مرحله بعدی درگیری ها در خاورمیانه در حال ظهور و پیشروی است و ایالات متحده به سمت مقابله با ایران سوق پیدا می کند.

به گزارش سايت روزنو، شبکه خبری «بلومبرگ» با انتشار گزارشی اشاره می کند که ایالات متحده به سرعت در حال رویارویی با یک دولت مخالف خود است که ترامپ از آن تحت عنوان دولتی یاغی و یک دشمن بالقوه یاد می کند و در جست و جوی منافع خود می باشد از جمله توسعه تهاجمی برنامه هسته ای و قابلیت های نظامی.

 بلومبرگ می نویسد:«شاید این بهترین و مناسب ترین توصیف برای سرزمینی چون کره شمالی باشد اما واقعیت آن است که این تلقی و برداشت ترامپ از ایران است. اگرچه بحران تدریجی هسته ای و موشکی کره شمالی بدون شک خطرناک است با این حال، هنوز به نظر می رسد که منطق بازدارندگی درباره کره شمالی کارآمد است. با این حال، در خاورمیانه دولت ترامپ به سمت یک درگیری بالقوه با ایران پیش می رود. کاخ سفید ظرفیت کمی برای مدیریت این بحران تازه از خود نشان داده است».

این شبکه خبری در ادامه اشاره می کند که سه عامل اصلی سبب می شوند تا رویارویی ایران و امریکا نزدیک تر شوند و در توضیح این عوامل می نویسد:«نخست آن که مبارزه با داعش به سرعت در حال نزدیک شدن به اخرین فاز است. 

شکست این ارتش تروریستی در حالی که رقابت منطقه ای میان کشورهای خاورمیانه در حال افزایش است سبب از بین رفتن نقطه امیدی برای همکاری بی طرفانه میان ایران و امریکا می شود. واشنگتن و تهران برای رویارویی شدید به منظور افزایش نفوذ خود در عراق اماده می شوند. در نتیجه، ظرفیت رویارویی نیروهای امریکایی با شبه نظامیان شیعه مورد حمایت ایران در عراق و منطقه افزایش می یابد.

 در سوریه، ایالات متحده و نیروهای تحت حمایت ایران به حوزه های نفوذ داعش نزدیک می شوند. در نتیجه، با از بین رفتن دشمن مشترکی چون داعش ظرفیت خشونت فزاینده میان نیروهای مورد حمایت ایران و نیروهای مورد حمایت امریکا افزایش می یابد. 

دومین عامل که منجر به ایجاد بحران می شود عزم دولت ترامپ برای جلوگیری از نفوذ ایران در خاورمیانه است. در دوران ریاست جمهوری اوباما این احساس وجود داشت که دولت امریکا می تواند از ظرفیت های توافق هسته ای برای جابجایی حوزه نفوذ امریکا از جنوب اسیا به خاورمیانه استفاده کند اما در عمل علاقه ایران به نفوذ بیش تر از آن چیزی بود که امریکا در دوران اوباما فکر می کرد.

 ایران نفوذ خود را در سوریه، لبنان و عراق گسترش داد. هم چنین، در کشوری چون یمن که تا پیش از آن برای ایران اولویت ثانویه داشت. واقعیت آن است که قدرت ایران در منطقه افزایش یافته و این زنگ خطری برای شرکای امریکاست. 

این واقعیتی غیر قابل انکار است. هم چنین درک منفی ای نیز نسبت به ایران در درون حلقه اطرافیان ترامپ وجود دارد.

در نتیجه، موضع گیری تهاجمی دولت ترامپ علیه ایران و علل آن روشن تر می شود. این موضع در تحریم های اقتصادی ضد ایرانی ديد. افزایش حمایت و احترام به عربستان سعودی و دیگر رقبای سنی از سوی امریکایی ها و احترام متقابل از سوی اعراب نسبت به ترامپ و تمایل به انجام حملات نظامی علیه گروه های مورد حمایت ایران در سوریه توسط امریکایی ها خود را نشان می دهد. 

طبق گزارش های تازه، دولت ترامپ در نظر دارد تا ائتلاف گسترده منطقه ای علیه ایران به راه بیندازد که هدف از آن دو مورد است نخست جلوگیری از کمک رسانی ایران به انصارالله در یمن و دوم اقدام قاطعانه تر فرماندهی نیروی دریایی امریکا در خلیج فارس در رویارویی با قایق های تندروی ایرانی».

بلومبرگ در ادامه اشاره می کند که سومین عامل موثر که احتمال رویارویی جدی میان ایران و امریکا را افزایش می دهد موضع خصمانه شدید ترامپ علیه برجام است و می افزاید:«نشانه هایی وجود دارند که ترامپ علاقه ای ندارد که برای سومین بار تایید کند که ایران پایبند به مفاد برجام بوده است و او مایل به لغو برجام است در نتیجه، در حال زمینه سازی برای وضع تحریم های مجدد اقتصادی علیه ایران است. 

تاثیر احتمالی این کار تقویت تندروها در ایران و اصطکاک بیش تر در روابط دو جانبه ایران و امریکا خواهد بود. ایران نیز در آن زمان مجبور است به موضوع به تعویق انداختن پیشرفت برنامه هسته ای اش طبق برجام پاسخ دهد».

بلومبرگ در ادامه اشاره می کند که برخی از مقام های دولت اوباما نیز اذعان کرده اند که تلاش های دولت قبلی امریکا در جلوگیری از گسترش نفوذ ایران در خاورمیانه ناکافی بوده است.

این شبکه خبری این پرسش را مطرح می کند که ایا ترامپ قابلیت برعهده گرفتن این مسئولیت و مواجهه با مخاطرات ناشی از آن و مدیریت بحران را دارد؟

این شبکه خبری می نویسد تاکنون تلاش های رییس جمهوری امریکا برای به عقب راندن ایران بی ثبات کننده و بی نتیجه بوده است. بلومبرگ می نویسد:«ترامپ در زمینه روابط با اعراب تصمیم به ایجاد ائتلافی ضد ایرانی با همکاری کشورهای عربی بود اما دیدیم که دولت قطر و عربستان سعودی وارد چالش با یکدیگر شدند و قطر به ایران نزدیک شد.

 به همین ترتیب تمایل ترامپ به تضعیف قرارداد هسته ای نیز راهبردی اشتباه است. ترامپ این واقعیت که همه ناظران موافق آن هستند که تهران در حوزه فنی برجام انعطاف پذیری داشته را نادیده می گیرد.

 چنین اقداماتی منجر به انزوای دیپلماتیک امریکا به ویژه دوری آن از شرکای اروپایی اش می شود. ترامپ اگر بخواهد ایران را تحت فشار بگذارد نیازمند اروپایی ها برای وضع دوباره تحریم های اقتصادی موثر است. احتمالا بدلیل این حساسیت هاست که بسیاری از مشاروان ترامپ مخالف تمایل او برای تضعیف برجام بوده اند. بعید به نظر می رسد که ترامپ توجه داشته باشد که مسیر فعلی تا چه اندازه مخاطره امیز است».

بلومبرگ در پایان می نویسد که ترامپ گفته که خواستار صرف هزیه مالی و هزینه انسانی و ریخته شدن خون بیش تر سربازان امریکایی در منطقه خاورمیانه نیست منطقه ای که امریکا از جنگ در آن بسیار خسته است با این حال، تنش های شدید با ایران می تواند خطرات غیر قابل پیش بینی برای ترامپ و امریکا داشته باشد خطراتی که ترامپ در کارزار انتخاباتی وعده پیشگیری از آن را داده بود. بلومبرگ می نویسد:«موضوع مهم سیاست خارجی ترامپ تاکنون تلاش برای مقابله ای کم هزینه بوده است. ترامپ باید این را بفهمد که وقتی نوبت به موضوع ایران می رسد رویکرد او ممکن است با هزینه بالایی تمام شود».