بين«بد» و «بدتر» قرارمان داديد | روزنو

Roozno | پایگاه خبری تحلیلی روزنو

به روز شده در: ۰۹ فروردين ۱۴۰۳ - ۲۳:۵۹
کد خبر: ۳۲۱۳۳۹
تاریخ انتشار: ۰۹:۱۸ - ۱۹ خرداد ۱۳۹۷
دکتر مصطفی کواکبیان
انسجام اصلاح‌طلبان در انتخابات اخیر هیات‌رئیسه مجلس زنگ خطر را برای اصولگرایان و حامیان علی لاریجانی به صدا درآورده است. شاید کمتر کسی فکر می‌کرد در رقابت بین عارف و لاریجانی در مرحله نخست رأی رئیس فراکسیون امید از رئیس مجلس بیشتر باشد؛ اتفاقی که اگر پایدار می‌ماند و حمیدرضا حاجی‌بابایی به سود لاریجانی کناره‌گیری نمی‌کرد، یک شکست بزرگ برای جریان اصولگرایی به شمار می‌رفت؛ شکستی که پیامدهای سنگینی برای این جریان به‌همراه داشت و نتیجه دو انتخابات آینده مجلس و ریاست‌جمهوری را تحت‌الشعاع خود قرار می‌داد. با این وجود علی لاریجانی به لطف کناره‌گیری پرسروصدای حاجی‌بابایی همچنان به‌عنوان رئیس مجلس باقی ماند تا اصولگرایان همچنان به آینده امیدوار باشند؛ آینده‌ای که شکننده‌تر و پرابهام‌تر از گذشته به‌نظر می‌رسد. به همین دلیل و برای تحلیل و بررسی انتخاب هیات‌رئیسه مجلس و همچنین چالش‌ها و فرصت‌های پیش روی دولت حسن روحانی در سال‌های دشوار آینده، با دکتر مصطفی کواکبیان نماینده مجلس و عضو فراکسیون امید و دبیرکل حزب مردمسالاری گفت‌وگو کرده که متن این گفت‌وگو را در ادامه از نظر می‌گذرانید.
انسجام اصلاح‌طلبان در انتخابات اخیر هیات‌رئیسه مجلس زنگ خطر را برای اصولگرایان و حامیان علی لاریجانی به صدا درآورده است. شاید کمتر کسی فکر می‌کرد در رقابت بین عارف و لاریجانی در مرحله نخست رأی رئیس فراکسیون امید از رئیس مجلس بیشتر باشد؛ اتفاقی که اگر پایدار می‌ماند و حمیدرضا حاجی‌بابایی به سود لاریجانی کناره‌گیری نمی‌کرد، یک شکست بزرگ برای جریان اصولگرایی به شمار می‌رفت؛ شکستی که پیامدهای سنگینی برای این جریان به‌همراه داشت و نتیجه دو انتخابات آینده مجلس و ریاست‌جمهوری را تحت‌الشعاع خود قرار می‌داد. با این وجود علی لاریجانی به لطف کناره‌گیری پرسروصدای حاجی‌بابایی همچنان به‌عنوان رئیس مجلس باقی ماند تا اصولگرایان همچنان به آینده امیدوار باشند؛ آینده‌ای که شکننده‌تر و پرابهام‌تر از گذشته به‌نظر می‌رسد. به همین دلیل و برای تحلیل و بررسی انتخاب هیات‌رئیسه مجلس و همچنین چالش‌ها و فرصت‌های پیش روی دولت حسن روحانی در سال‌های دشوار آینده،  با دکتر مصطفی کواکبیان نماینده مجلس و عضو فراکسیون امید و دبیرکل حزب مردمسالاری گفت‌وگو کرده که متن این گفت‌وگو را در ادامه از نظر می‌گذرانید.

به گزارش روز نو : چرا فراکسیون امید تصمیم گرفت در سال سوم مجلس به‌صورت جدی به رقابت هیات رئیسه مجلس ورود کند؟آیا این مساله به رویکرد مدیریتی آقای لاریجانی در مجلس بازمی‌گشت و یا یک تصمیم جریانی برای آینده سیاسی آقای عارف به شمار می‌رفت؟

فراکسیون امید خوداتکایی و خودباوری خود را از دست داده است. بنده در همان ابتدای روز رأی‌گیری عنوان کردم ما در دو سال گذشته آرزوی رسیدن چنین روزی را داشتیم. ما از قبل با آقای عارف و اعضای فراکسیون امید صحبت کرده بودیم که اگر آقای عارف قصد حضور در انتخابات هیات رئیسه را ندارد، بنده قصد کاندیداتوری دارم. با این وجود در روزهای قبل از رأی‌گیری به من اعلام شد که آقای عارف در انتخابات هیات رئیسه شرکت خواهند کرد. به همین دلیل نیز من کناره‌گیری کردم. در سال دوم مجلس نیز بنده به‌شدت با ائتلاف مخالف بودم. آقای عارف نیز نه خودشان قصد داشتند در انتخابات هیات رئیسه شرکت کنند و نه اجازه دادند شخص دیگری شرکت کند. این در حالی بود که در سال دوم فراکسیون امید و فراکسیون مستقلین آقای لاریجانی را به‌عنوان کاندیدای مشترک خود معرفی کردند. به‌نظر من این یک تصمیم کاملا اشتباه بود و بنده به هیچ‌عنوان با این تصمیم موافق نبودم. به هر حال فراکسیون امید برای خود هویت و هدف‌گذاری مستقلی دارد که با فراکسیون‌های دیگر مجلس متفاوت است. نکته مهم دیگر اینکه در سال سوم مجلس ما شاهد انسجام زیادی از سوی نمایندگان اصلاح‌طلب مجلس بودیم که این انسجام در نتیجه آرا نیز مشخص بود. نتیجه ائتلاف با فراکسیون مستقلین در سال دوم مجلس این بود که ما 9 کرسی هیات رئیسه را به رقیب واگذار کردیم. این در حالی است که در انتخابات اخیر ما پنج کرسی مهم هیات رئیسه را به دست آوردیم.

چرا فراکسیون امید خوداتکایی و خودباوری خود را از دست داده است؟

دلیل اصلی این مساله این است که لیست از ابتدا به درستی بسته نشده است. در ابتدا 158 نفر با ما عکس یادگاری گرفتند اما در عمل تنها 124 نفر به آقای عارف رأی دادند. در نتیجه به‌نظر می‌رسد بقیه زنبیل خود را در جای دیگری گذاشته‌اند. ما فکر می‌کردیم اکثریت مطلق را در مجلس در اختیار داریم، اما در واقعیت چنین اتفاقی رخ نداد. شرایط به شکلی بود که هرکسی که در حوزه انتخابی خود دشنام بیشتری به احمدی‌نژاد می‌داد اصلاح‌طلبان از آن دعوت می‌کردند که در لیست حضور داشته باشند. در نتیجه از همان ابتدا رویکرد صحیحی در ارائه لیست انتخاباتی اصلاح‌طلبان صورت نگرفت. به‌نظر من تاثیر 40 نماینده منسجم اصلاح‌طلب در مجلس هشتم به مراتب از120 نماینده غیرمنسجم مجلس دهم بیشتر است. البته در انتخاب هیات رئیسه اخیر اعضای فراکسیون امید نشان دادند که اگر با هم متحد شوند می‌توانند تاثیر پررنگ‌تری در مجلس داشته باشند.

چرا افکار عمومی ذهنیت مثبتی نسبت به عملکرد فراکسیون امید پیدا نکرده است؟ این در حالی است که برخی از اعضای فراکسیون امید عنوان می‌کنند انتظارات بیشتری از اعضای باتجربه‌تر و سرشناس این فراکسیون وجود داشته که تاکنون محقق نشده است. دلیل این مساله چیست؟

بنده نیز به‌عنوان یکی از اعضای فراکسیون امید انتقادات جدی به رویکرد مدیریتی و هدف‌گذاری فراکسیون امید دارم. با این وجود این انتقادات را در جلسات داخلی مطرح می‌کنم تا در رسانه‌ها بازتاب پیدا نکند. شرایط به شکلی است که برخی از دوستان ما در صحن علنی مجلس به‌عنوان موافق صحبت می‌کنند اما در نهایت به‌عنوان مخالف رأی می‌دهند و در مقابل نیز برخی مخالف صحبت می‌کنند و به‌عنوان موافق رأی می‌دهند. این در حالی است که اگر نمایندگان براساس برنامه‌ریزی فراکسیون رفتار می‌کردند چنین اتفاقاتی رخ نمی‌داد. با این وجود بنده تا زمانی که آقای عارف رئیس فراکسیون امید هستند قصد ندارم انتقادات خود را رسانه‌ای کنم.

رویکرد مدیریتی آقای لاریجانی چه تاثیری در تصمیم جدی فراکسیون امید برای رقابت با ایشان داشت؟ آیا رویکرد مدیریتی آقای لاریجانی به شکلی بوده که فراکسیون‌های مجلس از مدیریت ایشان رضایت داشته باشند؟

بالاخره باید روزی آقای لاریجانی صندلی ریاست مجلس را ترک کند و بیاید کنار ما نمایندگان بنشیند تا متوجه شود که پایین‌نشستن چه لذتی دارد. برخی از رفتارها نسبت به نمایندگان مجلس مناسب نیست. به‌عنوان مثال هنگامی که بنده نسبت به شیوه انصراف آقای حاجی‌بابایی از کاندیدای ریاست مجلس اعتراض کردم، گفته شد که رضایت یا عدم رضایت شما از رویکرد اعمال شده اهمیت ندارد. بدون شک این نوع رفتار و گفتار از سوی رئیس مجلس صحیح و پسندیده نیست. گاهی به‌نظر می‌رسد هیات رئیسه دخالت خیلی موثری در مدیریت مجلس ندارد و به هر شکلی که تمایل وجود داشته باشد، مجلس مدیریت می‌شود. رئیس مجلس در کشورهای توسعه‌یافته بیشتر به‌عنوان سخنگوی مجلس شناخته می‌شود. این در حالی است که آقای لاریجانی مدت زیادی رئیس مجلس بوده و بیشتر متوجه ریاست مجلس است. به همین دلیل نیز علاوه بر اصلاح‌طلبان، برخی از اصولگرایان نیز از این موضوع رضایت ندارند. در نتیجه ما تصمیم گرفتیم شفاف‌سازی کنیم. آقای لاریجانی در وضعیتی قرار داشت که یک طرف آن اصلاح‌طلبان بودند و یک طرف آن اصولگریان و به همین دلیل اگر هر کدام از این طرف‌ها کنار می‌رفتند، توازن به‌وجود آمده از بین می‌رفت. ایشان به‌دنبال این است که هم محبوب‌القلوب اصلاح‌طلبان باشد و هم محبوب‌القلوب اصولگرایان. با این وجود فایده انتخابات هیات‌رئیسه اخیر این بود که به‌نظر می‌رسد کارت ایشان در بین اصلاح‌طلبان سوخت و اصلاح‌طلبان به این نتیجه رسیدند که نباید در انتخابات ریاست‌جمهوری آینده به فکر گزینه‌ای به‌جز گزینه تشکیلاتی خود باشند. نکته دیگر اینکه اصولگرایان تا شب قبل از روز رأی گیری به ما گفتند که تا آخر در رقابت باقی بمانید و ما نیز حمایت می‌کنیم. این در حالی است که در عمل چنین اتفاقی رخ نداد و اصولگرایان بدعهدی کردند و اخلاق را باختند.

در حالی که گمانه‌زنی‌های زیادی درباره حضور لاریجانی و عارف در انتخابات ریاست‌جمهوری آینده وجود دارد، رقابت مجدد عارف و لاریجانی در سال سوم مجلس به چه میزان به‌منظور زمینه‌سازی برای حضور در انتخابات ریاست‌جمهوری آینده بود؟

آقای لاریجانی در گذشته و در سال84 یک‌بار شانس خود را در انتخابات ریاست‌جمهوری امتحان کرده و نتیجه نگرفته است. با این وجود شاید احتمال حضور ایشان در انتخابات ریاست‌جمهوری آینده وجود داشته باشد، اما اینکه موفق شوند به ریاست‌جمهوری دست پیدا کنند بعید به‌نظر می‌رسد. به‌نظر من سرنوشت انتخابات ریاست‌جمهوری آینده را شورای نگهبان مشخص خواهد کرد. اینکه شورای نگهبان چه کسانی را تایید صلاحیت می‌کند و صلاحیت چه کسانی را تایید نخواهد کرد، در سرنوشت انتخابات تعیین‌کننده خواهد بود. نکته مهم در این زمینه این است که ما هنوز نتوانسته‌ایم یک قانون دقیق و صریح درباره «رجل سیاسی» تصویب کنیم. به همین دلیل نیز تا زمانی که قانونی صریح درباره «رجل سیاسی» وجود نداشته باشد، شورا در مورد کاندیدای ریاست‌جمهوری تصمیم‌گیری خواهد کرد. به‌نظر من یکی از طرح‌های مهمی که فراکسیون امید باید در پیش بگیرد تصویب قانون صریح درباره «رجل سیاسی» است. متاسفانه وزیر کشور نیز به‌دنبال چنین مسائلی نیست. ایشان دو سال پیش عنوان کردند که قصد دارند لایحه جامع انتخابات را به مجلس ارائه کنند. این در حالی است که تاکنون هیچ ‌اتفاقی در این زمینه رخ نداده است. فراکسیون امید هم در این زمینه به‌صورت انفعالی رفتار کرده است. از سوی دیگر رئیس مجلس نیز تمایلی به چنین رویکردی ندارد و از آن استقبال نمی‌کند. درباره حضور آقای عارف در انتخابات آینده ریاست‌جمهوری نیز بنده معتقدم اگر ایشان قصد دارند در انتخابات حضور پیدا کنند بهتر است به‌صورت انفرادی در انتخابات حضور پیدا نکنند بلکه اجازه بدهند پارلمان سراسری جریان اصلاحات تشکیل شود و این پارلمان گزینه نهایی جریان اصلاحات را مشخص کند. پارلمان سراسری جریان اصلاحات باید از میان همه احزاب اصلاح‌طلب کشور تشکیل شود و این پارلمان در یک رویکرد جمعی و دموکراتیک گزینه نهایی جریان اصلاحات را انتخاب کند. تجربه انتخابات سال سوم هیات رئیسه مجلس نشان داد اصلاح‌طلبان تنها در شرایطی که دارای وحدت و انسجام باشند، می‌توانند به موفقیت دست پیدا کنند و در صورت تشتت و چنددستگی به‌صورت قطعی شکست خواهند خورد. تجربه انتخابات سال84همواره پیش روی اصلاح‌طلبان بوده و این تجربه می‌تواند درس عبرتی برای اصلاح‌طلبان در آینده نیز باشد.

آقای روحانی به چه میزان نسبت به صیانت از رأی24‌میلیونی خود موفق بوده است؟ چرا اصلاح‌طلبان به‌صورت غیرمحسوس در مقابل برخی رویکردهای روحانی عقب‌نشینی کردند؟

به‌نظر من آقای روحانی در حفظ رأی24‌میلیونی موفق عمل نکرده است. البته این مساله سه دلیل مهم دارد؛ نخست اینکه جریان رقیب در ظاهر نتیجه انتخابات ریاست‌جمهوری را پذیرفت، اما در باطن هیچ‌گاه از این مساله رضایت نداشت و به همین دلیل نیز از هیچ‌ کارشکنی در مسیر دولت کوتاهی نکردند. این افراد عنوان می‌کنند به‌دلیل اینکه رهبری حکم رئیس‌جمهور را تنفیذ می‌کنند ما تابع هستیم، اما در عمل چنین اتفاقی رخ نداده و تابع نیستند. در شرایط کنونی هر روز بیش از صد پیامک تهدید‌آمیز برای بنده و دیگر نمایندگان مجلس از سوی تشکل‌های تندرو ارسال می‌شود. اغلب این پیامک‌های تهدید‌آمیز نیز حاوی مطالب توهین‌آمیزی است مبنب بر اینکه شما قصد دارید به استکبار کمک کنید و مسائلی را دنبال می‌کنید که به ضرر منافع ملی است. به‌نظر می‌رسد دل این افراد از ریاست‌جمهوری حسن روحانی پرخون است. به همین دلیل نیز به خاطر یک دستمال قیصریه را به آتش می‌کشند. دلیل دوم حضور برخی مدیران دوزیست در درون دولت است که بنده نام آنها را «مردانی برای همیشه» گذاشته‌ام. آقای روحانی نیز در سخنرانی‌های خود به این نکته اشاره کرده‌اند که مدیرانی که انگیزه ندارند از دولت کنار بروند. با این وجود با حرف‌زدن کار درست نمی‌شود بلکه خود ایشان باید اقدام جدی انجام بدهند. سوال بنده از آقای رئیس‌جمهور و وزیر کشور این است که به چه میزان در زمینه توسعه سیاسی اقدام جدی صورت گرفته است؟ به چه میزان احزاب توان بیشتری نسبت به گذشته پیدا کرده‌اند؟ به‌نظر می‌رسد برخی از مدیران دولت حسن روحانی دل در گرو جای دیگری دارند اما در دولت آقای روحانی هستند. و دلیل سوم رویکرد خود آقای رئیس‌جمهور است. آقای روحانی تجربه روسای جمهور گذشته را پیش روی خود می‌بینند و متوجه این مساله هستند که هیچ‌کدام از آنها عاقبت به‌خیر نشدند. آقای روحانی در مسائل زیادی مانند زنان، اقوام، مذاهب و موضوعات سیاسی و وضعیت معیشتی مردم وعده‌های زیادی داده‌اند. با این وجود هنوز به بسیاری از آنها عمل نشده است. هنگامی هم که این وعده‌ها از ایشان مطالبه می‌شود برخی عنوان می‌کنند در این مقطع حساس شرایط به شکلی است که باید تصمیم دیگری اتخاذ کرد. این در حالی است که همواره عنوان می‌شود ما در مقطع حساسی قرار داریم و مشخص نیست این مقطع حساس چه زمانی پایان می‌پذیرد. بنده در طول انتخابات ریاست‌جمهوری به بیش از40 شهر کشور سفر کردم تا برای آقای روحانی تبلیغ کنم. با این وجود امروز احساس می‌کنم تنها نردبان برخی افراد بودیم. همواره ما را بین «بد» و «بدتر» قرار می‌دهند و به همین دلیل ما مجبور می‌شویم از «بد» حمایت کنیم. به‌نظر من زمان آن رسیده که بین «خوب» و «خوب‌تر» دست به انتخاب بزنیم و این کار در آینده امکانپذیر خواهد بود.

عدم تحقق برخی از وعده‌های دولت آقای روحانی که با برخی ناامیدی‌ها نیز همراه شده چه تاثیری در آینده جریان اصلاحات خواهد گذاشت؟ آیا جریان رادیکال راست از این فرصت برای به دست‌آوردن دوباره قدرت استفاده نخواهد کرد؟

نا آرامی‌های دی‌ماه سال گذشته نشان داد که اگر نظام، دولت و جریان‌های سیاسی هرچه زودتر برای مشکلات مردم راه‌حل مناسب پیدا نکنند ما در آینده با چالش‌های بزرگ‌تری مواجه خواهیم شد. به‌نظر می‌رسد مهم‌ترین حربه جریان رقیب این است که با ناامیدکردن مردم، سطح مشارکت در انتخابات را کاهش بدهند تا بتوانند دوباره به قدرت برسند. این اتفاق در انتخابات شورای شهر دوم در تهران رخ داد و هنگامی که مردم پای صندوق‌های رأی حاضر نشدند اصولگرایان اکثریت شورا را به دست آوردند و در نهایت نیز فردی مانند احمدی‌نژاد را به‌عنوان شهردار پایتخت انتخاب کردند. در سال‌های آینده نیز امکان این وجود دارد که دوباره این اتفاق رخ بدهد و با کاهش مشارکت مردم دوباره اصولگرایان به قدرت برسند. به همین دلیل نیز آقای روحانی باید به وعده‌های خود عمل کند تا جریان رقیب نتواند از فضای ناامیدی مردم به سود خود استفاده کند.
برچسب ها: کواکبیان ، بد و بدتر
نظر شما
نظراتی كه حاوی توهین و مغایر قوانین کشور باشد منتشر نمی شود
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید
نام:
ایمیل:
* نظر:
عکس روز
خبر های روز