طرح استانيشدن انتخابات مجلس، چندين سال پيش مطرح شد. با تصويب اين لايحه، ديگر شهرستانها حوزه انتخابيه نمايندگان نيستند و نمايندگان براي ورود، مستلزم به عبور از فيلتري بزرگتر يعني استان هستند. بنابراين با استانيشدن انتخابات تعداد حوزههاي انتخاباتي از 207 به 31 حوزه كه تعداد استانهاي فعلي كشور است، تغيير مييابد.
در همین رابطه جلال جلالی زاده در گفتگو با سایت روزنو ؛ با بیان اینکه از جمله اهداف اين لايحه، ميتوان به تمركز نمايندگان بر امورملي و پرهيز از صرف اوقات براي امور جزيي، ارتقاي سطح كيفي مجلس، حذف اختلافات شديد قومي و قبيلهاي،كنترل تخلفات انتخاباتي از جمله خريد راي و همچنين تقويت فرهنگ تحزب اشاره كرد، می گوید: ارديبهشت سال 94 نمايندگان مجلس نهم با 149 راي، اين لايحه را تصويب كردند. آن زمان كه اين قانون تصويب شد، گفته ميشد كه در برخي موارد استثنائاتي را براي آن لحاظ كردند كه از جمله آن، عدم اجراي انتخابات به صورت استاني در برخي نقاط كشور مانند سيستان و بلوچستان بود.
این فعال اصلاح طلب با اعتقاد به این موضوع که ایران دارای نظام پارلمانی مبتنی بر احزاب نیست بلکه احزاب قانونی به عنوان تشکلهای موثر در مردمسالاری دینی، پاسخگو کردن دولتها، نظارت همگانی و تربیت کادر میتواند تاثیرگذار باشند، می افزاید: اگر عملکرد احزاب به ویژه احزاب با نام و نشان از نظر مردم قابل قبول باشد با جلب اعتماد مردم و ارائه برنامهها مردم به کاندیدای معرفی شده آنها رای خواهند داد.
این نماینده سابق مجلس شورای اسلامی با اشاره به حق حاکمیت مردم که در اصل 56 قانون اساسی آمده است: « حاکمیت مطلق بر جهان و انسان از آن خداست و هم او انسان را بر سرنوشت اجتماعی خویش حاکم ساخته است هیچ کس نمیتواند این حق الهی را از انسان سلب کند و یا در خدمت منافع فرد و یا گروهی خاص قرار دهد» ادامه می دهد: عملاً طرح استانی شدن این حق را در اختیار صاحبان قدرت و ثروت قرار خواهد داد و دغدغه نوعی فدرالیسم شدن ایجاد خواهد کرد.
در پایان جلالی زاده با طرح این موضوع که با انتخاب استانی، لزوماً نمایندگانی شایستهتر انتخاب خواهند شد نوعی پیشداوری و قضاوت ناعادلانه است، خاطر نشان کرد: هم در مجلس موجود و هم در ادوار گذشته شخصیتهای علمی، سیاسی و مردمی که از شهرهای کوچک به مجلس راه یافتهاند و در کمیسیونها و هیأت رئیسه نقش های موثری داشتهاند کم نبودهاند.