داریوش قنبری :
سیاست اعلامی و اعمالی اصولگرایان متفاوت است
روزنو :تمام جریانات تلاش کنند از بحران عبور کنیم
دلواپسان قائل به گفتوگو نیستند
: گفتوگو مفهومی دوجانبه است که در شرایط آزاد و منطقی شکل میگیرد و بسیاری از مشکلات را نیز میتوان در این فضا حل و فصل کرد. در این راستا اصلاحطلبان بیش از یکسال است که بحث گفتوگو میان جریانات سیاسی برای حل مشکلات جامعه را کلید زدند که بعضا با مخالفت اصولگرایان مواجه شد، اما حال پس از چندین ماه این اصولگرایان هستند که به ضرورت گفتوگوی جریانات سیاسی تاکید میکنند. پس از اینکه چندی پیش محمدرضا باهنر دبیرکل مجمع نیروهای خط امام و رهبری به این مساله اشاره کرده بود، روز گذشته حجتالاسلام والمسلمین محمدتقی رهبر عضو جامعه روحانیت مبارز با اشاره به اینکه گفتوگو میان سران جریانهای اصلاحطلب و اصولگرا در کاهش تنشها تاثیر قابل توجهی دارد گفت: «چه مانعی است که آنها با یکدیگر گفتوگو کرده و با اشاره به اصول مشترک مثل ایرانیت، ولایت، امام و انقلاب مسائل را حل کنند. پدرکشتگی که با هم نداریم». با این وجود اصولگرایان نشان دادهاند که گفتوگو باید صرفا در جهت آنچه آنها میپندارند و تعیین میکنند پیش برود و چندان اعتقادی به گفتوگوی آزاد ندارند. نمونه بارز این جریان نیز دلواپسان هستند که حتی حاضر به گفتوگو بر سر منافع ملی نیستند و منافع خود را ارجح میشمارند. برای بررسی ضرورت گفتوگو میان جریانات سیاسی و پایبندی هر جریان به این مهم با داریوش قنبری نماینده سابق مجلس و فعال سیاسی اصلاحطلب به گفتوگو پرداخته است که میخوانید.
تمام جریانات تلاش کنند از بحران عبور کنیم
دلواپسان قائل به گفتوگو نیستند
: گفتوگو مفهومی دوجانبه است که در شرایط آزاد و منطقی شکل میگیرد و بسیاری از مشکلات را نیز میتوان در این فضا حل و فصل کرد. در این راستا اصلاحطلبان بیش از یکسال است که بحث گفتوگو میان جریانات سیاسی برای حل مشکلات جامعه را کلید زدند که بعضا با مخالفت اصولگرایان مواجه شد، اما حال پس از چندین ماه این اصولگرایان هستند که به ضرورت گفتوگوی جریانات سیاسی تاکید میکنند. پس از اینکه چندی پیش محمدرضا باهنر دبیرکل مجمع نیروهای خط امام و رهبری به این مساله اشاره کرده بود، روز گذشته حجتالاسلام والمسلمین محمدتقی رهبر عضو جامعه روحانیت مبارز با اشاره به اینکه گفتوگو میان سران جریانهای اصلاحطلب و اصولگرا در کاهش تنشها تاثیر قابل توجهی دارد گفت: «چه مانعی است که آنها با یکدیگر گفتوگو کرده و با اشاره به اصول مشترک مثل ایرانیت، ولایت، امام و انقلاب مسائل را حل کنند. پدرکشتگی که با هم نداریم». با این وجود اصولگرایان نشان دادهاند که گفتوگو باید صرفا در جهت آنچه آنها میپندارند و تعیین میکنند پیش برود و چندان اعتقادی به گفتوگوی آزاد ندارند. نمونه بارز این جریان نیز دلواپسان هستند که حتی حاضر به گفتوگو بر سر منافع ملی نیستند و منافع خود را ارجح میشمارند. برای بررسی ضرورت گفتوگو میان جریانات سیاسی و پایبندی هر جریان به این مهم با داریوش قنبری نماینده سابق مجلس و فعال سیاسی اصلاحطلب به گفتوگو پرداخته است که میخوانید.
به گزارش روز نو : اخیرا برخی فعالان سیاسی اصولگرا بر لزوم گفتوگو میان دو جریان سیاسی کشور تاکید داشتهاند؛ به نظرتان اینکه پس از اصلاحطلبان، اصولگرایان نیز به ضرورت گفتوگو اشاره میکنند ناشی از چیست؟
بسیاری در مقام حرف بحث گفتوگو را مطرح میکنند از جمله اصولگرایان که سعی دارند در این زمینه با توجه به اوضاع و شرایط کشور سخن بگویند و بر ضرورت آن تاکید داشته باشند. اما بین گفتار و عمل آنها فاصله نسبتا زیاد است و ما میبینیم عملا اتفاقاتی رخ میدهد که با آن منطق گفتوگو چندان همخوانی ندارد. یعنی از یک طرف بحث گفتوگو را مطرح میکنند و از طرف دیگر دلواپسان تلاش میکنند که برای رسیدن به منافع جناحی منافع ملی را نادیده گرفته و گاه از منافع ملت نیز بگذرند. بنابر این میتوان گفت که میان سیاست اعلامی و اعمالی طیف اصولگرا تفاوتهای زیادی وجود دارد. بهویژه دلواپسان نشان دادهاند که تمایل چندانی به منطق گفتوگو و مذاکره ندارند و بیشتر به دنبال فرصتی هستند تا از آن برای تشدید تنشها استفاده کنند. اگر فرصتی هم به طور طبیعی ایجاد نمیشود تلاش میکنند که فرصتی برای تنش بهوجود آورند. در کل با این منطقی که از آنها دیده میشود نشان میدهند که خیلی به چارچوب گفتوگو پایبندی ندارند و در شرایط فعلی بهدنبال آن نیستند که جامعه در پی وحدت و انسجام داخلی حرکت کند. شرایط امروز کشور به نحوی است که نه تنها اصلاحطلبان و اصولگرایان؛ بلکه تمام نیروهای وطن پرست و نیروهایی که منافع کشور برایشان اهمیت دارد باید در کنار یکدیگر تلاش کنند تا کشور از بحرانی که دشمن به ما تحمیل میکند رهایی یابد. شرایط حاضر مناسب اختلافات داخلی نیست که جامعه به سمت تنش پیش برود. فرصت برای بیان اختلاف نظرات بسیار است که باید در زمان خود بدان رسیدگی شود. در حال حاضر ضرورت دارد که همه در کنار هم باشند و بدین مساله توجه کنند و گرنه در غیر این صورت کشور آسیب میبیند. اصولگرایان به گفتوگو اعتقادی ندارند، اما چون جامعه نسبت به این رویکرد واکنش عکس نشان میدهد آنها مجبورند در ظاهر خود را موافق منطق و گفتوگو نشان دهند، اما در مقام عمل در مسیر تنش و چالش حرکت میکنند.
برخی معتقدند مشکلات کشور در اختیار جریانات سیاسی نیست که با گفتوگو بتوانند این مشکلات را چاره کنند؛ بعه نظر شما این گفتوگوها چه تاثیری بر جامعه و حل مشکلات کشور دارد؟
حضور جریانهای مختلف سیاسی در جامعه موجب خواهد شد که ظرفیت تنش در داخل کشور کاهش یافته و انرژیها بر حل مشکلاتی که بهخصوص در شرایط کنونی بیگانگان به کشور ما تحمیل میکنند مجتمع گردد. بنابر این در شرایط فعلی همه باید انرژی خود را متمرکز براین مساله کنند که بتوانیم از این بحران عبور کنیم. از این رو در شرایط فعلی همه باید با هم در یک مسیر حرکت کنند و همکاری و تعامل داشته باشند. در همین راستا شاهد هستیم که سران قوا همکاریهای نزدیکی را با یکدیگر شروع کردند و در این مسیر حرکت میکنند تا با تشریک مساعی این بحران را پشت سر بگذاریم. اینکه در سطح حاکمیت شاهد گرایش به وحدت و انسجام هستیم میتواند بر جریانهای سیاسی موثر باشد. البته اوضاع نسبت به گذشته فرق کرده و قوای مختلف در مسیر وحدت حرکت میکنند، اما باید اذعان کنم که جناحهای سیاسی بهخصوص دلواپسان، چنان که نشان دادهاند چنین وحدتی را نمیپسندند. جریان دلواپس بیش از اینکه به فکر منافع ملی باشد به فکر منافع جریانی خود است و منطق گفتوگو را نیز در راستای کسب امتیاز تلقی میکند.
نهاد روحانیت همواره در جامعه از جایگاه ویژهای برخوردار بوده؛ به نظر شما ورود روحانیون به جریانات سیاسی چه میزان از جایگاه آنها کاسته و نگاه افکار عمومی را به این نهاد تغییر خواهد داد؟
بدون شک روحانیت از گروههای مرجع بسیار مقتدر و نیرومند در جامعه ما بوده و هست که در این مهم هیچ تردیدی نیست. هر کس که نگاهی تاریخی به تحولات جامعه داشته باشد خواهد دید که روحانیون درمقاطع مختلف به خوبی نقش خود را ایفا کردهاند. با توجه به اینکه تهدیداتی علیه کشور وجود دارد حال زمان آن است که روحانیون با نگاه پدرانه در مسیر وحدت و انسجام داخلی نیروها در مقابل نیروهای خارجی تلاش کنند. روحانیون میتوانند اختلافات را کنترل و مدیریت کنند. سر منشأ اختلافاتی که در دو جریان سیاسی کشور وجود دارد به دو تشکل جامعه روحانیت مبارز و مجمع روحانیون مبارز باز میشود که از روحانیون ریشه گرفتهاند. این دو تشکل روحانی در مقاطعی لیدری جریانهای سیاسی کشور را داشتند، اما حال که گروهها در این دو جریان سیاسی بیشتر شدهاند، بهتر است که این دو تشکل از جایگاه پدری و معنوی در عرصه سیاسی و تعامل و انسجام نیروها گام بردارند. این تشکلها میتوانند تنش میان جناحهای سیاسی را کاهش داده و به حداقل برسانند.
دلواپسان قائل به گفتوگو نیستند
: گفتوگو مفهومی دوجانبه است که در شرایط آزاد و منطقی شکل میگیرد و بسیاری از مشکلات را نیز میتوان در این فضا حل و فصل کرد. در این راستا اصلاحطلبان بیش از یکسال است که بحث گفتوگو میان جریانات سیاسی برای حل مشکلات جامعه را کلید زدند که بعضا با مخالفت اصولگرایان مواجه شد، اما حال پس از چندین ماه این اصولگرایان هستند که به ضرورت گفتوگوی جریانات سیاسی تاکید میکنند. پس از اینکه چندی پیش محمدرضا باهنر دبیرکل مجمع نیروهای خط امام و رهبری به این مساله اشاره کرده بود، روز گذشته حجتالاسلام والمسلمین محمدتقی رهبر عضو جامعه روحانیت مبارز با اشاره به اینکه گفتوگو میان سران جریانهای اصلاحطلب و اصولگرا در کاهش تنشها تاثیر قابل توجهی دارد گفت: «چه مانعی است که آنها با یکدیگر گفتوگو کرده و با اشاره به اصول مشترک مثل ایرانیت، ولایت، امام و انقلاب مسائل را حل کنند. پدرکشتگی که با هم نداریم». با این وجود اصولگرایان نشان دادهاند که گفتوگو باید صرفا در جهت آنچه آنها میپندارند و تعیین میکنند پیش برود و چندان اعتقادی به گفتوگوی آزاد ندارند. نمونه بارز این جریان نیز دلواپسان هستند که حتی حاضر به گفتوگو بر سر منافع ملی نیستند و منافع خود را ارجح میشمارند. برای بررسی ضرورت گفتوگو میان جریانات سیاسی و پایبندی هر جریان به این مهم با داریوش قنبری نماینده سابق مجلس و فعال سیاسی اصلاحطلب به گفتوگو پرداخته است که میخوانید.
به گزارش روز نو : اخیرا برخی فعالان سیاسی اصولگرا بر لزوم گفتوگو میان دو جریان سیاسی کشور تاکید داشتهاند؛ به نظرتان اینکه پس از اصلاحطلبان، اصولگرایان نیز به ضرورت گفتوگو اشاره میکنند ناشی از چیست؟
بسیاری در مقام حرف بحث گفتوگو را مطرح میکنند از جمله اصولگرایان که سعی دارند در این زمینه با توجه به اوضاع و شرایط کشور سخن بگویند و بر ضرورت آن تاکید داشته باشند. اما بین گفتار و عمل آنها فاصله نسبتا زیاد است و ما میبینیم عملا اتفاقاتی رخ میدهد که با آن منطق گفتوگو چندان همخوانی ندارد. یعنی از یک طرف بحث گفتوگو را مطرح میکنند و از طرف دیگر دلواپسان تلاش میکنند که برای رسیدن به منافع جناحی منافع ملی را نادیده گرفته و گاه از منافع ملت نیز بگذرند. بنابر این میتوان گفت که میان سیاست اعلامی و اعمالی طیف اصولگرا تفاوتهای زیادی وجود دارد. بهویژه دلواپسان نشان دادهاند که تمایل چندانی به منطق گفتوگو و مذاکره ندارند و بیشتر به دنبال فرصتی هستند تا از آن برای تشدید تنشها استفاده کنند. اگر فرصتی هم به طور طبیعی ایجاد نمیشود تلاش میکنند که فرصتی برای تنش بهوجود آورند. در کل با این منطقی که از آنها دیده میشود نشان میدهند که خیلی به چارچوب گفتوگو پایبندی ندارند و در شرایط فعلی بهدنبال آن نیستند که جامعه در پی وحدت و انسجام داخلی حرکت کند. شرایط امروز کشور به نحوی است که نه تنها اصلاحطلبان و اصولگرایان؛ بلکه تمام نیروهای وطن پرست و نیروهایی که منافع کشور برایشان اهمیت دارد باید در کنار یکدیگر تلاش کنند تا کشور از بحرانی که دشمن به ما تحمیل میکند رهایی یابد. شرایط حاضر مناسب اختلافات داخلی نیست که جامعه به سمت تنش پیش برود. فرصت برای بیان اختلاف نظرات بسیار است که باید در زمان خود بدان رسیدگی شود. در حال حاضر ضرورت دارد که همه در کنار هم باشند و بدین مساله توجه کنند و گرنه در غیر این صورت کشور آسیب میبیند. اصولگرایان به گفتوگو اعتقادی ندارند، اما چون جامعه نسبت به این رویکرد واکنش عکس نشان میدهد آنها مجبورند در ظاهر خود را موافق منطق و گفتوگو نشان دهند، اما در مقام عمل در مسیر تنش و چالش حرکت میکنند.
برخی معتقدند مشکلات کشور در اختیار جریانات سیاسی نیست که با گفتوگو بتوانند این مشکلات را چاره کنند؛ بعه نظر شما این گفتوگوها چه تاثیری بر جامعه و حل مشکلات کشور دارد؟
حضور جریانهای مختلف سیاسی در جامعه موجب خواهد شد که ظرفیت تنش در داخل کشور کاهش یافته و انرژیها بر حل مشکلاتی که بهخصوص در شرایط کنونی بیگانگان به کشور ما تحمیل میکنند مجتمع گردد. بنابر این در شرایط فعلی همه باید انرژی خود را متمرکز براین مساله کنند که بتوانیم از این بحران عبور کنیم. از این رو در شرایط فعلی همه باید با هم در یک مسیر حرکت کنند و همکاری و تعامل داشته باشند. در همین راستا شاهد هستیم که سران قوا همکاریهای نزدیکی را با یکدیگر شروع کردند و در این مسیر حرکت میکنند تا با تشریک مساعی این بحران را پشت سر بگذاریم. اینکه در سطح حاکمیت شاهد گرایش به وحدت و انسجام هستیم میتواند بر جریانهای سیاسی موثر باشد. البته اوضاع نسبت به گذشته فرق کرده و قوای مختلف در مسیر وحدت حرکت میکنند، اما باید اذعان کنم که جناحهای سیاسی بهخصوص دلواپسان، چنان که نشان دادهاند چنین وحدتی را نمیپسندند. جریان دلواپس بیش از اینکه به فکر منافع ملی باشد به فکر منافع جریانی خود است و منطق گفتوگو را نیز در راستای کسب امتیاز تلقی میکند.
نهاد روحانیت همواره در جامعه از جایگاه ویژهای برخوردار بوده؛ به نظر شما ورود روحانیون به جریانات سیاسی چه میزان از جایگاه آنها کاسته و نگاه افکار عمومی را به این نهاد تغییر خواهد داد؟
بدون شک روحانیت از گروههای مرجع بسیار مقتدر و نیرومند در جامعه ما بوده و هست که در این مهم هیچ تردیدی نیست. هر کس که نگاهی تاریخی به تحولات جامعه داشته باشد خواهد دید که روحانیون درمقاطع مختلف به خوبی نقش خود را ایفا کردهاند. با توجه به اینکه تهدیداتی علیه کشور وجود دارد حال زمان آن است که روحانیون با نگاه پدرانه در مسیر وحدت و انسجام داخلی نیروها در مقابل نیروهای خارجی تلاش کنند. روحانیون میتوانند اختلافات را کنترل و مدیریت کنند. سر منشأ اختلافاتی که در دو جریان سیاسی کشور وجود دارد به دو تشکل جامعه روحانیت مبارز و مجمع روحانیون مبارز باز میشود که از روحانیون ریشه گرفتهاند. این دو تشکل روحانی در مقاطعی لیدری جریانهای سیاسی کشور را داشتند، اما حال که گروهها در این دو جریان سیاسی بیشتر شدهاند، بهتر است که این دو تشکل از جایگاه پدری و معنوی در عرصه سیاسی و تعامل و انسجام نیروها گام بردارند. این تشکلها میتوانند تنش میان جناحهای سیاسی را کاهش داده و به حداقل برسانند.