بار دیگر خبرها درحد شایعات یا تلاشهایی که به زودی نتیجه خواهد داد شنیده میشود. خبرهایی مبنی براینکه ممکن است در آینده شاهد به وجود آمدن گشایشهای سیاسی در کشور باشیم، گشایشهایی که طی سالهای گذشته، به بهانههای مختلف در سخنرانیها و یا تجمعات حامیان اصلاح طلبان میشنیدیم. هرچند هنوز هم این اخبار در حد حرف و اظهارنظرهایی با چاشنی نقل قول بدون مستندهای کافی به رسانهها بیان میشود، اما آنچه که بیش از درست یا غلط بودن این اخبار مطرح است این پرسش است که
با وجود شرایط فعلی بازهم مردم همان دغدغههای هشت 9سال پیش را دارند و یا خواستهها و مطالبات آنها متفاوت شده است؟ آیا این گشایشهای سیاسی میتواند مرهمی بر زخم مشکلات اقتصادی امروز در کشور نیز باشد؟ شاید از دید بسیاری نمیتوان بین فضای سیاسی در کشور با مسائل اقتصادی ارتباطی برقرار کرد.
گشایشهای امیدبخش؟
به گزارش روز نو : حسین کاشفی عضو حزب اتحاد ملت عقایدی متفاوت دارد. او با بیان اینکه مشکلات داخلی مهمترین مسئلهای است که باعث بیاعتمادی در مردم میشود، به آفتاب یزد میگوید: «اگر چه در بحث بین المللی و منطقهای فشارهای عدیدهای بر دوش ماست ولی برای اینکه بخواهیم بر این مسائل و مشکلات فائق بیاییم باید به مجموعه اقداماتی که باعث به وجود آمدن وحدت داخلیمان میشود توجه کنیم.»
وی ادامه میدهد: «مدتهاست که درباره برخی گشایشهای سیاسی سخن گفته میشود ولی باید کوشش کنیم که این گشایشها نیز شکل بگیر.د به هر حال ما سرمایههایی در کشور داریم که اثرگذارند و وقتی مردم بفهمند که مسئولان به این سرمایهها توجه دوباره کردند در نگاه مردم بی تاثیر نخواهد بود.»
کاشفی اظهار میکند:«فضای امنیتی زمینه بیاعتمادی را شکل میدهد. این در حالی است که ما باید در شرایط فعلی دائم به دنبال جذب و هم افزایی باشیم و نه کنار گذاشتن دیگران.بنابراین باید به گشایشهای سیاسی سرعت داده شود. افرادی که مسئولیتهایی داشتند و یا کسانی که اساسا به دلایل کنشهای سیاسی اکنون به اشکال مختلفی در مضیقه هستند باید دوباره به عرصه بازگردند.»
وی میگوید: «در دولت اصلاحات ما بهترین وضعیت را در زمینه اقتصاد، سیاست خارجه، نهادهای مدنی، رشد و توسعه در چهار دهه داشتیم، آن روند میتوانست تداوم یابد و اگر آن مسیر را ادامه میدادیم وضعیت بهتری را در امروز خود میدیدیم.»
کاشفی به این نکته نیز تاکید میکند که یکی از گشایشهای سیاسی توجه به نهادهای مدنی و احزاب است. او اظهار میکند: «تا زمانی که نهادهای مدنی و به ویژه احزاب شکل نگیرند، ما نمیتوانیم از یک بالندگی و توسعه اجتماعی صحبت کنیم. باید با گشایشهای سیاسی برخی از مسائل داخلی که باعث دوری مردم از حاکمیت میشود را اصلاح کرد و در جاهایی که از قانون اساسی درست استفاده نشده است تجدید نظر شود.»
کاشفی اضافه میکند: «این که برخی قانونها را در جهت حذف عدهای در سیاست به کار ببریم، طبیعتا باعث زیان به کشور میشود و دراین شرایط نه مجلس و نه شورای قوی خواهیم داشت. بنابراین باید تجدید نظری در زمینه اختلافات داخلی کنیم و اگر عملکرد ما طوری بوده است که این مشکلات و این یاس و ناامیدی در مردم به وجود آمده باید در رفع و حل آن پیشقدم شویم. مردم نسبت به اقدامات مثبت در گشایشهای سیاسی دید مثبت دارند. اگر این فضای تعاملی به وجود بیاید و همه باهم در جهت توسعه و پیشرفت کشور از یک طرف و در جهت رفع موانع، همفکری کنیم بهنفع کشور است.»
این عضو حزب اتحاد ملت ادامه میدهد: «امیدوارم برخی مذاکرات که برای پیگیریها و این گشایشهای سیاسی صورت میگیرد سریعا به نتیجه برسد.»
دلگرمی مردم
غلامرضا ظریفیان فعال سیاسی اصلاح طلب نیز در پاسخ به این سوال که آیا مطالبات چند سال پیش مردم و فراهم شدن آنها در برهه کنونی، میتواند تاثیری در نگاه موجود مردم به شرایط اقتصادی کشور داشته باشد؟ به آفتاب یزد میگوید:« جامعه ما از هر اقدامی که در راستای تقویت عقلانیت، در عرصه اقتصادی و سیاسی باشد استقبال میکند. هرچند ممکن است که در زمانهای مختلف میزان این استقبال کمتر یا بیشتر باشد. اما همه دیدیم لایههایی از جامعه ایران حتی در شرایط اقتصادی امروز چگونه از حل مشکل سپنتا نیکنام، استقبال کردند. این موضوع بدین معناست که علیرغم مشکلات اقتصادی موجود، بخش عظیمی از مردم ایران که فارغ التحصیل دانشگاه هستند و یا از نوعی فرهیختگی برخوردارند از این قبیل گشایشها استقبال میکنند. بنابراین معتقدم هر اقدامی که بیانگر عقلانیت بیشتر در حکمرانی کشور باشد باعث دلگرمی مردم خواهد بود.»
وی اظهار میدارد: «همدلی در هر شکلی ظهورو بروز کند به امید مردم یاری میرساند. از یاد نبریم جامعه امروز ما با دو مشکل عمده دست و پنجه نرم میکند که یکی از آنها بحث اعتماد مردم و دیگری امید به آینده است. بنابراین هر کاری که باعث افزایش امید و اعتماد شود باید از آن استقبال کرد. هرچند اگر برخی از گشایشها و اقدامات در زمان خودش رخ میداد نتیجه بهتری داشت. اما همین الان هم این گشایشها کمکی است به بهبود روح اجتماعی.»
تاثیر در اقتصاد هم دارند؟
اما شاید از صحبتهای کاشفی و ظریفیان اینطور برداشت شود که گشایشهای سیاسی بیشترین تاثیرش تاثیرات اجتماعی درآینده است، ولی آیا این گشایشها، ارتباطی با حل مشکلات اقتصادی امروز مردم که اولویت آنهاست نیز پیدا میکند؟ این پرسش را کاشفی اینگونه پاسخ میدهد:« وقتی که با بهبود شرایط سیاسی حس اعتماد به مردم بازگردد این موضوع میتواند در اقتصاد هم تاثیر بگذارد. فراموش نکنیم یاس و نا امیدی ناشی از بی اعتمادی است و در شرایط یاس و ناامیدی نیز سرمایه گذاری صحیح انجام نمیشود و همه مردم به کارهای مقطعی در حد خرید و فروش سکه و دلار میاندیشیند و پایین آمدن ارزش پول ملی باعث ایجاد رقابتهاو فرصت طلبیها بین افراد میشود و همه این موارد اقتصاد سالم کشور را از ما میگیرد.»
کاشفی اضافه میکند: «اما زمانی مسائل اقتصادی سامان پیدامی کند که بتوانیم به تولید بپردازیم و زمینه رشد و بستراین تولید را فراهم کنیم و زمانی این اتفاق میافتد که حس اعتماد دربین مردم ایجاد شود. حسی که به واسطه گشایشهای سیاسی ایجادخواهدشد. آن موقع است که سرمایهگذار هم به میدان میآید و در این جاست که اقتصاد مسیر سالم خودش را پیدا میکند. بنابراین گشایش سیاسی و بهبود وضع اقتصادی میتوانند لازم و ملزوم یکدیگر باشند و مطمئنا این گشایش در زمینه سیاست خارجه ما نیز بیتاثیر نیست.»
در همین رابطه ظریفیان نیز معتقد است که گشایشهای سیاسی حتما تاثیرات اقتصادی نیز خواهد داشت. او میگوید: «اقتصاد کشور یک امر صرفا اقتصادی نیست. بخشی از آن روانی، بخشی از آن اجتماعی و بخش دیگر آن سیاسی و فرهنگی است. اقتصاد امروز ایران یک مولفه از مجموعه مسائل به هم تنیده است و طبیعتا اگر درهر بخشی یک اتفاق مناسب رخ دهد، زمینه ساز بهبود اقتصاد فراهم میشود.»
وی ادامه میدهد: «مگر چه زمانی ارز و وضعیت آن نابسامان تر میشود و مردم به آن وضعیت بیشتر دامن میزنند ؟زمانی که نا امیدی در کشور باشد. بنابراین اگر امید به جامعه تزریق شود تا مردم احساس کنند که مجموعه عوامل به پایداری و مدارای بیشتر کمک میکنند این امر میتواند تاثیر روانی مطلوبی داشته باشدکه در اقتصاد بسیار مهم است.»
همه خوشبین نیستند!
البته ناگفته نماند که همه چهرههای سیاسی نیز تا این حد به این موضوع امیدوارنیستند کسانی مانند قدرت الله علیخانی نماینده ادوار مجلس که به آفتاب یزد در اینباره میگوید: «اظهاراتی ازاین دست، قبلا هم در سطح شایعات مطرح بوده ولی اساسا چیزخاصی اتفاق نیفتاده است. بنابراین بعید میدانم که صحبت از احتمال گشایشهایی در زمینه مسائل داخلی و سیاسی در آینده بتواند دغدغه مردم را پاسخ دهد اساسا نسبت به آینده خوش بین نیستم.»
هرچند امثال علیخانی به عنوان نا امیدان از آینده کشور کم نیستند اما به نظر میآید در چنین برههای بیش از هر زمان دیگری احساس میشود که باید روح امید را به امثال وی به عنوان چهرههای سیاسی جامعه دمید، چرا که بی تردید این روزها این چهرههای سیاسی و روشنفکران جامعه هستند که با گذر از این مرحله ناامیدی، میتوانند پیامهای امیدبخش بیشتری به مردم بدهند حال باید دید که اولا آیا در ادامه شاهد گشایشهای سیاسی در کشورخواهیم بود ؟ واگر پاسخ مثبت است، با روی دادن این اتفاقات تا چه میزان روحیه خوش بینانه در میان مردم رشد یافته و باعث میشود تا آنها لااقل بربخشی از مشکلات اقتصادی فائق آیند؟
آفتاب یزد