مقام معظم رهبری به مناسبت چهلمین سالروز پیروزی انقلاب اسلامی و ورود جمهوری اسلامی به فصل جدیدی از زندگی در بیانیهای مهم و راهبردی به تبیین ویژگیهای مسیر پرافتخار پیموده شده در چهل سال گذشته پرداختند و با تأکید بر امید واقعبینانه به آینده و نقش بیبدیل جوانان در برداشتن گام بزرگ دوم به سمت آرمانها، خطاب به جوانان و آیندهسازان ایران مقتدر، الزامات این جهاد بزرگ را در ۷ سرفصل اساسی بیان کردند. نکتهای که در این بیانیه مورد توجه قرار گرفته است، صراحت مقام معظم رهبری است که متواضعانه کاستیها در برخی از امور را در گذشته پذیرفتند و انعطاف انقلابی را به عنوان یک روش پیش رو قرار میدهد. این بیانیه سرشار از روح انقلابی است. به همین جهت بسیاری از رسانهها تیتر یک اخبارشان درباره چهل سالگی انقلاب و همچنین تصحیح برخی از موضوعات در گام دوم انقلاب است اما در مقابل برخی از رسانههای اصولگرا اینگونه تیترهای رسانههای اصلاحطلب را مورد انتقاد شدید قرار داده و از این موضوع برای آغاز یک بحث سیاسی دیگر کردهاند. در همین راستا گفتوگویی با سیدمحمد غرضی وزیر پست، تلگراف و تلفن در دولت سازندگی داشته که در ادامه میخوانید.
در گام دوم انقلاب چگونه باید تاکیدات رهبری را عملی کرد؟
به گزارش روز نو :راهپیمایی 22 بهمن امسال استعدادی از ملت ایران را به جهانیان عرضه کرد که تاکنون کمتر مشاهده شده بود.طی چهل سال گذشته دشمنان کشور دائما با سخنرانیها، برگزاری جلسه و انواع و اقسام نشستهایی مانند کنفرانس ورشو به دنبال فاصله میان مردم با حکومت بودند. اما 22 بهمن امسال تفاوتش با بقیه در این موضوع بود که تمامی دشمنان ایران از آسیب دیدن نظام جمهوری اسلامی مایوس شدند. برخی شواهد و دلایل آن به ویژه شواهد سیاسی در این موضوع بسیار قوی است که میتوان به خروج آمریکاییها از خاورمیانه اشاره کرد. طی روزهای گذشته شورای امنیت حمله به سپاه پاسداران را محکوم کرد، این محکومیت در حالی صورت گرفت که آمریکا هم در آنجا حضور داشت. با توجه به ادعاهایی که دشمنان نسبت به کشور و انقلاب دارند بسیار طبیعی است که مقام معظم رهبری هنگامی که از بطن انقلاب مطلع هستند نسبت به آینده اظهار نظر میکنند. مطلبی که متوجه شدم آن است که تمدن اسلامی ایران پایگاههای اجتماعی خود را به دست آورده است. در این میان ممکن است برخی انقلاب را به پایگاههای سیاسی یا پایگاههای تعریفشده مربوط کنند اما باید بگویم که پایگاه اجتماعی انقلاب اسلامی ایران استحکامی قویتر از پایگاههای سیاسی، نظامی، اقتصادی و امثالهم است چرا که نظرات و درخواستهای پایگاه اجتماعی به شدت مطرح میشود. خواستههای اجتماعی ملت آن است که بگویید ما هم جزو تمدن بشری بلکه راهبردی در تمدن بشری حضور داریم، در گذشته این موضوع بوده و امروز هم پایههایش استحکام پیدا کرده است. برای این سخنم شاهدی را هم مطرح کنم. تاریخدانان از سه قدرت اسلامی در گذشته یاد میکنند، از جمله عثمانی، صفوی و تیموریان هند. آنها مطرح کردهاند که جمعیت عثمانی از 20 میلیون بیشتر، جمعیت صفوی به زحمت10 میرسد و تیموریان هم جمعیت 100 میلیونی داشتند اما هر سه نوشتارشان فارسی بود و هر سه کشور مرجع اصلیاش فرهنگ صفوی و فرهنگ اسلامی بود، لازم به ذکر است که نه عثمانیها دارای چنین توانایی بودند و نه تیموریان هند، بنابراین امروز ملت ایران پایگاه اجتماعی بسیار پرقدرتی دارد که در حال آماده کردن خود است تا مطرح کند که نرمافزار انقلاب رضایت عامه است و تمدن با رضایت عامه حاصل میشود. آنچه که مقام معظم رهبری در این پیام مطرح کردند آن است که این تمدن میتواند علاوه بر اینکه پایداری خود را حفظ کند، توانایی این موضوع را هم میتواند داشته باشد که در میان قدرتهای موجود سیاسی جهان راهبردی هم حرکت کند.
مهمترین پیام در بیانیه راهبردی مقام معظم رهبری چیست؟
آنچه که من از این پیام درک کردم آن است که انسان متمدن آن انسانی است که خیرش به جامعه بیشتر باشد؛ یعنی در نهایت این تمدن بر انسانی استوار است که دادههایش از ستاندههایش بیشتر است.
برخی از رسانهها درصدد ایجاد اختلاف گروهی و سیاسی برای تخریب رسانههای رقیب را دارند. این موضوع تا چه اندازه برای آینده کشور مضر خواهد بود؟
اگر برخی گروهها یا رسانهها قصد داشته باشند تا از این اظهار نظر جامع به عنوان یک چالش در گروههای سیاسی استفاده کنند باید گفت که این اقدام به گروههای سیاسی آسیب وارد خواهد کرد. در گذشته هم شاهد چنین موضوعاتی بودیم که هر فرمایشی که مقام معظم رهبری داشتند گروهی آن موضوع را مورد تایید خودشان قرار داده و به دنبال آن بودند تا با استفاده از این موضوع بر دیگران به ویژه گروه سیاسی مقابلشان غلبه پیدا کنند، به آن گروهها باید گفت که دیگر از دوره این بحثها گذشته است، چرا که جریان اجتماعی از جریان سیاسی قویتر شده است؛ اینکه عقل اجتماعی ایران دیگر به حرفهای خود برتریبین گوش فرا نمیدهد بزرگترین دستاورد انقلاب است. دو گروه راست و چپ در هر مسیری در مقابل یکدیگر قرار گرفتهاند که این موضوع به طور کامل اشتباه است، آنها باید در حل مشکلات مردم عاشقانه روشهای گذشته را نقد کنند. در گذشته راست و چپ حکومت کردند ولی نتایجش برای مردم در اداره کشور منفی بوده است.
گروههای سیاسی در شرایط فعلی چه اقداماتی باید انجام دهند؟
گروههای سیاسی باید خواستههای اجتماعی را بر خواستههای خود ترجیح دهند. آنها باید دست از امتیازطلبی بردارند؛ تا هنگامی که گروههای سیاسی به دنبال امتیازطلبی باشند مسلما مورد توجه مردم قرار نخواهند گرفت و به همین جهت جزوی از جریان اجتماعی هم قرار نخواهند گرفت چرا که امتیازطلب کسی است که خود را بر جامعه تحمیل میکند.
در گام دوم انقلاب باید به چه مشکلاتی سریعتر رسیدگی شود؟
خطا از مدیریت سیاسی است نه در انقلاب. آن خطایی که اتفاق افتاده است مدیریتهای سیاسی و مدیریتهای حکومتی و مدیریتهای دولتی و مجلسی و قوه قضائیه خطاهای بسیار بسیار زیادی داشتند که باعث گرفتاری خودشان شده است. ما در جریان انقلاب اسلامی ایران از استعداد عمومی هیچ خطایی ندیدهایم. نه در انقلاب، نه در جنگ و نه در حمایت از انقلاب، ولی خطاهایی که دیدیم بیشتر مدیریت است و مردم هم به این مدیریتها به اندازه لازم و کافی هشدار دادهاند.
مقام معظم رهبری در این بیانیه اشاره کردند که جوانان باید به میدان آمده و از بار مسئولیت شانه خالی نکنند. چه نهاد یا افرادی باید میدان و راه را برای جوانان هموار سازند؟
من تاکنون شاهد دو انقلاب بودم. یکی انقلاب ملی شدن صنعت نفت و دیگری انقلاب اسلامی و بر همین منوال انقلاب مشروطه هم بود. برخی گزارش دادهاند که استعداد اجتماعی جوانان در تغییر روابط اجتماعی کار خود را در گذشته کرده است. اینکه مقام معظم رهبری میفرمایند از جوانان باید استفاده کنید بنابراین یک دستور است. به این موضوع باید از منظر اجتماعی توجه کرد. در صورت اینکه مجموعه مدیریتها، قدرت سیاسی و ... به خواستههای جوانان توجه نکنند هزینه جریانی که به این درخواستها توجه نمیکند طبیعتا بسیار افزایش پیدا میکند. شما شاهد این موضوع هستید که انقلاب 57 توسط جوانان صورت گرفت، دوران جنگ توسط جوانان اداره شد و همچنین اتفاقات اخیر در کشور هم مبنایش نیروی جوان بوده است. اگر قدرت سیاسی توانایی تشخیص این مطلب را نداشته باشد که جوانان حتما در کشور عقبه اجتماعیشان از عقل سیاسی سیاستمداران امتیازطلب بیشتر است هزینههایشان هم بسیار بالا میرود.
تا چه اندازه استفاده از جوانان در دولت، نظام و حکومت میتواند اعتماد مردم را به نظام افزایش دهد.
در مدیریت حرف آن است که شما اگر توانایی به کارگیری استعدادهای موجود در جامعه را نداشته باشید مدیریت از بین خواهد رفت. مدیریت در فُرم امروز تعریفش آن است که جمع بیشتری از استعدادهای کشور را به کار گیرد، هنگامی که این تعریف را دولت بپذیرد در نتیجه میان انتخاب جوانان مختار میشوند تا چه کاری انجام دهند، استعداد کشور در تمام زمینهها رشد خواهد کرد و این رشد به خوبی نشان داده خواهد شد. قدرت سیاسی از اینکه بتواند این استعداد را جمعبندی و آن را به کار گیرد موفق نبوده و خطای گذشته به وجود آمد، انشاالله که این خطا در گام دوم برطرف خواهد شد.
در صحبتهایتان اشاره کردید که دو گروه سیاسی در تمام زمانها در مقابل یکدیگر بودند و این موضوع برای کشور مضر است. بارها بحثها درباره گفتوگوی ملی مطرح شده است، اما شاهد آن بودیم که همیشه یک گروه از این موضوع عقب کشیده است.
اینکه دو گروه سیاسی با یکدیگر نشسته و به صحبت بپردازند و در نتیجه به توافق برسند یا به توافق نرسند اصلا مساله کشور نیست. مساله کشور آن است که گروههای سیاسی باید راستههای مورد نظر قاعده جامعه را پیگیری و حل کنند نه آنکه به اختلافات خودشان بپردازند. اختلافات خودشان که به جهت امتیازطلبی است و امتیازها را در میان خودشان تقسیم میکنند و این موضوع مساله کشور را حل نخواهد کرد. اینکه گروهای سیاسی مورد بیعنایتی مردم قرار میگیرند برای آن است که دائما امتیازطلبی میکنند در حالی که قاعده جامعه با امتیازطلبیهای گروههای چپ و راست موافق نیست. بایستی مسائل قاعده اجتماعی حل شود نه آنکه مسائل مورد اختلاف میان گروهها حل شود. شما نسل جوان اگر طی 40 سال آینده توانایی این موضوع را نداشته باشید که مسائل و قاعده جامعه را بر مسائل امتیازطلب ترجیح دهید مجددا به وضعیت و مشکلات امروز گرفتار خواهید شد.
اخیرا بحث بر سر پذیرش یا رد FATF است این موضوع تا چه اندازه بر شرایط کشور اثرگذار است؟
زمانی که در انتخابات ریاست جمهوری 92 شرکت کردم، سیاست خارجی را انعکاس استعداد داخلی دانستم. این سخن همیشه برای من اصل بنا شده که سیاست خارجی انعکاس استعداد داخلی است. به طور مثال گفتهام که اگر شما آموزش و پرورش، راهآهن، دانشگاه و ارگانهای مختلف داشته باشید هنگامی که یک فرد خارجی قصد مشاهده شما را داشته باشد به این مجموعه استعداد نگاه میکند نه تنها به یک وجه از گرفتاری که کشور دارا است. استعداد داخلی کشور بر این مبنا که بتواند بر این مجموعههای فشار مانند فشارهای تحریم و فشارهای دیگر فائق باشد دارد. حال میآید بر سر اختلاف دو نظر که عدهای این موضوع را مطرح می کنند که اگر این اتفاق نیفتد یا رخ دهد چه اتفاقی میافتد من نتایجش را از همین الان توضیح میدهم. استعداد اقتصادی کشور بالا است ولی استعداد قدرت مدیریت برای استفاده از این استعداد ضعیف است کما اینکه وقتی که این مسائل مربوط به FATF هم مطرح نبود دوباره اقتصاد کشور دچار بسیاری از مشکلات بود و مدیریت توانایی استفاده از استعداد داخلی را نداشته است. دولت می گوید که اگر نشود گرفتار میشویم برای آنکه دولت بر مفاهیم و اساس مدیریتهای گذشته تکیه میکند.
احزاب و دولت برای امید به مردم در گام دوم انقلاب باید دست به چه اقدامی بزنند؟
انتظار مردم از مسئولان آن است که روشهای گذشته ناکارآمد حداقل به روشهای کارآمد تبدیل شود. من جزو افرادی هستم که میگویم دولت باید با روشهای گذشته مانند دونرخی، تبعیض، انحصار، فساد مدیریت و فساد رانتی مقابله کند تا راه به راحتی باز شود تا آنکه فکر کند یک مصوبهای مثلا تمام مشکلاتش را حل میکند یا اینکه بخشی از مشکلاتش را تسهیل میکند؛ بنابراین پیشنهاد من براساس این حرف آن است که دولت باید به مبارزه با روشهای گذشته بیندیشد تا آنکه روشهای گذشته را در اصل پیروزی خود قرار دهد. در اینجا باید دوباره تاکید کنم که روشهای گذشته را باید کنار گذاشته و تغییرات در عملکردها به وجود بیاید. در گذشته اینگونه بوده که برخی اطرافیانشان را به دور خود جمع کرده و از افراد باتجربه و کارآمد در سِمتها استفاده نمیکردند. به یاد دارم از بزرگی سوال کردم که چرا فلان شخص را در فلان سِمت منصوب کردی، گفت:«غیر از او به هیچ شخص دیگری اعتماد ندارم.» بله آن فرد، فرد بسیار خوب و باشرفی بود، چرا که سالها در انقلاب زحمت کشیده بود. اما باید گفت اگر مسئولان با این نوع نگاه ادامه دهند، قطعا با شکست روبهرو میشوند، چراکه از دوستان همدیگر در سمتها استفاده و جامعه را رها میکنند و در نتیجه با شکست روبهرو میشوند.
اخیرا شاهد اختلافات بسیاری در دولت بودیم که این موضوع در فضای جامعه هم منعکس شد. این اتفاقات چه تبعاتی را برای دولت خواهد داشت؟
من جزو گروهها، دولت و مشاوران نیستم و اطلاعات زیادی ندارم و این صحبتهایی که میشود را نمیتوانم بفهمم که احقاق حق است یا تعرض به دیگران. اگر احقاق حق باشد که مظلوم نمایی است، اگر تعرض به حقوق دیگران باشد نیز تعرض به اداره کشور است. این بحثها بین گروههای سیاسی همیشه ادامه داشته و همیشه ملت سر دورراهی بوده که آیا اینها احقاق حق، مظلومنمایی یا طلب قدرت میکنند، اما آنچه مسلم است این حرفها در ادره کشور هیچ تاثیری ندارد. اکنون جایی برای این سخنان نیست و این اختلافات باید در زمان دیگری مطرح شود.
برخی معتقدند اصلاحطلبان که از حامیان اصلی دولت بودند با توجه به عملکرد دولت طی دو سال اخیر در انتخابات 98 و 1400 با مشکل روبهرو خواهند شد.
باید به این موضوع آنگونه نگاه کرد که کارهای انجام شده برای اداره کشور، تولید و قدرت سیاسی مفید است یا نه که تاکنون مفید نبوده است. اصلاحطلبان چه مجلس را از دست بدهند و چه از دست ندهند، دیگر مثل قبل استقبال عمومی از اصلاحطلبان و یا اصولگرایان وجود نخواهد داشت. مردم به دلیل آنکه کشورشان را دوست دارند قطعا به پای صندوقهای رأی خواهند رفت، چرا که مردم ایران از آمریکا منزجر هستند و میدانند اگر به پای صندوقهای رأی نروند، شمشیر آمریکاییها تیز میشود. بنابراین مردم ایران شناخت کامل از آمریکا و قدرت سیاسی دارند. این موضوع که مردم کشورشان را دوست دارند یک وجه و اینکه مردم به گروهها و احزاب سیاسی اعتماد کنند یا نکنند وجه دیگری است. این موضوع آن چیزی است که طی این چند سال اتفاق افتاده، به آن معنا که همیشه مردم برای حفظ کشورشان جان، مال و اعتبار خود را دادهاند و به همین دلیل کشور بر سرجای خود باقی مانده است. گروهها و احزاب هیچ اعتباری در میان مردم پیدا نکرده و حتی بسیاری از احزاب از میان رفتند. احزاب سیاسی برای آنکه بتوانند دوباره اعتماد مردم را جذب کنند، باید تمام کارهایی را که کردند، نفی کنند. به این صورت که اگر مدیرانی را به کشور معرفی کردند که امتیازطلب بودند، کارهایی را انجام دادند که به جای منافع ملی منافع گروهی، حزبی و افراد را دنبال میکردند، باید جبران کنند. اصولگرایان هم به همین صورت راه را آمدهاند. یعنی راه بازگشت به مصالح عموم مردم باز است، به شرط آنکه نیتها امتیازطلبی نباشد. افتخار باید کرد که نسلهای متوالی توانستند کشور را حفظ کنند. این در حالی است که هنگامی که افراد، احزاب و گروهها به قدرت میرسند توانایی حفظ رضایت مردم را از دست میدهند. در رابطه با پارلمان اصلاحات باید گفت آیا این پارلمان میتواند رضایت مردم را جلب کند یا خیر؟ اگر رضایت مردم را جلب کرد که انشاءا... ثواب دنیا و آخرت را به دنبال خواهد داشت و اگر نتوانست، این کار هم مانند دیگر کارهای سیاسی مفید نخواهد بود. نیت در حیات انسانی بالاترین مرتبه را دارد و اگر نیت، مقابله با دیگران جلب امتیاز یا تخریب قدرت سیاسی باشد، عمل انسان مفید نخواهد بود.
ارمان