
اصلاحطلبي بايد از دايره شعار بيرون بیاید
روزنو :بیتردید عملکرد اصلاحطلبان در مجلس و شورای شهر چنان مثبت و قابل قبول نیست که بتوان بار دیگر جامعه را با استناد به این عملکردها به پای صندوقهای رأی کشاند و از سوی دیگر نحوه عملکرد دولت روحانی که با حمایت اصلاحطلبان بر سر کار آمد، چنان سبب رضایت جامعه نیست که بتوان مردم را قانع کرد بار دیگر به تصمیمها و لیستهای انتخاباتی این جریان سیاسی اعتماد کنند و باید پذیرفت ادعای اینکه عملکرد دولت ارتباطی با اصلاحطلبان ندارند، غیر قابل پذیرش است. از سوی دیگر در غیبت و ضعف اصلاحطلبان، جریانی بر سر کار خواهد آمد به نام اصولگرایی که در کارنامه این جریان 8سال دولت احمدینژاد و سنگاندازی در مسیر مذاکرات و تعاملات بینالمللی و... مشهود است. در چنین شرایطی اصلاحطلبان دلسوز به کمک جریان اصلاحات آمده و سعی در گوشزد کردن نقاط ضعف و اشکالات این جریان را دارند تا شاید بتوان با رویکرد واقعی و نه شعارگونه رأی دهندگان را ترغیب به انتخاب کاندیداهای این جریان کنند. از جمله این اصلاحطلبان صادق زیباکلام است که روز گذشته در نامهای به رئیس دولت اصلاحات به بیان برخی عملکردهای ضعیف این جریان سیاسی پرداخت. در این نامه آمده است:
بیتردید عملکرد اصلاحطلبان در مجلس و شورای شهر چنان مثبت و قابل قبول نیست که بتوان بار دیگر جامعه را با استناد به این عملکردها به پای صندوقهای رأی کشاند و از سوی دیگر نحوه عملکرد دولت روحانی که با حمایت اصلاحطلبان بر سر کار آمد، چنان سبب رضایت جامعه نیست که بتوان مردم را قانع کرد بار دیگر به تصمیمها و لیستهای انتخاباتی این جریان سیاسی اعتماد کنند و باید پذیرفت ادعای اینکه عملکرد دولت ارتباطی با اصلاحطلبان ندارند، غیر قابل پذیرش است. از سوی دیگر در غیبت و ضعف اصلاحطلبان، جریانی بر سر کار خواهد آمد به نام اصولگرایی که در کارنامه این جریان 8سال دولت احمدینژاد و سنگاندازی در مسیر مذاکرات و تعاملات بینالمللی و... مشهود است. در چنین شرایطی اصلاحطلبان دلسوز به کمک جریان اصلاحات آمده و سعی در گوشزد کردن نقاط ضعف و اشکالات این جریان را دارند تا شاید بتوان با رویکرد واقعی و نه شعارگونه رأی دهندگان را ترغیب به انتخاب کاندیداهای این جریان کنند. از جمله این اصلاحطلبان صادق زیباکلام است که روز گذشته در نامهای به رئیس دولت اصلاحات به بیان برخی عملکردهای ضعیف این جریان سیاسی پرداخت. در این نامه آمده است:
نامه زیباکلام به رئیس دولت اصلاحات
به گزارش روز نو :«با سلام و تحیات، اظهارنظر اخیرتان در دیدار با شماری از اعضای فراکسیون امید مبنی بر اینکه «مردم دیگر به توصیه ما مبنی بر شرکت در انتخابات توجهی نخواهند کرد»، مبیّن بحران عمیقی است که جریان اصلاحات مدتها گرفتار آن شده و رهبری اصلاحات نیز هیچ گامی برای مواجهه با آن برنداشته است. در اینکه اصلاحطلبان بخش قابل توجهی از محبوبیتشان را از دست دادهاند تردیدی نیست. بسیاری از اقشار تحصیلکرده و جوانتر مدتهاست این باور که انتخابات میتواند تغییری بهوجود آورد را از دست دادهاند. معذالک بسیاری از آنها در دو انتخابات ۹۴ و ۹۶ به اصرار و ترغیب اصلاحطلبان شرکت کردند؛ اما عملکرد فراکسیون امید و از آن بدتر عملکرد آقای روحانی سبب شده که آنها دیگر در انتخابات شرکت نکنند. ریختن همه تقصیرها بر گردن مجلس و آقای روحانی، ندیدن ابعاد گستردهتر بحران اصلاحطلبان است. بهرغم آنکه بیش از دو دهه از شکلگیری اصلاحات میگذرد اما بسیاری از رایدهندگان نمیدانند خواستههای این جریان کدام هستند و اساسا چه تفاوتی میان آنان با اصولگرایان وجود دارد. آیا مسئولیت ظهور شعار «اصلاحطلب، اصولگرا دیگه تمومه ماجرا» بیش از همه بر عهده خود ما نیست؟ واقعیت تلخ آن است که اصلاحطلبی خلاصه شده در مشتی شعارهای زیبا و کلی. شعارهایی که مشابه آنها را اصولگرایانی که متوجه شدهاند... بعد از گذشت 20 سال ما هنوز نتوانستهایم یک هویت مشخص ترقیخواهانه برای خودمان خلق نماییم. خواستههای مشخص اصلاحطلبان که آنها را در جایگاه یک جریان دموکراتیک و ترقیخواه قرار میدهد کدام هستند؟ بیهویتی جریان اصلاحات را نه میتوانیم بر گردن اصولگرایان بیفکنیم، نه روحانی، نه شورای نگهبان و نه نظارت استصوابی. ما هنوز نتوانستهایم یک شعار استراتژیک برای اصلاحطلبی که به صورت شناسنامه و هویت آن درآمده باشد ایجاد نماییم. ریشه همه مصیبتهای کشور، اعم از سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، قومیتی، زنان و... در کمرنگ بودن آزادی خلاصه میشود؛ بنابراین آزادیخواهی و تلاش در تقویت دموکراسی میبایستی در رأس مطالبات اصلاحطلبان قرار بگیرد. به گونهای که دموکراسیخواهی به تدریج بدل به بارزترین هویت جریان اصلاحات شود».
باز هم دخالت دلواپسان
نکته قابل توجه هراس دلواپسان از نامه زیباکلام است به نحوی که عبدا... گنجی از جمله مخالفان جریان اصلاحات نوشت: «روح حاکم برنامه زیباکلام این است که اگر اصلاحطلبی بخواهد بخشی از حاکمیت یا هماهنگ با سیاستهای کلی حاکمیت باشد پشیزی ارزش ندارد. اصلاحطلبی باید به صورتی باشد که نظام را در تراز استانداردهای مد نظر غرب نشان دهد. اصلاحطلبی یعنی نبود اسلام در عرصه سیاسی، اجتماعی و تمام».