
عبدا... ناصری :
انتقاد از دولت به معنی پشیمانی نیست
روزنو :روحانی در تحقق وعدهها ضعیف عمل کرد
برخی انتقادات به دولت وارد است
در ۲۹ اردیبهشت ۹۶ بیش از ۴۱میلیون ایرانی پای صندوقهای رأی رفتند و با رأی ۲۴میلیونی خود حسن روحانی را برای دومین بار به مسند ریاستجمهوری نشاندند. این در حالی است که عملکرد دولت در یکسال اخیر تفاوتهایی با گذشته خود در دولت یازدهم داشته است و در این میان مورد انتقاد برخی جریانهای سیاسی قرار دارد. به عقیده برخی از تحلیلگران دولت دوازدهم نتوانسته انتظارات حداکثری رأیدهندگان را برآورده سازد و اگر فرصتی فرضی برای انتخابی دوباره مطرح باشد، ممکن است دولت اعتدال با ریزش آرا مواجه باشد. اما مساله اصلی این است که چه عواملی باعث شدند دولت نتواند آنگونه که انتظار میرفت، ظاهر شود. پیرامون این موضوع با عبدا... ناصری فعال سیاسی اصلاحطلب به گفتوگو پرداخته که در ادامه میخوانید.
روحانی در تحقق وعدهها ضعیف عمل کرد
برخی انتقادات به دولت وارد است
در ۲۹ اردیبهشت ۹۶ بیش از ۴۱میلیون ایرانی پای صندوقهای رأی رفتند و با رأی ۲۴میلیونی خود حسن روحانی را برای دومین بار به مسند ریاستجمهوری نشاندند. این در حالی است که عملکرد دولت در یکسال اخیر تفاوتهایی با گذشته خود در دولت یازدهم داشته است و در این میان مورد انتقاد برخی جریانهای سیاسی قرار دارد. به عقیده برخی از تحلیلگران دولت دوازدهم نتوانسته انتظارات حداکثری رأیدهندگان را برآورده سازد و اگر فرصتی فرضی برای انتخابی دوباره مطرح باشد، ممکن است دولت اعتدال با ریزش آرا مواجه باشد. اما مساله اصلی این است که چه عواملی باعث شدند دولت نتواند آنگونه که انتظار میرفت، ظاهر شود. پیرامون این موضوع با عبدا... ناصری فعال سیاسی اصلاحطلب به گفتوگو پرداخته که در ادامه میخوانید.
به گزارش روز نو : ارزیابی شما از عملکرد دولت دوازدهم در یکسال گذشته چگونه است و این دولت تا چه اندازه توانسته به شعارهای مطرح شده در زمان انتخابات جامه عمل بپوشاند؟
آقای روحانی با گفتمانی صریح و شفاف وارد عرصه انتخابات شد و همین گفتمان شفاف در کنار شعارها و وعدههای انتخاباتی موجب شد تا روحانی با دیگر مورد استقبال رأیدهندگان قرار گرفته و با رأی 24میلیونی بتواند تشکیل دولت دهد. از طرفی آنچه که در عرصه عمل دیده شد این واقعیت بود که دولت اعتدال در یکسال اخیر برای تحقق وعدهای خود با مشکلات متعددی دست به گریبان بود تا جایی که نتوانست به این وعدهها عمل کند. اما علت عدم تحقق شعارهای انتخاباتی روحانی به 2 دسته اصلی تقسیم میشود. دسته اول این موانع، مشکلاتی هستند که از حوزه اختیارات دولت خارج است و رئیسجمهور نمیتواند تنها با اختیارات خود با آنان مواجه شود و نیازمند همکاری سایر دستگاههای اجرایی و حاکمیتی در تحقق خواستههای ملی است و اگر این هماهنگی و همکاری میان دولت و دیگر دستگاهها وجود نداشته باشد بهطور قطع از دست دولت بهتنهایی کاری ساخته نخواهد بود. اما بخش دیگری از مشکلات مسائلی هستند که میتوانستند با درایت و اتخاذ تصمیمان صحیح توسط دولت حلوفصل شوند از جمله این مسائل میتوان به برخی محدودیتها در حوزه سیاست اشاره کرد. رفع چنین محدودیتهایی از مهمترین وعدههای آقای روحانی در انتخابات 92 و 96 بود. رئیسجمهور میتوانست با اتخاذ تصمیمات و پیگیریهای مستمر بهعنوان رئیس شورای عالی امنیت ملی، تاثیر زیادی در گشایشها داشته باشد اما به دلایلی ما از آقای روحانی بهعنوان یکی از اصلیترین افراد تصمیمگیرنده پیرامون این موضوع اقدام شفاف و روشنی مشاهده نکردیم. صرفنظر از آن محدودیتها، بحث گشایش فضای سیاسی و اجتماعی هم یکی دیگر از وعدههای آقای روحانی در انتخابات بود که میتوانست با انتخاب یک گزینه مناسب بهعنوان وزیر کشور تحقق یابد. در طول 5 سال گذشته رویکرد مغایر با اهداف دولت همواره در عملکرد وزارت کشور مشهود بوده است اما با اینحال آقای روحانی نسبت به ایجاد تغییر در این وزارتخانه اقدامی نکردهاند. در طول یکسال اخیر بارها شاهد عملکرد ضعیف وزارت کشور در حوزههای مختلف بودیم که دو مورد آن کافی بود تا آقای روحانی در خصوص این وزارتخانه تصمیم اساسی اتخاذ کند. در انتخابات سال 96 عملکرد وزارت کشور در برگزاری انتخابات ریاستجمهوری چنان ضعیف بود که عده زیادی از واجدین شرایط موفق به حضور در انتخابات نشدند و در موردی دیگر عملکرد ناهماهنگ و ضعیف این وزارتخانه حوادث شهرستان کازرون را درپی داشت که برای کشور بسیار هزینهساز شده و انتقادهای زیادی را متوجه دولت اعتدال کرده است.
اگر در شرایط فعلی انتخاباتی فرضی برگزار شود، آیا آقای روحانی میتواند بار دیگر 24میلیون رأی را به خود اختصاص دهد؟
در صورتی که چنین اتفاقی روی دهد با توجه به عملکرد تیم اقتصادی دولت و همچنین برخی از مدیران استانی آقای روحانی، نمیتوان چندان امیدوار بود که بار دیگر بتواند چنین آرایی را به دست آورد. به عقیده بیشتر مردم دولت اول آقای روحانی عملکرد بهتری نسبت به دولت دوازدهم داشته است. متاسفانه برخی از مدیران ارشد دولت با آقای روحانی هماهنگ نیستند و این موضوع را شخص رئیسجمهور نیز اخیرا به آن اشاره داشتند. بهطور قطع اگر آقای روحانی چینش دقیق و حساب شدهای در دولت داشتند، امروز با مشکلات به مراتب کمتری مواجه بودند.
انتقاد برخی از چهرههای شاخص اصلاحات باعث شده برخی از دلواپسان از هماکنون خود را پیروز انتخابات 1400 بدانند. با توجه به حمایت جریان اصلاحات از دولت اعتدال، شانس پیروزی دلواپسان را در آینده تا چه میزان ارزیابی میکنید؟
جریانی که در این توهمات به سر میبرد همان جریان رادیکال پیرو احمدینژاد و حامیان قدیمی همچون پایداریچیها و امثال آنان است. این جریان باید با واقعیت کنار بیاید که مدتهاست جایی در عرصه سیاسی کشور ندارد و فاقد جایگاه و پایگاه اجتماعی است. مردم در بدترین شرایط هم اگر مواجه شوند هرگز اجازه نخواهند داد تجربه انتخابات 84 و 88 و همچنین مجلس نهم بار دیگر تکرار شود. بر همین اساس غیراز جریان اصلاحات، آن طیف از اصولگراهای اصیل باقی میماند که رویکردی عقلایی دارند و در طول این سالها نیز با دولت و ملت هماهنگ بودهاند. این طیف از اصولگرایانی که کارنامه واضح و روشنی نزد افکار عمومی دارند و با عملکرد خود، چه در مجلس و چه در کنار دولت جایگاه خود را حفظ کردهاند در واقع میتوانند رقیب اصلی اصلاحات در 1400 باشند و اگر مردم تشخیص دهند که به اصلاحات رأی ندهند بهطور قطع انتخاب بعدی آنان اصولگرایان معتدلی خواهند بود که بازی سیاست را آموختهاند، نه دلواپسانی که بارها کشور را دچار بحرانهای متعدد کردهاند. افرادی همچون جناب ناطق، لاریجانی و یا باهنر که همواره در چارچوب منطق سیاسی رفتار کردهاند، میتوانند رقیب اصلاحات باشند اما پایداریچیها و دلواپسان جایگاه سیاسی و اجتماعی در آینده کشور ندارند.
بنابراین میتوان گفت اصولگرایان معتدل شانس خوبی در انتخابات 1400 دارند؟
برآورد من این است که در سال 1400 ما با نسل جدیدی از جوانان مواجه هستیم که در درون جمهوری اسلامی متولد و بزرگ شدهاند و این نسل جدید تمایل زیادی به گفتمان اصلاحطلبی و رویکردهای صلحجویانه مبتنی بر چارچوبهای جامعه مدنی خواهد داشت. بر همین اساس پایگاه اجتماعی اصلاحات در آینده نیز یک پایگاه قوی و مستحکم خواهد بود اما به هر ترتیب اولویت اول جریان اصلاحات منافع ملی است و اگر لازم بداند در سال 1400 نیز برای حفظ منافع ملت ایران ممکن است بار دیگر از یک چهره اصولگرای معتدل و سیاستمدار حمایت و در این راه از سرمایه اجتماعی خود استفاده کند.