هاشمي طبا:۹۲ تمام شده است، نباید سهم خواهی کنیم/به دولت اعلام كردم اگر کاری لازم باشد آمادگی كمك و مشاوره را دارم ولی سمت و پستي نمیگیرم
انتخاباتهاي اخير شاهد حضور پديدههايي است كه شايد در فضاي جنجالسازي سياسي و هياهوهاي جرياني، تاثيرگذاري چنداني نداشته باشند اما اظهارات و انتقاداتي كه در مناظرات و رقابتهاي انتخاباتي بيان ميكنند،بخش عظيمي از واقعيتهاي جامعه است.
روزنو :
انتخاباتهاي اخير شاهد حضور پديدههايي است كه شايد در فضاي جنجالسازي سياسي و هياهوهاي جرياني، تاثيرگذاري چنداني نداشته باشند اما اظهارات و انتقاداتي كه در مناظرات و رقابتهاي انتخاباتي بيان ميكنند،بخش عظيمي از واقعيتهاي جامعه است. از سيدمحمدغرضي گرفته تا سيدمصطفيهاشميطبا، عقايد و ايدههايي را در ذهن داشتند كه شايد عامه مردم آن را جدي نميگرفتند ولي مشكلات بنيادي كشور را بازگو ميكرد. بعد از تاييد صلاحيت هاشميطبا بسياري از كارشناسان وي را يكي از گزينههاي خنثي اين رقابتها اعلام كردند ولي برخلاف ادعاي آنها، او توانست در بسياري از مناظرهها، حرفي براي گفتن داشته باشد و كانديداهاي ديگر را با چالش روبهرو كند. «قانون»با اين مرد مجرب عالم سياست گفتوگويي را درباره انتخابات اخير، وضعيتكشور و مشكلاتي كه وجود دارد انجام داده است كه در ادامه، مشروح آن را ميخوانيد.
چه اتفاقي افتاد كه به اين نتيجه رسيديد در انتخابات رياستجمهوري شركت كنيد؟
بنده از سال 94 و با توجه به مشكلات و بيتوجهيهايي که در کشورمان نسبت به موضوعات مختلف و زیست محیطی به ويژه در بحث آبوهوا، كشاورزي و همچنين معضلات اقليمي وجود داشت، شروع به مطالعه و كار تحقيقاتي كردم و در اين زمينه اقداماتي را انجام دادم اما با گذشت زمان به اين نتيجه رسيدم كه به این مساله در کشور آن گونه که باید توجه نمیشود و براي اقدامات اثربخش در اين حوزه بايد در راس امور قرار گرفت. از طرف دیگر تاكيدي که مقاممعظمرهبری در خصوص اشتغال و تولید در بيانات خود داشتند، با استقبال ظاهری همه سياسيون روبهرو شد بدون آنكه گرهها و مشکلات را بشناسند و براي حل اين معضل راهكاري داشته باشند . من نيز به وضوح دیدم راهكارهایی که توسط چهرههاي سياسي ارائه ميشود براي حل اين معضل مناسب نیست بنابراین دو جنبه مختلف، یکی نجات سرزمینی ایران و ديگري موضوع اشتغال و تولید و همچنین رسیدگی به محرومان را در دستور کار کلی کشور قرار دادم و به اين نتيجه رسيدم كه غیر از این که وارد مديريت اجرايي كشور شوم، راه دیگری براي تحقق اين اهداف وجود ندارد. از همان ابتدا نيز ميدانستم كه امکان رای آوری من كم است اما انگیزه و اهدافي كه به آن اشاره كردم دليل اصلي حضور من در انتخابات رياست جمهوري بود.
در خصوص شركت در انتخابات با فرد خاصی مشورت كرديد؟
خير! بنده با توجه به اهدافي كه در بالا به آن اشاره شد در انتخابات شركت كردم و براي حضور در اين عرصه با كسي مشورت نكردم.
اگر امروز زمان انتخابات رياست جمهوري بود دوباره حاضر بودید كه در اين رقابت انتخاباتي شركت كنيد؟
بله؛ به نظر من گذشته از این موضوع که يك فرد رای بیاورد یا خير، احساس وظيفه موجب ميشود كه در برخي صحنهها حضور جدي داشته باشد. من با توجه به اهدافي كه در ذهن داشتم خود را موظفم ميدانستم كه در عرصه انتخابات شركت كنم.
ميزان راي پايين در انتخابات رياستجمهوري سبب نااميدي و يأس شما نشد؟
وقتی کسی برحسب وظیفه و با اخلاص اقدام کند، آنگاه فقط انجام وظیفه مهم است. از طرفي افرادی که در ايام مناظرات و بعد از انتخابات با من برخورد داشتند، از حضور من در اين عرصه قدرداني كردند. همچنين واكنشها در فضای مجازی نسبت به آنچه توسط من ارائه شد، بيانگر اين بود كه حضور در انتخابات رياستجمهوري بازخورد مثبتي داشته است.
ماجراي پيشنهاد كنارهگيري شما به نفع آقای رئیسی چه بود؟
شخص محترمی با من تماس گرفت و در یک جلسه حضوری كه با ايشان داشتیم ، این پيشنهاد مطرح شد ولی من گفتم اگر خودم را اصلح نمی دانستم در اين عرصه حضور پيدا نمی کردم و بنابراین وقتی خودم را اصلح می دانم دلیلی ندارد به نفع کسی کنار بروم. البته فکر می کنم خود آقای رئیسی از اين موضوع مطلع نبودند.
چه شخصي اين پيشنهاد را از سوي آقاي رئيسي به شما ارائه داد؟
در این مورد نميتوانم نامي را مطرح كنم ولی اگر رئيسي بخواهد به ایشان نام آن فرد را خواهم گفت.
از طرف آقاي روحاني يا نزديكان او فشاري مبني بر كنارهگيري شما وجود داشت؟
نه به هيچ عنوان، چنين موضوعي در ايام مناظرات و بعد از آن مطرح نشد.
از پشت صحنه فضای مناظرات موضوعي وجود دارد که به آن اشاره نشده باشد؟
هر چیزی در مقابل دوربينها و پشت صحنه اتفاق افتاد، مردم ديدهاند و موضوع جديدي در اين خصوص براي مطرح كردن وجود ندارد. تلويزيون نيز قبل از شروع مناظره و زماني را كه نامزدها كنار يكديگر نشسته بودند، به تصوير كشيد و به جز آن صحنهها اتفاق خاص ديگري نيفتاد.
شما در روند موفقیت آقای روحانی چه دلایلی را بیشتر و پررنگ تر میبینید؟
برخورد عقلایی آقای روحانی با مسائل اجتماعی و سیاسی کشورمان بیشتر مورد توجه و عنایت مردم قرار گرفت و توانست آراي مردم را به سبد روحاني بكشاند.روحاني رای دهندگان را جذب کرد.
خط فکری که حامي آقای روحانی بود را چهميزان در رای آوری ایشان موثر می دانید؟
آقای روحانی خط فکری جدای از آنچه در جمهوری اسلامی می گذرد نداشته و ندارد. خط فکری او همان اعتدال، هماهنگی و ارتباط با جهان است. برخی از مسائل وجود دارد که افراد در ردههاي پایینتر آن را دنبال میکنند. ذهنيت اين افراد نسبت به مسائل كلان همچون سرنوشت كشور، نحوه ارتباط با دنیا و اينگونه مسائل جالب نيست، آنها به مسائل کوچک و جزيیتر توجه ميكنند و وقتی کسی مثل آقای روحانی اندیشه بزرگ در سر داشته باشد، ممکن است بعضیها آن را درک نکنند و با آن اندیشههای کوتاه تر به مقابله با او بپردازند. اما نكته قابل توجه اين است كه جمع كثيري از مردم روش روحاني را پسندیدند و به او راي دادند.
در فضای مناظرات شاهد یک نوع یارکشی بودیم، شما، جهانگیری و آقاي روحانی در یک سمت، رئیسی، قالیباف و میرسلیم در سمت دیگر، در اين راستا تقسيم وظايف يا هماهنگي ميان نفرات صورت گرفته بود؟
من در هیچ یارکشی شرکت نکردم و با هیچ کس نيز مشورت نکردم و كسي به من خط نداده است که موضوعي را مطرح كنم يا نكنم.البته ممکن است دو نفر كه صحبت میکنند مشترکاتی ميانشان باشد.براي مثال من میگویم که روش عقلایی آقای روحانی را مردم پسندیدند و من نيز می پسندم اما از طرفي ديگر، من معتقد به اجراي روشها یا اولویت بندیهای دیگر نيز در کشور هستم، بنابراین مشترکاتی بین من، روحانی و جهانگیری وجود دارد. البته شايد مشترکاتی بین من، قالیباف و رئیسی نيز وجود داشته باشد. آنچه که در ظاهر ممكن است در ذهن مخاطب خطور كند این است که من با حرفها و وعدههایی که از جانب رئیسی و قالیباف مطرح ميشد، مخالف بودم و روحاني و جهانگيري نيز همينگونه بودند. در همين راستا شايد مشترکاتی ميان ما وجود داشته باشد ولی هیچ هماهنگی، صحبت، تقسیم کار يا حتی ملاقاتی در آن ايام ميان ما صورت نگرفت.
اصولگرايان بعد از انتخابات، روحاني و حاميان او را به بي اخلاقي متهم كردند، نظر شما در خصوص اين ادعا چيست؟
نياز نيست که ما بگوییم چه کسانی بياخلاقي و اتهامات را در روزهاي انتخابات مطرح كردند، عملکرد اين افراد یا نزدیکانشان چنین القایی را در ذهن مردم ايجاد کرده است. اظهارات امام جمعه مشهد را در آن ايام به ياد آوريد، ایشان پدر خانم آقای رئیسی هستند و وقتی چنین موضعی در بعضی از بیانات و صحبتهاي خودشان دارند به طور طبیعی دو طرف وارد یک درگیری لفظی میشوند و ممکن است یک چنین اتفاقی نيز بیفتد. ما شاهد بوديم كه روزنامه کیهان یا جوان، در طول سه چهار سال گذشته بدترین حرفها و جملات را در مورد آقاي روحاني به کار بردند. برخي اصولگرايان مطرح كردند كه حاميان روحاني دو قطبي رعب و وحشت را براي روي كار آمدن رئيسي در جامعه ايجاد كردند اما واقعيت اين است كه هراس را خود اين افراد با عملکردشان و سخنانشان ایجاد ميكنند. موضوع ديگري كه نبايد آن را فراموش كرد اين است كه در عالم سياست وقتی اتهامی به فردي وارد ميشود او از خودش دفاع خواهد كرد.
در سخنانتان مطرح كرديد كه خودتان را اصلح ميدانستید اما به روحاني راي داديد، این موضوع حرف خودتان را نقض نميکند؟
همانگونه كه در روزهاي قبل از انتخابات نيز مطرح كردم هم خودم به روحانی رای دادم و هم دیگران را به انجام اين كار تشويق كردم اما موضوع ديگر اين بود كه من به عنوان نامزد انتخابات رياست جمهوري در صحنه حاضر بودم و تمايلي به انصراف نداشتم.
البته وقتی نتيجه نظرخواهیها را دیدم متوجه شدم شانسي براي پيروزي در رقابت ندارم بنابراين به اين نتيجه رسيدم که اگر بر صلاحیت خودم اصرار كنم، ممکن است لطمه ای به مجموعه راي روحانی وارد شود. در همين راستا،براي تقویت آقاي روحاني به حمايت از او پرداختم.
معضلات زيست محيطي را يكي ازدلايل حضور در انتخابات اعلام كرديد، چرا يك شيوه مديريتي استوار و صحيح در خصوص مسائل زيستمحيطي در كشور اجرا نميشود؟
اگر يك مديريت صحيحي و كارآمد در حوزههاي زيست محيطي وجود داشت، من وارد عرصه انتخابات نميشدم. از لحاظ اقليمي و آب و هوايي، كشور وضعيت خوبي ندارد. ما در بعضی نقاط چاههای عمیق 450 متری داریم و حتي به آب شور رسیديم. حقابههای تالاب ها را نمی پردازند و برخي به اسم اینکه کشاورزی توسعه یابد هر اقدامي را انجام ميدهند. متاسفانه سبك کشاورزی ما درحد 1500 سال پیش است. کشاورزی غرقابی یک امر مذموم در دنیاست كه امروز در كشور ما براي آبياري زمينها از آن استفاده ميكنند. اگر این نقاط ضعف نبود من وارد ميدان نميشدم، اگر آمدم برای این بود که بگویم باید اصلاح شيوههاي کشاورزی صورت گيرد ، از آب مصرف بهینه و به موضوع فاضلابها جدي رسیدگی شود. اين مسائل بسیار مهم بوده و با سرنوشت کشور ما در ارتباط است اما اينكه چرا مشكلات حل نميشود يك پاسخ دارد و آن اين است كه نميخواهند حل شود! اگر ما یک موضوع را داشته باشیم كه به استقبالش نرویم و حلش نکنیم، آن موضوع به استقبال ما می آید و بر ما چیره می شود.
با توجه به اینکه مطرح کردید در حوزه زیست محیطی برنامههای ویژهای داشتید، این برنامهها را در اختیار دولت قرار خواهید داد؟
بله ولي در قانون برنامه ششم در زمینه موضوعات زیست محیطی موارد خوبی مطرح شده که اگر دولت آنها را اجرا کند، میتواند موفقیتهای خوبی بهدست آورد.
با توجه به سابقه شما در صنعت، روند پیشبرد اهداف را چگونه ارزيابي ميكنيد؟
من از اول مخالف ادغام وزارت بازرگانی و صنایع بودم. زمانی که وزیر صنایع بودم سه وزارتخانه صنایع، معادن و فلزات را ايجاد كردم. من می خواستم در هیات دولت، صنعت سه صدا داشته باشد و سه نفر در مورد صنعت و تولید صحبت کنند ولی بعد از آن اتفاقات، این وزارتخانهها ادغام شد. در كشورهاي غربي، وزارت بازرگانیشان عهده دار صادرات صنعتی است. یعنی در حقیقت وزارت صادرات صنعتی،اما در كشور ما بازرگانی وزارت واردات است. به همين دليل در اينسالها كه ادغام شده تاثير مثبتي مشاهده نكرديم. آیا واردات ما کم و منظم شدهاست؟ این مسائل نشان ميدهد كه ادغام بيجهت بوده و صنعتگران ما راهی براي موفقيت ندارند چون وزیر مربوطه بيشتر وقتش صرف بازرگانی و مسائل آن می شود. به نظر، بايد يك وزارتصنعت داشته باشيم تا دستكم به مشكلات صنعتگران رسيدگي كند.
عملكرد وزارت صمت(صنعتمعدن و تجارت) را در دولت روحاني چگونه ارزيابي ميكنيد؟
به دلیل ادغام دو وزارتخانه و اینکه در اين مدت بازرگانی بر صنعت سلطه پیدا کرده است به نظر من اين وزارتخانه عملكرد خوبي نداشته است.
براي همكاري با دولت دوازدهم از شما دعوتي به عمل نيامده است؟
در گذشته صحبتهایی مطرح بود ولی من براين باورم كه بايد جوانگرايي صورت گيرد و به جوانها ميدان دهيم. باید نیروهایی که در دولت حضور دارند از نسل جدید باشند و باید نسل جدید معتقد به انقلاب، امور را در دست بگيرد، بنابراین من درخصوص پيشنهادهاي مطرح شده اعلام كردم اگر کاری لازم باشد آمادگی كمك و مشاوره را دارم ولی سمت و پستي نمیگیرم زيرا سمتها برای جوانان است.
روحانی باید چه اولویت هایی را در برنامهاش قرار دهد تا عملکرد دولتش در شرایط بهتری قرار گیرد؟
کار دولت بسيار سنگین و سخت است. دولتها در ایران خدمات فراواني به مردم ارئه میدهند بنابراين نبايد دولت را بيش از اين بزرگ كنيم و انتظار خدمات بیشتر داشته باشیم. من در صحبت هایم در ایام تبلیغات انتخاباتی گفتم همین شبکه آب، برق، سوخترسانی، شبکه استخراج و پالایش و صادرات گاز مجموعه اقداماتی است که دولت و حکومت انجام میدهد، از همین رو میتوان گفت خدمات و وظایف بزرگی به دوش میکشد. من معتقدم برنامه ششم توسعه یک برنامه خیالی است و قابل عمل نیست، اما دولت باید وظایف خود را در قالب همین خدماتی که انجام میدهد به اضافه آن چیزی که برای حفظ سرزمینی ایران لازم است حفظ کند و بقیه امور را به بخش خصوصی و نیروهای عمومی مردم بسپارد که کار را انجام بدهند. در صنعت، حمل و نقل و بسياري از موارد اینچنینی، دولت نباید دخالت کند و باید کار را به نیروهای مردمی بسپارد. این موضوع سبب چابک سازی دولت میشود و ضمن بالابردن راندمان کاری دولت، افزایش رضایت مردم را نیز در بر خواهد داشت.
در این سالها پروژههای فراواني در قالب واگذاريهاي مردمي به شرکتها و نهادهای خاص واگذار شد و نتيجه چندان مناسبي نيز مشاهده نشد. براي حل اينگونه مشكلات چه تصميماتي بايد اتخاذ شود؟
اگر شما موضوعات مختلف را نتوانید شفاف به مردم بگویید بي شك در آن فساد صورت خواهد گرفت. در موضوعاتی مانند واردات و بحث قاچاق بسياري از افراد اظهار نظر نمیكنند و این عدم شفافیت است که سبب بروز اشکال میشود. چه ايرادي دارد جزيیات قراردادهاي قرارگاه خاتمالانبيا(ص) یا هر نهاد دیگری که برای پروژه خاص با دولت همكاري ميكند به همراه میزان پیشرفت پروژه به مردم اعلام شود. اگر حقیقت دارد که یک نهادی از دولت پول گرفته و کار نکرده دولتيها به طور رسمی اعلام کنند. مسئولان تا چه زمانی میخواهند در لفافه حرف هایی بزنند؟ باید صریح بگویند و برای سخنانشان دلیل و مدرک بیاورند. متاسفانه این پنهانکاریها و محافظهکاریها سبب بروز مشکلاتی میشود، در غیر این صورت سپاهپاسداران و هر نیرویی که مطابق ضوابط در مناقصه شرکت کند و کار را انجام دهد، اشکالی ندارد.
نظر شما نسبت به ورود نهادهای حاکمیتی مثل ستاد فرمان اجرایی حضرت امام(س) یا بنیاد مستضعفین به مسائل اقتصادی چیست؟آیا این کار در میان افکار عمومی ایجاد شبهه نمیکند؟ در بحث توتال ما شاهد این بودیم که ستاد فرمان امام(س) با پیشنهاد مبلغ هنگفتی خواستار به دست گرفتن این طرح بود، آیا اینگونه فعاليتها موجب خدشهدار شدن وجهه آنها نمی شود؟
برخي سرمایه گذاریها باید طی برگزاری مناقصه باشد تا تواناییها سنجیده شود. در کارهای اجرایی طبق قوانینی که سازمان برنامه و بودجه دارد، روش فعاليتها مشخص است. من اشکالی نمیبینم هر نهاد خصوصی و دولتی وارد کار شود ولی باید در شرایط مساوی و ويژگيها بررسی شود.
وضعیت حزبکارگزاران را در این روزها چگونه ارزیابی میکنید؟
اطلاعی ندارم. من در اقداماتي که بتوانم موثرباشم و فایده داشته باشد، وارد می شوم. چون بسياري از مسائل، سیاسی است و ارزش این را ندارد که آدم برای آن وقت بگذارد. من وقتی ببینم موضوعی فایده ندارد دنبالش نمی روم.
امروزه شاهد درگيريهايي ميان اصلاحطلبان و شورايعالي سياستگذاري اصلاحات هستيم، به نظر شما اين روند به آينده جريان ضربه وارد نميكند؟
من اصلاحات را یک امر مشخص و واحد نمیبینم. بسیاری از اصلاح طلبان درواقع اصولگرا هستند و بسیاری از اصولگراها معناي اصول را نمی دانند و به هيچ موضوعي پای بند نیستند.
اصل در جريانها اصول بنيادياست. در موارد مختلف اظهارنظرهای گوناگوني وجود دارد واين طبيعي است. بايد تاكيد كنم كه جریان اصلاح طلبی هرگز از پا نمی افتد و نبايد مخالفان نظام و انقلاب را در دايره اصلاحطلبي قرار داد.
برخی مدعی هستند که آقای عارف و اطرافیانش بعد انتخابات سال 92، اصلاحطلبان و آقای روحانی را مديون خود ميدانند! شما به اين موضوع باور داريد؟
این احساس ممکن است برای آقای عارف باشد ولی فکر نمی کنم روحیه او به گونهاي باشد که خللی در امور ایجاد کند. عارف فردي فهميده، عالم و با سعه صدر است ولي شايد برخي بخواهند مسائلي را بزرگ كنند. اگر در سال 92 اقدامي صورت گرفته، امروز از آن دوران سالها گذشته و تمام شده است. ما هیچ وقت نباید سهمخواهی کنیم.
اینکه گفته ميشود بسياري از تصمیمهای شورای عالی به نام رييسدولت اصلاحات ثبت ميشود ولی در پشت پرده 4 یا 5 نفر از نيروهاي جریان اصلاح طلب عامل هستند را قبول داريد؟
در اين زمينه اطلاعاتي ندارم ولی طبیعی است وقتی یک جمعیتی کاری می کند چنین اتفاقاتی رخ بدهد.
شوراي عالي قرار بود فقط برای انتخابات سال 94 فعال باشد ولي ادامه دار شد، به نظر شما اين روند براي جريان اصلاحات مناسب است؟
چه اشکالی دارد؟ یک عده همفکر هستند که با يكديگر فعاليت میکنند و مسائل را پيش ميبرند.
اين روند خللی در فعالیت احزاب ایجاد نمی کند؟
من مشكلي در این قضیه نمیبینم. وقتی قرار است تصمیماتی گرفته شود گروهی این تصمیمات را اتخاذ ميكنند و اگر قرار باشد مسائلي را رييسدولت اصلاحات بررسي كنند بي شك در دستور كار قرار ميگيرد.
آیا درست است که بسياري از تاییدهای رييسدولت اصلاحات تحت فشارها و قهرهای مختلف اعضاي شوراي عالي است؟
رييسدولت اصلاحات فشارپذیر نبوده و مستقل است. او حرف خود را زده و میزند و يكسري اصول و مبانی دارد كه بر همان اساس عمل میکند.
آیا حضور شخصیت های نزدیک به آقای لاریجانی با تفکر اصولگرایی را در کابینه موثر میدانید؟
من معتقدم بسياري فقط ظاهرشان اصولگراست ولی از دورن، اصلاح طلب هستند و به ويژه آقاي لاريجاني نيز از اين قبيل افراد است. او یک تفکر عقلایی منطقی دارد که میخواهد کار، روز به روز بهتر شود و این روند به معناي اصلاح طلبی است. به نظر من حضور نیروهایی نزديك به آقاي لاريجاني در كابينه ايرادي ندارد ولي این امر باید به بهتر شدن کار بینجامد نه اینکه بگویند توان جرياني ما بالاتر است.
رييسدولت اصلاحات نيز در انتخابهایش هیچگاه جرياني فکر نمیکرد و با همين تفكر ، در وزارت آموزش وپرورش دولت اصلاحات شاهد حضورآقاي مظفر بوديم كه از لحاظ نگاه سياسي با ما متفاوت بود.
نظر شما راجع به فواید استفاده از زنان در کابینه دولت دوازدهم چیست؟
وزرا نباید به این عنوان که زن هستند انتخاب شوند بلکه باید به دلیل شایستگی برگزیده شوند. ما در انتخاب كابينه باید ببینیم چه کسی شایسته تر است و اينكه خانم یا آقا باشد مهم نیست. اینکه با اجبار بگوییم يك وزير بايد زن باشد یا مرد باشد را قبول ندارم و معتقدم نيروهاي توانا و فعال باید بر سر کار بیایند. براي مثال فردي مانند خانم فائزه هاشمی توانا و کارآمد است. در هر سمتي قرار بگیرد میتواند کار مثبتی انجام دهد. کاری نداریم که ایشان دختر آقای هاشمی بوده یا زن هستند بلکه چون یک انسان دینامیک و فعال است و میتواند در هر جا که هست مثبت و فعال باشد، شایستگی دارد.
به نظر شما کابینه دولت دوازدهم نسبت به دولت فعلی تا چه میزان باید تغییر کند؟
حدود40 تا 50 درصد کابینه فعلی باید در راستای تقویت دولت آینده تغییر کند.