اگر حریری به بیروت، لبنانی بازگردد که البته در این مساله شک داریم، آن وقت تبدیل به یک قهرمانی می شود که همه لبنانی ها او را روی شانه های خود بلند می کنند و اما اگر با هویت نامشخصی به لبنان باز گردد و شق عربستانی بر او غلبه کند پس بهتر است همان جایی که هست بماند.

به گزارش روز نو ،«عبدالباری عطوان» نویسنده و تحلیلگر مشهور عرب در تحلیلی در روزنامه رأی الیوم نوشت: مشکل بزرگی که «سعد حریری» نخست وزیر لبنان که اگر در بازداشت به سر می برد، خداوند وی را آزاد کند و البته تا کنون چیزی وجود ندارد که برعکس این را ثابت کند، دو گانگی هویت اش است؛ دوگانگی ای که پیش از این پدرش از آن رنج برد. وی نیم عربستانی و نیم لبنانی است و شق عربستانی همیشه قوی تر است مگر در موارد بسیار نادر به ویژه در دوران کنونی زیرا شاهزاده «محمد بن سلمان» ولیعهد عربستان سعودی و حاکم کنونی کشور چندان علاقه ای به حریری ندارد و وی را از شاخه «آل فهد» در خاندان حاکم می داند. شاخه ای که از قدرت کنار زده شد و یکی از شخصیت های برجسته آن یعنی«عبدالعزیز بن فهد» که فقط یک گام با کرسی پادشاهی این کشور به جای پدرش فاصله داشت، اکنون در یکی از کاخ هایش در حصر به سر می برد.

زمانی که روابط مالی و تجاری حریری با عربستان بحرانی شد و شرکتش «سعودی اوجیه» غول پیکر به آستانه ورشکستگی رسید آن هم پس از صعود ستاره شاهزاده محمد بن سلمان، وی همه را با بازگشتش به بیروت و قرارداد سیاسی با حزب الله و ژنرال« میشل عون» شگفت زده کرد؛ قراردادی که به موجب آن بحران های سیاسی و ریاست جمهوری به پایان رسید و به موجب همین قرارداد وی تقریبا در یک سال پیش به نخست وزیری رسید.

لبنانی ها یا بیشتر آنها از این اقدامش تقدیر کردند و به دلیل آگاهی و بصیرتش و مسئولیت پذیری اش وی را مورد تحسین قرار دادند و همه نوع حمایتی از وی انجام دادند زیرا شق لبنانی در هویت اش بر همتای سعودی اش تقدم پیدا کرد لیکن  پذیرش فراخوندن فوری اش به ریاض در ده روز پیش باعث شد در دامی بیفتد که بیرون آمدن از آن دشوار باشد.

بازگشت حریری به لبنان بیشترین رواج را در شبکه های اجتماعی و رسانه ها با هم دارد و کاردینال«بشاره الراعی» نیز روی خط وارد شد زمانی که پس از دیدارش با اقای حریری در ریاض اعلام کرد که بازگشت حریری سریع تر از چیزی رخ می دهد که بسیاری پیش بینی می کردند.

برای مان دشوار است که زنجیره این اعلام بازگشت را بفهیم؛ این مرد یا بر می گردد یا بر نمی گردد. مساله نیاز به هیچ چیز ندارد جز اینکه به فرودگاه ریاض برود و اولین هواپیما را نه فقط به مقصد بیروت بلکه به مقصد هر مکان دیگری در جهان سوار شود البته اگر هواپیمایش در اختیارش نباشد.

مصاحبه ای که آقای حریری به شبکه تلویزیونی «المستقبل»که در تملک خودش است، داد و نشان داد که حریری چیزی را می گوید که به او دیکته شده است، آسیب زیادی به وی زد.این مصاحبه همچنین به میزبانان سعودی اش نیز آسیب زیادی زد. مصاحبه حریری علاوه بر آن نتایج برعکسی داد آن هم نه دلیل آن که کارگردانی اش بسیار بد بود و مضمون آن تکراری و به درد نخور بود که تماشاگر هیچ گونه اطلاعات جدیدی درباره بحران نمی توانست به دست بیاورد بلکه به دلیل آن که همه دیدگاه ها و گمانه زنی هایی که تأکید می کرد وی در بازداشت به سر می برد و اراده ای از خود ندارد را ثابت کرد و نیز حجم همبستگی گسترده ای که در ابتدای بحران از برخوردار شد را کاهش داد.

فرانسه نقش مهمی در گمراهی و انحراف درباره آقای حریری بازی کرد زمانی که «ژان اوف لودریان» وزیر خارجه اش گفت که حریری از آزادی تحرک برخوردار است اما از این موضع عقب نشست و همانطور که روزنامه «الاخبار» لبنان نوشت،«امانوئل ماکرون» رئیس جمهور فرانسه در نشست غیرعلنی با روزنامه نگاران عرب ضرب الاجلی برای بازگشت حریری به بیروت تعیین کرد که فردا چهارشنبه به پایان می رسد و اقدام به تماس با دبیر کل سازمان ملل کرد تا تدابیر لازم برای بین المللی کردن مساله اتخاذ شود. تدابیری که باعث شود حریری با سرعت بیشتری عربستان را ترک کند و گرنه فرانسه به شورای امنیت سازمان ملل مراجعه می کند.

به باور ما بازگشت حریری  به دلیل فرایند گمراهی که تحمیل کرد دیگر مهم نیست و آن چه مهم است گفته هایش پس از بازگشت به لبنان (اگر این بازگشت رخ دهد) و ائتلاف هایی است که ایجاد می کند.همچنین باید بینیم که آیا بر استعفایش اصرار می کند یا آن که آن را لغو شده می پندارد زیرا بر وی تحمیل شد. علاوه بر آن، باید دید که موضعش نسبت به عربستان سعودی چگونه خواهد بود،و آیا متأثر از حضور خانواده اش در ریاض می شود یا خیر؟

اگر حریری به بیروت لبنانی بازگردد که البته در این مساله شک داریم، آن وقت تبدیل به یک قهرمانی می شود که همه لبنانی ها او را روی شانه های خود بلند می کنند و اما اگر با هویت نامشخصی به لبنان باز گردد و شق عربستانی بر او غلبه کند پس بهتر است همان جایی که هست بماند زیرا بازگشت اش در این حالت برای رهبری طرحی خواهد بود که چه بسا منجر به انفجار لبنان و بی ثباتی اش و غرق کردنش در جنگ هاییمی شود  که می داند از کجا شروع می شود اما نمی داند کی و کجا به پایان می رسند.

ما بر این باوریم که این مرد بحران زده است و سایه خطر بر زندگی و آزادی اش در ریاض که کمتر از خطرات در بیروت نیست را درک کرده است به ویژه اگر تصمیم به تمرد و سرپیچی از کفیل عربستانی اش بگیرد؛ وکیلی که برگه برنده های قوی علیه وی دارد که می تواند از آنها استفاده کند به ویژه،آن که بر عربستان حکومت می کند بیش از 200 نفر از جمله 11 شاهزاده از پسرعموهایش را بازداشت کرده و ما بر این باور نیستیم که لحظه ای در فرستادن حریری به هتل« ریتز کارلتون» تردید کند تا وی را به بازداشتی ها ملحق کند، آن هم با رتبه نخست وزیر سابق...نیاز به دلیل و مدرک زیادی هم ندارد زیرا که ملیت عربستانی مزایای مالی زیادی دارد که پیامدهایی نیز دارد...انصاف در راه حل ها و موضع گیری نیز در قاموس حاکم کنونی عربستان نیست مگر آن که این حاکم جدید عربستان از طرح های خود در لبنان عقب نشینی کند.