روزنو : شاید بتوان گفت که آقای لاریجانی نگران تکرار اتفاقات سال91 بوده است. البته موضوع دیگری هم در این میان است که شاید آقای لاریجانی به دنبال هدف دیگری است که برخی نمایندگان مجلس به لغو سخنرانی علیلاریجانی واکنش نشان دادند و از شورای هماهنگی تبلیغات و شورای سیاستگذاری ائمهجمعه درخواست کردند نسبت به این مساله ورود پیدا کنند. در همین راستا «آرمان» گفتوگویی با علیمحمدنمازی، فعال سیاسی اصلاحطلب و عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران داشته که در ادامه میخوانید.
حرکت آقای لاریجانی در جهت لغو سخنرانیاش پس از مواضع امام جمعه کرج را ارزیابی کنید.
اولا این تصمیم آقای لاریجانی بسیار تصمیم بجایی بوده است و کاش تمام مسئولان، مقامات و سخنرانان تا این اندازه اصرار بر حفظ تریبون نداشته باشند و این عادت و رویه قرار گرفتن در پشت میکروفن و همچنین اصرار بر سخنرانی را کنار بگذارند. هنگامی که شخصی شاهد این موضوع است که فرد یا گروهی به مخالفت با سخنرانی او در جلسه یا برنامهای بسیار باشکوه میپردازند، بهتر است که از سخنرانی اجتناب کرده و اصراری بر آن نداشته باشد، بنابراین اینگونه حرکات بسیار مفید و موثر خواهد بود.
تا چه اندازه این حرکت آقای لاریجانی را سیاسی میدانید؟
آقای لاریجانی با لغو سخنرانیاش در مراسم 22بهمن در کرج در حال آغاز گامهای رو به جلوست. چهل سال از انقلاب گذشته و حرکت اخیر او در چهلمین سال انقلاب بسیار خوب است؛ بدین معنا که باید از این فضا خارج شده و به سمت محتوا حرکت کرد. با توجه به اینکه بر همگان روشن است که مردم کشورمان از اجتماعات مختلفی تشکیل میشوند باید بدانند که سخنرانیهایی که درباره مواضع افراد نسبت به یکدیگر و یا توضیح درباره دستاوردهای انقلاب، دیگر برای مردم جذابیتی ندارد، چرا که مردم کشور از اینگونه بحثها عبور کردهاند. شما شاهد هستید که سطح سواد جامعه بسیار افزایش یافته و هر روز بر آن افزوده میشود و مردم از مسئولان به ویژه سران قوا توقع دارند که نسبت به مسائل و موضوعات محتوایی برخورد کنند، به این صورت که بحثهای مدنظر مردم را تشخیص داده، به تحلیل آن موضوع اندیشیده، مطالب را تحلیل کرده و در نهایت برای مردم به سخنرانی بپردازند، در اینجا باید تاکید کنم که باید به مردم سخن جدیدی ارائه داد، چرا که نیاز جامعه امروز ما سخن جدید است. در حال حاضر جامعه به فضایی نیاز دارد که مسئولان به مسائل از لحاظ محتوایی نگاه کرده و پیگیری کنند و آن مباحث جدید را مطرح کنند.
آیا آقای لاریجانی قصد ارائه پیامی جدید به مردم داشت؟
با توجه به برخورداری آقای لاریجانی از یک زیرکی خاص میتوان گفت که ایشان نسبت به مطالبات مردم و نیازشان به سخن جدید اشراف پیدا کردند و به همین جهت دست به لغو سخنرانی زدند. آقای لاریجانی متوجه شدند که مهم ایجاد رشد، تعالی و پیشرفت در جامعه از هر لحاظ است. تصورم آن است که آقای لاریجانی در حال آغاز فعالیت جدیدی است و آن است که باید به مطالبات و خواستههای جامعه توجه کرد. مگر این سخنرانی برای لاریجانی چه سودی داشت که امام جمعه یا شخص دیگری با آن دست به مخالفت زد؟ بنابراین لاریجانی تصمیم گرفت که در این مراسم سخنرانی نکند و مردم قضاوت کنند که آیا آنهایی که مانع شدند کار درستی انجام دادند؟ این موضوع بسیار خوبی است که مطالبات مردمی مد نظر قرار گیرد و به آن توجه شود به نظر من این موضوع سرآغاز تحولات خوبی در کشور است. باید در نظر داشت 40سال از پیروزی انقلاب اسلامی گذشته است، هر سال به مدت 10روز در کشور مراسم برگزار میکنیم. آقای دکتر لاریجانی گامی برداشته و قصد دارد تا تغییر نگرشی در مسئولان به وجود بیاورد و آنهایی که تریبون در دست دارند این تغییر نگرش را قبول کنند و به سمت فضای جدیدتری حرکت کنند، فضایی که هم پاسخگوی مطالبات مردم، قانعکننده و هم رشدآور باشد.
اخیرا بحثی مبنی بر استانی شدن انتخابات در مجلس مطرح شده است. آیا این طرح به افزایش سطح نخبگی نمایندگان کمک میکند؟
شاید شرایط را بدتر کند، چون هم ممکن است نماینده با رأی کمتری به مجلس راهیابد و هم اینکه نامزدهای انتخابات مردم را تشویق کنند که تک رأی بدهند. در این شرایط رایها پراکنده میشود. از سویی مردم یک شهرستان نسبت به استان، راحتتر میتوانند نخبگان خود را انتخاب کنند، زیرا با افزایش نامزدهای انتخابات، انتخاب برای مردم هم سختتر میشود. کاهش مراجعهکنندگان به نمایندگان به دلایل غیر تقنینی و نظارتی یکی دیگر از اهداف استانی شدن انتخابات اعلام شده است. این رفتار مردم با استانی شدن انتخابات از بین نمیرود و حتی ممکن است مراجعات هم از کل استان بیشتر شود. نماینده هم نمیتواند در کل استان دفتر ارتباطات مردمی داشته باشد. باید این فرهنگسازی ایجاد شود که مردم برای امور اجرایی، تقنینی و نظارتی و قضائی به نهادهای مربوط به خود مراجعه کنند و این فرهنگسازی به زمان نیاز دارد. در حال حاضر وقتی مردم نتوانند به نمایندگان مراجعه کنند، دلسرد شده و این مساله میتواند بر میزان مشارکت در انتخابات تاثیر بگذارد. باید در سیستم انتخاباتی کشور اصلاحات کلی انجام و به احزاب در انتخابات نقش جدی داده شود. اگر چند حزب قوی شکل بگیرد، مردم به جای رأی دادن به چهرهها و شعارها، به برنامههای احزاب و نیروهایی رأی میدهند که در احزاب تربیت شدهاند.