
هادی حق شناس :
تغییر در تیم اقتصادی دولت ضروری است
روزنو :افزایش تورم و رشد نقدینگی دلیل نرخ بالای ارز
بحران اقتصادی ارثیه روحانی از دولت احمدی نژاد است
: افزایش رو به رشد نرخ باز هم حالت شتابان به خود گرفت. دیروز دلار در چهارراه استانبول5800 معامله شده بود و در این رابطه دلایل مختلفی برای افزایش قیمت ارز عنوان میشود؛ جنگ تجاری چین و آمریکا، احتمال خروج آمریکا از برجام در اردیبهشتماه، احتمال تحریمهای غیر هستهای اروپا، ترس بانکهای اروپا از آمریکا برای انتقال ارز ناشی از فروش دلار به داخل و حتی فشارهای داخلی برای خم شدن روحانی از جمله علتهایی است که برای افزایش قیمت ارز عنوان میشود. هادی حقشناس کارشناس اقتصادی معتقد است افزایش نرخ ارز ریشه در عواملی دارد که در طول سالیان گذشته به ویژگی اقتصاد ایران تبدیل شدهاند. او راه حل بحران را در تغییر این ویژگیها میداند. در گفتوگوی وی با شرایط کنونی اقتصاد را برمیشمارد و در این رهگذر ارزیابی وی را در خصوص ضرورت بهبود تیم اقتصادی روحانی جویا میشویم.
افزایش تورم و رشد نقدینگی دلیل نرخ بالای ارز
بحران اقتصادی ارثیه روحانی از دولت احمدی نژاد است
: افزایش رو به رشد نرخ باز هم حالت شتابان به خود گرفت. دیروز دلار در چهارراه استانبول5800 معامله شده بود و در این رابطه دلایل مختلفی برای افزایش قیمت ارز عنوان میشود؛ جنگ تجاری چین و آمریکا، احتمال خروج آمریکا از برجام در اردیبهشتماه، احتمال تحریمهای غیر هستهای اروپا، ترس بانکهای اروپا از آمریکا برای انتقال ارز ناشی از فروش دلار به داخل و حتی فشارهای داخلی برای خم شدن روحانی از جمله علتهایی است که برای افزایش قیمت ارز عنوان میشود. هادی حقشناس کارشناس اقتصادی معتقد است افزایش نرخ ارز ریشه در عواملی دارد که در طول سالیان گذشته به ویژگی اقتصاد ایران تبدیل شدهاند. او راه حل بحران را در تغییر این ویژگیها میداند. در گفتوگوی وی با شرایط کنونی اقتصاد را برمیشمارد و در این رهگذر ارزیابی وی را در خصوص ضرورت بهبود تیم اقتصادی روحانی جویا میشویم.
دولت مدعی است در سال پیش رو فقر مطلق را از بین خواهد بود. آیا در شرایط فعلی چنین امکانی وجود دارد؟
به گزارش روز نو : علاوه بر لایجه بودجه 97 در قانون برنامه پنج ساله ششم و در چشمانداز 20 ساله هم به این مساله که فقر مطلق از بین برود و اشتغالزایی صورت گیرد و رونق اقتصادی به کشور برگردد، اشاره شده است. طبیعتا همه آرزو دارند نه تنها فقر مطلق که فقر نسبی هم وجود نداشته باشد و در یک پله بالاتر سطح رفاه مردم صعودی باشد. نه اینکه بر اساس محاسبات کارشناسان و حتی مشاور اقتصادی رئیسجمهور سطح رفاه مردم از سالهای قبل کمتر باشد. کسی آرزوی تداوم این روند را ندارد. ما شاهد انباشت ناکارآمدی در حوزههای مختلف هستیم. اگر امروز با بحران صندوق بازنشستگی روبهرو هستیم این اتفاق محصول چند سال و یا حتی ده سال گذشته نیست. این اتفاق محصول تصمیماتی است که پس از جنگ تحمیلی در قالب بازنشستگیهای زودتر از موعد به وجود آمده است. امروز صندوقهای بازنشستگی ما به یک بحران بزرگ تبدیل شدهاند. در بسیاری از کشورهای دنیا به ازای هر پنج نفر شاغل یک بازنشسته داریم که این میزان در ایران یک به یک است. یعنی به ازای هر فرد شاغل یک بازنشسته داریم و این بسیار نگران کننده است. تیم اقتصادی دولت با توجه به شرایط بحرانی که از دولتهای نهم و دهم به ارث برده کارنامه قابل قبولی دارد اما میتوانست بهتر از اینها باشد. میتوانست اما این اتفاق نیفتاد.
آیا در شرایط کنونی ضرورتی برای تغییر در تیم اقتصادی دولت وجود دارد؟
دانشی که در بین دانشگاهیان ماست بسیار بیشتر از میزان دانش مدیران ماست و این موجب ناکارآمدی در بسیاری از بخشها شده است. ما میتوانستیم از مدیران قویتری استفاده کنیم. برای درمان اقتصاد بیمار کشور نیاز به مدیران حاذق و با دانش داریم. دولت میتوانست تیم اقتصادی شامل چنین افرادی داشته باشد. انصاف حکم میکند بگوییم تیم حاضر در عبور از بحران دولتهای نهم و دهم موفق بود اما دولت تا اجرای موفق برنامههای خود فاصله زیادی دارد.
تیم اقتصادی دولت به نوعی از نظر تئوریک ترکیبی از راستها و چپهای اقتصادی است. آیا این ناهماهنگی نیست که شرایط کنونی را موجب شده است؟
تفاوت در دیدگاهها بین صاحب نظران و صاحبان اندیشه مساله بدی نیست. نظریهپردازان ممکن است با هم تفاوتهایی داشته باشند. در دولت نباید نظریهپردازی انجام شود. نیاز دولت به مدیرانی کارآمد است که با نوآوری و خلاقیت و با اندیشه باز راهکارها را پیدا کنند. ما نیروی انسانی کمی نداریم ولی مدیرانی نداریم که بهرهوری اقتصادی ایران را افزایش دهند. بهرهوری رابطه مستقیمی با تدبیر مدیران بنگاههای اقتصادی و مدیران دستگاههای اجرایی دارد. در همه 6 برنامه پنج ساله، هدف این بود که رشد اقتصادی 8 درصد باشد و 2 و نیم واحد از این 8درصد مختص به بهرهوری باشد. در حالی که بهرهوری ایران در خوشبینانهترین حالت بین نیم تا یک واحد است. لذا ما ظرفیتهای زیادی در اقتصاد ایران داریم به طوری که اقتصاد ایران از نظر ظرفیت جزو 18 اقتصاد برتر دنیاست. منتها در خصوص این ظرفیت تدبیری نشده که از آن بهره گرفته شود. در زمانی که بین قطر و عربستان اختلاف به وجود آمد و عربستان قطر را تحریم کرده بود، قطر از راه هوایی ایران استفاده میکرد که از آن راه درآمدی هم کسب کردیم. آیا باید بین دو کشور بحران به وجود آید تا ما بتوانیم کسب درآمد کنیم؟ وقتی در ایران دارای سطح پزشکی بالایی هستیم، آیا نمیشود از این ظرفیت استفاده بیشتری کرد و بیماران آذربایجان یا برخی کشورهای عربی را از لحاظ درمانی پوشش داد و از این طریق ارزآوری کرد؟ در بهداشت، آموزش، گردشگری و... نیاز به ارتقای سطح بهرهوری از ظرفیتهای موجود احساس میشود. رسیدن به این مهم از طریق تدبیر مدیران ممکن خواهد بود.
قیمت دلار دیروز از مرز 5700 تومان هم عبور کرد. آیا راهی برای کنترل این وضعیت وجود دارد؟
کاهش قیمت دلار در صورتی امکانپذیر است که نرخ تورم به زیر 5 درصد کاهش یابد و نقدینگی بالاتر از 10 درصد نباشد و رشد اقتصادی به بالاتر از 5 درصد برسد. اگر در طول یکسال این اتفاق در اقتصاد ایران رخ دهد، میتوان انتظار کاهش نرخ دلار را داشت. درغیر اینصورت مشکل نرخ ارز همچنان پابرجاست. در حال حاضر عواملی چون تورم حدود 10 درصد و نقدینگی حدود یک میلیون و 400 هزار میلیارد تومانی در اقتصادی که 3 تا 4 درصد رشد دارد، نمیگذارد قیمت دلار کاهش یابد. اصلیترین عامل افزایش قیمت دلار افزایش نرخ تورم است. میانگین تورم ایران در طول 40 سال گذشته حدود 18 درصد بوده است. یعنی پول موجود در کشور میبایست 18 درصد تضعیف شود. وقتی این اقدام صورت نگیرد نتیجه این میشود که در سال 91 و 92 قیمت دلار سه برابر شد و حالا در سال 96 بیش از 30 درصد افزایش یافت. وقتی در اقتصادی تورم دو رقمی باشد، تعدیل نرخ دلار اجتناب ناپذیر است. تمام کشورهایی که امروزه ثبات ارزی دارند، دارای تورم یک رقمی هستند. ترکیه دو دهه پیش تورم 3 رقمی داشت و نرخ ارز در این کشور در طول یک ساعت هم تغییر میکرد. زمانی ترکیه از بحران نرخ ارز رهایی پیدا کرد که تورم 3 رقمی خود را یک رقمی کرد.
آیا افزایش نرخ ارز، دستاوردهای اقتصادی روحانی در حوزههای مختلف را تحت تاثیر قرار نمیدهد؟
بله. بیشک تاثیر خواهد داشت. بزرگترین دستاورد تیم اقتصادی دولت یازدهم کنترل تورم است اگر این دستاورد در دولت دوازدهم ادامه یابد اقدام قابل تقدیری از سوی دولت صورت گرفته است. 95 درصد کشورهای دنیا دارای تورم یک رقمی هستند. وقتی میبینیم ایران جزو 5 درصدی است که تورم 2 رقمی دارند، باید پذیرفت سطح شاخصهای اقتصادی در ایران پایین است. تورم یکی از ریشههای تغییر نرخ ارز است. دوم وجود مطالبات معوقه بانکهاست. ناکارآمدی بازار پول در ایران موجب نقدینگی یک میلیون و 400 هزار میلیارد تومان بوده است و سود غیرواقعی سپردههای بانکی مشکل دیگری است که اگر دولت در سال گذشته با آن برخورد نمیکرد، بدون شک الان با بحران بزرگتری درگیر بودیم.