پشت پرده خروج امریکا از سوریه چیست؟/ چشمها به روابط روسیه و ایران دوخته شده است
امریکا اگر از سوریه به شکل ظاهری هم خارج شود امکان ندارد اهداف کلان خود را در منطقه فراموش کند.
روزنو : امریکا اگر از سوریه به شکل ظاهری هم خارج شود امکان ندارد اهداف کلان خود را در منطقه فراموش کند.
به گزارش روز نو : منطقه شاهد اتفاقات غیر منتظره و غافلگیر کنندهای است و در آینده نزدیک هم از این دست اتفاقات زیادتر خواهد شد. بنیامین نتانیاهو اعلام نشده به عمان و عمر البشیر ناگهان به سوریه میرود. تلاشهای جدی برای حذف تعلیق عضویت سوریه در اتحادیه عرب در جریان است و رهبران عرب برای سفر به دمشق پشت دروازههای آن صف کشیدهاند.
ترامپ هر چند ماهها پیش نیز اعلام کرد نیروهای آمریکایی از سوریه خارج میشوند، اما اعلام خبر خروج این نیروها در این وضعیت و در سایه حمله احتمالی ترکیه به شرق فرات و تاکیدات مکرر جان بولتون در چند ماه اخیر مبنی بر ماندن نظامیان آمریکایی تا خروج "نیروهای ایرانی" عجیب و غیر منتظره است.
آیا ترامپ نیروهای آمریکایی را از سوریه خارج خواهد کرد؟ اگر پاسخ مثبت است، دلیل این کار چیست؟ انتخابی از سر ناچاری است یا حساب شده و دقیق؟ آیا آمریکا میخواهد سوریه را کاملا تحویل روسیه و ایران دهد؟ آیا ارتباطی میان این عقبنشینی و "دوستی انتخاباتی" پوتین و ترامپ وجود دارد؟
دستور ترامپ برای عقبنشینی از سوریه چه ارتباطی با مسائل داخلی وی در آمریکا دارد؟
چرا این عقبنشینی در آستانه حمله احتمالی ترکیه انجام میشود؟ در صورت اتخاذ تصمیم خروج از سوریه، اجرای آن زمانبر است؛ آیا ترامپ میخواهد زمان بخرد و با این کار ولو موقتا مانع حمله ترکیه شود؟
آیا میتواند مقدمهای برای اتفاقی بزرگتر در منطقه از جمله یک جنگ باشد؟
هر چه هست منطقه شاهد شکلگیری معادلات جدیدی است. سیاست ضد ایرانی ترامپ در کجای این داستان قرار دارد؟
در سایه اوضاع به شدت ناپایدار و روند پرسرعت حوادث و دگرگونی آنی متغیرات سختترین کار تحلیل پدیدهها و رفتار بازیگران است. خود همین وضعیت، بازیگرانِ قدر را دچار نوعی دستپاچگی و سردرگمی و مجبور به تغییر تاکتیکها و حتی راهبردها میکند؛ چه رسد به تحلیلگران و ناظران.
برخی تحلیل ها در مورد خروج امریکا از سوریه به سمت نبود استراتژی مشخص امریکای ترامپ در مورد سوریه میرود. اینکه ترامپ دچار آشفتگی در سیاست خارجی شده و توان برنامه ریزی بلند مدت در این منطقه را ندارد.
اما گفته میشود این نوع تحلیل بخاطر عدم شناخت جهان بینی ترامپ و امریکای پس از اوست و امکان نبود استراتژی منتفی ست.
سیاست کنونی ترامپ به نوعی ادامه همان راهبرد دوره اوباماست؛ یعنی دخالت غیر مستقیم و پرهیز از ورود مستقیم.
این راهبرد در دوره ترامپ به شکل جدیتری هم پیگیری شد. یکی از ارکان این راهبرد این است که همپیمانان آمریکا روی پای خود بایستند و از خویش دفاع و مستقیما مداخله کنند و دیگر این انتظار را از آمریکا نداشته باشند.
برواند آن در دوره اوباما خود را در ورود عربستان به جنگ یمن نشان داد و در دوره ترامپ نیز در قالب طرحهایی چون ناتوی عربی و ائتلافات منطقهای میان اسرائیل وبرخی بازیگران خود را نشان میدهد.
به گزارش روز نو : منطقه شاهد اتفاقات غیر منتظره و غافلگیر کنندهای است و در آینده نزدیک هم از این دست اتفاقات زیادتر خواهد شد. بنیامین نتانیاهو اعلام نشده به عمان و عمر البشیر ناگهان به سوریه میرود. تلاشهای جدی برای حذف تعلیق عضویت سوریه در اتحادیه عرب در جریان است و رهبران عرب برای سفر به دمشق پشت دروازههای آن صف کشیدهاند.
ترامپ هر چند ماهها پیش نیز اعلام کرد نیروهای آمریکایی از سوریه خارج میشوند، اما اعلام خبر خروج این نیروها در این وضعیت و در سایه حمله احتمالی ترکیه به شرق فرات و تاکیدات مکرر جان بولتون در چند ماه اخیر مبنی بر ماندن نظامیان آمریکایی تا خروج "نیروهای ایرانی" عجیب و غیر منتظره است.
آیا ترامپ نیروهای آمریکایی را از سوریه خارج خواهد کرد؟ اگر پاسخ مثبت است، دلیل این کار چیست؟ انتخابی از سر ناچاری است یا حساب شده و دقیق؟ آیا آمریکا میخواهد سوریه را کاملا تحویل روسیه و ایران دهد؟ آیا ارتباطی میان این عقبنشینی و "دوستی انتخاباتی" پوتین و ترامپ وجود دارد؟
دستور ترامپ برای عقبنشینی از سوریه چه ارتباطی با مسائل داخلی وی در آمریکا دارد؟
چرا این عقبنشینی در آستانه حمله احتمالی ترکیه انجام میشود؟ در صورت اتخاذ تصمیم خروج از سوریه، اجرای آن زمانبر است؛ آیا ترامپ میخواهد زمان بخرد و با این کار ولو موقتا مانع حمله ترکیه شود؟
آیا میتواند مقدمهای برای اتفاقی بزرگتر در منطقه از جمله یک جنگ باشد؟
هر چه هست منطقه شاهد شکلگیری معادلات جدیدی است. سیاست ضد ایرانی ترامپ در کجای این داستان قرار دارد؟
در سایه اوضاع به شدت ناپایدار و روند پرسرعت حوادث و دگرگونی آنی متغیرات سختترین کار تحلیل پدیدهها و رفتار بازیگران است. خود همین وضعیت، بازیگرانِ قدر را دچار نوعی دستپاچگی و سردرگمی و مجبور به تغییر تاکتیکها و حتی راهبردها میکند؛ چه رسد به تحلیلگران و ناظران.
برخی تحلیل ها در مورد خروج امریکا از سوریه به سمت نبود استراتژی مشخص امریکای ترامپ در مورد سوریه میرود. اینکه ترامپ دچار آشفتگی در سیاست خارجی شده و توان برنامه ریزی بلند مدت در این منطقه را ندارد.
اما گفته میشود این نوع تحلیل بخاطر عدم شناخت جهان بینی ترامپ و امریکای پس از اوست و امکان نبود استراتژی منتفی ست.
سیاست کنونی ترامپ به نوعی ادامه همان راهبرد دوره اوباماست؛ یعنی دخالت غیر مستقیم و پرهیز از ورود مستقیم.
این راهبرد در دوره ترامپ به شکل جدیتری هم پیگیری شد. یکی از ارکان این راهبرد این است که همپیمانان آمریکا روی پای خود بایستند و از خویش دفاع و مستقیما مداخله کنند و دیگر این انتظار را از آمریکا نداشته باشند.
برواند آن در دوره اوباما خود را در ورود عربستان به جنگ یمن نشان داد و در دوره ترامپ نیز در قالب طرحهایی چون ناتوی عربی و ائتلافات منطقهای میان اسرائیل وبرخی بازیگران خود را نشان میدهد.