ابراهیمیزدی اصلاحطلب تمامعیاربود
یکشنبه شب،دکترابراهیم یزدی، وزیرخارجه مرحوم بازرگان در«ازمیر» ترکیه دارفانی را وداع گفت. سیاستمداری شناخته شده که دارای دیدگاههای خاصی در امرور داخلی و خارجی بود. حدود ۳۵ سال پیش سکان هدایت وزارت امورخارجه را برعهده داشت و با استعفای مرحوم بازرگان و دولت موقت او نیز از عرصه سیاسیکنارهگیری کرد. ابراهیم یزدی با وجود انتقاد به وضع موجود، همواره عاشق ایران زیست و در اندیشه کاستیها بود. او که از بیماری سرطان رنج میبرد، به منظورجراحی و مداوا نتوانست بهآمریکا به وارد شود ومجبور شد به منظور درمان بیماری به ترکیه سفر کند. نیروهای خط امام در ابتدای انقلاب رابطه خوبی با او نداشتند، اما بخشی از آنها بعدها با احترام کامل از او یاد میکردند. منتقدان دیروز یزدی امروز در سوگ او غمناکند. به بهانه بررسی ابعاد مختلف زندگی ومواضع مرحوم ابراهیم یزدی با محمدکیانوشراد، پژوهشگر وتحلیلگر مسائل سیاسی به گفتوگو پرداخته است که درادامه میخوانید.
روزنو :
یکشنبه شب،دکترابراهیم یزدی، وزیرخارجه مرحوم بازرگان در«ازمیر» ترکیه دارفانی را وداع گفت. سیاستمداری شناخته شده که دارای دیدگاههای خاصی در امرور داخلی و خارجی بود. حدود ۳۵ سال پیش سکان هدایت وزارت امورخارجه را برعهده داشت و با استعفای مرحوم بازرگان و دولت موقت او نیز از عرصه سیاسیکنارهگیری کرد. ابراهیم یزدی با وجود انتقاد به وضع موجود، همواره عاشق ایران زیست و در اندیشه کاستیها بود. او که از بیماری سرطان رنج میبرد، به منظورجراحی و مداوا نتوانست بهآمریکا به وارد شود ومجبور شد به منظور درمان بیماری به ترکیه سفر کند. نیروهای خط امام در ابتدای انقلاب رابطه خوبی با او نداشتند، اما بخشی از آنها بعدها با احترام کامل از او یاد میکردند. منتقدان دیروز یزدی امروز در سوگ او غمناکند. به بهانه بررسی ابعاد مختلف زندگی ومواضع مرحوم ابراهیم یزدی با محمدکیانوشراد، پژوهشگر وتحلیلگر مسائل سیاسی به گفتوگو پرداخته است که درادامه میخوانید.
به گزارش روز نو : متاسفانه مرحوم ابراهیم یزدی، وزیرخارجه دولت موقت، دارفانی را وداع گفتند. ایشان قبل از انقلاب چه مواضعی نسبت به حکومت طاغوت داشتند؟
مرحوم دکتر ابراهیم یزدی جزو قدیمیترین مبارزان سیاسی پیش از انقلاب بودند که از دوران نوجوانی فعالیت مذهبی خود را آغاز کردند و بعدها در محافل و انجمنهای دینی و سیاسی با انگیزه اصلاحگری درجامعه ایران به فعالیت میپرداختند. آن مرحوم فراز و فرودهای فراوانی را دردوران پرمشقت سیاسی خود پشت سرگذاشت و به عنوان چهرهای ملی سعی داشت فعالیت خود را با تکیه بر مکتب راهایی بخش و آگاهیبخش اسلام دنبال کند. آن مرحوم به این علت در میان مبارزان سیاسی قبل و بعد از انقلاب شناختهشده است. فقدان مرحوم دکتر یزدی بدون تردید ضایعهای برای جامعه سیاسی ایران خواهد بود، اما راه و مشی و منش بزرگانی چون دکتر ابراهیم یزدی و دیگر شخصیتهای سیاسی پنهان نخواهد ماند و با گذر زمان تلالو و درخشندگی شخصیتهای پاک و شرافتمندی همچون ابراهیم یزدی بیشتر شناخته خواهد شد. آیندگان به داشتن شخصیتی این چنینی در تاریخ سیاسی ایران میبالند.
وجه تمایز مرحوم ابراهیم یزدی با سایر فعالان سیاسی از ابتدای انقلاب تا به امروز در چیست؟
ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی دورانی پر از تنش، کشمکش، سوء تفاهم، عجله برای رسیدن به آرمانهای خوب و رقابت میان گروههای مختلف بود. قاعدتا تحلیل اوایل انقلاب ایران را باید با شناخت دقیق مسائل مربوط در ظرف زمانی وقوع انقلاب مورد بررسی قرار داد. شخصیت انسانها بر اساس تفکرات و رفتارهای آنها شناخته میشود. مرحوم یزدی از اولین شخصیتهای اصلاحطلبی بودند اعتقاد به اصلاحات در سیستم سیاسی نظام حاکم داشت و این دیدگاه را در منش خود به کار بست. هستند کسانی که به لحاظ نظری دیدگاههای دموکراتیک دارند، اما در عمل از رفتارهای متصلبانه و غیردموکراتیک در برخوردهای خود استفاده میکنند. تلفیق دیدگاه و رفتار از جمله مسائلی است که به عنوان مشکل بسیاری از فعالان سیاسی و اجتماعی ما وجود داشته و دارد و در این مسیر شناخت مشی شخصیتهایی همچون ابراهیم یزدی برای ما درسآموز و راهگشا باشد، زیرا او همواره بر آنچه اعتقاد داشت ایستادگی میکرد و برای رسیدن به آن تلاش داشت.
با این همه، گویا در ابتدای انقلاب میان مرحوم بازرگان و ابراهیم یزدی با سایر گروههای سیاسی اختلاف بود. دعوای اول انقلاب در میان انقلابیون بر سر چه بود که برخی کنار رفتند؟
اطرافیان مرحوم بازرگان درابتدای انقلاب اعتقاد به سیاستهای تدریجی و گام به گام درتحقق اهداف انقلاب اسلامی داشتند. سخن مرحوم بازرگان که شاید در زمان خود کمتر در جامعه انقلابی شنیده میشد، آن بود که «مردم برای دسترسی به اهداف خود درشرایط محدود بهگونهای عمل میکنند که تمام خوبیها را فوری، تمام و با عجله میخواهند. درحالی که دیدگاه مرحوم ابراهیم یزدی و بازرگان چنین نبود. آنها راهی مبتنی بر روشهای مسالمت آمیز و قانونی را برگزیده بودند و هنگامی که احساس کردند فضا برای فعالیت آنها وجود ندارد، شرافتمندانه از حضور در قدرت کناره گیری کردند، اما همچنان به اعتقادی که در مبارزه سیاسی مبنی بر رأی مردم داشتند، در هر زمان که فرصت حضور در انتخابات را با تایید صلاحیت پیدا میکردند، درانتخابات حاضر شده و در فضای نابرابر برای رسیدن به اهداف مدنظرشان تلاش میکردند.
چرا اصلاحطلبان در ابتدای انقلاب با مرحوم ابراهیم یزدی و مرحوم بازرگان زاویه پیدا کردند و بعد از سالهای دهه 70 با احترام از مرحوم یزدی و بازرگان یاد میکردند؟
به لحاظ سازمانی و تشکیلاتی فعالانسیاسی که امروز موسوم به اصلاحطلبان هستند، ریشه درجریان چپ اسلامی وخط امام(ره) دارند. اما به قدر متقدم اصلاحطلبان به لحاظ روشی و نه نظری با امثال مرحوم ابراهیم یزدی متفاوت بودند، به این علت مطرح میشود که به صورت کاملا روشن، آنگونه که جریان اصلاحات و خظ امام و بحث ولایت فقیه را درک میکردند، نهضت آزادی با نگاه متفاوتی به این موضوعات نظرداشت وهمچنین برخی اختلافات دیگری که درخصوص نگاه به غرب در این خصوص میتوان قائل شد. همانطور که اشاره شد، اختلافات اول انقلاب را باید در ظرف خاصی مورد بررسی قرار داد. درآن زمان نه تنها خط امامیها، بلکه گروههای دیگری که ازجریانات چپ و یا جریاناتی که بعدها به ملی مذهبیها معرف گردیدند نیز اختلافاتی با نهضت آزادی داشتهاند. التهاب ابتدای انقلاب و قالب بودن جریان چپ و مبارزه با امپریالیسم، بخشی از دلایلی است که میتواند دراختلافاتی سیاسی با نهضت آزادی به آن اشاره کرد. انقلاب اسلامی با خصلتهای پر از التهاب و ضرورت برخی شتابها و اصولی دیدن بسیاری از پدیدهها وگفتارها موجب گردید تا افرادی که با خصلت رفورمیستی و اصلاحطلبانه به دنبال تحقق آرمانهای خود بودند، مجال فعالیت نداشته باشند. روشن است که روزی اگرجامعه ایران مجددا به شرایط یک جامعه انقلابی متمایل گردد، اصلاحطلبان در چنین فضایی جایی برای حضور نخواهند داشت. تنها دربستر اجتماعی اصلاحطلبانه است که شخصیتهای ملی میتوانند به ایفای نقش بپردازند و قاعدتا شرایط اول انقلاب فرصت بازیگری موثر را از افرادی همچون مرحوم بازرگان و مرحوم یزدی ستانده بود و این مساله نهتنها درمیان بستر اجتماعی شکل گرفته، بلکه توسط رهبران مذهبی و حتی توسط چپ مارکسیست و چپ اسلامی نیز دامن زده شد.
جریان راست سیاسی، مرحوم یزدی را غربگرا میدانستند. به راستی مرحوم ابراهیم یزدی تمایل به مکاتب سیاسی غربی و ارتباط با غربیها داشتند؟
بدون تردید دکتر ابراهیم یزدی یک شخصیت ملی بینظیر در تاریخ مبارزات راهی بخش مردم ایران است. نگاه منفی به غرب در بسیاری از کشورهای جهان سوم تحت تاثیر فرهنگ و گفتمان چپ و هم به دلیل وجود واقعیتهای استعماری دراین کشورها یک مساله اساسی است. به همین علت شخصیتهای سیاسی جهان سوم برای کسب محبوبیت و یا پیشبرد اهداف سیاسی خود ناگزیر به رویارویی با کشورهایی چون آمریکا بودند. بازرگان و یزدی اعتقاد داشتند تا مساله استبداد داخلی درکشورهای جهان سوم و مساله تثبیت قانون درجامعه ایران نهادینه نشود، ایجاد مخاصمههای بینالمللی میتواند به سست شدن پایگاه ایران منجر شود و به تعبیر دیگر عنوان مبارزه با غرب به عنوان شرطهای اولیه استقلال کشور مورد توجه نهضت آزادی نبود و این به معنای غربگرا بودن ویا متمایل به غرب و آمریکا بودن به هیچعنوان نیست و دشمنی با آمریکا با رقابت با آمریکا دو ساحت متفاوت بوده و هست. ابراهیم یزدی نیز با تکیه براندیشههای ملیگرایانه خویش نمیتوانست نگاه مثبتی به ستیزه با غرب داشته باشد. بسیاری از چهرههای سیاسی در ابتدای انقلاب اعتقاد به مبارزه تمام قد با آمریکا داشتند. امروز شعار نه سازش و نه تسلیم، به معنای نبرد با آمریکا نیست. تغییر نگرشها مبتنی به تغییر شرایط است. البته نگاه ابراهیم یزدی از ابتدا مبتنی بر همزیستی مسالمت آمیز و دفاع از منافع ملی و ایستادگی در برابر استعمار بود، اما در نحوه اجرای چنین دیدگاهی متفاوت مینگریست. همچنانهم میتواند چنین اختلاف نظرهایی وجود داشته باشد. افرادی که به مرحوم بازرگان و یزدی انگ وابسته بودن به غرب را میزدند به بسیاری از اصلاحطلبان نیز چنین انگی میزنند. واقعیت آن است که ابراهیم یزدی و اطرافیان او التزام به عمل به قانون اساسی داشتند و اگر انتقاداتی به این قانون وارد میکردند، اما قانون اساسی را راهکاری مفید در شرایط فعلی ایران تلقی میکردند. درحق بازرگان و یزدی جفا شد. برخی به حلالیت از بازرگان و یزدی مبادرت کردند اما نکته مهم که در شخصیت یزدی دیده میشد آن بود که او هیچگاه اهل گله و شکایت و کنایه به کسانی که علیه او اقدام رفتارکردند، نبود و با صبوری و اشتیاق برای بهبود جامعه ایران تلاش میکرد.
در زمانی که مرحوم دکتر یزدی وزیرخارجه دولت موقت بودند اتفاقات مختلفی از جمله تسخیر سفارت آمریکا توسط دانشجویان خط امام(ره) به وجود آمد. موضع آن مرحوم به مسائل سیاست خارجی در اوایل انقلاب چگونه بود؟
مرحوم بازرگان اسلام را برای ایران میخواست. این خط و مشی ممیزی است که منافع ملی را در اندیشه بازرگان و روش ابراهیم یزدی برجسته میکند. سخن بازرگان و روش یزدی به معنی عدم اهمیت دادن به اسلام نیست، زیرا آنها عمرخود را با نیت فعالیتهای خدا پسندانه سپری کردند. سخن بازرگان و روش یزدی این بود که ما به عنوان مردم سرزمین ایران که از عقاید و اندیشهها و اقوام گوناگون شکل گرفتهایم وظیفه خاصی داریم و آن تلاش برای رستگاری اهل خانه خویش و مردم ایران است. عنصرمنافع ملی و تلاش در جهت حفظ این عنصر به عنوان عامل دوام بخش تمامیت ارزی ایران در مقابل تهدیدات خارجی وجه بارزی است که مرحوم بازرگان و یزدی به دنبال آن بودند و امروز نیز این دو نگاه در عرصه سیاست خارجی و حتی درعرصه مسائل فرهنگی داخلی به خوبی خود را نشان خواهد داد.
دیدگاه ابراهیم یزدی با دیدگاه احزاب سیاسی ایران به لحاظ شیوه حکمرانی در چه چیز متفاوت بود؟
همانگونه که مرحوم بازرگان در تعریف اعتقادات خود عنوان کرد که مسلمان، ایرانی، مصدقی و طرفدار قانون اساسی است و این سخن را در زمان مبارزه با رژیم پهلوی اظهار کرده بود، این مشی و منش همواره در فعالیتها و نگاه مرحوم بارزگان و ابراهیم یزدی پس از انقلاب کم و بیش وجود داشت. در واقع مسلمانان دموکراتیک که برای تمامیت ارزی ایران تلاش کرده و مشی مرحوم دکتر مصدق را به عنوان شکل دادن به دولتی ملی مد نظر خود قرار میدادند، طبعا قانون اساسی را پس از انقلاب به عنوان قانونی که ملتزم به اجرای آن هستند، پذیرفته بودند. ایدهآل بارزگان و یزدی شکلگیری دولتی است که آن دولت از نیروهای مختلف اجتماعی، با سلایق گوناگون تشکیل شده باشد. دولت ملی ازجمله مسائلی بود که مرحوم بازرگان و یزدی آن را دنبال میکردند و همواره درجهت آن تلاش داشتند.