اصولگرايان با پيرمردها روزآمد نميشوند
روزنو :این روزها توصیههای زیادی به دولت میشود تا با تغییر وزرای سن و سالدار موجبات حضور نیروهای جوان که انگیزه و نوآوریهای جدید دارند را فراهم آورد، اما همین منتقدان به انتصاب وزرای مسن در کابینه باید نگاهی به درون داشته باشند که همان وضعیت نیروهای درون حزبی است. دبیرکل یک حزب در واقع لیدر و راهنمای آن حزب است که تمام اعضا از تصمیمات او تبعیت میکنند. بنابراین منطقی است که فردی دارای تجربه بر کرسی دبیرکلی احزاب تکیه بزند، اما این حضور زمان مشخصی دارد یعنی طول دوران دبیرکلی مانند ریاست جمهوری ۴ ساله نیست و با هر کنگره که انتخابات شورای مرکزی در آن برگزار میشود دبیرکل هم با رأی اکثریت اعضای شورای مرکزی انتخاب خواهد شد، اما این روال تنها در سخن و کاغذ است چرا که معمولا دبیران کل تغییر نمیکنند بهویژه در احزاب اصولگرا وضعیت به نحوی است که گویی دبیرکلی برای مدت نامعلوم و مادامالعمر است.
این روزها توصیههای زیادی به دولت میشود تا با تغییر وزرای سن و سالدار موجبات حضور نیروهای جوان که انگیزه و نوآوریهای جدید دارند را فراهم آورد، اما همین منتقدان به انتصاب وزرای مسن در کابینه باید نگاهی به درون داشته باشند که همان وضعیت نیروهای درون حزبی است. دبیرکل یک حزب در واقع لیدر و راهنمای آن حزب است که تمام اعضا از تصمیمات او تبعیت میکنند. بنابراین منطقی است که فردی دارای تجربه بر کرسی دبیرکلی احزاب تکیه بزند، اما این حضور زمان مشخصی دارد یعنی طول دوران دبیرکلی مانند ریاست جمهوری ۴ ساله نیست و با هر کنگره که انتخابات شورای مرکزی در آن برگزار میشود دبیرکل هم با رأی اکثریت اعضای شورای مرکزی انتخاب خواهد شد، اما این روال تنها در سخن و کاغذ است چرا که معمولا دبیران کل تغییر نمیکنند بهویژه در احزاب اصولگرا وضعیت به نحوی است که گویی دبیرکلی برای مدت نامعلوم و مادامالعمر است.
دلیل واهمه از انتخاب دبیرکل
در احزاب اصولگرا آنچه بیش از برنامههای جدید و رویکرد نو مدنظر قرار دارد مشی احترام به پیشکسوت است و این احزاب قائل به آن نیستند که پویایی حزب منافاتی با احترام به بزرگان ندارد. یکی دیگر از دلایل عدم تغییر دبیرکل در احزاب اصولگرا تصور انشقاق پس از تعیین مهمترین رکن حزب است، چرا که بخش قابل توجهی از اصولگرایان میانه خوبی با روشهای دموکراتیک ندارند و معتقدند که حتی بیان تغییر دبیرکل به معنای سرپیچی از اساسنامه و مرامنامه حزب است. بنابراین در چنین شرایطی خود را مقابل دیگر اعضای حزب و تصور میکنند که تغییر دبیرکل راهی برای پیشرفت و دستاوردهای بیشتر است. بنابراین باز هم ترجیح به سکوت در برابر تغییر دبیرکل است. از سوی دیگر این واهمه در احزاب اصولگرا وجود دارد که با تصمیم به تغییر دبیرکل اختلاف بزرگی در میان اعضا برای انتخاب نفر اول حزب شکل خواهد گرفت، یعنی طیفهای مختلف درون حزب شکل گرفته که هر یک خواهان دبیرکلی کاندیدای مدنظر خودشان هستند. بنابراین چنین تصور میکنند هزینه بقای دبیرکل مسن کمتر از انتخاب دبیرکل جدید و جوان است.
حبیبی و دبیرکلی مادامالعمر!
حزب موتلفه نمونهای از احزاب اصولگراست که گویی تغییر دبیرکل برای اعضای آن معنایی ندارد. محمدنبی حبیبی دبیرکل حزب موتلفه است که از سال 1373 به طور رسمی به عضویت جمعیت موتلفه اسلامی درآمد و 10 سال بعد با استعفای مرحوم حبیبا... عسگر اولادی از دبیری این حزب، جانشین وی شد. حبیبی 14 سال است که بر کرسی دبیرکلی حزب موتلفه تکیه زده که قدیمیترین حزب کشور است. حبیبی تاکید دارد که «موتلفه حزب شناسنامهدار است و حزب موسمی و انتخاباتی نیست»، اما به این سوال پاسخ داده نشده که چرا رویکردها و بدیهیات حزبی که همان انتخاب دبیرکل است در آن بهصورت نمایشی به اجرا گذاشته میشود؟ نکته قابل توجه آنجاست که هیچگاه تعداد آرایی که اعضای موتلفه برای بقای حبیبی دادند منتشر نشد و در سالهای گذشته به روشهای مختلف از بیان تعداد آرا امتناع شده است. به عنوان نمونه در سال 91 چنین اعلام کردند که «به دنبال رأی اکثریت بیش از دو سوم آرای شورای مرکزی حزب موتلفه اسلامی، دبیرکلی محمدنبی حبیبی برای یک دوره دیگر تمدید شد» یا سال 94 نوشتند: «بر اساس رأی اعضای شورای مرکزی حزب موتلفه اسلامی، بار دیگر محمدنبی حبیبی به عنوان دبیرکل این حزب در دوره یازدهم انتخاب شد». نکته قابل تامل آنجاست که نبی حبیبی در سال 96 تاکید کرد: «بنده از حداقل ۶ سال پیش، در شورای مرکزی اعلام کردم نمیخواهم دبیرکل موتلفه بمانم»، اما این نخواستن به تعارف شباهت داشت چنانکه پیش از او مرحوم عسگراولادی هم نخواست دبیرکل بماند و بدون حاشیهای کرسی دبیرکلی را ترک کرد. نبی حبیبی در سال 95 هم گفته بود: «حزبی که جوانگرایی نکند مرگ خود را امضا کرده است»؛ اکنون باید از او سوال کرد دبیرکلی مادامالعمر او چه نسبتی با جوانگرایی دارد؟
سند مهندسین به نام باهنر
البته تنها موتلفه نیست که نسبتی با تغییر دبیرکل ندارد، جامعه اسلامی مهندسین هم همین مسیر را طی میکند و محمدرضا باهنر سالهاست ک به عنوان دبیرکل این حزب شناخته میشود. عضو جامعه اسلامی مهندسین گفت: محمدرضا باهنر با رأی اعضا به عنوان دبیرکل جامعه اسلامی مهندسین انتخاب شد. علیرضا جوانمردی گفت: اعضای شورای مرکزی جامعه اسلامی مهندسین ۲۱ نفر هستند که ۲۰ نفر از اعضا در این جلسه شرکت کردند و البته دو نفر از اعضای علیالبدل هم حضور داشتند. این عضو جامعه اسلامی مهندسین اظهار کرد: کسی بجز آقای باهنر کاندیدای دبیرکلی نبود و خود او بسیار اصرار داشت که اگر کسی متقاضی باشد اعلام کند که هیچ یک از اعضا متقاضی نبودند. وی با بیان اینکه انتخابات این مجمع طبق اساسنامه هر دوسال یکبار انجام میشود، افزود: «آقای باهنر با ۱۰۰ درصد آراء به عنوان دبیرکل جامعه اسلامی مهندسین انتخابات شد.» مشخص است زمانی که نام باهنر به میان میآید عضوی از این تشکل به خود اجازه کاندیداتوری برای کرسی دبیرکلی را ندهد. باهنر در طی سالهای طولانی دبیرکلی در جامعه اسلامی مهندسین از میان نیروهای جوان این حزب حامیان خوبی برای خودش جمعآوری کرده که این نیروها شرایط را به نحوی آماده میکنند که عضوی حتی حاضر نشود نام دبیرکلی را برزبان بیاورد چه آنکه بخواهد کاندیدای این جایگاه شود.
پیشکسوتان هم در امان نیستند
ظاهرا روال عرفی تغییر دبیرکل در احزاب اصولگرا قهر، ترک حزب یا مرحوم شدن است البته در چنین شرایطی هم تغییر دبیرکل بیحاشیه نیست مانند شرایطی که برای تعیین دبیرکل جامعه روحانیت پس از درگذشت آیتا... مهدوی کنی ایجاد شد. در آن زمان رأی به دبیرکلی مصطفی پورمحمدی دادند اما رسانهها تیتر زدند: «نارضایتی رئیسی از دبیرکلی پورمحمدی در جامعه روحانیت مبارز» یعنی باسابقهترین تشکل اصولگرا هم از گزند حواشی انتخاب دبیرکل در امان نبود.
دلیل واهمه از انتخاب دبیرکل
در احزاب اصولگرا آنچه بیش از برنامههای جدید و رویکرد نو مدنظر قرار دارد مشی احترام به پیشکسوت است و این احزاب قائل به آن نیستند که پویایی حزب منافاتی با احترام به بزرگان ندارد. یکی دیگر از دلایل عدم تغییر دبیرکل در احزاب اصولگرا تصور انشقاق پس از تعیین مهمترین رکن حزب است، چرا که بخش قابل توجهی از اصولگرایان میانه خوبی با روشهای دموکراتیک ندارند و معتقدند که حتی بیان تغییر دبیرکل به معنای سرپیچی از اساسنامه و مرامنامه حزب است. بنابراین در چنین شرایطی خود را مقابل دیگر اعضای حزب و تصور میکنند که تغییر دبیرکل راهی برای پیشرفت و دستاوردهای بیشتر است. بنابراین باز هم ترجیح به سکوت در برابر تغییر دبیرکل است. از سوی دیگر این واهمه در احزاب اصولگرا وجود دارد که با تصمیم به تغییر دبیرکل اختلاف بزرگی در میان اعضا برای انتخاب نفر اول حزب شکل خواهد گرفت، یعنی طیفهای مختلف درون حزب شکل گرفته که هر یک خواهان دبیرکلی کاندیدای مدنظر خودشان هستند. بنابراین چنین تصور میکنند هزینه بقای دبیرکل مسن کمتر از انتخاب دبیرکل جدید و جوان است.
حبیبی و دبیرکلی مادامالعمر!
حزب موتلفه نمونهای از احزاب اصولگراست که گویی تغییر دبیرکل برای اعضای آن معنایی ندارد. محمدنبی حبیبی دبیرکل حزب موتلفه است که از سال 1373 به طور رسمی به عضویت جمعیت موتلفه اسلامی درآمد و 10 سال بعد با استعفای مرحوم حبیبا... عسگر اولادی از دبیری این حزب، جانشین وی شد. حبیبی 14 سال است که بر کرسی دبیرکلی حزب موتلفه تکیه زده که قدیمیترین حزب کشور است. حبیبی تاکید دارد که «موتلفه حزب شناسنامهدار است و حزب موسمی و انتخاباتی نیست»، اما به این سوال پاسخ داده نشده که چرا رویکردها و بدیهیات حزبی که همان انتخاب دبیرکل است در آن بهصورت نمایشی به اجرا گذاشته میشود؟ نکته قابل توجه آنجاست که هیچگاه تعداد آرایی که اعضای موتلفه برای بقای حبیبی دادند منتشر نشد و در سالهای گذشته به روشهای مختلف از بیان تعداد آرا امتناع شده است. به عنوان نمونه در سال 91 چنین اعلام کردند که «به دنبال رأی اکثریت بیش از دو سوم آرای شورای مرکزی حزب موتلفه اسلامی، دبیرکلی محمدنبی حبیبی برای یک دوره دیگر تمدید شد» یا سال 94 نوشتند: «بر اساس رأی اعضای شورای مرکزی حزب موتلفه اسلامی، بار دیگر محمدنبی حبیبی به عنوان دبیرکل این حزب در دوره یازدهم انتخاب شد». نکته قابل تامل آنجاست که نبی حبیبی در سال 96 تاکید کرد: «بنده از حداقل ۶ سال پیش، در شورای مرکزی اعلام کردم نمیخواهم دبیرکل موتلفه بمانم»، اما این نخواستن به تعارف شباهت داشت چنانکه پیش از او مرحوم عسگراولادی هم نخواست دبیرکل بماند و بدون حاشیهای کرسی دبیرکلی را ترک کرد. نبی حبیبی در سال 95 هم گفته بود: «حزبی که جوانگرایی نکند مرگ خود را امضا کرده است»؛ اکنون باید از او سوال کرد دبیرکلی مادامالعمر او چه نسبتی با جوانگرایی دارد؟
سند مهندسین به نام باهنر
البته تنها موتلفه نیست که نسبتی با تغییر دبیرکل ندارد، جامعه اسلامی مهندسین هم همین مسیر را طی میکند و محمدرضا باهنر سالهاست ک به عنوان دبیرکل این حزب شناخته میشود. عضو جامعه اسلامی مهندسین گفت: محمدرضا باهنر با رأی اعضا به عنوان دبیرکل جامعه اسلامی مهندسین انتخاب شد. علیرضا جوانمردی گفت: اعضای شورای مرکزی جامعه اسلامی مهندسین ۲۱ نفر هستند که ۲۰ نفر از اعضا در این جلسه شرکت کردند و البته دو نفر از اعضای علیالبدل هم حضور داشتند. این عضو جامعه اسلامی مهندسین اظهار کرد: کسی بجز آقای باهنر کاندیدای دبیرکلی نبود و خود او بسیار اصرار داشت که اگر کسی متقاضی باشد اعلام کند که هیچ یک از اعضا متقاضی نبودند. وی با بیان اینکه انتخابات این مجمع طبق اساسنامه هر دوسال یکبار انجام میشود، افزود: «آقای باهنر با ۱۰۰ درصد آراء به عنوان دبیرکل جامعه اسلامی مهندسین انتخابات شد.» مشخص است زمانی که نام باهنر به میان میآید عضوی از این تشکل به خود اجازه کاندیداتوری برای کرسی دبیرکلی را ندهد. باهنر در طی سالهای طولانی دبیرکلی در جامعه اسلامی مهندسین از میان نیروهای جوان این حزب حامیان خوبی برای خودش جمعآوری کرده که این نیروها شرایط را به نحوی آماده میکنند که عضوی حتی حاضر نشود نام دبیرکلی را برزبان بیاورد چه آنکه بخواهد کاندیدای این جایگاه شود.
پیشکسوتان هم در امان نیستند
ظاهرا روال عرفی تغییر دبیرکل در احزاب اصولگرا قهر، ترک حزب یا مرحوم شدن است البته در چنین شرایطی هم تغییر دبیرکل بیحاشیه نیست مانند شرایطی که برای تعیین دبیرکل جامعه روحانیت پس از درگذشت آیتا... مهدوی کنی ایجاد شد. در آن زمان رأی به دبیرکلی مصطفی پورمحمدی دادند اما رسانهها تیتر زدند: «نارضایتی رئیسی از دبیرکلی پورمحمدی در جامعه روحانیت مبارز» یعنی باسابقهترین تشکل اصولگرا هم از گزند حواشی انتخاب دبیرکل در امان نبود.