«اصلاحطلبان مدیری قوی برای شهر تهران ندارند» این جمله منسوب به حمیدرضا ترقی عضو ارشد موتلفه اسلامی است. گویا توهمات اصولگرایان پایانی ندارند. آنها فراموشکردهاند که حاصل مدیریت 8ساله آنها ویرانهای بود که محمود احمدینژاد در سال92 به اصلاحطلبان و روحانی تحویل داد، سیاستهاییکه باعث تحریمهای کمرشکن و نگاه غیرواقعی قدرتهای منطقهای و فرامنطقهای به ایران شد. نگاهیکه اقتصاد ایران را تحت فشار سنگین قرار داد و شاخصههای توسعه را معکوس کرد. مدیریت اصولگرایان در شرایطی وضعیت کشور را در بحران قرار داد که تمام این شاخصههای اقتصادی توسط دولت اصلاحات، مثبت به آنها تحویل داده شد.
فقط قالیباف!
به گزارش روز نو : حمیدرضا ترقی که تاکنون مدیری قدرتمندتر از قالیباف در کل جریان اصولگرا ندیده، در تمجید از شهردار سابق تهران اعلام کرد: «تهران بهعنوان یکی از کلانشهرهای حساس ایران طبیعتا نیازمند برخورداری از مدیریتی قوی است. وی با اشاره به اهمیت ثبات مدیریتی در دوره قالیباف و تاثیر آن در توسعه شهری گفت: ثبات مدیریتی در شهر تهران در 12 سال گذشته منجربه خلق فضاهای فرهنگی و توسعه عمرانی قابل توجهی در پایتخت ایران شد».
اصلاحطلبان مدیر ندارند!
این عضو موتلفه با بیان اینکه عدم توجه به شایستهسالاری مانع انتخاب شهرداری کارآمد میشود، اظهار داشت: «هرچند موضوع مهم انتخاب مدیری با شایستگیهای مورد نظر است، اما متاسفانه نمیتوان انتظار تحقق چنین خواستهای را یک بار دیگر در شهرداری توسط اعضای شورای شهر داشت چرا که اصلاحطلبان نیروی کارآمد و مدیری که قدرت کافی برای مدیریت شهر تهران را داشته باشد، ندارند! از سوی دیگر بهدلیل سیاسیکاری و توجه بیش از حد به جناحطلبی، اعتقادی به شایستهسالاری ندارند از این رو نمیخواهند نیروی شایستهای را خارج از اصلاحطلبان روی کار بیاورند، بنابراین چارهای جز انتخاب سرپرست برای شهرداری تهران ندارند!»
مدعی نشوید، پاسخ دهید
این ادبیات نه مختص به حمیدرضا ترقی، بلکه ممزوج گفتمان اصولگرایی است. آنها به پاسخگویی در مورد عملکردشان در طول سالها زعامت بر مسئولیتهای مختلف اعتقادی ندارند. اگر پاسخگویی در مورد مدیریت کشور توسط احمدینژاد را که روزگاری حامی سرسخت او بوده و مخالفت با او را مخالفت با امام زمان میدانستند، نادیده بگیریم، تایید مدیریت بتون آرمهای و مهندس سازهای قالیباف به جای مدیریت فرهنگی توام با نظارت مردمی را نمیتوان نادیده گرفت، مدیری که قائم مقام او به اتهامات زیادی بازداشت شد و بنابه مصوبه برج باغ، بسیاری از باغهای کوچک و بزرگ تهران جای خود را به مجتمعها و آسمانخراشهای چندده طبقه دادند و ریههای تهران تخریب شد، مدیریتی که به جای پرداختن به ساخت مترو برای کاهش ترافیک و آلودگی به اجرای پروژههای نمایشی همچون اتوبان چندطبقه صدر اهتمام ورزید که به اعتقاد کارشناسان نهتنها مشکل ترافیک را حل نکرده بلکه گره ترافیک را از منطقهای به منطقه دیگر منتقل کرده است. مدیریتی که بنابه گزارش نجفی که تاکنون توسط هیچکدام از مدیران قبلی تکذیب نشده، حجم وحشتناکی بدهی بوده که برای تهرانیها و اصلاحطلبان به میراث گذاشته است. همان شهرداری مورد تحسین اصولگرایان است که بیش از ظرفیت مورد نیاز شهرداری تهران، نیروی انسانی به استخدام شهرداری درآورد و اکنون از اعضای شورای شهر خبر میرسد که چندصد نفر نیز از شهرداری تهران حقوق میگیرند، بیآنکه در شهرداری حضور داشته باشند. بنابه اظهارات اعضای شورای شهر تا این لحظه 12 پرونده توسط نجفی به قوه قضائیه ارسال شده است.
از خلق مانع تا ادعا
البته با توجه به شرایط و محدودیتهای مختلف برای مدیران اصلاحطلب ادعای اصولگرایان کاملا منطقی است زیرا محدودیتهایی برای در قدرت قرارگرفتن اصلاحطلبان وجود دارد که حتی اصلاحطلبان شورای شهر هم برای اینکه گرفتار حواشی نشوند، از ذکر نام این مدیران اصلاحطلب بهعنوان نامزدهای شهرداری تهران پرهیز کردند. نمونه این افراد محسنصفایی فراهانی است، فردی که هیچکس در قدرت مدیریتی او خصوصا در حوزه اجرایی شکی ندارد. در سوابق مدیریتی او همین بس که او در سمتهایی همچون قائم مقامی در وزارت صنایع گرفته تا مشاوره در وزارت نیرو حضور داشته است. بهخاطر عضویت در اتاق بازرگانی و صنایع و معادن تهران، میتوان او را در زمره افراد برجسته اقتصادی کشور برشمرد. صفایی فراهانی در بین سالهای ۷۶ تا ۸۱ ریاست فدراسیون فوتبال ایران و همچنین عضویت در کمیته اجرایی کنفدراسیون فوتبال آسیا را در کارنامه خود به ثبت رساند. بدون شک او به دلایلی نمیتواند شهردار تهران شود. پیروز حناچی دیگر مدیر اصلاحطلب است، مدیر تحولگرایی که در کارنامه خود معاون شهرسازی و معماری، رئیس موسسه پژوهشی فرهنگ و هنر دانشگاه تهران، ریاست مركز مطالعاتی و تحقیقاتی شهرسازی و معماری ایران و حتی معاونت نظام مهندسی و اجرای ساختمان وزارت مسكن و شهرسازی را دارد. بر اساس برخی اخبار او برای اینکه در شهرداری معاونتی را برعهده بگیرد ماهها در پیچ و خمهای مختلف بود. وفا تابش مدیر دیگر اصلاحطلب است. شمسالدین وهابی نیز یکی از همین مدیران است. البته صف مدیران اجرایی در کارگزاران سازندگی شاید طولانیترین صف باشد که طاهرنژاد و کرباسچی از آن جملهاند که آنها نیز با موانعی برای رسیدن به صندلی شهرداری تهران روبهرو هستند.
مدیران شناختهشده اصولگرا
نگاهی به کارنامه اصولگرایان و عملکرد آنها در سمتهای مختلف مدیریتی نشان میدهد که اتفاقا این دست جناح راست است که از مدیران اجرایی خالی است و اگر قالیباف و نهایتا پرویز فتاح از آنها گرفته شود دیگر هیچ مدیر مطرحی در میان آنها وجود ندارد. شاید مدیرانی چون عیسی شریفی، محمدرضا رحیمی و حمیدرضا بقایی از جمله مهمترین مدیران شایسته این جریان باشند!