاندو» به حدي فاحش بود که هرجا ميرفتيم مردم ابراز ناراحتي ميکردند. ايکاش دولت اعتراض نميکرد که زبان مردم و نمايندگان بيشتر باز باشد.
در قضيه حذف آقاي فردوسيپور مجلسيها گفتند از رئيس صداوسيما توضيح ميخواهيم، اما اتفاقي نيفتاد. رويکرد مجلس نسبت به صداوسيما چگونه است؟
به نظر من هيات نظارت بر صداوسيما که از نمايندگان مجلس نيز در آن حاضر هستند ضعيف عمل کردند. فردوسيپور شخص بزرگي بود و در قلب جوانان جاي داشت. فردوسيپور يک تنه بساط فساد را از فوتبال برچيده بود و در حوزه خود متخصص بود، اما اکنون ببينيد چه اتفاقي افتاده است. خود برنامه «نود» توانسته بود مثل يک سيستم نظارتي قوي بر فوتبال ايران نقش داشته باشد. فردوسيپور در برنامه «نود» بساط دلالها و فساد در فوتبال را شجاعانه برچيده بود و اطلاعرساني شفاف در دستور برنامهاش داشت. جرم فردوسيپور اين بود که محبوب بود. برخي آقايان بروند ببينند چرا محبوب نيستند و چرا برنامههاي صداوسيما چنين دچار ريزش مخاطب شده است.
انتخابات مجلس قريب به ششماه ديگر برگزار خواهد شد؛ با توجه به شرايط حاضر در جامعه و رويکرد مردم از ديد شما کدام رويکرد اصلاحطلبان را به موفقيت خواهند رساند؛ حضور مستقل و جداگانه يا ادامه روند ائتلاف؟
من معتقدم اصلاحطلبان اگر بهتنهايي در انتخابات شرکت کنند شکست خواهند خورد. در اين شکي نيست. لذا بايد با جريانهاي همسو ائتلاف کنند، براي همه نيز سهم قائل شوند و اين تماميتخواهي از روحيه اصلاحطلبان خارج شود. اميدوار هستم که شوراي نگهبان نيز با ديد بازتري نسبت به کانديداها نگاه کند. البته انتقاداتي به آقاي کدخدايي دارم. اميدوارم شوراي نگهبان با سعه صدر و بيطرفانه با کانديداهايي که منتسب به گروهاهاي سياسي هستند برخورد کند. ما چيزي تحتعنوان قهر با انتخابات نداريم و تحت هر عنوان همه در انتخابات شرکت خواهند کرد، اما اميدوارم ائتلافي بزرگ شکل بگيرد. به اصولگرايان نيز مطلبي را گوشزد ميکنم که اينقدر از بابت پيروزي در انتخابات خوشحال نباشند؛ چراکه فکر ميکنم دچار شوک بزرگ انتخاباتي شوند و شرايط هميشه اينگونه نخواهد بود.
مشارکت حداکثري مردم در انتخابات را مستلزم چه مولفههايي ميدانيد؟
من نميخواهم بگويم که مشارکت حداکثري نيست، ولي حداقلي هم نخواهد بود و ميانگين مناسبي شرکت خواهند کرد. مردم اکنون به يک بلوغ فکري و سياسي رسيدهاند، نسبت به سرنوشت کشورشان حساس بوده و از برخي اتفاقات رخ داده ناراحتند؛ ولي با حضور در پاي صندوقهاي راي دست به انتخاب ميزنند. هميشه هم گفتهام که فکر ميکنم 80درصد نمايندههاي فعلي راي نخواهند آورد. من دوست دارم اصولگرايان عاقل و معتدل در مجلس باشند، اما بايد مقداري هوشيارانهتر عمل کنند و اين قدر شبها با خيال راحت نخوابند. اينگونه نيست که به اين انتخابات ورود کنند ببرند و بروند.
ديدار آقاي قاليباف و احمدينژاد را در راستاي ائتلاف انتخاباتي چطور ارزيابي ميکنيد؟
آقاي قاليباف در حال جمعکردن مجموعهاي در نواصولگرايي است، اما ميداند که بهتنهايي نميتواند در انتخابات پيروز شود لذا به سبد راي آقاي احمدينژاد نظر دارد، در صورتي که احمدينژاد خيلي زرنگتر اين حرفها است و آن شخص 84، 88 و 92 نيست که سبد رايش را ببخشد.