
استیضاحی که اخلاق را به مسلخ برد
روزنو :این روزها همه خود را در افشاگری، تخریب و تهمت میبینند و برایشان تفاوتی ندارد که این مساله چه تاثیری بر جامعه و مردم خواهد گذاشت یا از اعتبار ارکان کشور خواهد کاست. آنچه در استیضاح علی ربیعی، وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی رخ داد از همین دست اتفاقات بود. جایی که نمایندگان اخلاق را به مسلخ بردند و نشان دادند که فقط روی کاغذ عصاره فضائل ملت هستند. حال چندی است که رسانهها بر این موضوع تاکید میکنند که چه کسی پاسخ به مسلخ رفتن اخلاق و کاهش اعتماد عمومی نسبت به ارکان نظام را خواهد پرداخت؟ نمایندگانی که ادعای نماینده مردم بودن را دارند یا کسانی که تا دیروز در ساختارهای نظام قدم بر میداشتند و امروز ساختار نظام را زیر سوال میبرند. باید دید این انحطاط اخلاقی تا کجا ادامه خواهد داشت.
این روزها همه خود را در افشاگری، تخریب و تهمت میبینند و برایشان تفاوتی ندارد که این مساله چه تاثیری بر جامعه و مردم خواهد گذاشت یا از اعتبار ارکان کشور خواهد کاست. آنچه در استیضاح علی ربیعی، وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی رخ داد از همین دست اتفاقات بود. جایی که نمایندگان اخلاق را به مسلخ بردند و نشان دادند که فقط روی کاغذ عصاره فضائل ملت هستند. حال چندی است که رسانهها بر این موضوع تاکید میکنند که چه کسی پاسخ به مسلخ رفتن اخلاق و کاهش اعتماد عمومی نسبت به ارکان نظام را خواهد پرداخت؟ نمایندگانی که ادعای نماینده مردم بودن را دارند یا کسانی که تا دیروز در ساختارهای نظام قدم بر میداشتند و امروز ساختار نظام را زیر سوال میبرند. باید دید این انحطاط اخلاقی تا کجا ادامه خواهد داشت.
به کجا چنین شتابان؟
به گزارش روز نو : استیضاح وزیر کار با تمام حواشی انجام شد، اما آنچه از آن در اذهان ماند بیاخلاقی و هتک حرمت مجلس و دولت بود. از این رو بسیاری آنچه که در جریان استیضاح علی ربیعی، وزیر برکنار شده تعاون، کار و رفاه اجتماعی اتفاق افتاد را با داستان یکشنبه سیاه مجلس مقایسه میکنند و وجه تسمیه این 2 روز را نیز دفن اخلاق و اخلاقمداری در صحن علنی پارلمان کشور میدانند. آنچه در استیضاح ربیعی رخ داد این پرسش را به اذهان متبادر کرد که با این رویه به کجا چنین شتابان میرویم. در حال حاضر مشکل اصلی جامعه ورای اقتصاد، سیاست، فرهنگ و... انحطاط اخلاقی است. جامعهای که نمایندگانش باید به قول امام(ره) عصاره فضائل ملت باشند نه تنها کوچکترین نشانهای از آن ندارند، بلکه 180 درجه بر عکس آن عمل میکنند تا به جهانیان نشان دهند که نمایندگان مردم نیز میتوانند از تریبون مجلس که از طریق رسانهها پوشش خبری داده میشود به تخریب یکدیگر و ارزشها و اخلاقیات بپردازند. دیگر بحث اصلاحطلب، اصولگرا و اعتدالگرا در میان نیست بلکه اکنون کل مجلس به نقد و چالش کشیده شده است. در حال حاضر دیدگاه جامعه نسبت به نمایندگان و وزیر دید مثبتی نیست و به قول معروف همه را به یک چوب میرانند، اما آنچه قربانی شد اخلاق سیاسی بود. ایکاش نمایندگان حدی نگه میداشتند و اینطور آشکارا به تهمتزنی و تخریب نمیپرداختند که امروز مردم این مسائل را از چشم نظام ببینند. گرچه این دست رفتارها پیش از این نیز رخ داده است.
یکشنبه سیاه
شاید بهتر باشد برای درک بهتر آنچه که از آن به عنوان اخلاق سیاسی نام میبرند بازگشتی به 15 بهمن 1391 و جریان استیضاح عبدالرضا شیخالاسلامی، وزیر کار دولت دهم در مجلس نهم داشته باشیم. جایی که نمایندگان پروژه استیضاح وی را برای انتصاب غیر قانونی سعید مرتضوی به مدیر عاملی سازمان تامین اجتماعی کلید زده بودند. آن روز نیز شاهد تقابل دو رئیس قوه بودیم. ابتدا احمدینژاد پشت تریبون آمد و در حمایت از وزیر ضمن متهم کردن رئیس مجلس به دخالت در امور اجرایی، تهدید به افشای برخی مطالب کرد و سپس کلیپی تصویری از دیدار سعید مرتضوی و فاضل لاریجانی(برادر رئیس مجلس) را در جلسه علنی پخش کرد و به تخریب رئیس مجلس و خانواده وی پرداخت. سپس رئیس مجلس در قامت دفاع از خود و جایگاه مجلس خطاب به احمدینژاد گفت. «همین نفس کار را ملاحظه کنید. تهمتهای زیادی که در این جلسه نثار بنده کردهاند هیچ ربطی به موضوع استیضاح نداشت و اگر من میخواستم مّر آییننامه را رعایت کنم نباید اجازه میدادم در این زمینه حرف بزنند. آن روز لاریجانی گفت که صبح روز استیضاح از سوی معاون پارلمانی رئیسجمهوری به پخش نواری درباره بستگانش در صحن مجلس تهدید شده است و اینکه یکی از بستگانش را به دفتر مرتضوی دعوت میکنند؛ آیا اقدامی توطئه آمیز نیست؟ کشاکش بین روسای قوا در آن روز مجلس و تهدید و تخریب موجب شد که آن روز را یکشنبه سیاه مجلس نام نهند.
چهارشنبه دلگیر
چهارشنبه هفته گذشته بود که نمایندگان مجلس برای چندمین بار وزیر کار را برای استیضاح به خانه ملت کشیدند. استیضاحی که حرف و حدیثهای بسیاری از حاضر نشدن نمایندگان استیضاح کننده پشت تریبون و تنفس نیم ساعته تا تهمتها، تخریبها، انگزدنها و رعایت نکردن اصول استیضاح در آن نهفته بود. گرچه برخی معتقد بودند که استیضاح ربیعی بیش از اینکه فرایند استیضاح را طی کند به تسویه حساب سیاسی میماند. آن روز نیز تهمتهای بسیاری به وزیر زده شد و هر یک از مخالفان نسبتی ناروا به ربیعی دادند و به قول وزیر هیچیک طبق 10 بند استیضاح پیش نرفتند. حال این پرسش از نمایندگان متصور است که چرا صرفا به تخریب و تهمت پرداختند و جلوی رسانهها این چنین بیپروا به وزیر تاختند. باید پرسید اکنون که وزیر برکنار شده تمامی مشکلات در حوزه کار تعاون و رفاه حل شده و فقط وزیر در این میان اضافی بود؟ سخنانی که در چهارشنبه دلگیر مجلس عنوان شد نشانگر اوج اختلاف میان دولت و مجلس بود. حال جامعه با چند پرسش مواجه است؛ جنجال در مجلس چه سودی به حال مردم داشت؟ چه روابطی پشت پرده بوده که اکنون به صحن علنی آمده؟ اینها نمایندگان ملتند یا به دنبال منافع خود؟ گرچه از بُعد بینالمللی این ماجرا و خوراک خبری که برای رسانههای بیگانه درست کرد نیز نباید گذشت. جایی که بیگانگان این ماجرا را حاصل تعمیق اختلافات میان دولت و پارلمان مینامند.
در نهایت...
در جریان استیضاح علی ربیعی فقط کشور ضرر کرد و حال باید به این پرسش پاسخ داده شود که چه کسی باید پاسخگوی به مسلخ رفتن اخلاق و کاهش اعتماد عمومی و سرمایه اجتماعی باشد. شاید بهترین واژه را محمدرضا عارف بهکار برد که گفت: در جریان استیضاح ربیعی، شاهد دفن اخلاق بودیم.
به کجا چنین شتابان؟
به گزارش روز نو : استیضاح وزیر کار با تمام حواشی انجام شد، اما آنچه از آن در اذهان ماند بیاخلاقی و هتک حرمت مجلس و دولت بود. از این رو بسیاری آنچه که در جریان استیضاح علی ربیعی، وزیر برکنار شده تعاون، کار و رفاه اجتماعی اتفاق افتاد را با داستان یکشنبه سیاه مجلس مقایسه میکنند و وجه تسمیه این 2 روز را نیز دفن اخلاق و اخلاقمداری در صحن علنی پارلمان کشور میدانند. آنچه در استیضاح ربیعی رخ داد این پرسش را به اذهان متبادر کرد که با این رویه به کجا چنین شتابان میرویم. در حال حاضر مشکل اصلی جامعه ورای اقتصاد، سیاست، فرهنگ و... انحطاط اخلاقی است. جامعهای که نمایندگانش باید به قول امام(ره) عصاره فضائل ملت باشند نه تنها کوچکترین نشانهای از آن ندارند، بلکه 180 درجه بر عکس آن عمل میکنند تا به جهانیان نشان دهند که نمایندگان مردم نیز میتوانند از تریبون مجلس که از طریق رسانهها پوشش خبری داده میشود به تخریب یکدیگر و ارزشها و اخلاقیات بپردازند. دیگر بحث اصلاحطلب، اصولگرا و اعتدالگرا در میان نیست بلکه اکنون کل مجلس به نقد و چالش کشیده شده است. در حال حاضر دیدگاه جامعه نسبت به نمایندگان و وزیر دید مثبتی نیست و به قول معروف همه را به یک چوب میرانند، اما آنچه قربانی شد اخلاق سیاسی بود. ایکاش نمایندگان حدی نگه میداشتند و اینطور آشکارا به تهمتزنی و تخریب نمیپرداختند که امروز مردم این مسائل را از چشم نظام ببینند. گرچه این دست رفتارها پیش از این نیز رخ داده است.
یکشنبه سیاه
شاید بهتر باشد برای درک بهتر آنچه که از آن به عنوان اخلاق سیاسی نام میبرند بازگشتی به 15 بهمن 1391 و جریان استیضاح عبدالرضا شیخالاسلامی، وزیر کار دولت دهم در مجلس نهم داشته باشیم. جایی که نمایندگان پروژه استیضاح وی را برای انتصاب غیر قانونی سعید مرتضوی به مدیر عاملی سازمان تامین اجتماعی کلید زده بودند. آن روز نیز شاهد تقابل دو رئیس قوه بودیم. ابتدا احمدینژاد پشت تریبون آمد و در حمایت از وزیر ضمن متهم کردن رئیس مجلس به دخالت در امور اجرایی، تهدید به افشای برخی مطالب کرد و سپس کلیپی تصویری از دیدار سعید مرتضوی و فاضل لاریجانی(برادر رئیس مجلس) را در جلسه علنی پخش کرد و به تخریب رئیس مجلس و خانواده وی پرداخت. سپس رئیس مجلس در قامت دفاع از خود و جایگاه مجلس خطاب به احمدینژاد گفت. «همین نفس کار را ملاحظه کنید. تهمتهای زیادی که در این جلسه نثار بنده کردهاند هیچ ربطی به موضوع استیضاح نداشت و اگر من میخواستم مّر آییننامه را رعایت کنم نباید اجازه میدادم در این زمینه حرف بزنند. آن روز لاریجانی گفت که صبح روز استیضاح از سوی معاون پارلمانی رئیسجمهوری به پخش نواری درباره بستگانش در صحن مجلس تهدید شده است و اینکه یکی از بستگانش را به دفتر مرتضوی دعوت میکنند؛ آیا اقدامی توطئه آمیز نیست؟ کشاکش بین روسای قوا در آن روز مجلس و تهدید و تخریب موجب شد که آن روز را یکشنبه سیاه مجلس نام نهند.
چهارشنبه دلگیر
چهارشنبه هفته گذشته بود که نمایندگان مجلس برای چندمین بار وزیر کار را برای استیضاح به خانه ملت کشیدند. استیضاحی که حرف و حدیثهای بسیاری از حاضر نشدن نمایندگان استیضاح کننده پشت تریبون و تنفس نیم ساعته تا تهمتها، تخریبها، انگزدنها و رعایت نکردن اصول استیضاح در آن نهفته بود. گرچه برخی معتقد بودند که استیضاح ربیعی بیش از اینکه فرایند استیضاح را طی کند به تسویه حساب سیاسی میماند. آن روز نیز تهمتهای بسیاری به وزیر زده شد و هر یک از مخالفان نسبتی ناروا به ربیعی دادند و به قول وزیر هیچیک طبق 10 بند استیضاح پیش نرفتند. حال این پرسش از نمایندگان متصور است که چرا صرفا به تخریب و تهمت پرداختند و جلوی رسانهها این چنین بیپروا به وزیر تاختند. باید پرسید اکنون که وزیر برکنار شده تمامی مشکلات در حوزه کار تعاون و رفاه حل شده و فقط وزیر در این میان اضافی بود؟ سخنانی که در چهارشنبه دلگیر مجلس عنوان شد نشانگر اوج اختلاف میان دولت و مجلس بود. حال جامعه با چند پرسش مواجه است؛ جنجال در مجلس چه سودی به حال مردم داشت؟ چه روابطی پشت پرده بوده که اکنون به صحن علنی آمده؟ اینها نمایندگان ملتند یا به دنبال منافع خود؟ گرچه از بُعد بینالمللی این ماجرا و خوراک خبری که برای رسانههای بیگانه درست کرد نیز نباید گذشت. جایی که بیگانگان این ماجرا را حاصل تعمیق اختلافات میان دولت و پارلمان مینامند.
در نهایت...
در جریان استیضاح علی ربیعی فقط کشور ضرر کرد و حال باید به این پرسش پاسخ داده شود که چه کسی باید پاسخگوی به مسلخ رفتن اخلاق و کاهش اعتماد عمومی و سرمایه اجتماعی باشد. شاید بهترین واژه را محمدرضا عارف بهکار برد که گفت: در جریان استیضاح ربیعی، شاهد دفن اخلاق بودیم.