نقشه شوم برای فیلمساز جوان تهرانی / 6 مرد تحت تعقیب قرار گرفتند
روزنو :
فیلمساز جوان که از سوی دو برادر معتادش ربوده و در کمپ ترک اعتیاد حبس شده بود بعد از رهایی ماجرا را شرح داد.
چند روز قبل مرد جوانی به اداره پلیس رفت و از دو برادر معتادش و چهار مرد ناشناس دیگر به اتهام آدمربایی و حبس شکایت کرد.
شاکی در توضیح ماجرا گفت: من تحصیلکرده رشته هنر Art هستم و شغل اصلیام فیلمسازی است و تاکنون چند فیلم ساختهام و به نمایش در آمده است. علاوه بر فیلمسازی در کار ساخت و ساز هم فعالیت میکنم و وضع مالی خوبی دارم.
مدتی است دو برادر معتادم به بهانههای مختلف از من اخاذی میکنند. آنها هر وقت بیپول میشوند به سراغم میآیند و با ترفندهای مختلفی از من پول میگیرند. چندی قبل متوجه شدم به کارگاه ساختمانی سارقانی دستبرد زدهاند و مقدار زیادی از وسایل و کابلهای برق را سرقت Stealingکردهاند. وقتی درباره این حادثه Incident تحقیق کردم متوجه شدم سارقان دو برادر معتادم هستند. خیلی تلاش کردم وسایل سرقتی را از آنها پس بگیرم، اما موفق نشدم تا اینکه به آنها پیام دادم و گفتم که قصد دارم از آنها به اتهام سرقت شکایت کنم. 10روز قبل صبح اول وقت از خانهام بیرون آمدم تا به محل کارم بروم که دو خودرو راه مرا سد کردند. سرنشینان یکی از خودروها دو برادرم بودند، اما سرنشینان خودروی دوم چهار مرد قوی هیکل ناشناس بودند که به سوی من حملهور شدند و مرا به زور سوار خودروشان کردند. در حالی که به شدت شوکه شده بودم از آنها خواستم تا مرا رها کنند، اما چهار مرد ناشناس مدعی شدند که معتاد Addicted به مواد مخدر Drugs هستم و قرار است مرا برای ترک به کمپ ترک اعتیادی تحویل دهند. هر چقدر به آنها گفتم که اشتباه میکنند و من حتی سیگار هم نمیکشم فایدهای نداشت و در نهایت مرا به کمپ ترک اعتیادی در حوالی سرخ حصار بردند.
وی ادامه داد: چهار مرد ناشناس دست و پای مرا با طناب بستند و داخل اتاقی حبس کردند تا اینکه ساعتی بعد مدیر کمپ به سراغم آمد و گفت باید از من آزمایش اعتیاد بگیرند. به مدیر کمپ گفتم که من فیلمسازم و اصلاً معتاد به مواد مخدر نیستم و گفتم که همسرم باردار و منتظر من است، اما فایدهای نداشت و میگفت باید از من تست اعتیاد بگیرند. در نهایت تست اعتیاد گرفتند و متوجه شدند من معتاد نیستم، اما باز هم مرا رها نکردند. من به همراه تعداد افراد معتاد دیگری داخل اتاقی حبس بودیم. بدترین شرایط در طول زندگیام را در آن کمپ تجربه کردم به طوریکه هر ثانیهاش زجرآور بود. به خاطر اینکه مرا آزاد کنند پنجروز اعتصاب غذا کردم، اما آنها مرا کتک زدند و شکنجه کردند تا جایی که مجبور شدم غذا بخورم. پس از این آنها مرا در اتاقی حبس کرده بودند و روزها به سختی میگذشت. در این مدت همسرم و یکی دیگر از برادرانم برای پیدا کردن من به همه جا سر زده بودند تا اینکه پس از 10روز محل نگهداری مرا در کمپ پیدا کردند و پس از پرداخت مبلغ 850 هزار تومان به مدیر کمپ مرا آزاد کردند. وی در پایان گفت: دو برادر معتادم وقتی فهمیدند من قصد دارم از آنها به اتهام سرقت شکایت کنم، نقشه آدمربایی و حبس کردن مرا طراحی و اجرا کردند و الان از دو برادر معتادم و چهار مرد ناشناس به اتهام آدمربایی و حبس 10روز داخل کمپ شکایت دارم. پس از طرح این شکایت پرونده به دستور بازپرس دادسرای امور جنایی تهران برای رسیدگی در اختیار تیمی از کارآگاهان پلیس آگاهی قرار گرفت.
تحقیقات درباره این حادثه از سوی مأموران ادامه دارد.
ركنا