تابستان داغ ۹۷ هم حرارتی است هم سیاسی! گرمای تابستان امسال بسیاری را کلافه کرده و از طرفی قطعی برق در برخی نقاط کشور باعث شده گرمای تابستان امسال چند وجهی باشد، وجه سیاسی گرمای امسال از خروج نابهنگام ترامپ از برجام آغاز شد، با پیشنهاد مذاکره او با ایران ادامه یافت و با آغاز اعتراضات خیابانی در برخی نقاط کشور به اوج خود رسیده بود. در این میان شعلههای افزایش نرخ سرکش دلار و یورو و سکه هم بود که البته در روزهای اخیر کنترل شد. در این اوضاع و احوال جمعی از نمایندگان مجلس با میدانداری طیف پایداری در مجلس، برآنند رئیسجمهوری را برای پاسخ به سوالات عمدتا اقتصادی خود فارغ از نگاه سیاسی، به صحن علنی مجلس بکشانند تا در مقابل اوضاع اقتصادی کشور واکنش درخوری از خود نشان دهند؛ به قاعده یک سوال، علیاصغر یوسفنژاد نماینده اصلاحطلب ساری و دبیر هیات رئیسه مجلس دهم با به گفتوگو پرداخته است که در ادامه میخوانید.
به گزارش روز نو : بیان کرده بودید که «رئیسجمهوری باید ملاحظات را کنار بگذارد و بدون تعارف و رودربایستی در مورد تغییرات کابینه تصمیمگیری کند»، مشخصا منظورتان رودربایستی رئیسجمهوری با تغییر کدامیک از وزرای کابینه است؟
نمیتوان به شخص خاصی اشاره کرد. تغییر افراد کابینه از وظایف و تکالیف دولت است و مجلس میتواند بر اساس برنامههایی که زمان رأی اعتماد وزرای کابینه ارائه شد، تصمیمات مناسبی اتخاذ کند یا بر اساس برنامههایی که رئیسجمهور در زمان تبلیغات به مردم ارائه کردند، برای اجرا توسط افرادی مناسب با آن برنامهها سوال کند، چراکه بر مبنای آن برنامههای ارائه شده به مجلس، ترکیب کابینه مشخص شد. ایشان به مجلس هم گفتند که برمبنای آن برنامهها افرادی را برای گرفتن رأی اعتماد به مجلس معرفی یا در کابینه شخصا منصوب کردند، بنابراین طبیعی است که برخی از وزرا یا معاونین 5 سال است که در مسند کار هستند؛ برخی هم یک یا دو سال است در دولت حضور دارند. یک ارزیابی یا شاخصی باید ارائه شود که بر اساس آن عملکرد وزرا مورد بررسی قرار گیرد یا نوع مدیریت این مسئولان ارزیابی شود. به هر حال دولت یک نقاط ضعفی دارد و شاهدیم که در شاخصهای کلان اقتصادی متغیرهایی وجود دارد که نشان میدهد عملکرد مناسبی در برخی حوزهها از جمله در بخش اقتصادی نداشته است. بر همین اساس دولت باید برای بهبود عملکردها و شاخصها، تغییراتی ایجاد کند که البته تغییر افراد یکی از راههای بهبود وضعیت است. دولت باید در سطوح عالی خود مانند وزرا، معاونین، استانداران و... به دلیل ناکارآمدیهایی که قابل درک است، تغییراتی را به انجام برساند. برخی از این مدیران به علت سوءعملکرد، به سیستم دولت ضربه زدهاند که دولت تاوان آن را پس میدهد و به صورت غیرمستقیم مردم هم از سوءمدیریتها، کم کاریها و ضعف عملکرد این مدیران دچار خسارت شدهاند. بنابراین تغییر در کابینه یک خواست عمومی است البته نمیتوان تغییر یک وزیر را نشانه ضعف مدیریت او دانست بلکه میتواند به قوی و پرقدرتتر عمل کردن دولت تعبیر شود. شاهد هستیم که در برخی امور دولت هزینههایی میدهد که اصلا نیاز به پرداخت هزینه و ایجاد چالش برای دولت نیست.
پس ضمن اینکه میگویید برخی از مدیران و عدم تغییر آنها برای دولت هزینه ایجاد میکند، معتقدید که برخی مسائل دیگر هم مثل طرح سوال از رئیسجمهوری برای کلیت دولت ایجاد هزینه و چالش میکند؟
بله؛ اگر ایشان خودشان پیشقدم میشدند و از مجلس درخواست وقت برای حضور در صحن را میکردند، اصلا نیازی به طرح سوال از رئیسجمهور نبود. بر اساس آییننامه مجلس رئیسجمهور هر زمان بخواهد میتواند برای پاسخ به مطالبات مردم و نمایندگان به مجلس تشریف بیاورند و هیات رئیسه موظف است این وقت را در اختیار رئیس دستگاه اجرایی کشور قرار دهد تا مسائل و مشکلات و نظرات خود را با ملت و وکلایشان در میان بگذارند و نیاز به این مقدار تلاش و رایزنی نبود. آقای روحانی باید از پاسخ دادن به مجلس استقبال میکرد تا کار در نهایت به طرح سوال از ایشان و ایجاد بحثهای حاشیهای نکشد یا در مباحث مربوط به استیضاحها که برخی این امر را «مچ گیری» یا تضعیف دولت بیان میکنند و از جنبه منفی به آن نگاه میکنند باید اذعان کرد که این اقدام مجلس باید به معنای روشنگری یا رعایت شدن انضباط تلقی شود. استیضاح میتواند جنبههای نظارتی مجلس را تقویت کند. رئیسجمهور در مقابل بسیاری افراد رودربایستی دارد یا شاید نمیتواند با نمیگذارند افرادی را تغییر دهند. در هر حال بحث تغییرات در کابینه ضروری است و باید این اتفاق روی دهد که یک خواست عمومی است. فکر میکنم که آقای روحانی در این زمینه کملطفی کردهاند و باید زودتر دست به تغییرات بهویژه در تیم اقتصادی خود میزدند.
آقای حاجی دلیگانی نماینده اصولگرای شاهینشهر اصفهان گفتهاند که سوال از رئیسجمهوری میتواند برای مجلس کسب وجاهت کند، آیا واقعا به این شکل است که مجلس برای کسب وجهه در افکار عمومی، قصد دارد رئیسجمهوری را به مجلس بکشاند؟
واقعیت این است که همکاری و اثرگذاریهای دولت و مجلس در مجموع باید به نفع مردم باشد. سوال از رئیسجمهوری نه به ضرر دولت است و نه به سود مجلس. برای هر دو قوه این یک رخداد برد-برد است که نهایتا به نفع مردم خواهد بود. سوال از رئیسجمهور باید بارها در طول سال اتفاق بیفتد و خود دولت باید بیشتر متقاضی این امر باشد. اینکه سوال از رئیسجمهور چند ماه طول بکشد که آیا مطرح بشود یا نشود، اصلا جالب نیست. همکاری دو قوه منفعتی است که نهایتا مردم از این همکاری و هماهنگی منتفع خواهند شد. سود و مصلحت و منفعت مردم در این همکاری دخیل است.
برخی نمایندگان از جمله اعضای فراکسیون امید یا طیف معتدلین، طرح سوال از روحانی را امضا نکردهاند و از طرح این موضوع در شرایط کنونی اقتصادی، سیاسی و هجمههای روزافزون آمریکا علیه ایران انتقاد دارند و معتقدند این کار به تضعیف دولت و شخص آقای روحانی منجر میشود. شما به این امر اعتقاد دارید؟
حضور ایشان را در صحن علنی مجلس برای پاسخگویی به محور سوالات نمایندگان را مثبت ارزیابی میکنم و به نفع دولت میدانم و نه در راستای تضعیف دولت. امضاهای بیش از 73 نفر از همکارانم را قابل احترام میدانم. یک چهارم نمایندگان مجلس خواهان پرسش از رئیسجمهوری هستند که منطبق با اصل دموکراسی هم هست. از طرفی جنبه نظارتی مجلس تعریف میشود که باید لحاظ شود. نظر امضاکنندگان یا پسگیرندگان امضاها یا حتی کسانی که نامه طرح سوال را امضا نکردهاند قابل احترام است. تصور میکنم امضاکنندگان سوال تکلیف نظارتی و قانونی خود را انجام دادهاند.
یعنی شما شائبه سیاسی بودن مطرح شدن سوال را رد میکنید؟
شائبه سیاسی بودن سوال را با قاطعیت نمیتوانم رد کنم. ممکن است عدهای نظرات و نیات سیاسی هم داشته باشند، اما در مجموع نتیجهای که برای مردم و جامعه حاصل خواهد شد، مثبت و موثر و مفید قلمداد میشود.
با توجه به اینکه بخشهایی از نمایندگان معتقدند برخی وزرا ناکارآمد و ضعیف هستند اما شاهد بودهایم که در روز استیضاح و در رأیگیری اتفاقاتی افتاده است که منظور از استیضاح را با ابهام مواجه کرده است؛ مانند استیضاح آقای ربیعی در اسفندماه سال گذشته که حس نامطلوبی را در افکار عمومی مبنی بر احتمال نوعی سازش یا بدهبستان ایجاد کرده است. شما در این باره چه نظری دارید؟
اگر استیضاح، سوال، تذکر، تحقیق و تفحص که جنبه نظارتی مجلس را بیان میکند، به درستی و دقت صورت پذیرد و نمایندگان به قدرت و اهمیت استیضاح بها بدهند و جنبههای مثبت آن هم در نظر گرفته شود، میتواند آثار خوبی به همراه داشته باشد. گاهی اوقات استیضاح محلی شده برای طرح یک سری مسائل شخصی و پیگیری مشکلات منطقهای نمایندگان که این جنبه منفی قضیه است. از طرفی دولت هم باید از استیضاح وزرا استقبال کند و بهحق قانونی مجلس احترام بگذارد. نمایندگان هم باید از این ابراز برای بهبود منافع عمومی کشور استفاده کنند تا منفعتهای شخصی. بنابراین استیضاح میتوان امر مفید به فایدهای تلقی شود. در ضمن استیضاح وزرا حد و حدودی ندارد و میتواند چند بار تکرار شود. ممکن است نمایندگانی در یکسری از محورهای استیضاح بحث کنند، قانع بشوند یا نشوند، اما در مجموع استیضاحها به معنای روشنگری و شفاف سازی است و میتواند جنبههای مثبت و منفی را با هم دربر گیرد. البته این نکته را هم باید متذکر شد در تمامی استیضاحها لابیها و پیگیریها برای پس گرفتن استیضاح یا قانع شدنها انجام میگیرد که ممکن است برخی بر اساس مصلحتهایی رأیشان عوض شود، حالا چه رأی مثبت بدهند چه منفی. این موضوع بستگی به بحثها و مسائل رد و بدل شده روز استیضاح و نوع پرسش و پاسخ طرفین دارد که امکان دارد در رأی به استیضاح یا عدم استیضاح وزیر موثر باشد. اما به طور کلی این کار را مثبت ارزیابی میکنم که به سود مردم رقم میخورد.
طی هفته اخیر 2 نماینده یعنی وکیلی و خادمی با «آرمان» گفتوگو کردند که اظهارات آنها درباره چنین اموری در مجلس مثل استیضاح بود و طی آن مباحثی مطرح شد که تلویحا خبر از لابیهای منفعتطلبانه یا بدهبستان داشت. یکی از سایتهای خبری اصلاحطلب سندی را از یک نماینده مجلس افشا کرد که ایشان طی این سند، به شرط استخدام همسرش در سازمان تامین اجتماعی به آقای ربیعی رأی دادند که از وزارت(استیضاح اسفند سال گذشته) نیفتند،، شما به عنوان عضو هیات رئیسه مجلس آیا این مدل بدهبستانها را تایید میکنید؟
نمیتوان به درستی تایید کرد. ولی ممکن است نمایندگان بر اساس مراجعات مردمی که دارند، خواستههایی از وزرا داشته باشند، به هر حال مردم که به وکلای خود در مجلس مراجعه میکنند، مطالباتی دارند و امکان دارد یک نماینده هم تقاضایی از وزیری داشته باشد. این کارها را نمیشود به 290 نماینده تعمیم داد. در مجلس شاهد هستم که افرادی که حتی با بنده اختلافات سیاسی هم دارند ولی به لحاظ شخصیتی افراد سالمی هستند، در مورد استیضاحها عدالت را رعایت میکنند و منزلت و جایگاه نمایندگان را در نظر میگیرند و از طرفی شأن وزیر را مد نظر دارند، اما ممکن است موارد جزیی هم باشد ولی در مجموع فکر میکنم قاطبه نمایندگان انسانهای شریفی هستند که استیضاح را فقط برای رعایت حقوق مردم و استفاده از حق قانونی خود انجام میدهند. به صورت کلی این مساله را که عدهای به استیضاح در گرو رفع دغدغههای شخصی خود رأی میدهند، نه میتوان کاملا رد یا تایید کرد. موارد اندکی شاید بر اساس آنچه باشد که اشاره کردید. نمایندگان در ایام مختلف به وزرایی مراجعه میکنند که نمیتوان این امر را منفی تلقی کرد یا برای استیضاح گروکشی فرض کرد.
اما اینکه مردم به نمایندگان رجوع میکنند و حتی اگر مطالبات جزیی و منطقهای بحقی هم داشته باشند، دلیل نمیشود نمایندهای آن مطالبات را بر منافع ملی و اکثریت جامعه ارجح بداند. با این تفاسیر آیا هیات رئیسه این تصمیم را ندارد که در چنین مواردی ورود کند؟
ما هیات نظارت بر رفتار نمایندگان را داریم که چنین مواردی در آن هیات مورد بررسی قرار میگیرد.
سند منتشر شده یک سایت خبری درباره درخواست آن نماینده از وزیر کار را دیدهاید؟
خیر من سند را ندیدهام. اما باید بررسی شود ارتباط آن نماینده با موضوع استیضاح و وزیر مربوطه چه بوده است. به هر حال از این مسائل پیش میآید اما نیاز به بررسی دقیقتری دارد.
مساله مهمی که طی چند روز گذشته در کشور رخ داده، اعتراضات مردمی در نقاط مختلف کشور است که بعضا با حواشی همراه بود. موضع مجلس و هیات رئیسه در این باره چیست؟
از موضع مجلس و هیات رئیسه نمیتوانم پاسخ بگویم ولی از موضع شخصی بهعنوان یک نماینده مجلس میتوانم نظرم را در این باره مطرح کنم. به هرحال این صدای این اعتراضات باید شنیده شود. نظرات مردم را میتوان تایید کرد اما این خواستهها و مطالبات باید در یک مسیر و مجرای قانونی مطرح شود. نمایندگان هم همواره در نطقها، مصاحبهها، تذکرات و موضعگیریهای خود مسائل کشور را مطرح میکنند. به هر حال نسبت به عملکرد دولت دیدگاهها و نظراتی وجود دارد. در بخشهایی شاخصها و عملکردهای دولت قابل قبول نیست. در نطقهای نمایندگان هم این مسائل مطرح میشود. بنابراین به اعتراض مردم باید بها داده شود و احترام گذاشت. از سویی باید فاصله میان دولت و مردم جبران شود. دولت و وزرا از طریق صداوسیما، مطبوعات و سایر رسانهها با مردم بیشتر سخن بگویند، مشکلات را مطرح و از مردم بخواهند در حل مشکلات کشور دولت را یاری کنند. مردم ما هم هوشمند و آگاه هستند و حتما به کمک دولت خواهند آمد. این صمیمیت و یکدلی باید ایجاد شود نه اینکه پشت درهای بسته تصمیماتی مثل تعیین نرخ دلار 4200 تومانی گرفته شود که مساله ایجاد کند یا بدون کار کارشناسی ارز دولتی در اختیار افراد قرار داد. این مسائل را میتوان با مردم، با نمایندگان با کارشناسان و با حضور در کمیسیونهای تخصصی در میان گذاشت و مشورت کرد. باید موارد حساس و مهم را در مجامع علمی و تخصصی و دانشگاهی مطرح کرد و راهکار علمی و عملی خواست و از فکر و اندیشه و تخصص آنها به نفع کشور استفاده کرد. بنابراین نمیتوان اعتراضات را نادیده گرفت، هرچند ممکن است عدهای هم سوءاستفاده کنند یا برخی تحرکات هدایت شده هم باشد، ولی در مجموع باید به مردم حق داد و از فکر و نظر آنها در حل مسائل بهره برد.
مجلس در برطرف کردن مشکلات معیشتی مردم چه اقدامی انجام داده است و آیا دولت به تنهایی در به وجود آمدن این اوضاع دخیل است؟
مجلس هم جلساتی تشکیل داده و در کمیسیونها بحث کرده و نظرات مردم، شخصیتها و چهرههای مختلف مورد اعتماد جامعه را به اطلاع دولت و وزرا رسانده است البته اجرا با دولت است. در جلسه دو هفته قبل هیات رئیسه فراکسیون امید با رئیسجمهور هم این مسائل مطرح شد و دولت باید از مجاری تصمیمگیری و اجرای خود، کارها را به سرانجام برساند.
گفته میشود بخش بزرگی از پول و بودجه و سرمایه کشور از سیستم نظارتی مجلس خارج است، آیا همین رقم کلانی که خارج از کنترل دولت است، نمیتواند مسبب به وجود آمدن نابسامانیها در بازار باشد و آیا دستهایی هست که بخواهد با چنین سرمایههای تقریبا بیحساب و کتابی به دولت آسیب وارد کنند و عملکرد دولت در حوزه اقتصادی را ضعیف و ناکارآمد جلوه دهند؟
این بودجه به نام شرکتهای دولتی، بانکها، بیمهها و شرکتهایی که از بودجه عمومی کشور به صورت مستقیم استفاده نمیکنند را شامل میشود که این بودجه هر سال در اختیار مجلس قرار میگیرد و مجلس هم میتواند فلان شرکت یا بانک و بیمه را تحت نظارت داشته باشد. مجلس بودجه اینها را هم تصویب میکند و بدون تحقیق میدانی به دولت ارجاع میدهد. این فرایندی است که همه ساله روی میدهد و اگر مجلس یا کمیسیونهای تخصصی فراغت داشته باشد، میتواند عملکرد آن شرکتها و بانکها و غیره را مورد بررسی قرار دهد. ولی این به معنای خارج از نظارت و تصمیمگیری مجلس باشد نیست.
نقش بنگاههای خارج از دولت مانند نهادها و بنیادها را چقدر در ایجاد نابسامانیها و التهابات اقتصادی در کشور موثر میدانید؟
اینها به عنوان نهادهای عمومی غیردولتی مطرح هستند و بخشی هم ممکن است زیر نظر دولت باشند، اما به دلیل اینکه آن نهادها خارج از دولت تعریف میشوند، ممکن است برخی تصمیماتشان منطبق بر نظرات و تصمیمات دولت نباشد. امکان دارد کارهایی انجام دهند که بر اساس برنامه خودشان باشد. در مجموع ممکن است کارهایی انجام دهند که با سیاستها و برنامههای دولت همخوانی نداشته باشد.
راهکارهای موثر برای برونرفت از اوضاع اقتصادی کنونی را چه میدانید که در عین حال بتواند به اعتراضات مردم پاسخ دهد؟
این راهکارها میتواند در دو بخش داخلی و خارجی باشد. در بخش خارجی باید سیاستهای خاص مربوط به روابط برون مرزی صورت بگیرد. ولی در بعد سیاست داخلی، آنچه که مورد نیاز است اتحاد و انسجام بین ارکان کشور و دولت و نهادهای کشور و مردم به وجود بیاید. دولت هم باید بتواند از ظرفیت جامعه به خوبی استفاده کند و با مردم به صورت شفاف، راحت و بدون رودربایستی صحبت کند و در تصمیمگیریها قشر متوسط و ضعیف جامعه را مورد توجه قرار دهد. دولت و مجلس باید به مسائل مهم جامعه و مسائل اولویت دار کشور بپردازند تا بتوانیم از این شرایط عبور کنیم.
آیا حوزههای دیگر را هم نیازمند تغییر یا ترمیم میبینید که دولت با اصلاح آن بخشها بتواند عملکرد بهتری داشته باشد؟
حوزههای اقتصادی در اولویت قرار دارند و سایر حوزهها هم در تناسب و تنظیم حوزه اقتصادی قابل ترمیم و اصلاح است. حوزه اقتصادی و رسیدگی به این بخش در اهم وظایف دولت قرار دارد. در بخشهای دیگر هم نارسایی و ناکارآمدی داریم، برخی وزرا، معاونان و استانداران ضعیف هستند و در مواردی رابطه بین دستگاههای اجرایی با هم ضعیف است. اما آنچه که ملاک است تشخیص دولت بر اساس شاخصها و تطبیق شاخصها با عملکردهاست که میتواند برای آنها تصمیم اتخاذ کند و برای مدیران امتیازی قائل شود؛ بر اساس همان شاخصهای خود، و افراد ضعیف و کم بهره را تغییر دهد تا روال کار دولت تسهیل شود. البته اینکه بخواهیم خودمان بر اساس معیارها و نظرات خود افرادی در دولت را ضعیف قلمداد کنیم و بخواهیم که اینها تغییر کنند هم یک دیدگاه شخصی و منطبق یا قضاوتهای شخصی افراد است. به نظرم بهترین شاخص خود دولت و تصمیمگیران اصلی دولت هستند که میتوانند با توجه به استانداردهای هر دستگاه و وزارتخانه، مدیران را ارزیابی کنند و نسبت به تغییر یا عدم تغییر آنها عمل کنند.