«مصونیت» واژهای است که نمیتوان آن را مثبت یا منفی تلقی کرد و در مواقع مختلف است که میتوان جهتش را تعیین کرد. به عنوان نمونه در اصل ۸۶ قانون اساسی که درباره مصونیت نمایندگان است، آمده: «نمایندگان مجلس در مقام ایفای وظایف نمایندگی در اظهارنظر و رأی خود کاملا آزادند و نمیتوان آنها را به سبب نظراتی که در مجلس اظهار کردهاند یا آرایی که در مقام ایفای وظایف نمایندگی خود دادهاند، تعقیب یا توقیف کرد» اما گاهی اظهارات و ادعاهای یک نماینده به نحوی است که نمیتوان آن را در راستای ایفای نقش نمایندگی تعریف کرد بلکه بیش از همه تخریب چهره مسئولان نزدیک است. عدم برخورد با چنین ادعاهایی به آن معناست که دایره مصونیت برای برخی نمایندگان فراتر از آنچه است که در قانون به آن اشاره شده است. نمایندگانی که خود را دارای مصونیت فراتر از قانون میدانند از دایره دلواپسان اصولگرا هستند به عنوان نمونه در مجلس قبل حمید رسایی هر اندازه توانست علیه اصلاحطلبان و اعتدالیون از جمله مرحوم هاشمی و خانواده ایشان سخن گفت. به عنوان نمونه ۹دی سال ۹۱ در صحن علنی مجلس مهدی هاشمی را «ام الفساد» خواند: «متاسفانه آقازاده مفسد همواره از مصونیت آهنین برخوردار بوده». نسبت دادن مصونیت آهنی به مهدی هاشمی شاید برای پوشاندن مصونیت فراتر از قانونی بود که برای خودش تصور میکرد! دفعات هجمه رسایی به مرحوم هاشمی و اصلاحطلبان فراوان است اما نشانی از برخورد با او نیست هر چند صلاحیتش برای شرکت در انتخابات مجلس دهم تایید نشد و برای میاندورهای ثبت نام کرد و انصراف داد!
دلواپسان با برند مصونيت فراقانوني
به گزارش روز نو :سايه رسايي بر سر برخي نمايندگان مجلس فعلي است چنانکه ديروز عضو کميسيون امنيت ملي و سياست خارجي مجلس به آن اشاره کرد. فلاحت پيشه درباره ليست متفاوت حاجي دليگاني در مورد دو تابعيتيها با ليست کريمي قدوسي نيز بيان کرد: در مورد اين ليستها در زمان مسئوليتم به عنوان رياست کميسيون عرض کردم که اين پروندهها بايد براي هميشه بسته شوند و روشنگري نيز دراين باره صورت گيرد. لذا از دستگاههاي مربوطه نيز درخواست کرديم که ابتدا سپاه اعلام کرد که اين ليست را تحويل هيچ فردي نداده است و به کل تکذيب کرد. همچنين وزارت اطلاعات اعلام کرد که از اين ليست حدود يکصد نفرهاي که مطرح شده فقط در مورد 4 نفر آنهم ظن و گمان وجود دارد وگرنه تاييد کامل کردند و بقيه را به طور کامل رد کردند. از اين ليست يک فرد گفتند که ميخواهد سفير شود اعلام شد که دوتابعيتي است و بنده در مورد آن شخص استعلام گرفتم که به طور کامل کذب بود. نه تنها درخواست تابعيت از آمريکا نکرده بود بلکه در مخيله آن شخص نبود که از جايي درخواست تابعيت کند، چه برسد به اينکه تابعيت آنجا را داشته باشد. وي افزود: بنابراين، واقعيت اين است که در کشور ما، يک سري افراد مصونيتهاي فراپارلماني دارند و اين نوع مصونيتها وجود دارد که حقوق ساير افراد ناديده گرفته ميشود. در اين مجلس نيز نمايندهاي اظهار نظري را مطرح ميکند و برخي دستگاههاي رسمي از وي شکايت ميکنند و برخي ادعاهايي که اثر منفي خارجي وحشتناک دارند، نيز در پي آن اظهارات مطرح ميشود اما آن نماينده مورد پيگرد قانوني قرار نميگيرد. فلاحتپيشه با بيان اينکه برخي نمايندگان مصونيت فراپارلماني خود را در عمل به رخ ساير نمايندگان ميکشند ادامه داد: لذا اين موضوع باعث ايجاد رفتارهاي منجر به رعب ساير افراد ميشود. همچنين تقسيم افراد در کشور به افراد بي قدرت و باقدرت، نتيجه خوبي براي حوزه سياسي ندارد. وي در مورد مطرح شدن مجدد بحث دوتابعيتيها نيز گفت: اين ضعف هيات رئيسه مجلس بود که اجازه طرح مجدد آن را در صحن علني مجلس داد. بنابراين وقتي که مابه لحاظ قانوني مشخص کرديم و سپاه و وزارت اطلاعات اعلام کردند که ليست دوتابعيتيها را به هيچکس ندادهاند، بنابراين اين ضعف هيات رئيسه بود که اجازه طرح مجدد بحث دوتابعيتيها را در صحن علني دادند. بنابراين رئيس جلسه موظف است که تريبون را قطع کند و اجازه طرح موارد کذب را ندهد.
توهينبهخاتمي وسکوتمقابل احمدينژاد
البته اين مصونيت فراتر از قانون تنها در ميان نمايندگان مجلس مشاهده نميشود و در برخي مواقع رفتار دوگانه در برابر يک بياخلاقي قابل تامل ميشود يعني عملکردي را براي طيف مقابل قبيح دانسته و رفتار بدي از خود نشان ميدهند اما در برابر بياخلاقي همطيف خود سکوت ميکنند. ديروز يک استاد حوزه و دانشگاه در مورد هجمه افرادي چون عليرضاپناهيان به رئيس دولت اصلاحات در پي انتشار مقاله وي در گاردين مبني بر ائتلاف براي صلح، تصريح کرد: خاتمي يک شخصيت بينالمللي است و محبوبيت زيادي در داخل کشور دارد. وي زماني که در دوران رياست جمهورياش، در هر يک از مجامع بينالمللي حضور پيدا ميکرد وجهه ايران را برجسته ميکرد و حضور او در سطح بينالمللي، حضوري افتخارآميز بود. اين واقعيتي بوده که در تاريخ ثبت شده است. محسن غرويان افزود: امثال آقاي پناهيان و اينها بهتر است وارد اين بحثها نشوند چون به ضرر خودشان تمام ميشود. به هر حال شخصيتها هرکدام در وزنهاي اجتماعي خاصي ارزيابي ميشوند و بهتر است هر فردي، حريم خود را درست تشخيص دهد و به جايگاه اجتماعي خود و ديگران توجه داشته باشد. بهنظر من اينها با هم قابل مقايسه نيستند. غرويان در پاسخ به اين سوال که چرا پناهيان در مورد سخنان احمدينژاد مبني بر مذاکره با آمريکا اظهارنظر نميکند؟ اظهار کرد: سخنان آقاي پناهيان براساس حساب و مبنا نيست بلکه موضعگيريهاي شخصي، يا خيلي جناحي و حزبي است. بنابراين روشن است حال و وضعيت آقاي احمدينژاد هم معلوم است. او مبناي مشخصي ندارد و هر روز موضعي ميگيرد و نان به نرخ روز ميخورد که نبايد اين گونه سخن بگويد. وي ادامه داد: اما مبناي سخنان آقاي خاتمي از زمان رياست جمهوري اينگونه بود که ابتدا گفتوگوي تمدنها را برابر نظريات علمي برخورد تمدنهاي هانتينگتون مطرح کرد که در واقع در سطح يک متفکر سياسي نظريه پردازي بود؛ در حال حاضر نيز بر همان مبنا سخن ميگويد. مبناي آقاي خاتمي گفتوگو است و فکر ميکنم واقعيتهاي جهانهم ما را به سمت پذيرش گفتوگو و مذاکره دير يا زود خواهد برد.
آرمان ملی