منطقه خاورمیانه بهویژه خلیج فارس، با گردشهای سیاسی کلان و تاثیرگذاری مواجه است. امارات متحده پای خود را از جنگ علیه یمن کنار کشیده و حتی یک مقام ارشد نظامی خود را برای تعامل و تفاهم در حوزه کشتیرانی به ایران اعزام کرد. از عربستانسعودی هم اخباری غیر از آنچه پیش از این با لحن خصومت و دشمنی شنیده میشد، به بیرون از کاخ بنسلمان درز میکند. علی بیگدلی، استاد دانشگاه و کارشناس مسائل بینالمللی گرایش عربها به ایران را در گفتوگو با بررسی میکند.
هفته قبل یک مقام ارشد نظامی امارات به ایران سفری انجام داد. این موضوع نشان میدهد که در سیاستهای امارات در خصوص ایران با چرخش معناداری مواجه هستیم. نظر شما در این باره چیست؟
به گزارش روز نو :بهتازگی در روابط آمریکا و کشورهای عربی بهخصوص امارات و عربستان سعودی، شاهد بروز اختلال هستیم. بر این اساس کشورهای عربی از مدتهای پیش به این فکر افتادند تا دیدگاه خصومتآمیز خود نسبت به ایران را تغییر دهند. این چرخشی که از آن یاد کردید، واکنشی است به کمتوجهی و بیمیلی آمریکا نسبت به اهداف کشورهای عربی. در پشت پرده، برای ایجاد یک ائتلاف با حضور آمریکا، عربستانسعودی، اسرائیل و اتحادیه اروپا، تلاشهایی انجام میشد که هیچگاه شکل نگرفت؛ بنابراین به دنبال ناکامیهایی که عربستان و بهخصوص امارات متحده در سیاستهای خود علیه ایران داشتند، ادامه همکاری همهجانبه با آمریکا علیه ایران به مشکل برخورد و اتخاذ سیاستهای جدید در قبال ایران را برای این کشورها به همراه داشت. طرف دیگر قضیه این است که حیات امارات متحده، بستگی به روابط بازرگانی، تجاری و توریستی دارد. تا چند سال قبل بیشترین سهم گردشگران امارات متحده از آن ایرانیها بود، اما بعد از اتخاذ سیاستهای غیردوستانه، امارات در حوزه اقتصادی با ضررهایی مواجه شد. از طرفی امارات هر چقدر به سمت آمریکا میرفت، حجم خصومتهای ایران با آنها افزایش پیدا میکرد؛ پس به دنبال کاهش تنش با ایران است. به نظر من تصمیم بر این است که امارات به خاطر روابط قدیمی که با ایران داشته، بیش از چند سال قبل به سمت ایران گرایش پیدا کرده است.
میتوان از صحبتهای شما چنین برداشت کرد که کار امارات و عربستان با آمریکا به مشکل خورده است؟
آنچه گفتم، به معنای جدا شدن این دو کشور از آمریکا نیست. امارات و عربستانسعودی تصورشان بر این بود که تحریکات ایران در خلیج فارس با مقابله نظامی آمریکا مواجه و این اقدام نظامی باعث سرنگونی دولت ایران خواهد شد. اما این اهداف محقق نشد و حالا شاهد چرخش معنادار عربستانسعودی و امارات برای بهبود روابط با ایران هستیم.
اتفاقا موضع کنونی عربستان در قبال رابطه با ایران، با آن پیامها و سیگنالهایی که به گوش میرسد، سوال بعدی ماست. آیا به آینده روابط دوستانه ایران و عربستانسعودی خوشبین هستید؟
این سیگنالها تنها از سوی عربستانسعودی نبوده است. ما هم اظهار نظرهای متعادلی درباره این کشور انجام دادهایم؛ هم از سوی شخص رئیس جمهور و نیز وزیر امور خارجه کشور. بهترین تصمیم برای دو کشور این این است که دیواره سخت ایجاد شده میانمان را بشکنیم.
چرخش عربستانسعودی خیلی بیشتر از تمایل امارات برای ایجاد روابط دوستانه سوالبرانگیز است. علت این چرخش ناگهانی بهویژه بعد از جنجالهای یکی دو ماه اخیر خلیج فارس، چیست؟
نظام سیاسی حاکم بر آمریکا و رئیس جمهور آن ترامپ، نشان دادند که میل حمله نظامی به ایران را ندارند. عربستانسعودی و امارات اهداف خاص خود را در مواجهه آمریکا و ایران دنبال میکردند و برای تحقق آن حتی سخاوتمندانه از آمریکا اسلحه خریداری کردند؛ اما دیدند که این هدف تحققیافتنی نیست؛ بنابراین با حفظ رابطه دوستانه خود با آمریکا به دنبال آن هستند که سر نقطه اول بازگردند و ارتباط خوبشان با ایران را بازسازی کنند. موضوعی که برای ما هم مهم است و ما هم تمایل خودمان برای تحقق آن را نشان دادهایم.
امارات بعد از خروج نظامیانش از ائتلاف علیه یمن، اعلام کرد که جنگ یمن برای ما به پایان رسیده است. آیا این گفته را میتوان عقبنشینی ائتلاف عربی از یمن دانست؟
حتماً همینطور است. ائتلاف 4 گانهای که با حضور عربستانسعودی، امارات متحده عربی، بحرین و مصر شکل گرفت، همین تمایل را نسبت به قطر هم از خود نشان داده و در حال حاضر ارتباطات خصمآمیز علیه قطر در حال از بین رفتن است. عربها به این نتیجه رسیدهاند که طرحهای بلندپروازانه محمد بنسلمان عملی نمیشود. گیر اصلی برونرفت از این وضعیت، حل مساله یمن است. حوثیها پیروزیهای متعددی را به دست آوردهاند و در عین حال حمایتهای ایران را پشتیبان خود میبینند، این یک معنا دارد؛ عربستانسعودی بدون حل یمن امکان رسیدن به اهداف توسعهطلبانهاش را نخواهد داشت. بنسلمان این موضوع را به خوبی درک کرده است و به این دلیل به دنبال حل اختلافات عربستانسعودی با ایران است. البته باز هم تاکید میکنم که اینها به معنای جدا شدن دو کشور عربستانسعودی و امارات از آمریکا نیست، هرچند ترامپ از این وضعیت ناراضی است و در کنار او اسرائیل بیش از هر کشور دیگری از تمایلات عربستانسعودی به ایران ناراضی است، ولی کسانی که آمریکا را مدیریت میکنند به ترامپ اجازه ندادند که علیه ایران دست به اقدام نظامی بزند.
برخی از کارشناسان نمایش اقتدار ایران در منطقه را از دیگر دلایل تغییر گرایش عربستانسعودی و امارات به سمت ایران تعبیر میکنند. با این نظر موافق هستید؟
آقای ظریف در جریان سفر اخیر خود به نیویورک با سناتور رند پل ملاقات کرد و حتی او را به کاخ سفید دعوت کردند که با ناکامی مواجه شد که بهنوعی نمایش قدرت در عرصه دیپلماسی بود. همچنین با نمایش قدرتی که ایران در ماههای اخیر از خود نشان داده، از جمله سرنگونی پهپاد آمریکایی و بعد مساله گروگانگیری متقابل نفتکشها و مقاومت مقابل آمریکا، سبب شد تا عربها نگاه خود به ایران را تغییر دهند.
نمایش قدرت ایران باعث این نوع عقبنشینیها شده است، اما برای روابط آینده آیا بهتر نیست که ایران رویکرد مسالمتآمیزتری نسبت به این کشورها داشته باشد؟
مقامات ارشد ما حتی امام و رهبری از ابتدای انقلاب و حتی قبل از انقلاب، تمایلات ضدآمریکایی داشتند. این سیاست به صورت سنتی در ذهنیت مقامات ارشد ما وجود داشته و امروز خیلی عمیقتر و غلیظتر شده است؛ اما این نگاه هیچگاه نسبت به عربستانسعودی و امارات وجود نداشته است. بنابراین خیلی موقعیت مناسبی برای بهبود روابط دوجانبه با این کشورهاست و ما باید دیوارههای ضخیم بین خودمان را بشکنیم و برای تحقق آن باید نشانههای مهرآمیزی نشان دهیم. حتی باید این ارتباط را با مصر گسترش دهیم و اختلافات با بحرین را هم برطرف کنیم که در صورت انجام، دهنکجی بسیار بزرگ و سنگینی برای دولت کنونی آمریکا و حتی اروپاییها خواهد بود.