هزينههاي خودسرها عليه نظام تمامي ندارد
برخی مسئولان خودسر در برخورد با مسائلی ساده، گاهی راهحلهایی چنان دشوار انتخاب میکنند که نهتنها گامی در جهت حل مشکل برداشته نمیشود بلکه یک مشکل ساده که بهآسانی و با تدبیر قابل حل بود به بحرانی بدل میگردد که آثار و عواقب آن مردم و حاکمیت را آزار میدهد. هجدهم تیر 78 یکی از نمونههایی است که نشان میدهد عواقب اتخاذ تصمیمات نادرست از سوی افراد خودسر تا چه اندازه میتواند برای کشور آسیب به همراه داشته باشد. بر اساس گزارش شورای عالی امنیت ملی در آن زمان، دانشجویان قبل از 18تیر، بیشتر از 10 تظاهرات مسالمتآمیز برگزار کرده بودند و هیچکدام از این تظاهرات به خشونت و درگیری منتهی نشده بود. با این وجود در 18تیر تصمیمات سردار نظری، فرمانده وقت انتظامی تهران بزرگ باعث خشم دانشجویان، افزایش تنش و در نهایت فاجعه کوی دانشگاه شد که تأثیر غیرقابلانکاری بر فضای سیاسی کشور داشت. محمدکاظم کوهی، مدیرکل وقت کوی دانشگاه تهران در گفتوگو با «امتداد»، حادثه را این گونه روایت میکند که ماجرای کوی و اعتراضات دانشجویان امری مرسوم و شناخته شده بود و بدون اتخاذ تصمیمات نادرست از سوی برخی فرماندهان میدانی نیروی انتظامی امکان نداشت باعث ایجاد آشوبی بزرگ شود. او میگوید عرف بر این بود که دانشجویان در موارد اعتراضی، اجتماعی را تا حد فاصل جلال آلاحمد و یا مقابل در اصلی کوی تشکیل میدادند و با هماهنگیای که ما با نیروی انتظامی، حراست کل و حراست وزارت علوم داشتیم، این تجمعات، بدون کوچکترین درگیری یا تنش به پایان میرسید. چنانچه او تصریح میکند در ابتدای این تجمع اعتراضی، نیروهای کلانتری یوسفآباد طبق معمول به محل خیابان کوی آمده بودند و پس از صحبت با دانشجویان، با شعارهایی نظیر «نیروی انتظامی، تشکر، تشکر» محل را ترک کردند.
روزنو : برخی مسئولان خودسر در برخورد با مسائلی ساده، گاهی راهحلهایی چنان دشوار انتخاب میکنند که نهتنها گامی در جهت حل مشکل برداشته نمیشود بلکه یک مشکل ساده که بهآسانی و با تدبیر قابل حل بود به بحرانی بدل میگردد که آثار و عواقب آن مردم و حاکمیت را آزار میدهد. هجدهم تیر 78 یکی از نمونههایی است که نشان میدهد عواقب اتخاذ تصمیمات نادرست از سوی افراد خودسر تا چه اندازه میتواند برای کشور آسیب به همراه داشته باشد. بر اساس گزارش شورای عالی امنیت ملی در آن زمان، دانشجویان قبل از 18تیر، بیشتر از 10 تظاهرات مسالمتآمیز برگزار کرده بودند و هیچکدام از این تظاهرات به خشونت و درگیری منتهی نشده بود. با این وجود در 18تیر تصمیمات سردار نظری، فرمانده وقت انتظامی تهران بزرگ باعث خشم دانشجویان، افزایش تنش و در نهایت فاجعه کوی دانشگاه شد که تأثیر غیرقابلانکاری بر فضای سیاسی کشور داشت. محمدکاظم کوهی، مدیرکل وقت کوی دانشگاه تهران در گفتوگو با «امتداد»، حادثه را این گونه روایت میکند که ماجرای کوی و اعتراضات دانشجویان امری مرسوم و شناخته شده بود و بدون اتخاذ تصمیمات نادرست از سوی برخی فرماندهان میدانی نیروی انتظامی امکان نداشت باعث ایجاد آشوبی بزرگ شود. او میگوید عرف بر این بود که دانشجویان در موارد اعتراضی، اجتماعی را تا حد فاصل جلال آلاحمد و یا مقابل در اصلی کوی تشکیل میدادند و با هماهنگیای که ما با نیروی انتظامی، حراست کل و حراست وزارت علوم داشتیم، این تجمعات، بدون کوچکترین درگیری یا تنش به پایان میرسید. چنانچه او تصریح میکند در ابتدای این تجمع اعتراضی، نیروهای کلانتری یوسفآباد طبق معمول به محل خیابان کوی آمده بودند و پس از صحبت با دانشجویان، با شعارهایی نظیر «نیروی انتظامی، تشکر، تشکر» محل را ترک کردند.
انعقاد نطفه درگیری
به گزارش روز نو :مدیرکل سابق کوی دانشگاه تهران، تفاوت اعتراضات آن روز با اعتراضات روزهای گذشته را تنها در ورود نیروهای ضد شورش و خودروهای زرهی آنها به موضوع توصیف میکند و تأکید دارد که با مشاهده خودروهای زرهی نیروی انتظامی که به فرماندهی شخصی بهنام «امیراحمدی» در میدان حضور یافته بودند شخصا نزد او رفته و خواهش کرده نیروها را از اطراف کوی دور کنند تا غائله بخوابد. محمدکاظم کوهی میگوید: «در پاسخ به خواهشی که کردم، من را با ضربهای به داخل جوی آب پرت کرده و در همین حین، دانشجویانی که شاهد ماجرا بودند، از این رفتار خشمگین شده و به بیرون آمدند.» او تسلط نیروهای لباسشخصی بر نیروی انتظامی را محسوس ارزیابی و تأکید میکند که نیروهای انتظامی مستقر در محل از لباس شخصیها حرفشنوی داشتند و این لباسشخصیها بودند که بر آتش اختلاف و درگیری میدمیدند. بازخوانی وقایع ورود نیروهای خودسر به کوی دانشگاه در سال 78 که رهبر معظم انقلاب از آن بهعنوان «مسالهای که قلبشان را به درد آورد»، یاد کردند نشان میدهد که بر اساس گزارش شورای عالی امنیت ملی در آن زمان هیچیک از اعتراضات و تجمعات دانشجویان، اقدامی از پیش تعیینشده و سازماندهی شده نبوده است. تبدیل اعتراضاتی 150- 200 نفره در تهران به یک فاجعه ملی از آنجا ناشی شد که عدهای با سوءاستفاده از شرایط و برخلاف قانون وارد کوی دانشگاه شده و با حمله به دانشجویان، بر آتش خشم مردم نفت پاشیدند.
دلواپسان و تحریف روایت
این روزها دلواپسان تلاش دارند پس از 20سال با استفاده انحصاری از سیمای ملی، روایتی جدید را به مردم القا کنند. هفته گذشته، فرهاد نظری فرمانده انتظامی تهران بزرگ در سال 78، در یکی از برنامههای سیما روایت جدیدی از 18تیر و حوادث کوی دانشگاه ارائه داد و مدعی شد که اصلاحطلبان برخلاف ظاهر در پشت صحنه بهدنبال آتشافروزی و سرکوب دانشجویان بودند. نظری گفت که روز 16تیرماه از وزارت کشور به پلیس کتبا نامه میدهند که هرگونه اختلالی که در محل بهوجود آمد مسئولیت آن بهعهده پلیس است و باید برخورد شود. او مدعی است در شب حادثه نیز آقای لاری وزیر وقت کشور و مصطفی تاجزاده معاون سیاسی او این دستور را صادر کردهاند. نظری به درخواست مناظرهای زنده با مسئولان وقت اشاره کرد و گفت: «من دوست دارم فرصتی پیدا شود و در یک مناظره زنده و رودررو با مسئولان و عناصر آن زمان به گفتوگو بنشینم و چهرهبهچهره بهعنوان دو برادر کنار هم شروع به مرور تاریخ کنیم تا برای آیندگان ما بماند.» این درخواست او با موافقت مصطفی تاجزاده همراه شد و او خطاب به انجمن اسلامی علوم پزشکی شهید بهشتی که برای برگزاری این مناظره اعلام آمادگی کرده بودند، نوشت: «تلاش قبلی من برای انجام مناظره با فرمانده نیروهای مهاجم به کوی دانشگاه تهران در بیستمین سالگرد جنایت ۱۸تیر۷۸ ناکام ماند. سردار نظری پاسخگو نبود و آقای زاکانی نیز که از آمادگی فرمانده وقت پلیس تهران برای مناظره با من خبر میداد، جواب تلفن و پیامک مرا نداد و سوالهای مهمی همچنان بیپاسخ ماند. اکنون نیز با تشکر از دعوت آن انجمن محترم آمادگی خود را برای شرکت در مناظره پیشنهادی آن دوستان با حضور آقای نظری برای روشنشدن حقایق اعلام میکنم.»
انعقاد نطفه درگیری
به گزارش روز نو :مدیرکل سابق کوی دانشگاه تهران، تفاوت اعتراضات آن روز با اعتراضات روزهای گذشته را تنها در ورود نیروهای ضد شورش و خودروهای زرهی آنها به موضوع توصیف میکند و تأکید دارد که با مشاهده خودروهای زرهی نیروی انتظامی که به فرماندهی شخصی بهنام «امیراحمدی» در میدان حضور یافته بودند شخصا نزد او رفته و خواهش کرده نیروها را از اطراف کوی دور کنند تا غائله بخوابد. محمدکاظم کوهی میگوید: «در پاسخ به خواهشی که کردم، من را با ضربهای به داخل جوی آب پرت کرده و در همین حین، دانشجویانی که شاهد ماجرا بودند، از این رفتار خشمگین شده و به بیرون آمدند.» او تسلط نیروهای لباسشخصی بر نیروی انتظامی را محسوس ارزیابی و تأکید میکند که نیروهای انتظامی مستقر در محل از لباس شخصیها حرفشنوی داشتند و این لباسشخصیها بودند که بر آتش اختلاف و درگیری میدمیدند. بازخوانی وقایع ورود نیروهای خودسر به کوی دانشگاه در سال 78 که رهبر معظم انقلاب از آن بهعنوان «مسالهای که قلبشان را به درد آورد»، یاد کردند نشان میدهد که بر اساس گزارش شورای عالی امنیت ملی در آن زمان هیچیک از اعتراضات و تجمعات دانشجویان، اقدامی از پیش تعیینشده و سازماندهی شده نبوده است. تبدیل اعتراضاتی 150- 200 نفره در تهران به یک فاجعه ملی از آنجا ناشی شد که عدهای با سوءاستفاده از شرایط و برخلاف قانون وارد کوی دانشگاه شده و با حمله به دانشجویان، بر آتش خشم مردم نفت پاشیدند.
دلواپسان و تحریف روایت
این روزها دلواپسان تلاش دارند پس از 20سال با استفاده انحصاری از سیمای ملی، روایتی جدید را به مردم القا کنند. هفته گذشته، فرهاد نظری فرمانده انتظامی تهران بزرگ در سال 78، در یکی از برنامههای سیما روایت جدیدی از 18تیر و حوادث کوی دانشگاه ارائه داد و مدعی شد که اصلاحطلبان برخلاف ظاهر در پشت صحنه بهدنبال آتشافروزی و سرکوب دانشجویان بودند. نظری گفت که روز 16تیرماه از وزارت کشور به پلیس کتبا نامه میدهند که هرگونه اختلالی که در محل بهوجود آمد مسئولیت آن بهعهده پلیس است و باید برخورد شود. او مدعی است در شب حادثه نیز آقای لاری وزیر وقت کشور و مصطفی تاجزاده معاون سیاسی او این دستور را صادر کردهاند. نظری به درخواست مناظرهای زنده با مسئولان وقت اشاره کرد و گفت: «من دوست دارم فرصتی پیدا شود و در یک مناظره زنده و رودررو با مسئولان و عناصر آن زمان به گفتوگو بنشینم و چهرهبهچهره بهعنوان دو برادر کنار هم شروع به مرور تاریخ کنیم تا برای آیندگان ما بماند.» این درخواست او با موافقت مصطفی تاجزاده همراه شد و او خطاب به انجمن اسلامی علوم پزشکی شهید بهشتی که برای برگزاری این مناظره اعلام آمادگی کرده بودند، نوشت: «تلاش قبلی من برای انجام مناظره با فرمانده نیروهای مهاجم به کوی دانشگاه تهران در بیستمین سالگرد جنایت ۱۸تیر۷۸ ناکام ماند. سردار نظری پاسخگو نبود و آقای زاکانی نیز که از آمادگی فرمانده وقت پلیس تهران برای مناظره با من خبر میداد، جواب تلفن و پیامک مرا نداد و سوالهای مهمی همچنان بیپاسخ ماند. اکنون نیز با تشکر از دعوت آن انجمن محترم آمادگی خود را برای شرکت در مناظره پیشنهادی آن دوستان با حضور آقای نظری برای روشنشدن حقایق اعلام میکنم.»