پیام صادقیان: بوفون سیگار میکشد، اما در ایتالیا سوژه نشد!
روزنو :
* میلاد محمدی هم از راهآهنی به روسیه رفت که در پایان همان فصل به دسته دوم سقوط کرد؟
میلاد زیر ۲۳ سال بود و نیمفصل به روسیه رفت.
* پیام میتوانیم با تو راحتتر باشیم؟
(نگاهی به امیرارسلان میاندازد و میگوید) راحت باشید!
* پیام! رفاقت با امیرتتلو برای تو خیلی حاشیهساز شد، نشد؟
من الان با امیر تتلو ارتباطی ندارم ولی لطفاً زود قضاوت نکنید! آن زمان همه زود قضاوت کردند. همین حرفها را میگویم در ایران جالب نیست. امیر تتلو را مگر شما میشناسید؟ میدانید چه جوری زندگی میکند که این حرف را میزنید؟!
* یعنی امیر تتلو تأثیر منفی در زندگی پیام صادقیان نداشت؟
نه که نداشت. رفاقت آن زمان من با امیر تتلو هیچ تأثیرمنفی روی فوتبالم نداشت. من با خیلی ازخوانندهها رابطه دوستانه دارم. این مسائل در فوتبال ترکیه حل شده است، اما اینجا هنوز هم هرکس مرا میبیند راجع به تتلو میپرسد.
* لابد میدانید امیر تتلو در کنسرت اخیرش رسماً گفت که میرود گل و مواد مخدر میکشد و...
اینجوریها هم نیست! من ماجرا را میدانم، اما نمیتوانم حرفی بزنم. فقط همین را میگویم درباره افراد زود قضاوت نکنید.
* (مهدی هژبری سردبیر روزنامه به جمع ما ملحق شده و میپرسد) ولی قبول کن فضای زندگی یک فوتبالیست یا ورزشکار باید ورزشی باشد. باید یک فوتبالیست از خودش مراقبت کند و...
در ترکیه که بودم هیچکس با زندگی خارج از باشگاه یک بازیکن کاری نداشت. حتی سرمربی تیم هم از بازیکنش نمیپرسید بعد از تمرین و در زندگی شخصی با چه کسی نشست و برخاست میکند. کجا میرود یا اینکه چه کسی را میبیند یا نمیبیند؟ نمیپرسیدند، چون ربطی نداشت یک مسئله کاملاً شخصی است.
* ولی الکس فرگوسن وقتی رایان گیگز ۱۶ ساله را به منچستریونایتد آورد سالها برایش جاسوس گذاشته بود که مراقب رفتوآمد این بازیکن باشد. جالبتر میشود وقتی بدانی مادر رایان گیگز جاسوس فرگوسن بود و ستاره ولزی تازه اواخر فوتبالش این موضوع را فهمید!
این یک استثناست. حالا من برای شما مثال بزنم. بوفون ایتالیایی الگوی خوبی است یا بد؟
* بستگی دارد از چه نظر بخواهیم او را الگو بدانیم. چطور؟
همین بوفون سیگارمی کشد! همه در ایتالیا میدانند، اما مگر او را سوژه کردند؟ در رختکن خود ما در عثمانلیاسپور نصف بازیکنان تیم بین دو نیمه سیگار میکشیدند. البته خیلی کم ولی میکشیدند. در ترکیه بازیکنان بزرگی دیدم که سیگاری بودند، اما ستاره بودند. من نمیگویم سیگارکشیدن کار خوبی است، اما در فوتبال ایران همه چیز بزرگنمایی میشود. خدا نکند یک فوتبالیستی یک کاری کند یا جایی دیده شود آنگاه بیچاره اش میکنند.
* به هرحال یکسری چیزها عرف کشور ماست. اگر این حرف را میزنیم از سر دلسوزی است. پیام صادقیان در سال اول حضورش در پرسپولیس کولاک کرد و همه را به یاد علی کریمی انداخت. چرا چنین استعدادی به یکباره فروکش کرد؟
من فروکش نکردم. در همان ماشینسازی که به دسته دوم سقوط کرد ۸ پاس گل دادم. شاید بیشتر از پرسپولیس، اما کسی ندید. من همان پیام صادقیان بودم ولی فقط در پرسپولیس دیده شدم. گفتم که در سوپرلیگ ترکیه پاس گلی زیباتر از آن پاس گلی که به خلعتبری در ملوان دادم هم دادم، اما هیچکس در ایران ندید. همه فقط از همان دوران پرسپولیس حرف میزنند. من زمانی که آمدم پرسپولیس خیلی جوان بودم. فقط ۲۰ سال داشتم.
* آفرین! ما هم همین را میگوییم که باید مراقبت بیشتری از پیام صادقیان میشد.
بگذارید شما را راحت کنم. اگر آن زمان به تیم ملی دعوت میشدم یا به جام جهانی میرفتم سرنوشت من عوض میشد. امروز دیگر شما این حرفها را نمیزدید.
* (همان خاطره کیروش را که در مقدمه مصاحبه آوردیم دوباره برای پیام صادقیان تعریف میکنیم) قبول نداری اشتباه کردی؟
حضور در جام جهانی برزیل حق من بود. بهترین سال فوتبالیام را در پرسپولیس پشتسر گذاشتم و فقط به خاطر حمایت از بختیار رحمانی همبازیام در یک بازی دوستانه باید از پوشیدن پیراهن تیم ملی محروم شوم؟ آیا این منطقی است.
* شاید کیروش هم پیش خودش گفته باشد که ممکن است پیام همین حرکت را جلوی نیجریه، آرژانتین یا بوسنی تکرار کرده و تیم ملی ایران را ۱۰ نفره کند؟
مگر دیوانه بودم که این کار را کنم؟
* فقط آن درگیری با گلر حریف در بازی دوستانه تیم ملی نبود. ماجرای بازی با سایپا و پرسپولیس و عصبانیت کریم باقری چه بود؟
۶ سال از آن ماجرا گذشته است و دوست ندارم در این رابطه صحبت کنم. نمیدانم چرا بعد از ۶ سال باز آن اتفاقات از من سؤال میشود.
* اولینبار برق برانکو هم تو را گرفت. بعد رامین و محسن و... فکر نمیکنی میتوانستی حداقل در همین پرسپولیس میتوانستی بمانی و در ۳ قهرمانی این تیم شریک باشی؟
به هر حال قسمت من این بود.
* همین علیرضا جهانبخش را ببین. اغراق نمیکنیم ولی قطعاً تو بازیکن مستعدتری نسبت به جهانبخش هستی. او الان در لیگ برتر انگلیس بازی میکند و...
من هم یک سال خوب در ترکیه داشتم و جلوی همه تیمهای بزرگ سوپرلیگ این کشور هم بازی کردم. شما باید جلوی فنرباغچه، گالاتاسرای و بشیکتاش بازی کنید تا ببینید چه میگویم.
* جو استادیوم کدامیک از این تیمها وحشتناکتر است؟
جو ورزشگاه بشیکتاش واقعاً وحشتناک است. هر چند ظرفیت استادیوم اختصاصی بشیکتاش ۴۰ هزار نفری است، اما همیشه پر میشود و تماشاگرانش از ثانیه یک تا آخر بازی یکصدا فریاد میکشند به قدری که پرده گوشت پاره میشود. باورتان نمیشود ولی در مواقعی از بازی من گوش خودم را گرفتم.
* راستی علیرضا بیرانوند را هم بشیکتاش میخواست؟
والله من درجریان نیستم.
* اللهیار صیادمنش بازیکن جوان استقلال هم به فنرباغچه پیوست. این نقل و انتقال را چطور ارزیابی میکنی؟
خیلی خوشحالم این اتفاق برای یک جوان ۱۸ ساله ایرانی افتاد. به اللهیارتبریک میگویم. تصمیم خوبی گرفت. البته نه اینکه جدایی از استقلال تصمیم خوبی باشد بلکه زود به اروپا رفت. شما نمیدانید فنرباغچه و همین طور بشیکتاش و گالاتاسرای چه عظمتی دارند. این سه تیم فراتر از ترکیه هستند.
* چه توصیهای به صیادمنش جوان داری؟
صبر و تحمل داشته باشد. شاید سال اول به اللهیار در فنرباغچه بازی نرسد یا کم برسد ولی به طور حتم این تیم میتواند سکوی پرتاب صیادمنش باشد. فنرباغچه همین جوری سراغ بازیکنی نمیرود و این اتفاق خوبی برای کل فوتبال ایران است.
* تجربه نشان داده فوتبالیستهای ایرانی در ترکیه موفق نمیشوند. سجاد شهباززاده یا وحید امیری و... با امید فراوان رفتند ولی نتوانستند خیلی موفق شوند؟
بازی در ترکیه سخت است، اما امیدوارم اللهیار جوان در این کشور موفق باشد.
* حالا با همه این تفاسیر برنامه پیام صادقیان برای آینده چیست؟
از داخل و بیرون ایران پیشنهاد دارم، اما خودم ترجیح میدهم فوتبالم را در خارج از کشور دنبال کنم.
* میدانیم روزی که با برانکو به مشکل خوردی از استقلال هم پیشنهاد داشتی. درست است؟
(میخندد) بله، امیرخان قلعهنویی همیشه به من لطف داشته است. پیشنهاد استقلال زمان ایشان کاملاً جدی بود، اما نرفتم.
* چرا؟
نمیتوانستم آن همه لطف و تشویقهای تماشاگران پرسپولیس را نادیده بگیرم. واقعاً سخت بود.
* اخیراً هم وقتی برای تماشای بازی پرسپولیس و سپاهان اصفهان به ورزشگاه آزادی تهران رفتی هواداران خیلی تحویلت گرفتند؟
هواداران پرسپولیس مشتی و بامعرفت هستند. به همین خاطر رفتم.
* چه حسی هنگام تشویق تماشاگران پرسپولیسی در آزادی داشتی؟
حس خوبی بود که هنوز هواداران پرسپولیس فراموشت نکردهاند. وصف شدنی نیست.
* اگرهمین الان باشگاه استقلال به تو پیشنهاد بدهد چه؟
اگر میخواستم به استقلال بروم همان موقع میرفتم.
* اگر تراکتورسازی تبریز به تو پیشنهاد بدهد، میروی؟
تراکتورسازی فرق میکند. تبریز زادگاه من است. پدر مرحومم (حسن صادقیان) در این تیم توپ زده است و شرایط فرق میکند. (امیرارسلان مرتاض تأکید میکند) البته اول پیشنهاد برسد بعد به آن فکر میکنیم. هنوز که اتفاقی نیفتاده است!
* این ماجرای کری خواندن تو در اینستاگرام برای استقلالیها چیست؟
اگر در فوتبال کری نباشد که لذتبخش نیست!
* ولی معمولاً بازیکنانی که از پرسپولیس یا استقلال جدا میشوند کری نمیخوانند؟
بنویسید من عاشق پرسپولیس و هوادارانش هستم.
* این عشق از دوران کودکی بود؟
صادقانه بگویم من در زمان بچگی نه طرفدار استقلال بودم و نه پرسپولیس. خیلی زود در ۱۴ یا ۱۵ سالگی به ذوبآهن اصفهان پیوستم و خیلی توی فضای آبی و قرمز قرار نگرفتم. آخرین باری هم که در استادیوم آزادی با ذوبآهن بازی کردم ۳ بر ۲ به پرسپولیس باختیم ولی یک گل زدم و یک ضربه هم زدم که گل به خودی به نفع ما شد.
* به شهاب گردان گل زدی. خوب یادمان است و بعد ازآن هم استقلال و هم پرسپولیس خواهان تو شدند؟
باورکنید گوشی موبایلم سوخت از بس که زنگ خورد. استقلال، پرسپولیس، سپاهان و همه تیمها مرا میخواستند. هر روز هزار تا میس کال داشتم و دست آخر تصمیم گرفتم پرسپولیسی شوم.
* و اینطوری مثلث پیام، محسن (مسلمان) و امین (حاج محمدی) هم در تهران شکل گرفت!
ما از بچگی و تیمهای پایهای ملی همیشه با هم بودیم. میلاد غریبی و یعقوب کریمی هم بود. خیلی رفیق بودیم.
* همگی هم سرنوشت غریبی داشتید؟
والله چه بگویم. میلاد غریبی عجب فوتبالیستی بود. الان فجرسپاسی بازی میکند. درست است؟
* مگر با اینها و مسلمان ارتباطی نداری؟
ترکیه که رفتم تقریباً ارتباطات من قطع شد. جالب بود برایم من در سوپرلیگ ترکیه بازی میکردم، اما در ایران جوری برخورد میشد انگار به لیگ محلات رفتهام!
* شاید یک مقدار خودت هم مقصربودی!
چرا؟!
* چرا وحید خزایی شاخ اینستاگرامی اسم پیام صادقیان را باید در اینستاگرام بیاورد؟!
من که مقصرنیستم! شما دیدید یک دختر هم در فضای مجازی از محمدرضا گلزارخواستگاری کرد و معروف شد. آیا گلزار مقصر است؟
* بگذریم! نظرت راجع به انتخاب مارک ویلموتس بلژیکی به عنوان سرمربی تیم ملی ایران چیست؟
به هرحال سرمربی تیم ملی بلژیک بوده است. امیدوارم سرمربی جدید تیم ملی شایستهها را دعوت کند و تیمی درخور نام فوتبال ایران بسازد.
* امید داری که دوباره به تیم ملی دعوت شوی؟
چراکه نه؟ من تازه ۲۷ سال دارم و هنوز هم میتوانم به تیم ملی فکر کنم.
* پیامجان سؤالات ما تمام شد. این یک محاکمه مطبوعاتی نبود و اگر هم این پرسشها را با تو در میان گذاشتیم، چون به فوتبالت علاقه و استعدادت را باور داریم. امیدواریم بتوانی دوباره به همان پیام صادقیانی تبدیل شوی که همه او را وارث برحق علی کریمی میخواندند.
ممنون از لطف شما و به همه هواداران قول میدهم پیام صادقیان واقعی را در فصل جدید ببینند.
* در کدام تیم؟
عجله نکنید! به زودی تیم بعدی خودم را معرفی میکنم.
شنبه گذشته پیام صادقیان به همراه امیر ارسلان مرتاض مدیربرنامههایش و به دعوت امید یوسفیان عزیز به دفتر تحریریه خبرورزشی آمد. لابهلای مصاحبه بود که به ذهنم رسید به جای مقدمه نوشتن برای پیام صادقیان به خاطرهای از کارلوس کیروش اشاره کنم. چند سال پیش و چند ماه مانده به جام جهانی ۲۰۱۴ برزیل بود که کارلوس کیروش سرمربی وقت تیم ملی به برنامه تلویزیونی «ورزش و مردم» آمد. مصاحبه تلویزیونی مرد پرتغالی تمام شد و به اتفاق کیروش و زنده نام «بهرام شفیع» پشت صحنه و در استودیوی شبکه اول سیما به گفتوگوی غیررسمی و گپ دوستانه پرداختیم. کارلوس کیروش انگشت روی نقطه ضعف فوتبال ایران گذاشت و به ما گفت: «فوتبال شما بعد از علی کریمی دیگر بازیکن تکنیکی و دریبلزنی ندارد که بتواند به تو بزند، بازیکن حریف را از پیشرو بردارد و پشت یا داخل محوطه جریمه حریف خطا و پنالتی بگیرد. کاش چنین بازیکنی درترکیب تیم ملی داشتم و...» به سرمربی وقت تیم ملی گفتم: محمدرضا خلعتبری چطور؟ کیروش جواب داد: نه! دو، سه اسم دیگر را هم آوردم که مرد پرتغالی همین جواب را داد، اما وقتی نام پیام صادقیان را آوردم «نه» نگفت. مکث بلندی کرد و گفت: Crazy!
زمانی که لیست تیم ملی ایران اعزامی به جام جهانی ۲۰۱۴ برزیل اعلام شد همه میگفتند حق پیام صادقیان است که مسافر جام جهانی شود، اما من از مدتها پیش میدانستم کیروش او را با خود به جام جهانی نخواهد برد! پیام صادقیان در یک بازی دوستانه تیم ملی برابر کویت (اگر اشتباه نکنم) در کرج به بالاخواهی بختیار رحمانی با گلر حریف درگیر شد تا کارلوس کیروش تصمیمش را بگیرد و بعدها در محفلی خصوصی بگوید: «اگر او را به جام جهانی ببرم و همین کار را تکرار کرده و تیم من را ۱۰ نفره کند چه اتفاقی میافتد؟!» نمیدانم این خاطره نه چندان قدیمی چه شباهتی به مقدمه یک مصاحبه میتواند داشته باشد، اما به خود «پیام» هم گفتم که میتوانست همین الان دو جام جهانی بازی کرده و در بهترین لیگهای اروپایی توپ بزند اما... بگذریم! شنبه ما گفتیم و پیام شنید و پیام گفت و ما شنیدیم و حالا ماحصل این گفت و شنود را در ادامه بخوانید.
* میخواهیم از ترکیه برای ما صحبت کنی. از عثمانلیاسپور؟
فصل اول دیر به تیم اضافه شدم. مصدوم هم بودم و نتوانستم در فصل بدنسازی خوب کارکنم. بیشتر انفرادی و اختصاصی تمرین کردم، اما با این وجود عملکرد قابل قبولی داشتم. خوب به خاطر دارم یک بازی با فنرباغچه داشتیم و یک بر صفر عقب افتادیم. من به عنوان تعویضی وارد زمین شدم و پاس گل دادم تا بازی یک ـ یک تمام شود و سرمربی خیلی از من تعریف کرد. قرارداد من آن موقع یک به علاوه ۳ سال مشروط بود. یعنی اگر راضی باشند ۴ ساله شود.
* سرمربی شما همین عرفان بوز نبود که حالا گفته میشود گزینه اصلی تراکتورسازی تبریز است؟
عرفان بوز گزینه تراکتورسازی است؟
* بله!
بسیار جدی با دسیسپلین و فوق العاده است و اغراق نیست اگر بگویم شبیه یورگن کلوپ سرمربی لیورپول است. زیر نظر ایشان عملکرد خوبی داشتم و ۷، ۸ پاس گل دادم.
* ولی تیم شما به دسته دوم سقوط کرد؟
بله، تیم افتاد و قرارداد عرفان بوز هم تمام شد. من با وجود سقوط تیم به دسته پایینتر از ۳ تیم سوپرلیگی ترکیه پیشنهاد داشتم، اما سرمربی بعدی اجازه نمیداد!
* چرا عثمانلیاسپور سقوط کرد. تو که این همه از سرمربی تیمت تعریف کردی؟
باورکنید سطح فوتبال ترکیه خیلی بالاست. اصلاً قابل قیاس با فوتبال ایران نیست. حتی به نظرم تیم دسته دومی ترکیه بالاتر از لیگ برتر ماست.
* یعنی عثمانلیاسپور میتواند سه تیم اول لیگ برتر ایران را شکست بدهد؟
شک نکنید! شما دیدید در گذشته تیمهایی از ایران با فنرباغچه دوستانه بازی کردند و ۶ تا گل خوردند. همه چیز لیگ ترکیه حرفهای است. امکاناتی دارند که حداقل من یکی در ایران ندیدم.
* مثلاً عثمانلیاسپور چه امکاناتی داشت؟
یک کمپ مجهز داشتیم که زمین تمرین و سالن و همه چیز داشت. یک ساختمان شیک ۴ طبقه هم داشتیم که طبقه آخر آن آشپزخانه و رستوران بود. ما از ساعت ۸ صبح تا ۶ بعد ازظهر در اختیار باشگاه بودیم و در این کمپ مجهز تمرین میکردیم. کدام باشگاه ایرانی چنین وضعیتی دارد؟
* پس چه شد که این همه امکانات و پول را رها کردی و به ایران برگشتی؟
- فقط و فقط به خاطر علیآقا کریمی برگشتم.
* جدا؟
بله، ۷۵۰ هزار دلار قراردادم بود، اما به خاطر دلم برگشتم.
* خود علی کریمی با تو تماس گرفت؟
من با علی آقا صحبت کردم و تصمیم گرفتم برای سپیدرود بازی کنم.
* چقدر از سپیدرود رشت گرفتی؟
سفید امضا کردم. فقط به خاطر علیآقا این کار را کردم. پولی هم نگرفتم!
* پشیمان نیستی؟
نه! علی کریمی برای من یک الگو و اسطوره است و اصلاً بابت شاگرد او شدن پشیمان نیستم. شاید بابت سپیدرود پشیمان باشم ولی رفتن پیش علی کریمی نه!
* اسم علی کریمی وسط آمد. بیتعارف چند بار شنیدی که پیام صادقیان هم استعدادش را داشت که یک علی کریمی دیگر برای فوتبال ایران شود، اما قدر خودش را ندانست؟
هرکس مرا میبیند این حرف را میزند، اما متأسفانه در ایران نگاهها خیلی متفاوت و به فوتبال سطحی است!
* چرا این حرف را میزنی؟ یادمان میآید در بازی پرسپولیس با ملوان انزلی پاس گلی با بیرون پا به محمدرضا خلعتبری دادی که تحسین علی پروین و کل فوتبال ایران را به دنبال داشت. آن همه استعداد اما...
آن پاس گل عالی بود ولی من در ترکیه چند پاس بهتر از بازی با ملوان دادم، اما شما دیدید؟ کسی دید؟! همه فقط میگویند پیام صادقیان حیف شد. چرا؟
* شاید کمتجربه بودی و جوان و حواست به دور و برت و انتخاب دوستانت نبود؟
من جوان و شاید کله خراب بودم ولی این یک مسئله شخصی است. در فوتبال ترکیه کسی کاری ندارد که رفقای بیرون زمین یک فوتبالیست چه کسی است و با چه کسانی نشست و برخاست دارد. من الان ۲۷ سالهام ولی چرا همه میگویند حیف؟ مگر من بازنشسته شدم؟! شما یک فوتبالیست را معرفی کنید که تیمش به دسته پایینتر سقوط کرده باشد (ماشینسازی تبریز) و به اروپا و ترکیه ترانسفر شود؟
زمانی که لیست تیم ملی ایران اعزامی به جام جهانی ۲۰۱۴ برزیل اعلام شد همه میگفتند حق پیام صادقیان است که مسافر جام جهانی شود، اما من از مدتها پیش میدانستم کیروش او را با خود به جام جهانی نخواهد برد! پیام صادقیان در یک بازی دوستانه تیم ملی برابر کویت (اگر اشتباه نکنم) در کرج به بالاخواهی بختیار رحمانی با گلر حریف درگیر شد تا کارلوس کیروش تصمیمش را بگیرد و بعدها در محفلی خصوصی بگوید: «اگر او را به جام جهانی ببرم و همین کار را تکرار کرده و تیم من را ۱۰ نفره کند چه اتفاقی میافتد؟!» نمیدانم این خاطره نه چندان قدیمی چه شباهتی به مقدمه یک مصاحبه میتواند داشته باشد، اما به خود «پیام» هم گفتم که میتوانست همین الان دو جام جهانی بازی کرده و در بهترین لیگهای اروپایی توپ بزند اما... بگذریم! شنبه ما گفتیم و پیام شنید و پیام گفت و ما شنیدیم و حالا ماحصل این گفت و شنود را در ادامه بخوانید.
* میخواهیم از ترکیه برای ما صحبت کنی. از عثمانلیاسپور؟
فصل اول دیر به تیم اضافه شدم. مصدوم هم بودم و نتوانستم در فصل بدنسازی خوب کارکنم. بیشتر انفرادی و اختصاصی تمرین کردم، اما با این وجود عملکرد قابل قبولی داشتم. خوب به خاطر دارم یک بازی با فنرباغچه داشتیم و یک بر صفر عقب افتادیم. من به عنوان تعویضی وارد زمین شدم و پاس گل دادم تا بازی یک ـ یک تمام شود و سرمربی خیلی از من تعریف کرد. قرارداد من آن موقع یک به علاوه ۳ سال مشروط بود. یعنی اگر راضی باشند ۴ ساله شود.
* سرمربی شما همین عرفان بوز نبود که حالا گفته میشود گزینه اصلی تراکتورسازی تبریز است؟
عرفان بوز گزینه تراکتورسازی است؟
* بله!
بسیار جدی با دسیسپلین و فوق العاده است و اغراق نیست اگر بگویم شبیه یورگن کلوپ سرمربی لیورپول است. زیر نظر ایشان عملکرد خوبی داشتم و ۷، ۸ پاس گل دادم.
* ولی تیم شما به دسته دوم سقوط کرد؟
بله، تیم افتاد و قرارداد عرفان بوز هم تمام شد. من با وجود سقوط تیم به دسته پایینتر از ۳ تیم سوپرلیگی ترکیه پیشنهاد داشتم، اما سرمربی بعدی اجازه نمیداد!
* چرا عثمانلیاسپور سقوط کرد. تو که این همه از سرمربی تیمت تعریف کردی؟
باورکنید سطح فوتبال ترکیه خیلی بالاست. اصلاً قابل قیاس با فوتبال ایران نیست. حتی به نظرم تیم دسته دومی ترکیه بالاتر از لیگ برتر ماست.
* یعنی عثمانلیاسپور میتواند سه تیم اول لیگ برتر ایران را شکست بدهد؟
شک نکنید! شما دیدید در گذشته تیمهایی از ایران با فنرباغچه دوستانه بازی کردند و ۶ تا گل خوردند. همه چیز لیگ ترکیه حرفهای است. امکاناتی دارند که حداقل من یکی در ایران ندیدم.
* مثلاً عثمانلیاسپور چه امکاناتی داشت؟
یک کمپ مجهز داشتیم که زمین تمرین و سالن و همه چیز داشت. یک ساختمان شیک ۴ طبقه هم داشتیم که طبقه آخر آن آشپزخانه و رستوران بود. ما از ساعت ۸ صبح تا ۶ بعد ازظهر در اختیار باشگاه بودیم و در این کمپ مجهز تمرین میکردیم. کدام باشگاه ایرانی چنین وضعیتی دارد؟
* پس چه شد که این همه امکانات و پول را رها کردی و به ایران برگشتی؟
- فقط و فقط به خاطر علیآقا کریمی برگشتم.
* جدا؟
بله، ۷۵۰ هزار دلار قراردادم بود، اما به خاطر دلم برگشتم.
* خود علی کریمی با تو تماس گرفت؟
من با علی آقا صحبت کردم و تصمیم گرفتم برای سپیدرود بازی کنم.
* چقدر از سپیدرود رشت گرفتی؟
سفید امضا کردم. فقط به خاطر علیآقا این کار را کردم. پولی هم نگرفتم!
* پشیمان نیستی؟
نه! علی کریمی برای من یک الگو و اسطوره است و اصلاً بابت شاگرد او شدن پشیمان نیستم. شاید بابت سپیدرود پشیمان باشم ولی رفتن پیش علی کریمی نه!
* اسم علی کریمی وسط آمد. بیتعارف چند بار شنیدی که پیام صادقیان هم استعدادش را داشت که یک علی کریمی دیگر برای فوتبال ایران شود، اما قدر خودش را ندانست؟
هرکس مرا میبیند این حرف را میزند، اما متأسفانه در ایران نگاهها خیلی متفاوت و به فوتبال سطحی است!
* چرا این حرف را میزنی؟ یادمان میآید در بازی پرسپولیس با ملوان انزلی پاس گلی با بیرون پا به محمدرضا خلعتبری دادی که تحسین علی پروین و کل فوتبال ایران را به دنبال داشت. آن همه استعداد اما...
آن پاس گل عالی بود ولی من در ترکیه چند پاس بهتر از بازی با ملوان دادم، اما شما دیدید؟ کسی دید؟! همه فقط میگویند پیام صادقیان حیف شد. چرا؟
* شاید کمتجربه بودی و جوان و حواست به دور و برت و انتخاب دوستانت نبود؟
من جوان و شاید کله خراب بودم ولی این یک مسئله شخصی است. در فوتبال ترکیه کسی کاری ندارد که رفقای بیرون زمین یک فوتبالیست چه کسی است و با چه کسانی نشست و برخاست دارد. من الان ۲۷ سالهام ولی چرا همه میگویند حیف؟ مگر من بازنشسته شدم؟! شما یک فوتبالیست را معرفی کنید که تیمش به دسته پایینتر سقوط کرده باشد (ماشینسازی تبریز) و به اروپا و ترکیه ترانسفر شود؟
* میلاد محمدی هم از راهآهنی به روسیه رفت که در پایان همان فصل به دسته دوم سقوط کرد؟
میلاد زیر ۲۳ سال بود و نیمفصل به روسیه رفت.
* پیام میتوانیم با تو راحتتر باشیم؟
(نگاهی به امیرارسلان میاندازد و میگوید) راحت باشید!
* پیام! رفاقت با امیرتتلو برای تو خیلی حاشیهساز شد، نشد؟
من الان با امیر تتلو ارتباطی ندارم ولی لطفاً زود قضاوت نکنید! آن زمان همه زود قضاوت کردند. همین حرفها را میگویم در ایران جالب نیست. امیر تتلو را مگر شما میشناسید؟ میدانید چه جوری زندگی میکند که این حرف را میزنید؟!
* یعنی امیر تتلو تأثیر منفی در زندگی پیام صادقیان نداشت؟
نه که نداشت. رفاقت آن زمان من با امیر تتلو هیچ تأثیرمنفی روی فوتبالم نداشت. من با خیلی ازخوانندهها رابطه دوستانه دارم. این مسائل در فوتبال ترکیه حل شده است، اما اینجا هنوز هم هرکس مرا میبیند راجع به تتلو میپرسد.
* لابد میدانید امیر تتلو در کنسرت اخیرش رسماً گفت که میرود گل و مواد مخدر میکشد و...
اینجوریها هم نیست! من ماجرا را میدانم، اما نمیتوانم حرفی بزنم. فقط همین را میگویم درباره افراد زود قضاوت نکنید.
* (مهدی هژبری سردبیر روزنامه به جمع ما ملحق شده و میپرسد) ولی قبول کن فضای زندگی یک فوتبالیست یا ورزشکار باید ورزشی باشد. باید یک فوتبالیست از خودش مراقبت کند و...
در ترکیه که بودم هیچکس با زندگی خارج از باشگاه یک بازیکن کاری نداشت. حتی سرمربی تیم هم از بازیکنش نمیپرسید بعد از تمرین و در زندگی شخصی با چه کسی نشست و برخاست میکند. کجا میرود یا اینکه چه کسی را میبیند یا نمیبیند؟ نمیپرسیدند، چون ربطی نداشت یک مسئله کاملاً شخصی است.
* ولی الکس فرگوسن وقتی رایان گیگز ۱۶ ساله را به منچستریونایتد آورد سالها برایش جاسوس گذاشته بود که مراقب رفتوآمد این بازیکن باشد. جالبتر میشود وقتی بدانی مادر رایان گیگز جاسوس فرگوسن بود و ستاره ولزی تازه اواخر فوتبالش این موضوع را فهمید!
این یک استثناست. حالا من برای شما مثال بزنم. بوفون ایتالیایی الگوی خوبی است یا بد؟
* بستگی دارد از چه نظر بخواهیم او را الگو بدانیم. چطور؟
همین بوفون سیگارمی کشد! همه در ایتالیا میدانند، اما مگر او را سوژه کردند؟ در رختکن خود ما در عثمانلیاسپور نصف بازیکنان تیم بین دو نیمه سیگار میکشیدند. البته خیلی کم ولی میکشیدند. در ترکیه بازیکنان بزرگی دیدم که سیگاری بودند، اما ستاره بودند. من نمیگویم سیگارکشیدن کار خوبی است، اما در فوتبال ایران همه چیز بزرگنمایی میشود. خدا نکند یک فوتبالیستی یک کاری کند یا جایی دیده شود آنگاه بیچاره اش میکنند.
* به هرحال یکسری چیزها عرف کشور ماست. اگر این حرف را میزنیم از سر دلسوزی است. پیام صادقیان در سال اول حضورش در پرسپولیس کولاک کرد و همه را به یاد علی کریمی انداخت. چرا چنین استعدادی به یکباره فروکش کرد؟
من فروکش نکردم. در همان ماشینسازی که به دسته دوم سقوط کرد ۸ پاس گل دادم. شاید بیشتر از پرسپولیس، اما کسی ندید. من همان پیام صادقیان بودم ولی فقط در پرسپولیس دیده شدم. گفتم که در سوپرلیگ ترکیه پاس گلی زیباتر از آن پاس گلی که به خلعتبری در ملوان دادم هم دادم، اما هیچکس در ایران ندید. همه فقط از همان دوران پرسپولیس حرف میزنند. من زمانی که آمدم پرسپولیس خیلی جوان بودم. فقط ۲۰ سال داشتم.
* آفرین! ما هم همین را میگوییم که باید مراقبت بیشتری از پیام صادقیان میشد.
بگذارید شما را راحت کنم. اگر آن زمان به تیم ملی دعوت میشدم یا به جام جهانی میرفتم سرنوشت من عوض میشد. امروز دیگر شما این حرفها را نمیزدید.
* (همان خاطره کیروش را که در مقدمه مصاحبه آوردیم دوباره برای پیام صادقیان تعریف میکنیم) قبول نداری اشتباه کردی؟
حضور در جام جهانی برزیل حق من بود. بهترین سال فوتبالیام را در پرسپولیس پشتسر گذاشتم و فقط به خاطر حمایت از بختیار رحمانی همبازیام در یک بازی دوستانه باید از پوشیدن پیراهن تیم ملی محروم شوم؟ آیا این منطقی است.
* شاید کیروش هم پیش خودش گفته باشد که ممکن است پیام همین حرکت را جلوی نیجریه، آرژانتین یا بوسنی تکرار کرده و تیم ملی ایران را ۱۰ نفره کند؟
مگر دیوانه بودم که این کار را کنم؟
* فقط آن درگیری با گلر حریف در بازی دوستانه تیم ملی نبود. ماجرای بازی با سایپا و پرسپولیس و عصبانیت کریم باقری چه بود؟
۶ سال از آن ماجرا گذشته است و دوست ندارم در این رابطه صحبت کنم. نمیدانم چرا بعد از ۶ سال باز آن اتفاقات از من سؤال میشود.
* اولینبار برق برانکو هم تو را گرفت. بعد رامین و محسن و... فکر نمیکنی میتوانستی حداقل در همین پرسپولیس میتوانستی بمانی و در ۳ قهرمانی این تیم شریک باشی؟
به هر حال قسمت من این بود.
* همین علیرضا جهانبخش را ببین. اغراق نمیکنیم ولی قطعاً تو بازیکن مستعدتری نسبت به جهانبخش هستی. او الان در لیگ برتر انگلیس بازی میکند و...
من هم یک سال خوب در ترکیه داشتم و جلوی همه تیمهای بزرگ سوپرلیگ این کشور هم بازی کردم. شما باید جلوی فنرباغچه، گالاتاسرای و بشیکتاش بازی کنید تا ببینید چه میگویم.
* جو استادیوم کدامیک از این تیمها وحشتناکتر است؟
جو ورزشگاه بشیکتاش واقعاً وحشتناک است. هر چند ظرفیت استادیوم اختصاصی بشیکتاش ۴۰ هزار نفری است، اما همیشه پر میشود و تماشاگرانش از ثانیه یک تا آخر بازی یکصدا فریاد میکشند به قدری که پرده گوشت پاره میشود. باورتان نمیشود ولی در مواقعی از بازی من گوش خودم را گرفتم.
* راستی علیرضا بیرانوند را هم بشیکتاش میخواست؟
والله من درجریان نیستم.
* اللهیار صیادمنش بازیکن جوان استقلال هم به فنرباغچه پیوست. این نقل و انتقال را چطور ارزیابی میکنی؟
خیلی خوشحالم این اتفاق برای یک جوان ۱۸ ساله ایرانی افتاد. به اللهیارتبریک میگویم. تصمیم خوبی گرفت. البته نه اینکه جدایی از استقلال تصمیم خوبی باشد بلکه زود به اروپا رفت. شما نمیدانید فنرباغچه و همین طور بشیکتاش و گالاتاسرای چه عظمتی دارند. این سه تیم فراتر از ترکیه هستند.
* چه توصیهای به صیادمنش جوان داری؟
صبر و تحمل داشته باشد. شاید سال اول به اللهیار در فنرباغچه بازی نرسد یا کم برسد ولی به طور حتم این تیم میتواند سکوی پرتاب صیادمنش باشد. فنرباغچه همین جوری سراغ بازیکنی نمیرود و این اتفاق خوبی برای کل فوتبال ایران است.
* تجربه نشان داده فوتبالیستهای ایرانی در ترکیه موفق نمیشوند. سجاد شهباززاده یا وحید امیری و... با امید فراوان رفتند ولی نتوانستند خیلی موفق شوند؟
بازی در ترکیه سخت است، اما امیدوارم اللهیار جوان در این کشور موفق باشد.
* حالا با همه این تفاسیر برنامه پیام صادقیان برای آینده چیست؟
از داخل و بیرون ایران پیشنهاد دارم، اما خودم ترجیح میدهم فوتبالم را در خارج از کشور دنبال کنم.
* میدانیم روزی که با برانکو به مشکل خوردی از استقلال هم پیشنهاد داشتی. درست است؟
(میخندد) بله، امیرخان قلعهنویی همیشه به من لطف داشته است. پیشنهاد استقلال زمان ایشان کاملاً جدی بود، اما نرفتم.
* چرا؟
نمیتوانستم آن همه لطف و تشویقهای تماشاگران پرسپولیس را نادیده بگیرم. واقعاً سخت بود.
* اخیراً هم وقتی برای تماشای بازی پرسپولیس و سپاهان اصفهان به ورزشگاه آزادی تهران رفتی هواداران خیلی تحویلت گرفتند؟
هواداران پرسپولیس مشتی و بامعرفت هستند. به همین خاطر رفتم.
* چه حسی هنگام تشویق تماشاگران پرسپولیسی در آزادی داشتی؟
حس خوبی بود که هنوز هواداران پرسپولیس فراموشت نکردهاند. وصف شدنی نیست.
* اگرهمین الان باشگاه استقلال به تو پیشنهاد بدهد چه؟
اگر میخواستم به استقلال بروم همان موقع میرفتم.
* اگر تراکتورسازی تبریز به تو پیشنهاد بدهد، میروی؟
تراکتورسازی فرق میکند. تبریز زادگاه من است. پدر مرحومم (حسن صادقیان) در این تیم توپ زده است و شرایط فرق میکند. (امیرارسلان مرتاض تأکید میکند) البته اول پیشنهاد برسد بعد به آن فکر میکنیم. هنوز که اتفاقی نیفتاده است!
* این ماجرای کری خواندن تو در اینستاگرام برای استقلالیها چیست؟
اگر در فوتبال کری نباشد که لذتبخش نیست!
* ولی معمولاً بازیکنانی که از پرسپولیس یا استقلال جدا میشوند کری نمیخوانند؟
بنویسید من عاشق پرسپولیس و هوادارانش هستم.
* این عشق از دوران کودکی بود؟
صادقانه بگویم من در زمان بچگی نه طرفدار استقلال بودم و نه پرسپولیس. خیلی زود در ۱۴ یا ۱۵ سالگی به ذوبآهن اصفهان پیوستم و خیلی توی فضای آبی و قرمز قرار نگرفتم. آخرین باری هم که در استادیوم آزادی با ذوبآهن بازی کردم ۳ بر ۲ به پرسپولیس باختیم ولی یک گل زدم و یک ضربه هم زدم که گل به خودی به نفع ما شد.
* به شهاب گردان گل زدی. خوب یادمان است و بعد ازآن هم استقلال و هم پرسپولیس خواهان تو شدند؟
باورکنید گوشی موبایلم سوخت از بس که زنگ خورد. استقلال، پرسپولیس، سپاهان و همه تیمها مرا میخواستند. هر روز هزار تا میس کال داشتم و دست آخر تصمیم گرفتم پرسپولیسی شوم.
* و اینطوری مثلث پیام، محسن (مسلمان) و امین (حاج محمدی) هم در تهران شکل گرفت!
ما از بچگی و تیمهای پایهای ملی همیشه با هم بودیم. میلاد غریبی و یعقوب کریمی هم بود. خیلی رفیق بودیم.
* همگی هم سرنوشت غریبی داشتید؟
والله چه بگویم. میلاد غریبی عجب فوتبالیستی بود. الان فجرسپاسی بازی میکند. درست است؟
* مگر با اینها و مسلمان ارتباطی نداری؟
ترکیه که رفتم تقریباً ارتباطات من قطع شد. جالب بود برایم من در سوپرلیگ ترکیه بازی میکردم، اما در ایران جوری برخورد میشد انگار به لیگ محلات رفتهام!
* شاید یک مقدار خودت هم مقصربودی!
چرا؟!
* چرا وحید خزایی شاخ اینستاگرامی اسم پیام صادقیان را باید در اینستاگرام بیاورد؟!
من که مقصرنیستم! شما دیدید یک دختر هم در فضای مجازی از محمدرضا گلزارخواستگاری کرد و معروف شد. آیا گلزار مقصر است؟
* بگذریم! نظرت راجع به انتخاب مارک ویلموتس بلژیکی به عنوان سرمربی تیم ملی ایران چیست؟
به هرحال سرمربی تیم ملی بلژیک بوده است. امیدوارم سرمربی جدید تیم ملی شایستهها را دعوت کند و تیمی درخور نام فوتبال ایران بسازد.
* امید داری که دوباره به تیم ملی دعوت شوی؟
چراکه نه؟ من تازه ۲۷ سال دارم و هنوز هم میتوانم به تیم ملی فکر کنم.
* پیامجان سؤالات ما تمام شد. این یک محاکمه مطبوعاتی نبود و اگر هم این پرسشها را با تو در میان گذاشتیم، چون به فوتبالت علاقه و استعدادت را باور داریم. امیدواریم بتوانی دوباره به همان پیام صادقیانی تبدیل شوی که همه او را وارث برحق علی کریمی میخواندند.
ممنون از لطف شما و به همه هواداران قول میدهم پیام صادقیان واقعی را در فصل جدید ببینند.
* در کدام تیم؟
عجله نکنید! به زودی تیم بعدی خودم را معرفی میکنم.