
شاراپووا: نه، من دوپینگ نکردم!
روزنو :ماريا شاراپووا، مشهورترين تنيسباز روس دنيا كه بعداز محروميت 15 ماههاش به خاطر استفاده از مواد ممنوعه، فرصت دوبارهای براي بازگشت به دنيا تنيس پيدا كرده، به تازگی مجوز حضور در رقابتهای گرنداسلم آمريكا را هم به دستآورده؛ نه اينكه خودش براي كسب سهميه جنگيده باشد بلكه وايلد كارت گرفته و قرار است به يو اس اوپن برود.
با اين حال بازگشت دوباره ماريا كه روزي زن شماره يک تنيس دنيا بود، به رقابتهای سطح عالی تنيس، میتواند خبر خوبی براي هواداران او و البته اسپانسرهايش باشد. شاراپووا روز گذشته گفتوگوی بلندی با مجله بلژيكي «پاري مچ» داشته كه خلاصهای از آن را میخوانید..
*پس از 15 ماه محروميت به خاطر استفاده از مواد ممنوعه، الان در آستانه بازگشتی بزرگ به رقابتهای گرنداسلم تنيس هستيد. به خاطر اين فاصله زيادی كه بين شركت كردنتان در اين رقابتهای سطح بالا افتاده، مضطرب نيستيد؟
سطح اضطراب من ارتباطی با اهميت تورنمنتها ندارد. ساده بگويم؛ از اينكه به زمين تنيس برگشتهام بسيار هيجان زدهام. بی صبرانه منتظر بازگشت بودم. از طرفی هيچ وقت در طول دوران حرفهای ام، تورنمنتی را مهمتر از تورنمنت ديگر، ندانستهام.
*بالاخره اين موضوع پايانی بر دوره سخت شماست. در حال حاضر حالتان چطور است؟
تمرينهايم را از سر گرفتهام و سفر هم میكنم. آماده میشوم تا كتابم را هم منتشر كنم. دوباره سرم شلوغ شده است. فعلاً روزهای سختی كه داشتهام به پايان رسيده و دوران جديدی از سر گرفته شده است.
*در اين مدت چه چيزی براي شما از همه سختتر بود؟
اينكه نمیدانستم كی قرار است دوباره به تنيس برگردم: نمیدانستم فردا چه چيزی انتظارم را ميیكشد. با اين حال حس میكردم چيزی كه در حال جستوجويش هستم من را پختهتر هم كرد. تنيس عشق من است، عشق هميشگی ام. دلم، وحشتناک برايش تنگ شده بود.
*لحظهای هم فكر كرديد كه ممكن است همه چيز براي شما تمام شود؟
هميشه میدانستم دوباره بازی میكنم، فقط نميدانستم كی.
*الان 30 ساله هستيد و در دنياي تنيس، 30 سال، سن زيادی محسوب ميشود. همين اواخر دوباره مصدوم هم شديد و از طرفی از جايگاه شماره يک دنيا در حال حاضر به جايگاه 148 رسيدهايد. به اين فكر نكرديد كه از دنيای تنيس خداحافظی كنيد؟
معلوم است كه نه! درست است كه خداحافظی يكی از راههايی بود كه ميتوانستم انتخاب كنم، طبيعتاً سادهترين راه، ولی يادم نميآيد حتی يک روز در زندگيی ام كار سادهای انتخاب كرده باشم. اين چيزها در ژن من نيست. با خودم هميشه سرسخت هستم.
*برگرديم به محروميت شما به خاطر دوپينگ؛ هميشه اين موضوع را تكذيب كردهايد. واقعاً فكر نميكنيد كه از يك ماده ممنوعه استفاده كردهايد؟
يك بار براي هميشه ميگويم نه! اگر ميدانستم غيرقانونی است از آن استفاده نميكردم. درباره اين موضوع بارها صحبت كردهام. حالا فقط ميخواهم رو به جلو حركت كنم.
*اطرافيان شما، به ويژه پزشک تان كه اين دارو را برايتان تجويز كرد، نبايد اطلاعات بيشتري در اين زمينه كسب ميكردند؟
اطرافيانم، خودم و فدراسيون تنيس مربوطه، گفتيم كه بايد بيشتر از اينها احتياط ميكرديم. بالاخره از اين اتفاق درس عبرت گرفتيم.
*فكر نميكنيد شما را قربانی كردند تا تاوان اشتباه بقيه افرادی را بدهيد كه قبلاً چنين اشتباهی كرده بودند ولي محروم نشدند؟
نه، هرگز خودم را با بقيه مقايسه نكردهام. هركسی راه خود و مشكلات مربوط به خودش را دارد. هميشه مسيرم را بدون نگاه كردن به اطرافم طی كردهام.
*كمی هم درباره بازگشتتان به رقابتها صحبت كنيم؛ جايي كه از صدور وايلد كارت براي شما به منظور شركت در تورنمنت اشتوتگارت شروع شد. همان لحظه خيلی ها جملات بدی خطاب به شما به كار بردند. ناراحت نشديد؟
انتقادات مانع از بازگشت من و كسب نتايج خوب نميشود. هميشه هدفم اين بوده كه رو به جلو حركت كنم و موفق باشم. دليلی ندارد كه بخواهم اين داستان را تغيير دهم.
*چه چيزی شما را وادار ميكند كه هيچ وقت تسليم نشويد؟
بدون ترديد شيوه تربيتم و مشكلاتی كه سر راه يک دختر جوان روس از يک خانواده متوسط بود كه ميخواست در يک ورزش رقابتي موفق شود. از خودگذشتگی هایی كه بايد برای رسيدن به جايگاه كنونی ام انجامش ميدادم. همه اين موارد من را ساخت و قويتر كرد.
*چه از خودگذشتگی هایی داشتهايد؟
وقتی شما را در ورزش سطح بالا ميگذارند، آن هم وقتی دختر نوجواني هستيد و از شما ميخواهند مثل يک انسان عاقل و پخته رفتار كنيد خيلي سخت است. لحظاتی پيش ميآيد كه واقعاً حس ميكنيد تنها هستيد.
*يعني در زندگی زنانه خودتان رنج كشيدهايد؟
نه. به مسائل اينطوری نگاه نميكنم چون هميشه ميگفتم آلترناتيو ديگری ندارم. براي داشتن اين زندگی شانس آوردهام و پشيمان نيستم.
*تا 2016، شما براي ساليان زيادی بود كه پردرآمدترين ورزشكار زن دنيا بوديد. نميترسيديد كه همه چيز از دست برود، به ويژه قراردادهای اسپانسری تان؟
نه، هميشه حس كردم حمايت شدهام. مطمئناً ميدانستم كه اين داستان، آدمهایی كه سالها به من اعتماد داشتند و با من كار ميكردند را تحت تأثير قرار ميدهد ولی پشت همه اين برندها، آدمهایی هستند كه من سالها كنارشان بودهام و تقريباً شبيه به يک خانواده شدهايم.
*اينطور حس نميكنيد اتفاقاتی كه رخ داده شما را تغيير داده است؟
نميگويم تغيير، ميگويم پختگی بيشتر. درسهای زيادی از اشتباهم گرفتم. وقتی به چنين مرحلهای ميرسيد طبيعتاً خودتان را زير سؤال ميبريد، درباره خودتان فكر ميكنيد. عبرت ميگيريد، شايد تلخ باشد ولی تجربهای است كه شما را پختهتر و قويتر ميكند.
*اينطور كه به نظر ميرسد، مبارزه جویی و مصمم بودن را براي خودتان خوب تعريف كردهايد.
همينطوراست؛ هميشگی يكی از ويژگيهاي شخصيتی ام بوده. جنگجو به دنيا آمدهام. در ورزش انفرادی، فقط خودتان مسئول هستيد و سرنوشت در دست خودتان است. بايد بجنگيد تا به سطح بالا برسيد.
*شما در 7 سالگي به آمريكا رفتيد و زندگی حرفهای تان را شروع كرديد. با اين حال هميشه يک روس باقی ماندهايد.
حسی است كه از اعماق وجودم ميآيد و قابل توضيح نيست. اين حس را هرجای دنيا كه بروم دارم. روسيه كشوری است كه در آن به دنيا آمدهام و والدينم با فرهنگ اين كشور تربيت و بزرگم كردهاند. فرهنگي كه به آن احساس نزديكی ميكنم.
*حتماً متوجه اين موضوع شدهايد كه ولاديمير پوتين، رئيس جمهور روسيه، بارها به نقض حقوق بشر متهم شده است. چه نظری درباره او داريد؟
تمايلی ندارم درباره اين چيزها صحبت كنم.
*خب شايد به انتخابات آمريكا بيشتر علاقهمند باشيد چون در اين كشور زندگی ميكنيد. از اينكه دونالد ترامپ رئيس جمهور شد، شگفت زده شديد؟
به سياست علاقهای ندارم و تمايلی ندارم دربارهاش اظهار نظر كنم.
*شما حضور پررنگی در شبكههای اجتماعی داريد. اينستاگرامتان بيش از7/2ميليون فالوئر دارد. كتاب بيوگرافيتان هم كه 12 سپتامبر در آمريكا منتشر ميشود. نميخواهيد بيشتر از اينها از زندگی شخصيی تان محافظت كنيد؟
فكر ميكنم با تمام اين مباحثی كه مطرح كردهايد، هنوز رازهایی براي خودم داشته باشم. برملا نكردن همه چيز به عنوان يک ورزشكار و البته به عنوان يک زن، مطمئناً مهم است.
*واقعيت اين است كه چيز زيادی درباره زندگی احساسی شما نميدانيم. فكر ميكنيد به صورت كلاسيک ازداوج كنيد و صاحب فرزند شويد؟
معلوم است! در اين مورد صحبت نميكنم چون طبيعتاً زندگی شخصی ام است و علاقها به اظهارنظر دربارهاش ندارم ولی من ارتباط بسيار خوب و نزديكی با مادرم، از زمانی كه كوچك بودم تا به الان دارم. من و مامانم بهترين دوستان دنيا هستيم. اميدوارم بتوانم چنين حسی را با فرزند خودم هم تجربه كنم.