باور کردن اینکه برخی حاضرند به عده‌ای پول دهند تا به خواستگاری شان بیایند و با رد کردنشان اعتبار کسب کنند، چندان ساده نیست، مگر آنکه بدانیم کسب و کار‌های عجیب تری هم در فضای مجازی در کشورمان دایر است که مشتریان پر و پا قرصی دارد و از قضا بسیار پر سود هم هست.

چالش‌هایی که در فضای مجازی در جهان مد می‌شود، کم نیست که گاه اتفاقاتی بومی هم فضای مجازی را در کشورمان تحت تأثیر قرار می‌دهد؛ اتفاقاتی که خیلی زود گل می‌کنند و تکثیر می‌شوند!
 
به گزارش روز نو ؛ از جمله این اتفاقات که اخیرا در فضای مجازی در کشورمان باب شده و رو به گسترش است، باب شدن خواستگاری صوری است. دایر شدن بساط کسب و کاری عجیب که می‌توان آن را نوعی متفاوت از نمایش نامید.
 
در این نمایش، برخی پسران که ظاهر موقری دارند و به اصطلاح خوش تیپ هم هستند، برای حضور در مراسم خواستگاریِ متقاضیان اعلام آمادگی می‌کنند. خواستگاری غیرواقعی که این پسران برای انجامش از متقاضیان وجه دریافت می‌کنند و تاکید دارند که آماده حضور در همه شهر‌ها هم هستند.
 
 
در آگهی‌های این افراد تاکید شده که آماده خواستگاری از دختران متقاضی هستند و برای این کار سناریوی آماده و مشخصی دارند؛ اینکه خواستگاری می‌کنند و دختران ردشان می‌کنند و به این وسیله اعتبارشان در خانواده و سر و همسایه بالا می‌رود!
 
کسب و کاری متفاوت و عجیب که به نظر می‌رسد بی مشتری هم نیست؛ این را می‌شود از افزایش شمار این خواستگاران صوری و غیرواقعی دریافت که تنوع قیمت نیز در خدماتشان به چشم می‌خورد و احتمالا برای حضور در شهر‌های مختلف هم دستمزد‌های متفاوتی دریافت می‌کنند.
 
البته باور کردن اینکه برخی حاضرند به عده‌ای پول دهند تا به خواستگاری شان بیایند و با رد کردنشان اعتبار کسب کنند، چندان ساده نیست، مگر آنکه بدانیم کسب و کار‌های عجیب تری هم در فضای مجازی در کشورمان دایر است که مشتریان پر و پا قرصی دارد و از قضا بسیار پر سود هم هست.
 
«خواستگاری صوری»؛ سرطان جدید فضای مجازی در ایران!
کافی است چرخی در فضای مجازی و به ویژه اینستاگرام بزنید تا دریابید برخی چهره‌های مشهور دنیای مجازی در کشورمان برای تبریک تولد افراد چه مبالغی دریافت می‌کنند و چقدر کسب و کارشان پر رونق است تا متوجه شوید خواستگاری صوری آن چنان که باید، دور از ذهن و عجیب نیست.
 
پدیده‌ای که هرچند جدید و عجیب است، نمی توان با اطمینان ردش کرد و مدعی شد واقعی نیست و هرچند مهم‌تر از واقعی بودن یا نبودن آن، بی توجهی به آن است. بی توجهی به رویدادی که معلول است، نه علت؛ معلول شرایطی نابسامان که ازدواج را دشوار و دور از دسترس کرده است.
 
رویدادی عجیب که می‌شود ریشه اش را در جدا شدن دنیای جوانان و خانواده هایشان یا در اوج گیری چشم و هم چشمی‌ها یا افزایش فشار بیکاری بر جوانان یا چندین و چند عامل دیگر یافت، اما ظاهرا ترجیح می‌دهیم اوج بگیرد و مشکلات ریز و درشتی بیافریند تا بعد تجزیه و تحلیلش کرده و نسبت به آن واکنش نشان دهیم. درست مثل سرطان که اگر به موقع شناسایی شود احتمال درمانش بسیار است اما بسیاری مان علایم اولیه اش را ندید می گیریم تا عود کند و احتمال درمانش بسیار کم شود و بعد برای مقابله با آن تلاش می کنیم!