امین منوچهری مهاجم سابق استقلال و بازیکن جدید تیم سایپا نتوانست این تیم را در لیگ قهرمانان همراهی کند. او در گفتگو با ما راجع به بازی امروز سایپا و الریان گفت: بازی بازی خیلی سختی است و الریان هم تیم خوبی دارد اما من ناامید نیستم. آنطور که باید و شاید از سایپا حمایت نشد و به عنوان نماینده ایران شناخته نشد و شاید اگر پرسپولیس و استقلال بودند اوضاع متفاوت بود. در نقل و انتقالات سایپا بازیکنان زیادی را از دست داد،ترابی در زمستان و قلی زاده در تابستان از این تیم رفتند. این بازیکنان به هر حال مهره های مهمی بودند.

وی افزود: همانطور که گفتم ناامید نیستم. تیم ما یک مهره ای به نام علی دایی را روی نیمکت دارد که مهم ترین ستاره ماست و همه آسیا او را میشناسند و از او حساب می‌برند. نمیتوانم پیش بینی کنم اما روی ضربات ایستگاهی میتوانیم خطرناک باشیم. نکته اصلی این است که نباید گل بخوریم.

منوچهری درباره غیبتش در بازی های آسیایی گفت: به خاطر این که نام ما را دیر در لیست وارد کردند، نتوانستیم در لیگ قهرمانان بازی کنیم اما خیلی دوست داشتم در کنار تیم باشم و به تیم روحیه بدهم و تجربیاتم را در اختیار آن ها قرار بگذارم.

او درباره شرایط خودش هم گفت: الان در سایپا هستم، من واقعا هیچ چیز کم نگذاشتم برای اینکه فوتبالم ضرر کند یا مثلا حاشیه ای داشته باشم در این چندین سالی که بازی کرده ام نه حاشیه ی بدی داشته ام نه بی انضباطی داخل زمین داشته ام نه بیرون زمین، همیشه با خانواده ام زندگی کرده ام همه جا با خانواده ام حاضر شده ام. هیچکس هیچ جیز خاصی از من ندیده است. من همیشه یک نُرم خاصی داشته ام تنها حاشیه ام شاید این بوده که خیلی راجع به استقلال صحبت کرده ام وگرنه حاشیه ی خاصی نداشته ام.

او درباره اینکه آیا از این موضوع پشیمان است یا نه، گفت: ببینید پشیمان نمی‌خواهم بگویم اما خیلی از مربیانی که با من کار نکردند فکر می‌کردند من فکر و خیالم پیش استقلال است، در حالی که اینطور نبود واقعا. این را از مربی هایم بپرسید. میخواهم به بازیکنانی که پیراهن استقلال و پرسپولیس را می‌پوشند بگویم که واقعا این پیراهن ارزش دارد و پیراهن مقدسی است، حتی هواداران هم این را بدانند که پیراهن این دو تیم خیلی ارزشمند است.

منوچهری درباره انتقالش از سایپا به استقلال هم گفت: من ثبات خیلی خوبی در سایپا داشتم. طبیعی است که یک بازیکنی وقتی شش هفت سال در یک تیم بازی میکند دوست دارد یک حرکت رو به جلویی داشته باشد و طبیعتا پیشنهاد استقلال را اگر داشته باشد و سرمربی آن تیم خودش شخصا به بازی تو اعتقاد داشته باشد خیلی شرایط فرق میکند و خیلی سخت است که نه بگوید و اینکه خودش هم آن تیم را دوست داشته باشد و هر کس دیگه ای جای من بودم نه نمیگفت. و من در شرایطی و از یک جایی به استقلال رفتم که آن محیط یک محیط خیلی پاک و سالم بود و محیط خیلی دوستانه ای در سایپا بود و من آنجا فوتبالم را یاد گرفته بودم و فوتبال را یک جور دیگر دیده بودم و رفتم استقلال و شرایط دیگری پیش آمد و باشگاه استقلال یک باشگاه بزرگ است و هوادار دارد. من این چیز ها را تجربه نکرده بودم و به زمان احتیاج داشتم که شش ماه اول فقط برای این بود که آشنایی داشته باشم مثل کسی که به خارج می‌رود و شش ماه اول به دنبال این است که زبان یاد بگیرد من زمان احیتاج داشتم که زبان فوتبالی باشگااه استقلال را یاد بگیرم اما متاسفانه آن زمان به من داده نشد.

مهاجم ۳۳ ساله فوتبال ایران در پاسخ به این سوال که آیا فکر نکردی بعد از جدایی از استقلال همیشه سایه علاقه ات به این تیم و ۶ ماه حضورت در آن جا روی فوتبالت وجود داشت؟ گفت: بله شاید این باشد، اما باور کنید هیچ وقت برای تیمم کم نگذاشتم، این که میگویند جلوی استقلال از عمد موقعیت خراب کردی یا نه واقعا اینطور نیست. ما شرافت فوتبالمان را نمی فروشیم. البته من سال پیش مقابل ذوب آهن تمام تلاشم را کردم تا گل بزنم و استقلال دوم شود اما هیچ وقت برعکس آن وجود نداشت، باور کنید وجود نداشت.

منوچهری راجع به خوشحالی اش پس از گلزنی با پیراهن راه آهن به پرسپولیس و همچنین شادی شب گذشته بهنام برزای عنوان کرد: من به شخصه فکر میکنم فوتبالمان از لحاظ مالی و زیرساختی مرده است و نیاز به هیجان دارد. این چیزها فوتبال را جالب میکند و اما من هیچوقت نخواستم بی احترامی کنم و کری خوانی همیشه هست اما تا جایی که بی احترامی نشود و باعث جذابیت فوتبال میشود. در نهایت همه ی ما بازیکنان استقلال و پرسپولیس با هم رفیق بوده ایم. این فوتبال مرده ی ما نیاز به این جذابیت دارد و فکر میکنم این کری ها جذابیت ببخشد؛ همین.

منوچهری در پایان راجع به بازیکنان جوان کنونی استقلال هم گفت: من فکر میکنم باید شرایطی به وجود بیاید که بازیکنان جوان خوب تربیت شوند. مثل مسی که در بارسلونا به او برخورد خوب را یاد دادند و علاوه بر فوتبال روی اخلاقش هم کار کردند، مثلاً مهدی قائدی تا سال پیش کسی او را نمی‌شناخت و با موتور دوستش سر تمرین می‌رفت اما به یکباره نصف مردم او را شناختند و اینطور شد. من فکر میکنم قائدی فوتبال خوبی دارد اما هنوز لباس استقلال برایش گشاد است. چون به او حضور در استقلال را آموزش نداده اند. البته این ها همه شانسی است؛ مثلاً اللهیار صیاد منش مشاوران خوبی دارد و می‌بینید که وضعیت او هم متفاوت است اما باید این را از روال شانس خارج کنیم و تمام استعداد ها را یکسان تربیت کنیم.