حاکمیت زمینه تطبیق احزاب سیاسی با قانون انتخابات را رقم زند | روزنو

Roozno | پایگاه خبری تحلیلی روزنو

به روز شده در: ۳۱ ارديبهشت ۱۴۰۳ - ۱۵:۱۵
کد خبر: ۳۰۷۵۱۶
تاریخ انتشار: ۰۹:۱۲ - ۱۳ اسفند ۱۳۹۶
اسماعیل گرامی مقدم :
با فعالیت احزاب، حکومت هزینه‌ای نخواهد پرداخت ایجاد دفاتر احزاب در خارج از کشور دیپلماسی پیش از موعد است محمدجواد کولیوند رئیس کمیسیون شوراها و امور داخلی مجلس اظهار داشت: «احزاب منعی برای تاسیس دفاتر خود در خارج از کشور ندارند» و این گفته به سرعت با واکنش دفتر امور سیاسی وزارت کشور همراه شد که در بخشی از پاسخ به این نماینده کرج در مجلس ابراز شد: «در تبصره۲ ماده ۱۳ قانون، تصریح شده تاسیس هرگونه دفتر و یا شعبه خارج از کشور ممنوع می‌باشد و در مجموع تا زمان اعتبار قانون موجود قاعدتا مبنای عمل احزاب و وزارت کشور و سایر دستگاه‌های مربوطه می‌باشد.» حال اگر از توانایی ایجاد یا عدم ایجاد دفاتر سیاسی احزاب در خارج از کشور بگذریم اساسا در طرح این بحث نکته‌ای نهفته است. این طرح برای جوامع توسعه‌یافته که ساختار حزبی در آنها نهادینه شده و احزاب از قدرت بالایی برخوردارند قابلیت اجرا دارد نه برای «شبه احزاب» ما که هنوز در ابتدای کار حزبی مانده‌اند. هنوز حاکمیت و جامعه حضور در احزاب را امری مذموم و ناپسند می‌شمارند، پس با این اوصاف چگونه احزاب به فکر توسعه و پیشرفت خود باشند؟ این در حالی است که در کشور با ارفاق حزب سیاسی به معنای واقعی و کارکردی شاید به عدد انگشتان یک دست داشته باشیم. برای بررسی طرح ایجاد دفتر سیاسی برای احزاب در خارج از کشور با اسماعیل گرامی مقدم سخنگوی حزب اعتماد ملی به گفت‌وگو پرداخته است که می‌خوانید.
با فعالیت احزاب، حکومت هزینه‌ای نخواهد پرداخت
ایجاد دفاتر احزاب در خارج از کشور دیپلماسی پیش از موعد است
 محمدجواد کولیوند رئیس کمیسیون شوراها و امور داخلی مجلس اظهار داشت: «احزاب منعی برای تاسیس دفاتر خود در خارج از کشور ندارند» و این گفته به سرعت با واکنش دفتر امور سیاسی وزارت کشور همراه شد که در بخشی از پاسخ به این نماینده کرج در مجلس ابراز شد: «در تبصره۲ ماده ۱۳ قانون، تصریح شده تاسیس هرگونه دفتر و یا شعبه خارج از کشور ممنوع می‌باشد و در مجموع تا زمان اعتبار قانون موجود قاعدتا مبنای عمل احزاب و وزارت کشور و سایر دستگاه‌های مربوطه می‌باشد.» حال اگر از توانایی ایجاد یا عدم ایجاد دفاتر سیاسی احزاب در خارج از کشور بگذریم اساسا در طرح این بحث نکته‌ای نهفته است. این طرح برای جوامع توسعه‌یافته که ساختار حزبی در آنها نهادینه شده و احزاب از قدرت بالایی برخوردارند قابلیت اجرا دارد نه برای «شبه احزاب» ما که هنوز در ابتدای کار حزبی مانده‌اند. هنوز حاکمیت و جامعه حضور در احزاب را امری مذموم و ناپسند می‌شمارند، پس با این اوصاف چگونه احزاب به فکر توسعه و پیشرفت خود باشند؟ این در حالی است که در کشور با ارفاق حزب سیاسی به معنای واقعی و کارکردی شاید به عدد انگشتان یک دست داشته باشیم. برای بررسی طرح ایجاد دفتر سیاسی برای احزاب در خارج از کشور  با اسماعیل گرامی مقدم سخنگوی حزب اعتماد ملی به گفت‌وگو پرداخته است که می‌خوانید.
به گزارش روز نو : یکی از نمایندگان مجلس از طرحی خبر داده که احزاب سیاسی می‌توانند در خارج از کشور نیز دفتر سیاسی دایر کنند، به‌نظر شما این مساله چه سودی برای احزاب دارد؟
هر میزان که فعالان سیاسی، مسئولان کشور و نمایندگان مجلس به جایگاه احزاب سیاسی در کشور بپردازند و فعالیت کنند گامی موثر در نهادینه کردن احزاب سیاسی برداشته‌اند که این امر در ارتقای کیفیت کارکرد احزاب سیاسی قطعا چاره‌ساز خواهد بود، چرا که ما در شرایط کنونی بیش از هر زمان دیگری نیازمند احزاب فعال، بزرگ و بابرنامه هستیم. اگر قانون منعی نداشته باشد که احزاب سیاسی به درجه‌ای از توانمندی برسند که فراتر از کشور، در سایر کشورها دفتر سیاسی دایر کنند این عمل می‌تواند به مراودات سیاسی و تقویت ارتباطات دفاتر سیاسی احزاب با احزاب خارج از کشور کمک کند. به عبارت دیگر، ایجاد دفتر احزاب در خارج از کشور دیپلماسی پیش از موعدی خواهد بود که قطعا به سود دستگاه دیپلماسی است؛ یعنی اگر احزاب ما در کشورهای دیگر دفتر داشته و بتوانند با مقامات آن کشور در ارتباط باشند و از دستاوردهای احزاب سیاسی آنها در کشور ما بهره ببرند و تبادل تجربه و دانش کار سیاسی شود در روابط دوجانبه بین کشورها قطعا موثر خواهد بود. از سوی دیگر اگر اختلافی بین دولت‌ها رخ دهد پیش از اینکه وزارت امور خارجه به‌عنوان پیشانی ارتباطات خارجی بخواهد به مساله ورود کند این مساله در روابط میان دولت مذکور و دفتر سیاسی احزاب حل‌و‌فصل خواهد شد. البته به‌نظر می‌رسد که این مساله دور از واقعیت و کمی آرمانی باشد، چرا که در کشور ما احزاب دچار گرفتاری‌های قانونی هستند و دست و پای آنها گاه در همین قانون نیز بسته شده و به‌دلیل هزینه بالای کار سیاسی و حزبی نمی‌‌توان همه نخبگان را در کار سیاسی و احزاب خلاصه و سازماندهی کرد. مثلا در حوزه اصلاح‌طلبی جز 2 تا 3 حزب سایر احزاب با کارکرد حزبی موفق، فاصله بسیاری دارند و اکنون صرفا به ثبت‌نام حزب خود بسنده کرده‌اند. کار حزبی مستلزم فعالیت دائم و تربیت نیروی انسانی برای کشور است.
طرح ایجاد دفتر در خارج از کشور بیشتر مطلوب نظام‌های پارلمانی است که احزاب در آنجا از قدرت بیشتری برخوردارند، در نظام سیاسی ایران که هنوز تحزب‌گرایی را امری مذموم می‌شمارند بهتر نیست ابتدا ساختار حزبی را سامان ببخشیم و این مسائل در اولویت‌های بعدی قرار گیرد؟
بله من نیز موافقم، اینکه احزاب ما در خارج از کشور دفتر داشته باشند بیشتر آرمانی بوده و واقعی نیست. آنچه که در میدان احزاب مشاهده می‌شود با اینکه بخواهند در خارج از کشور به تاسیس دفتر بپردازند فاصله بسیاری دارد. من فکر می‌کنم طرح چنین بحثی اصلا به‌صلاح کار حزبی در کشور نیست. البته می‌تواند در کارکرد احزاب به‌عنوان نقطه‌ای آرمانی تلقی گردد، اما هنوز با این امر خیلی فاصله داریم. هنوز فرهنگ حزبی در کشور ما جا نیفتاده است. خیلی از فعالان سیاسی به عرصه کار احزاب سیاسی ورود می‌کنند، از احزاب بهره می‌گیرند، مطرح می‌شوند و پس از آنکه در مصدری مثل وزارت یا نمایندگی مجلس قرار می‌گیرند؛ دیگر حزب خود را فراموش کرده و بدان پشت می‌کنند چون در این فکر هستند که به اهداف فردی خود دست پیدا کنند. کار حزبی یعنی اگر هر مسئولی اعم از وزیر، نماینده مجلس، یا استاندار پس از اینکه به این سمت رسید، به مرام حزبی پایبند بوده و در حزب خود فعال باشد و زمانی را به کار حزبی اختصاص دهد. مفهوم تحزب نیز موید این معناست که حزب به تربیت نیروی انسانی سیاسی اجرایی فعال برای کشور می‌پردازد تا با برنامه‌ریزی‌هایی کوتاه‌مدت و بلندمدت در راستای اهداف از پیش تعیین شده حرکت کند. احزاب اساسا باید برای اداره کشور تولید برنامه کنند تا به‌واسطه آن از مردم رأی بگیرند و با رسیدن به قدرت آن برنامه‌ها را به اجرا بگذارند، اما اکنون مشاهده می‌شود افراد زمانی که به مقامی می‌رسند حزب خود را مورد بی‌مهری قرار می‌دهند.
حزب‌گرایی چه فوایدی برای جامعه دارد که جامعه و حاکمیت با آغوش باز از احزاب استقبال کنند؟
حاکمیت در دو دهه اخیر به‌صورت کجدار و مریز با احزاب سیاسی برخورد کرده، اما به‌صورت شفاف و عملیاتی از احزاب حمایت نشده و دلیل این عدم حمایت نیز حزبی نبود. قوانین لازم است. برای مثال قانون انتخابات ما فردمحور است یعنی به جای اینکه افراد تلاش کنند و با برنامه در حوزه انتخابیه خود کاندیدا شوند اکثرا فاقد برنامه و حتی جنبه‌های پاسخگویی هستند. این مساله نیز صرفا به‌علت نبود نظام انتخاباتی حزبی در کشور است که برای حرکت رو به رشد باید احزاب جایگزین فردمحوری شوند. در چند مجلس قبل، یعنی از مجلس ششم تا مجلس نهم، بحث استانی شدن انتخابات مطرح بوده که می‌توانسته زمینه ساز انتخابات حزبی در کشور باشد، اما این اتفاق نیفتاد. بنابراین در شرایط کنونی باید زمینه قانونی و حقوقی تطبیق احزاب سیاسی با قانون انتخابات فراهم شود. اکنون 40 سال از عمر نظام می‌گذرد، اما هنوز احزاب کارکرد واقعی خود را ندارند. احزاب سیاسی اگر در کشور ما فعال باشند قطعا با برخی از چالش‌ها و اعتراضاتی که گاه کل نظام را به مخاطره می‌اندازد مواجه نخواهیم بود، بلکه این احزاب سیاسی پاسخگوی مردم هستند. مردم نیز توجه دارند که اگر حزبی به مطالبات آنها پاسخ نداد در دوره بعد به احزاب دیگر رجوع کنند. از این رو در جامعه حزبی حکومت هزینه‌ای نخواهد پرداخت بلکه این احزاب هستند که هزینه می‌دهند و پایه‌های حکومت محکم‌تر خواهد ماند.
نظر شما
نظراتی كه حاوی توهین و مغایر قوانین کشور باشد منتشر نمی شود
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید
نام:
ایمیل:
* نظر:
ویژه روز
عکس روز
خبر های روز