نگاهي به طرح در دست اجراي آنكارا
چرا تركيه در مرز ايران ديوار ميكشد
ترکيه براي حفاظت از مرزهاي خود ديوار بتوني ميسازد؛ ديواري به طول ٦٥٠ کيلومتر در مرزهاي سوريه و ديواري به طول ١٤٤ کيلومتر، با سه متر ارتفاع و دو متر عرض در مرز ايران. هفدهم مردادماه امسال بود که سايت «حريت» خبر داد «سليمان البان»، استاندار استان «آغري»، در شرق ترکيه، از روند ساخت اين ديوار بازديد ميکند، اما ترکيه ديوارسازي بين کشورهاي همسايه را از سال ١٣٩٣ شروع کرده است. طبل جنگ تروريستها در خاورميانه که به صدا درآمد، آتش آن به زمين سوريه و عراق کشيده شد؛ حمايت برخي از کشورها از تروريستها و داعش رسوايي بزرگي براي آنها بود. عدهاي ميخواستند دامن خود را از اين بدنامي پاک کنند و عدهاي عليه داعش جنگيدند؛ هر کسي راهي در پيش گرفت؛ ايران در بيرون مرزها عليه تروريستهاي داعش جنگيد و ترکيه که زماني متهم شده بود از داعش حمايت مالي ميکند يا اينکه منابع نفتي آنها را خريداري ميکند، براي حفاظت از مرزهاي خود راه ديوارکشي را در پيش گرفت. آنها خواستند بين ترکيه و سوريه ديوار بتوني برافرازند براي جلوگيري از ورود تروريستها به خاک ترکيه. در مرز ايران و ترکيه هم ترکها بهانه ديگري دارند؛ ميخواهند از ورود پکک؛ شبهنظاميان وابسته به حزب کارگران کردستان، به خاک خود، جلوگيري شود. براي همين سال ۲۰۱۴ ساخت ديوار در مرز جنوبي خود با سوريه را آغاز کردند و امسال ساخت ديوار در مرزهاي ايران را در پنج مرحله در پيش دارند. اما مرز ايران و ترکيه، مرزي به نسبت باثبات در طول تاريخ، بيش از ۵۰۰ کيلومتر است؛ مناطق کوهستاني صعبالعبور که در آن چهار استان آغري، ايگدير، وان و حاکاري از ترکيه با استان آذربايجانغربي هممرز است. استانهاي آغري و ايگدير در شماليترين قسمت مرز مشترک دو کشور در طرح ديوارکشي قرار دارند. حالا اين مرزها با بلوکهاي بتوني قابلحمل و انتقال که هر قطعه آن هفت تن وزن دارد، در حصار ماندهاند. در طول اين ديوار ۱۵ در، براي تردد شيشههاي ضدگلوله در فواصل مشخص نصب شده است. بالاي ديوارها در حصار سيم خاردار است که ارتفاع آن به چهار متر ميرساند. اين ديوار در پنج مرحله ساخته ميشود. در ارديبهشت ۱۳۹۶ «آليک»، رئيس اداره تأسيسات مسکوني وابسته به نخستوزيري ترکيه، گفته بود احداث ديوار در مرز ايران و ترکيه به طول ۱۴۴ کيلومتر آغاز شده است و مرحله اول آن در شهريور ۱۳۹۶ به پايان ميرسد.
روزنو :
ترکيه براي حفاظت از مرزهاي خود ديوار بتوني ميسازد؛ ديواري به طول ٦٥٠ کيلومتر در مرزهاي سوريه و ديواري به طول ١٤٤ کيلومتر، با سه متر ارتفاع و دو متر عرض در مرز ايران. هفدهم مردادماه امسال بود که سايت «حريت» خبر داد «سليمان البان»، استاندار استان «آغري»، در شرق ترکيه، از روند ساخت اين ديوار بازديد ميکند، اما ترکيه ديوارسازي بين کشورهاي همسايه را از سال ١٣٩٣ شروع کرده است. طبل جنگ تروريستها در خاورميانه که به صدا درآمد، آتش آن به زمين سوريه و عراق کشيده شد؛ حمايت برخي از کشورها از تروريستها و داعش رسوايي بزرگي براي آنها بود. عدهاي ميخواستند دامن خود را از اين بدنامي پاک کنند و عدهاي عليه داعش جنگيدند؛ هر کسي راهي در پيش گرفت؛ ايران در بيرون مرزها عليه تروريستهاي داعش جنگيد و ترکيه که زماني متهم شده بود از داعش حمايت مالي ميکند يا اينکه منابع نفتي آنها را خريداري ميکند، براي حفاظت از مرزهاي خود راه ديوارکشي را در پيش گرفت. آنها خواستند بين ترکيه و سوريه ديوار بتوني برافرازند براي جلوگيري از ورود تروريستها به خاک ترکيه. در مرز ايران و ترکيه هم ترکها بهانه ديگري دارند؛ ميخواهند از ورود پکک؛ شبهنظاميان وابسته به حزب کارگران کردستان، به خاک خود، جلوگيري شود. براي همين سال ۲۰۱۴ ساخت ديوار در مرز جنوبي خود با سوريه را آغاز کردند و امسال ساخت ديوار در مرزهاي ايران را در پنج مرحله در پيش دارند. اما مرز ايران و ترکيه، مرزي به نسبت باثبات در طول تاريخ، بيش از ۵۰۰ کيلومتر است؛ مناطق کوهستاني صعبالعبور که در آن چهار استان آغري، ايگدير، وان و حاکاري از ترکيه با استان آذربايجانغربي هممرز است. استانهاي آغري و ايگدير در شماليترين قسمت مرز مشترک دو کشور در طرح ديوارکشي قرار دارند. حالا اين مرزها با بلوکهاي بتوني قابلحمل و انتقال که هر قطعه آن هفت تن وزن دارد، در حصار ماندهاند. در طول اين ديوار ۱۵ در، براي تردد شيشههاي ضدگلوله در فواصل مشخص نصب شده است. بالاي ديوارها در حصار سيم خاردار است که ارتفاع آن به چهار متر ميرساند. اين ديوار در پنج مرحله ساخته ميشود. در ارديبهشت ۱۳۹۶ «آليک»، رئيس اداره تأسيسات مسکوني وابسته به نخستوزيري ترکيه، گفته بود احداث ديوار در مرز ايران و ترکيه به طول ۱۴۴ کيلومتر آغاز شده است و مرحله اول آن در شهريور ۱۳۹۶ به پايان ميرسد.
مرزي به درازناي تاريخ
به گزارش روز نو :ايران هرگز شروعکننده حمله به ترکيه نبوده است؛ ٢٩ مي ١٤٥٣ (هشتم خرداد ٨٣٢) بود که سلطان محمد دوم، پادشاه عثماني با فتح قسطنطنيه، (کنستان پير)، به عمر هزارساله امپراتوري رم شرقي يا بيزانس پايان داد و لقب فاتح گرفت. در ايام شکوه عثماني بود که شاه اسماعيل صفوي اولين دولت ملي بعد از اسلام را در ايران تشکيل داد. در اين ايام جنگهاي ايران و عثماني شروع ميشود؛ با جنگ چالدران و شکست ايرانيان در اين جنگ. اين شکست در روحيه اسماعيل که تا آن زمان قهقهه فاتح پيروز جنگ سر ميداد، تأثير زيادي گذاشت تا اينکه او در ٣٨ سالگي درگذشت يا دق کرد. شاه طهماسب با سلطنت سليمان قانوني در عثماني همدوره بود که در سال ١٥٣٨ با قشوني وارد خاک آذربايجان و تبريز شد. جنگهاي ٢٠ساله ايران و عثماني خرابيهاي زيادي در ايران داشت و پايتخت ايران در اين دوره از تبريز به قزوين منتقل شد. تا اينکه در دوره شاه عباس اول، معاهده صلح استانبول (٢١ مارس ١٥٩٠) امضا شد. به موجب اين قرارداد، شهر تبريز با قسمت غربي آذربايجان و نهاوند دست عثمانيها ماند، اما دوران شکوه ايران با حضور شاه عباس کبير به اوج ميرسيد؛ او بعد از سروساماندادن به مخالفان خود به استرداد سرزمين ازدسترفته انديشيد و در اين راه اقدام کرد. مدتي بعد شاه عباس با انتقال پايتخت از قزوين به اصفهان به تهيه مقدمات جنگ انديشيد. پيروزي شاه عباس به قرارداد صلحي منجر شد که در آن عثمانيها از هرگونه ادعايي نسبت به آذربايجان، کردستان، لرستان و خوزستان صرفنظر کرده و عهدنامه استانبول دوم را امضا کردند؛ عهدنامهاي که عمر آن به سه سال بيشتر نرسيد. بار ديگر در زمان شاه صفي، روابط ايران و عثماني خراب شد و حمله عثمانيها به خاک ايران درنهايت به معاهده صلح قصرشيرين (زهاب) انجاميد. در اين عهدنامه در سال ١٦٣٩ بغداد، بصره و قسمتي از کردستان غربي به عثمانيها واگذار شد تا دوران نادرشاه افشار که بار ديگر اين سرزمينها استرداد شدند. گرچه عهدنامه قصرشيرين در سال ۱۶۳۹ مرز ميان دو کشور را تعيين کرد، اما مناطق کوهستاني قصرشيرين تا دو قرن محل درگيريهاي پيدرپي ميان دو کشور شد. حملات عثماني به شمال غربي ايران براي سرکوب قبايل شورشگر، پاسخ تلافيجويانه دولت ايران را در پي داشت. اين اقدام باعث شد سلطان محمود دوم عثماني در سال ۱۸۲۱ حملهاي را به ايران آغاز کند. عثماني با ارتشي قدرتمند و با وضعيت برتري نسبت به ارتش ايران حملهاي را آغاز کرد، اما ارتش فتحعليشاه قاجار شکست سختي بر ارتش عثماني وارد آورد. نخستين عهدنامه در جولای سال ۱۸۲۳ منعقد شد، اما به دليل آنکه مرزهاي تعيينشده در عهدنامه ۱۶۳۹ قصرشيرين را تثبيت کرد، نتوانست چارهاي مناسب براي درگيريهاي مرزي قبلي تعيين کند. درگيريهاي مرزي در دهه ۱۸۳۰ دوباره دو کشور را به جنگ هدايت کرد. با ميانجيگري انگلستان و امپراتوري روسيه، دومين عهدنامه در ۳۱ مي ۱۸۴۷ ميان ايران و عثماني به امضا رسيد. طبق اين عهدنامه، مناطق مورد اختلاف ميان دو امپراتوري ميان آنها تقسيم شد، اما بهدليل غيردقيقبودن، انجام اين اقدام تا سال ۱۹۱۴ به طول انجاميد. به موجب عهدنامه دوم ارزروم، دولت ايران پذيرفت که از ادعاي خود در رابطه با مناطق غربي زهاب (مندلي، نفتخانه و خانقين) دست برداشته و نيز حاکميت عثماني را بر سليمانيه به رسميت بشناسد و نسبت به آن ادعايي نداشته باشد.
همچنين عثماني نيز تعهد کرد حق کشتيراني ايران بر اروندرود را به رسميت بشناسد. علاوه بر اين بنا شد که حدود مرزي دو کشور تعيين شود ولي باوجود برگزاري سه نشست توافقي به عمل نيامد. نماينده ايران در اين قرارداد اميرکبير بود.
ديوارهايي اطراف تاريخ؛ دفاع از مرز
ديوارکشي بين مرزها پيشينهاي به قدمت تاريخ دارد؛ بسياري از تمدنهاي تاريخ کهن براي دور نگهداشتن کشور خود از دشمنان متخاصم، ديوارهاي عظيم دفاعي حول محدوده خود درست ميکردند. آنها از اين طريق مرزهاي ملي خود را مشخص کرده و از فرارکردن شهروندان خود به آنسوي مرزها جلوگيري ميکردند.
ديوار بزرگ گرگان (Great wall in Gorgan): ديواري با آجرهاي قرمزرنگ که به نام «مار سرخ» شناخته ميشد، به طول ٢٠٠ کيلومتر از سواحل جنوبي درياي خزر تا کوههاي البرز کشيده شده بود. زماني تصور ميشد که اين ديوار به دستور اسکندر مقدوني ساخته شده و حتي بعضا به «حصار اسکندر» شهره شد اما بعدها مشخص شد که اين بنا در قرن پنجم ميلادي به دست ساسانيان ساخته شده است. طولانيترين ديوار عهد باستان با ٣٠ دژ، پادگاني با ٣٠ هزار سرباز و شبکهاي از کانالها بود که هم نقش سيستم تأمين آب آشاميدني اين سربازان را ايفا ميکرد و هم نوعي خندق دفاعي بود.
ديوار هادريان (Hadrian’s Wall): در سال ١٢٢ قبل از ميلاد ساخته شده است؛ سلطان هادريان، براي محافظت از بريتانياي روم در برابر پيکتها و ديگر قبايل بربر که در شمال انگلستان و اسکاتلند سکونت داشتند، آن را تأسيس ميکند. ديوار هادريان ١١٧ کيلومتر طول و سهمتر عرض داشت؛ ديواري با دروازههايي به فاصله ١,٥ کيلومتري که تمامی تحرکات منطقه را کنترل ميکرد. اين ديوار تا اوايل قرن پنجم بهعنوان نمادي از قدرت روميان در برابر بريتانيا به قوت خود باقي بود اما هزارو ٦٠٠ سال بعد، مردم براي استفاده از مواد و مصالح ساختماني به اين ديوار هجوم بردند.
ديواري حول شهر اژدها: مهمترين ديوار باستان، ديوار بزرگ چين است؛ ديواري افسانهاي که هزاران کيلومتر از بيابان گبي تا مرز کرهشمالي کشيده شده است. ساختوساز اين حصار در قرن سوم پيش از ميلاد و به دستور پادشاه وقت سرزمين اژدهاي سرخ شروع شد اما مشهورترين قسمتهاي آن بين قرنهاي چهاردهم تا هفدهم بعد از ميلاد سر از زمين بيرون آوردند تا از سلسله مينگ در برابر عشاير استپ محافظت كنند.
ديوار قسطنطنيه: در همان زمان، قسطنطنيه هم به دور خود ديواري کشيده بود؛ کلانشهر قسطنطنيه، بهخاطر ديوارهاي محکمش زبانزد عاموخاص بود. اين ديوارها به طول ٢٢ کيلومتر کشيده شده بودند و دورتادور شهر را احاطه ميکردند. در سال ١٤٥٣، فرمانرواي عثماني اين شهر را با توپخانه خود محاصره کرد و فرمانروایي بيزانس سرنگون شد. اما تاريخ معاصر اروپا ديوار ديگري را به خاطر دارد.
ديوار عموريان: سومريها، نخستين تمدن شناختهشده در دنيا، يکي از اولين ديوارهاي دفاعي جهان را هم به ثبت رساندند: ديوار عموريان. در قرن ٢١ قبل از ميلاد، فرمانرواي سومري براي محافظت از سرزمينهايشان در برابر عموريان (قبيلهاي چادرنشين که به بينالنهرين هجوم بردند) نوعي مانع مستحکم و عظيم را بنا نهادند. گفته ميشود که اين ديوار به طول ١٦٠ کيلومتر بين دو رود دجله و فرات که حالا در عراق قرار دارند، کشيده شدند. اين سازه احتمالا نخستين ديوار دفاعي دنياست که پيرامون يک شهر ساخته شد و توانست دشمنان سومريان را براي چندين سال از سرزمينهايشان دور نگه دارد.
ديوار آتن: در کنار اين، ديوارهاي بلند آتن هم در يونان باستان معروف است. آتن يکي از قدرتمندترين شهرهاي دنيا بود اما يک ضعف نظامي عمده داشت: تا دريا فقط شش و نيم کيلومتر فاصله داشت. حدود سال ٤٦١ ميلادي آتنيها درصدد آن برآمدند که اين آسيبپذيري را جبران کنند و براي اين منظور مجموعهاي از حصارها و ديوارها را براي متصلکردن مرکز شهر به بندرگاههاي کليدي پيره و
Phalerum احداث کردند. بعد از اتمام پروسه ساخت، «ديوارهاي بلند آتن» نقش نوعي مثلث زميني ضد محاصره را ايفا کردند که به ساکنان درون شهر امکان ميداد بهسادگي آذوقه مورد نيازشان را از دريا تأمين کنند و خود دريا نيز از سوی نظاميان قدرتمند آتن محافظت ميشد. اين استحکامات باعث شد که آتن در جريان جنگ پلوپونز تسخيرناپذیر شود اما بعد از شکست ارتش آتن در دريا، اين شهر مجبور به تسليم شد. گفته ميشود که بهدنبال اين شکست ديوارهاي عظيم آتن برچيده شدند و مجددا بازسازي شدند و تا سال ٨٦ قبل از ميلاد نيز همچنان پابرجا بودهاند.
ديوار مدرن در عصر معاصر: ديوار برلين که در سال ١٩٦١ ميلادي ساخته شد، و برلين را به دو بخش شرقي و غربي تقسيم کرد. رهبران آلمان شرقي مدعي بودند که اين ديوار براي دور نگهداشتن فاشيستها و ديگر دشمنان از سرزمينشان ساخته ميشود اما در اصل براي آن بنا شد که مانع از فرار مردم از بخش شرقي آلمان به نواحي غربياش شود. اين ديوار در غرب با نام «ديوار شرم» شناخته ميشد و تا قبل از ٩ نوامبر ١٩٨٩ ميلادي و گشودهشدنش توسط دولت آلمان شرقي ٢٨ سال پابرجا ماند.
قاره سبز در حصار فلز؛ مهاجران در راه اروپا
اروپا دليل زندهاي است بر اينکه ایده ساختن دیوار بین آمریکا و مکزیک عملی نخواهد شد. ایام مبارزات انتخابات ریاستجمهوری آمریکا بود که دونالد ترامپ، نامزد جمهوریخواه از ساخت دیوار مرزی بین آمریکا و مکزیک گفت. او با هیلاری کلینتون، رقیب دموکرات خود درباره سیاستهای مهاجرتی آمریکا به مناظره نشست. اما این ایده فقط مخصوص ترامپ نبود؛ اگرچه او بعد از پیروزی در انتخابات ایده خود را فراموش کرد و نخواست نقشه عملیاتیکردن آن، طراحی شود. کشورهای اروپایی با دلایلی مشابه دلیل ترامپ، یعنی جلوگیری از ورود مهاجران، سالهاست که مشغول دیوارکشی در مرزهای خود هستند. آنها میخواهند مهاجران و پناهندگان وارد کشورهای اروپایی-آمریکایی نشوند.
«ریس جونز»، استاد جغرافیای دانشگاه هاوایی در مقالهای نوشته است: «به نظر میرسد که مرزها و دیوارها در چارچوب مهاجرت و توقف حرکت، به مسئله اول جهان تبدیل شده است».
او معتقد است: «به نظر میرسد برخی از کشورهای اروپایی در حال بازگشت به عقب از شینگن و تقویت مرزهای ملی خود هستند»؛ همان مسئلهای که علی خرم، نماینده سابق ایران در سازمان ملل، آن را «عصر رجعت اروپا از شینگن به حصارکشی» عنوان میکند. او معتقد است: «در عصر چندصدایی که اجماع کشورهای اروپایی روی منافع ملی همگانی به حداقل رسیده، اروپا چارهای جز دیوارکشی در مرزهای خود ندارد. این به معنای این است که اروپاییان بر سر پذیرش یا رد پناهندهها به سیاست واحدی نرسیدهاند».
خیلی از کشورهای اروپایی، بازرسیهای مرزی خود را تقویت کردهاند؛ بازرسیهایی که قبلا وجود نداشت. گاردهای بین فرانسه و بلژیک درحالحاضر مدارک شناسایی مسافران را بررسی میکند. برخی از کشورها مانند مجارستان تصمیم گرفتهاند که در مرزهای خود دیوارهای فیزیکی بکشند. مهاجران از پهنه آبهای نیلگون مدیترانه مركزي وارد قاره سبز میشوند؛ در مواجهه با دیوارهای فلزی؛ اگرچه همین دیوارهای فلزی هم نتوانسته جلوی پناهندگان در سالهای جنگ را به اروپا بگیرد. فرانسه در مرز خود دیوار بزرگ کاله و اردوگاهی جنگلی دارد که ١٣ فوت بلندی دارد. این اردوگاه حدود هفت هزار نفر پناهجو را در خود جای داده است. انگلستان میخواهد در هزینه ساخت این سازه آهنی مشارکت داشته باشد و بخشی از آن هزینهها را تأمين کند یا در ماه آگوست ٢٠١٦، نروژ اعلام کرد که شروع به ساختن یک دیوار به طول ٦٦٠ فوت و به بلندی ١١ فوت کرده است. این دیوار در مرزهای نروژ با روسیه احداث خواهد شد یا مجارستان از زمان بهاوجرسیدن بحران در سال گذشته یکی از خشنترین طرفهای ضدمهاجران در اروپا بوده است.
مقدونیه آخرین کشوری بوده که پردههای آهنین جدید را در مرزهای خود با یونان بالا برده است. حصارهایی که مسیر ترانزیت کلیدی را بلوکه کرده و به مهاجران در سفر از ترکیه به اروپای شمالی و غربی اجازه حضور نمیدهد؛ اما عدهای از مهاجران از نواحی جنگلی فرار میکنند و از طریق مدیترانه از سوریه، افغانستان، عراق مراکش و پاکستان وارد اروپا میشوند.
اتریش هم در مرز خود با اسلوونی حصار فلزی کشیده است؛ یک مانع ٢,٣ مایلی اولین حصار بین دو کشور عضو منطقه شینگن در جایی مفروش است. اتریش طرحی را برای بالابردن مانع در سراسر مرزهایش با مجارستان نهایی کرده است. برای بسیاری اتريش نمایندگیکننده مرزهای نهایی در سفر مهاجران از یونان به آلمان و سوئد بوده است. در بلغارستان هم اوضاع مرزها همین است و به دیوارهای بتونی برخورد کرده است. آنها در سال ٢٠١٥ یک حصار فلزی ساختهاند که میخواهند از آن برای جلوگیری از سیل مهاجران از ترکیه به سمت اروپا استفاده کنند.
همچنین در اواسط اکتبر یک بخش از مرز مجارستان با کرواسی بلوکه شد. سربازان مجارستان در نیمهشب ١٧ اکتبر ٢٠١٦ مرز را در نزدیکی روستای زاکانی بستند. همچنین مجارستان مرز خود را به سوی رومانی حصارکشی کرده است. در آگوست ٢٠١٥ استونی اعلام کرد در مرزهایش با روسیه برای تقویت و حفاظت از ناحیه شینگن دیواری خواهد ساخت. بناست در سال ٢٠١٨ کار ساختن یک دیوار ٧٠٠ مایلی به بلندی هشت فوت آغاز شود.
بلغارستان کار بستن مرزهای جنوبیاش با ترکیه را تمام کرده است. کار ساختن حصاری به بلندی ١٥ فوت عرض و طول در اوایل ماه آگوست تمام شده؛ این حصار بخش نهایی ساختن پروژهای است که در ماه نوامبر سال ٢٠١٣ شروع شده بود.
در ماه ژانویه ٢٠١١ یونان اعلام کرد که طرحهایی برای یک حصار هشتمایلی در طول مرزش با ترکیه برای جلوگیری از ورود مهاجران غیرقانونی در دست دارد. به گزارش IOM تعداد متقاضیان پناهندگی در سالهای ٢٠١٥ به بعد به کشورهای اروپایی بیشتر شده است و در همین وضعیت اروپا مرزهای خود را بهشدت محافظت میکند. این نشان میدهد این سیاستها تأثیر بازدارندهای بر مردم نداشته است. مردم و مهاجران راه خود را ميروند؛ گروههاي امدادرسان بيشتر از هميشه مشغله دارند و مهاجراني که به اين کشورها رسيدهاند، بيشتر از گذشته بوده است.
ديوارکشي در دوره جديد؛ هدف امنيت است
هدف ترکيه از ديوارکشي در مرز با ايران چيست؟ پرسشي که اين روزها مطرح است، در دو سر طيف تحليل روابط سياسي، از بدبيني تا خوشبيني محض را شامل ميشود. عدهاي اگر ديوارکشي در مرزهاي ايران و ترکيه را يک پروژه تبليغاتي ترکي-غربي براي افزايش ايرانهراسي ميدانند، برخي آن را ايجاد محدوديت براي کردها عنوان کرده يا تأثيرگذاري در افکار عمومي براي تخريب ايران و افزايش قدرت خود ترکها در منطقه عنوان ميکنند؛ اما ترکيه ميگويد به دنبال کنترل گروههاي تروريستي در منطقه و جلوگيري از قاچاق کالاست و هدفي جز اين ندارد. حالا ترکيه هم شروع به ساختن يک ديوار بتوني در طول مرزهاي خود با ايران و سوريه کرده است. به گزارش رويترز هنگامي که ديوار مرز ترکيه و سوريه تکميل شود، انتظار ميرود که ٥٦٠ مايل طول، ١٠ فوت بلندي و حدود ٧٠ فوت عرض داشته باشد. حدود سه ميليون پناهنده سوري درحالحاضر در ترکيه زندگي ميکنند. اين آمار را آژانس پناهندگان (IOM) داده است. به نظر ديوارهاي فلزي-بتوني نميتواند جلوي مهاجران و پناهندگان را به کشور مقصد بگيرد؛ اين ديوارها نميتواند امنيت کشورها را تأمين کند. شايد راه تأمين امنيت کشورها در چيزي غير از ديوارکشي تأمين شود؛ تعامل با جهان.
منبع: شرق