همهپرسی دستاورد بشری برای کامل شدن نظامهای سیاسی است
روحانی این روزها بیش از گذشته بر اجرای فصل سوم قانون اساسی تاکید دارد. تا چند روز پیش او دغدغه برگزاری همهپرسی را داشت، اما امروز نزدیکان رئیسجمهور در وزارت کشور از لزوم برگزاری راهپیماییهای مسالمتآمیز سخن به میان میآورند. به نظر میرسد روحانی بیش از هر رئیسجمهور دیگری بر حسن اجرای حقوق ملت در قانون اساسی تاکید دارد و شاید به همین علت بود که بر اجرای بدون کم و کاست قانون اساسی تاکید و چندی پیش منشور حقوق شهروندی را منتشر کرده و مرتب خواهان پاسخگویی مقامات اجرایی در این زمینه است. در این زمینه با غلامرضا ظریفیان به گفتوگو پرداخته که در ادامه میخوانید.
به گزارش روز نو : چرا با وجود اینکه در کشورهای دموکراتیک هر ساله و به بهانههای مختلف انتخابات برگزار میشود، گاهی رجوع به همهپرسی امری غیر قابل اجتناب میشود؟
دستاوردهای بشر در طول چند قرن گذشته نشان میدهد که جوامع بشری در حال پیشرفت و توسعه هستند و نیازهای جدید پیدا میکنند. حکومتها نیز با ترکیبی از مسائل نوین در عرصه سیاست داخلی و سیاست خارجی روبهرو میشوند. جهان امروز مسائلی را پیش روی بشر قرار داده که شاید تا چند دهه قبل به ذهن افراد خطور نمیکرد. برای نمونه همین فضای مجازی که امروز با آن روبهرو هستیم مقتضیات جدیدی را برای انسانها ایجاد کرده که طبیعتا بشر باید در بزنگاههای لازم برای بسیاری از آنها تصمیمات جدیدی اتخاذ کند. به همین دلیل است که در قوانین اساسی و پایه جهان مدرن برای برون رفت از بحرانها، مشکلات یا تنگناهای خاص، سازوکار و تدابیری اندیشیده شده که برای بروز کردن، ساماندهی و پایدار کردن نظامهای سیاسی کمک حال آنها باشد. همهپرسی مصداق بارز این مورد است که درکنار رجوع به نظر مردم در انتخابهای مختلف از جمله ریاستجمهوری مجلس و شوراها مورد استفاده قرار میگیرد.
چرا باوجود روشهای متعدد برای نظرخواهی از مردم، باز هم در بسیاری از کشورها رجوع مستقیم به آرا ملاک است؟
همین طور است. با وجود اینکه سعی میشود از نظر مردم به صورت دومرحلهای استفاده شود و برای مثال در آمریکا هیات انتخاب کننده را انتخاب کرده و آنها رئیسجمهور را انتخاب میکنند، اما سازوکار مراجعه به آرای مستقیم مردم تجربه و دستاورد بشری برای کامل شدن نظامهای سیاسی است. در عین حال بشر برای همین سازوکارها تجربه عینی، عملی و اجرایی داشته و دهها تجربه اساسی را در ارتباط با این برونرفتها تجربه کرده است. حتی در ارتباط با قانون اساسی نظامهای سیاسی نیز بهگونهای عمل شده که اگر لازم شد بخشی از آن قانون به دلیل شرایط جدید مورد بازبینی قرار گیرد؛ با ارجاع به افکار عمومی و رفراندوم به ترمیم آن بپردازند تا نظام سیاسی خود را از تنگناهایی که مانع از نفس کشیدن و سرعت عمل میشود، نجات دهند.
آیا لزومی برای مراجعه به آرای عمومی وجود دارد؟
واقعیت آن است که مردم کشورمان در ارتباط با برخی مسائل که گمان میکردیم اگر بدان ورود کنیم، اشتباهی جبران ناپذیر مرتکب شدهایم، روند دیگری را پیش گرفتهاند. در همین قضیه برجام خود مذاکرات به تابو تبدیل شده بود و انجام آن اتفاقاتی هنجارشکنانه محسوب میشد، یا در جنگ تحمیلی نیز تصور اینکه بر اساس مذاکرات بینالمللی مساله جنگ را با اقتدار تمام کنیم اصلا در مخیله افراد نمیگنجید، اما در عمل دیدیم که امام (ره) چگونه شجاعانه وارد این عرصه شد و بنبستهایی را که پیش روی جامعه بود با تدبیر و عقلانیت حل کرد. مساله رفراندوم نیز یک امر کاملا بشری و متکی بر سازوکارهای عقلانی است که اتفاقا برای کمک به نظامهای مستقر است. نظام سیاسی ایران نیز کاملا مستقر است و چند دهه میشود که دوران تأسیس خود را که سپری کرده و توانایی لازم و تجارب مختلف را در جامعه جهانی دارد و بدین جهت است که در عرصههای مختلف داخلی و خارجی وارد مذاکرات مختلف میشود.
چرا عدهای از این موضوع نگران شدهاند و این نگرانی را با مخالفت نشان میدهند؟
کسانی که نگران و دلواپس رفراندوم یا همهپرسی هستند با نیم نگاهی به آنچه در تجربه جهانی وجود دارد میتوانند دلواپسی خود را مهار کنند. اتفاقا در جامعهای که بر مردمسالاری تکیه دارد این رجوع به افکار عمومی در مسائلی که مورد نیاز است، نه فقط در عرصه انتخابات بلکه در عرصه تصمیم سازیهای مهم خود منجر به بلوغ هرچه بیشتر اجتماعی و سیاسی جامعه میشود. این امر تجربههای جدیدی را فراروی جامعه قرار داده و به تثبیت و تداوم نظامهایی که برمبنای مردمسالاری بنا شده کمک میکند. به نظر میرسد که رئیسجمهور هوشمندانه در راستای تثبیت و تداوم نظام مسائلی را در ارتباط با رجوع به رأی مستقیم مردم مطرح کرده که برای تداوم نظام و بلوغ سیاسی و اجتماعی مردم باید این مسیر را طی کنیم. جامعه نیز قطعا با توجه به تجربه جدید در راستای منافع ملی گام برمیدارد.