حسن روحانی سپر بلای کابینه شده است | روزنو

Roozno | پایگاه خبری تحلیلی روزنو

به روز شده در: ۰۹ فروردين ۱۴۰۳ - ۲۳:۵۹
منتجب نیا:
از سابقون است و انقلابیون اصیل زندان رفته در زمان طاغوت، هریک از چین و چروک‌های جبین او قصه سال‌ها‌ سیاست‌ورزی را درون خود نهان دارند. شاید اگر آن روز در محراب مسجد صادقیه فرزندش جلو "خودسرها" نمی‌پرید و زخمی نمی‌شد؛ اینک در میان چروک پیشانی منتجب جای چند بخیه هم به یادگار مانده بود و شاید اگر ساواک در آن زمان بدون اشتباه او را ترور می‌کردند برای همیشه چهره جوان او در یادها می‌ماند؛ چهره‌ای خالی از سالخوردگی به عنوان شهید انقلاب، نقش بسته بر دیوارهای شیراز. از سال 1344 تلمذ در جوار استادان بنامی همچون آیات عظام «حائری شیرازی»، «اراکی»، «محقق داماد»، «وحید خراسانی»، «مکارم شیرازی» و «نجفی مرعشی» از او مجتهدی مسلط بر فقه و اصول ساخت و پس از گذشت سال‌ها‌ اکنون مدیر گروهی فقه و اصول دانشگاه شاهد را بر عهده دارد. اما تدریس حوزوی تنها یکی از هنرهای اوست و عامه بیش از آن که او را مدرس بدانند او را سیاستمداری کهنه کار می‌شناسند. برای جوانان نام او با حزب اعتماد ملی اجین گشته است و قائم مقامی این حزب بیشتر از سابقه او شناخته شده است. پس از برخورد موتور سواران خودسر با فرزند شهید مطهری در شیراز، شیخ منتجب شیرازی لب به گلایه گشود. از خاطرات تلخ مشابه سخن گفت و ثابت کرد که مظلومیتش در این خصوص بیش‌از سایرین است.
از سابقون است و انقلابیون اصیل زندان رفته در زمان طاغوت، هریک از چین و چروک‌های جبین او قصه سال‌ها‌ سیاست‌ورزی را درون خود نهان دارند. شاید اگر آن روز در محراب مسجد صادقیه فرزندش جلو "خودسرها" نمی‌پرید و زخمی نمی‌شد؛ اینک در میان چروک پیشانی منتجب جای چند بخیه هم به یادگار مانده بود و شاید اگر ساواک در آن زمان بدون اشتباه او را ترور می‌کردند برای همیشه چهره جوان او در یادها می‌ماند؛ چهره‌ای خالی از سالخوردگی به عنوان شهید انقلاب، نقش بسته بر دیوارهای شیراز. از سال 1344 تلمذ در جوار استادان بنامی همچون آیات عظام «حائری شیرازی»، «اراکی»، «محقق داماد»، «وحید خراسانی»، «مکارم شیرازی» و «نجفی مرعشی» از او مجتهدی مسلط بر فقه و اصول ساخت و پس از گذشت سال‌ها‌ اکنون مدیر گروهی فقه و اصول دانشگاه شاهد را بر عهده دارد. اما تدریس حوزوی تنها یکی از هنرهای اوست و عامه بیش از آن که او را مدرس بدانند او را سیاستمداری کهنه کار می‌شناسند. برای جوانان نام او با حزب اعتماد ملی اجین گشته است و قائم مقامی این حزب بیشتر از سابقه او شناخته شده است. پس از برخورد موتور سواران خودسر با فرزند شهید مطهری در شیراز، شیخ منتجب شیرازی لب به گلایه گشود. از خاطرات تلخ مشابه سخن گفت و ثابت کرد که مظلومیتش در این خصوص بیش‌از سایرین است.
يه گزارش روز نو :پشتوانه سیاسی و تجربه چند ده ساله رسول منتجب‌نیا از وی منتقدی منصف ساخت به‌طوری‌که در سال‌های اخیر ایشان نه از خط و ربط
رقیب بلکه نسبت به خودی‌ها منتقد و البته گاهی هم دلخور می‌شود. 
شاید بتوان به جرات او را در زمره نخستین منتقدین روحانی برشمرد. نخستین انتقاد او از باقی ماندن استخوان لای زخم بود. باقی ماندن کادر دولت احمدی‌نژاد بر مسند فرمانداران و استانداران صدای شیخ را درآورد به همین خاطر هم بود که گفت: «در زمان تبلیغات ریاست‌ جمهوری ٩٢، من در یکی از شهرهای اطراف تهران یک سخنرانی به‌ نفع آقای روحانی انجام دادم، فردای آن روز به من گفتند آقای فرماندار دستور داده است پوستر‌های تبلیغاتی‌ها‌شمی و روحانی پایین کشیده شده و محو شوند. این آقای فرماندار تا چندی قبل هنوز در پست خود مشغول بود، اما جدیدا ایشان را تغییر داده و در استان دیگری منصوب کرده‌اند .منتجب‌نیا می‌افزاید: «در دولت قبلی همه فدوی‌ها را بر سر امور قرار دادند و اینها هنوز در دولت روحانی حضور دارند، دولتی که تفکرش ١٨٠ درجه با دولت قبل متفاوت است، با این تفکر که نمی‌شود کار کرد».
با وجود این یکی از انتقادات همیشگی چهره‌های اصلاح‌طلب و شخص منتجب نیا، دلخوری و نگرانی درخصوص فقدان هماهنگی بدنه دولت با شعارهای رئیس جمهور منتخب بوده است. منتجب‌نیا معتقد است تنها بودن روحانی در هنگام دفاع از عملکرد دولت و همچنین بی‌سامانی در استان‌ها به دلیل عدم به کارگیری نیروهای هماهنگ با برنامه‌های دولت است. لاجرم نزدیک‌شدن به موعد چیدمان کادر دولت موجب شد درخصوص نحوه چیدمان ساختار دولت با حجت‌الاسلام رسول منتجب نیا گفتگویی را ترتیب بدهیم که در ادامه آنرا می‌خوانید:
** خیلی‌ها‌ انتظار داشتند پس از پایان مبارزات سیاسی همه چیز به خیر و خوشی تمام شود اما گویا پس از انتخابات انتقادات تند و تیزتر شد. چرا هجمه رقبای دولت روحانی روز به روز شدیدتر می‌شود؟ ریشه این نوع رفتار رقیب را چه عواملی می‌دانید؟ آیا استانداران و فرمانداران تحت تاثیر این فشارها قرار نمی‌گیرند؟ و اینکه دولت روحانی در مقام مقابله با این هجمه‌ها‌ چه تدابیری 
باید اتخاذ نماید؟
اینکه هجمه‌ها به دولت آقای روحانی و شخص ایشان روز به روز بیشتر می‌شود جای تردیدی ندارد و این یک واقعیت است؛ منتها علت این حمله‌ها‌ و هجمه‌ها آن نیست که دولت ایشان یک دولت اصلاح‌طلب یا یک دولت ائتلافی یا امثال ذالک باشد که باید زیرمجموعه‌ها‌ تعویض شوند یا اینکه اشخاصی بیایند و اشخاصی بروند تا مسئله حل شود. علت هجمه‌ها‌ آن است که آقای دکتر روحانی دربست در اختیار جناح اصولگرا مخصوصا تندروها و افراطیون نیست و تفکرات آنها را رد می‌کند و تفکر اعتدالی دارد که به اصلاح‌طلب‌ها نزدیک تر است.
آنها با این تفکر مشکل دارند. کاری ندارند که زیرمجموعه چه کسانی هستند آیا اصلاح‌طلب ناب هستند یا اینکه اصولگرا و یا ائتلافی می‌باشند. این هجمه‌ها‌ هدفش آن است که آقای دکتر روحانی موفق در کارها نباشد. در انتخابات تلاش کردند رای نیاورد یا اینکه رای کمی بیاورد ولی ناموفق ماندند و شکست خوردند حالا هدفشان این است که دولت ایشان دولت ضعیف و نا کارآمد باشد و آنها بتوانند به هدف خودشان برسند.
حل این مسئله از سوی رئیس جمهوری آن نیست که عقب نشینی کند یا به اصطلاح کوتاه بیاید. حل این موضوع این است که ایشان خیلی قوی و قدرتمندانه پای مواضع خودش و وعده‌ها‌ و شعارهایی که داده بایستد و مقاومت کند. یکی از مصادیق مقاومت ایشان کابینه ایست که انتخاب می‌کند.
این کابینه می‌بایست همراه، منسجم و پرقدرت باشد و کاملا هماهنگ با آقای دکتر روحانی عمل کند. اینکه در سال گذشته بعضی از استاندارها و فرمانداران کوتاه می‌آمدند یا حتی بعضی از آن‌ها‌ در ماه‌ها‌ی آخر منتهی به انتخابات به سمت دیگری گرایش پیدا می‌کردند به خاطر ناهماهنگی این مجموعه بود.
درون بدنه دولت از افراد هماهنگ و همسو با آقای دکتر روحانی انتخاب نشده بود و طبیعی است که زیرمجموعه‌ای مانند استانداران، فرمانداران و حتی بخشداران مناسب نباشند در نتیجه در زمان انتخابات این مسئله خودش را نشان می‌دهد و آنها احساس می‌کنند که رئیس جمهورشان رای نمی‌آورد و برای آینده خودشان دست و پا می‌زنند حالا ممکن است بعضی از وزرا یا استاندارها یا فرمانداران دچار چنین حالتی بشوند.
راهش برون رفت از این وضعیت استحکام و اقتدار دکتر روحانی روی مواضع خودش است و بکارگیری افراد مصمم و سیاست و راه‌ها‌یی است که انتخاب کرده که اگر چنین باشد دیگر جای نگرانی نیست. طبیعی است که وقتی که دولت جدید بیاید بسیاری از زیرمجموعه‌ها‌ تغییر می‌کنند و حتی اگر هم تغییر نکنند طبیعتا خودشان را تغییر می‌دهند.
** آیا افراد قدرتمند مدنظر شما باید از حزب خاصی باشند؟ آیا باید اصلاح‌طلب یا اصول‌گرا و یا متشکل از ائتلاف باشند؟
من متوجه ائتلاف و دولت ائتلافی نمی‌شوم؛ این حرف اشتباهی است که رئیس جمهور دولتی را از موافقین و مخالفین تشکیل بدهد. این یک آش شله قلمکاری می‌شود که نتیجه آن، این می‌شود که در آستانه انتخابات ساختار تشکیل دهنده دولت کوتاه بیایند و زیر مجموعه دچار ضعف شود. من نظرم این نیست که همه کابینه از حزب خاصی باشند این مهم است که تک تک افراد کابینه هم فکر، هم نظر، همراه و همسو با رئیس جمهور باشند.
حال اگر اصلاح‌طلب باشند که اصلاح‌طلبان همه همفکر رئیس جمهور هستند و اگر اصولگرا هستند به این شرط که در همه مواقع با رئیس جمهور هماهنگ باشند نباید کسی باشد که دل در گرو اصولگرایی داشته ولی در کابینه دکتر روحانی باشد و این بسیار غلط و ناصواب است. تکرار این اشتباه باعث می‌شود در بعضی از زمینه‌ها‌ دولت موفق نباشد و دولت ناکارآمدی
نشان دهد.
در دوره اول وزیر کشور گفت ما با نمایندگان مجلس ائتلاف می‌کنیم، این حرف بسیار غلطی بود. نمایندگان دوره نهم مخالفان سرسخت روحانی بودند و زمانی که دولتی به مردم قول داده برنامه ارائه کرده، رای جمع کرده، بعد بیاید با نقطه مقابل آنها ائتلاف کند نتیجه‌ای بجز این ندارد که مشکلات عملکردی برای دولت به وجود بیاید و این اقدام ناکارآمدی است و حرف غلطی است. آقای روحانی باید محکم و مستحکم بایستد و بگوید من قول داده ام به مردم و باید کسانی در کنارش باشند که همگی با ایشان هماهنگ و هم‌رای باشند. ائتلاف معنی ندارد.
دولت که شرکت تعاونی نیست! آقای رئیسی هم تعدادی رای داشته است که منافع دولت باید منافع همه رای دهندگان را در نظر بگیرد ولی 
نه اینکه از جناح رقیب افرادی را به وزارت و معاونت 
خویش برگزیند. اصولگرایان اصلا آقای روحانی را قبول نداشتند حالا چطور می‌توانند با او همکاری کنند. از اینکه رئیس جمهور، رئیس جمهور همه است شکی در آن نیست و به منافع همه مردم باید توجه کند ولی این بدان معنا نیست که از افراد مخالفش در کابینه استفاده کند چون آنها آقای روحانی را و برنامه‌ها‌یش را قبول نداشتند الان چطور می‌توانند با ایشان همکاری کنند. این حرف بسیار غیرمنطقی است و من کاملا مخالف هستم و اگر چنین کاری توسط ایشان انجام شود ناموفق بودنشان از اول کار مشخص است.
** روال سایر کشورها در این خصوص چگونه است؟
ببینید الان آقای ترامپ با وجود اینکه با اختلاف بسیار کمی از رقیب خودش موفق شد، مخالفانش را وزیر نمی‌کند. به کار گرفتن ظرفیتهای رقبا به غیر از وزارت دادن به رقباست. استفاده از نظرات کارشناسی رقبا و نظرات مشورتی اصل اساسی است. اما مجریان و تصمیم گیران نهایتا با هماهنگی ترامپ کار را پیش می‌برند.
** چرا آقای روحانی به تنهایی در مقابل هجمه‌ها‌ ایستادگی می‌کند و به جز معدود دفعاتی که برخی از وزاء و خصوصا آقای جهانگیری در کنار او هستند؛ در مابقی رویدادهای سیاسی در میدان تنهاست و حتی ما تاکنون از رئیس دفتر رئیس جمهور آقای نهاوندیان اظهارنظری نشنیده ایم و این 
عجیب نیست؟
علت این به سوال اول بازمی‌گردد. وقتی که اعضای کابینه با رئیس جمهور هماهنگ نباشند این مشکلات به وجود می‌آید و می‌بینید که رئیس جمهور بایستی سپر بلای کابینه اش باشد یعنی اینکه ایشان حتی از حقوق خودشان نیز نمی‌توانند دفاع کنند. حتی سوال‌ها‌ی متوجه خودشان را نمی‌توانند پاسخ دهند و اشکال کار هم همین است که از افرادی استفاده شده که با وعده‌های رئیس جمهوری هماهنگ نبوده اند. این افراد هرچقدر با وعده‌ها‌ی روحانی فاصله داشتند ساکت تر بوده‌اند و آنهایی که هماهنگ‌تر بودند مثل شیر در میدان حاضر بودند. آقای ظریف محکم در مجلس، محافل سیاسی، صدا و سیما ایستاد و شجاعانه از عملکرد دولت دفاع کرد، لذا نباید در دولت آینده این اشتباهات دوباره 
به وجود بیایند.

آفتاب يزد
برچسب ها: منتجب نيا ، روحاني
نظر شما
نظراتی كه حاوی توهین و مغایر قوانین کشور باشد منتشر نمی شود
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید
نام:
ایمیل:
* نظر:
عکس روز
خبر های روز