انتخابات ریاست جمهوری دوره دوازدهم در شرایطی برگزار شد که اصولگرایان و بهویژه دلواپسان این جریان، تمام تلاش خود را برای شکست حسن روحانی به کار بردند. با این حال تلاش و فشار آنها برای شکست کاندیدای مورد حمایت اصلاحطلبان موفق نبود و کارنامه اقتصادی خوب دولت یازدهم و عملکرد موفق در عرصه سیاست خارجی، کشتی اعتدال را به ساحل امن رساند. پس از پیروزی اعتدالگرایان با محوریت حسن روحانی در انتخابات 1396، شرایط برای دلواپسان سیاسی روزبهروز سختتر و اقبال مردم به دولت بیشتر میشد. با این حال هنوز چندماه از تشکیل دولت دوازدهم نگذشته بود که آمریکاییها شروع به سنگاندازی در مسیر برجام کردند و تندروهای داخلی همگام با فشار خارجی به تحریک مردم علیه عملکرد دولت پرداختند. این فشارها که به اعتراضات دی ماه 96 انجامید، شروعی بود برای آغاز مشکلاتی که دولت بیشترین سهم را برای برنامهریزی در جهت رفع آنها داشت. حسن روحانی، رئیسجمهور ایران روز ششم شهریور 1397 در دیدار با نمایندگان مجلس شورای اسلامی با اشاره به مشکلات اقتصادی که گریبانگیر کشور شده است، آغاز مشکلات کشور را به پنجم دی 1396 مربوط دانست و گفت: «سوال اصلی این است که چرا در طول ۴ سال و نیم حرکت در حوزه اقتصادی به سرعت رو به جلو بود، اما ناگهان شرایط تغییر کرد؟» در ادامه بهرغم تلاش دولت برای حل مشکلات اقتصادی، با خروج ایالات متحده از برجام و آغاز دور جدید تحریمهای غیرقانونی این کشور علیه ایران، اوضاع اقتصاد کشور رو به ایجاد ناامیدی در دل توده مردم رفت. وضعیتی که برخی چنین پیشبینی میکنند که ادامهدار شدن آن به کاهش شرکتکنندگان در انتخابات مجلس 1398 و ریاست جمهوری 1400 و در نتیجه پیروزی دلواپسان در این انتخاباتها خواهد انجامید.
ناامیدی مردم و احتمال وقوع دوباره فاجعه
به گزارش روز نو :صادق زیباکلام، تحلیلگر سیاسی و استاد دانشگاه در این خصوص میگوید: «در انتخابات مجلس یازدهم ممکن است همان بلایی سر اصلاحطلبان بیاید که در سال 94 برسر اصولگرایان آمد». او استمرار وضع موجود و چهرههای کمتأثیر در عرصه اجتماع را از جمله دلایل این پیشبینی میداند. در چنین شرایطی تنها حضور چهرههای معتدل، ملی و مردمی که توان جلب آرای دو جناح اصولگرا و اصلاحطلب را داشته باشند، میتواند راهگشا باشد و مانع از پیروزی گروههای افراطی در انتخابات شود. علیاکبر ناطق نوری یکی از این چهرههاست که نیروهای معتدل هر دو جناح از حضور او در انتخابات استقبال میکنند.
ناطق نوری در زمان نیاز، حاضر میشود
عبدا... ناصری، فعال سیاسی و عضو شورای مشورتی رئیس دولت اصلاحات در گفتوگو با «آرمان» ضمن تأکید بر لزوم حضور چهرههایی نظیر شیخ علیاکبر ناطق نوری در عرصه سیاسی، میگوید: «حضور نیروهای فراجناحی نظیر آقای ناطق نوری در بزنگاههایی که گروهها و احزاب سیاسی دچار بحران میشوند یا افکار عمومی در کارایی آنها تردید پیدا میکنند، میتواند بسیار مؤثر باشد. با این حال گمان نمیکنم که در مجموعه حاکمیت ارادهای برای دعوت از حضور این چهرهها به صورت مستقیم باشد اما این چهرهها میتوانند به بازیگردانی و تجمیع شخصیتهای اصلی و اثرگذار کمک کنند.» او مکانیسم انتخاباتی و رفتار برخی نهادها را از جمله دلایل عدم حضور چهرههای تأثیرگذار در عرصه سیاست میداند و تصریح میکند: «اشخاصی چون آقای ناطق نوری میتوانند زمینهساز ایجاد یک تفاهم مشترک و ملی میان حکومت و مردم شوند.» با این حال با توجه به عدم شرکت شیخ نور در جلسات مجمع تشخیص مصلحت نظام عدهای این موضوع را به نوعی قهر وی از صحنه سیاست تعبیر میکنند و مدعی هستند که ناطق نوری به دنبال بازگشت به عرصه سیاست نخواهد بود. ناصری با اشاره به ماجرای تلاش رضاخان برای رسیدن به پادشاهی از طریق جلب آرای نمایندگان شورای ملی میگوید: «در آن زمان دکتر مصدق نطقی تاریخی داشت که فکر میکنم یادآوری آن مناسب شرایط کنونی باشد. دکتر مصدق تأکید کرد که سرباز را سالها تربیت میکنند تا در زمان جنگ در مقابل دشمن بایستد. او نمایندگان و نخبگان کشور را به سربازانی تشبیه کرد که در زمان نیاز باید برای مصلحت ملت به میدان آیند و وظیفه خود را انجام دهند. با توجه به این موضوع، معتقدم زمانی که آقای ناطق نوری به این نتیجه برسند که حضورشان نیاز کشور است، حتما به میدان خواهند آمد».
انتخاباتهای پیشرو؛ رقـــــابتــی میان دلواپسان و اعتدالیون
بهرغم تأکید کارشناسان بر لزوم حضور چهرههای ملی، چهرههای جریان دلواپس پیروزی خود را در عدم حضور اینگونه افراد میبینند. علیرضا زاکانی، دبیرکل جمعیت رهپویان انقلاب اسلامی در این باره گفته بود: «ورود چهرههای به اصطلاح فراجناحی نظیر ناطق نوری از طراحیهای عناصر دوم خرداد است و از فقر گفتمانی و نیروی انسانی ناشی میشود.» باید توجه کرد که انتخاباتهای آتی در ایران نه بر سر اصلاحطلبی و اصولگرایی، بلکه بر سر میانهروی و تندروی خواهد بود و با توجه به شرایط خطیر کشور در عرصه سیاست خارجی، حضور نیروهای تندرو در قدرت میتواند به فاجعهای غیرقابل جبران منجر شود. در این شرایط چهرههایی که توان بسیج مردم برای حضور در انتخابات را داشته باشند، نقش تأثیرگذاری در ممانعت از گذار کشور به سوی افراطگرایی دارند.