
ماجرای اعدامهای دهه شصت چيست؟
بدون شک تیرماه در تقویم جمهوری اسلامی ایران مملو از جنایات مدعیان حقوق بشری همچون آمریکا است که امروز در زمره بزرگترین ناقضان حقوق بشر قرار گرفتهاند. ترور نافرجام مقام معظم رهبری، انفجار دفتر مرکزی حزب جمهوری اسلامی و به شهادت رساندن دکتر بهشتی و یارانش، هدف قرار دادن هواپیمای مسافربری کشورمان توسط ناو نظامی ایالات متحده و...؛ تنها بخش کوچکی از کارنامه سیاه حقوق بشری دولت آمریکا و دشمنی با نظام جمهوری اسلامی ایران است.
این روزها بهواسطه ترور ناجوانمردانه دکتر بهشتی رئیس وقت قوه قضاییه و یارانش به هفته قوه قضاییه نامگذاری شده، به همین بهانه مصاحبهای با حجتالاسلام والمسلیمن «هادی صادقی» معاون فرهنگی قوه قضاییه انجام شد که گزیدهای از آن در ادامه میآید.
مصادیق نقض حقوق بشر توسط آمریکا
در ابتدا، ضمن گرامیداشت هفته قوه قضاییه یاد و خاطره شهید بهشتی و 72 تن از یارانش باید گفت مجموعه جنایاتی که در چنین روزهایی به دست عوامل استکبار و جیرهخواران آمریکایی اتفاق افتاد، از مهمترین مصادیق نقض حقوق بشر در دنیاست. از ششم تیر که مقام معظم رهبری را ترور کردند بگیرید تا روزهای بعد از آن، یعنی حادثه بمبگذاری هفتم تیر، بمباران شیمیایی سردشت، سلسله ترورهای کور و بیهدف، به شهادت رساندن مسئولین، هدف قرار دادن هواپیمای مسافربری ما همه و همه بر جنایات آمریکا و موارد نقض حقوق بشر توسط آنها صحه میگذارد. قطعا اقدامات ضد ایرانی آمریکا ادامه داشته و لحظهای از دشمنی خود دست بر نخواهند داشت، کما اینکه حوادث تروریستی اخیر تهران این موضوع را به خوبی نشان داد.
برخورد قاطع با توطئههای تروریستها
قوه قضاییه همواره نقش برجستهای در مبارزه با توطئههای دشمنان ایفا کرده است. بهطور نمونه امور دادرسی گروهها و عوامل تروریستی استکبار که توسط سربازان گمنام امام زمان رصد و دستگیر میشوند توسط دستگاه قضا صورت میگیرد و به جنایات مجرمان رسیدگی میشود و اگر چنانچه افرادی جزو محاربین باشند به مجازات اعدام محکوم شده و حکم آنها هم تاکنون با قاطعیت اجرا شده است.
اعدامها پاسخ 17 هزار جنایت علیه مردم بوده
اگر شما ملاحظه میکنید بین محاربین اعدامی داریم، آنها حداقل بیش از 17هزار شهید از این نظام و انقلاب گرفتهاند، یعنی 17 هزار نوع جنایت آشکار و مسلم علیه مردم ما روا داشتهاند. از امثال شهید بهشتی بزرگوار گرفته تا ترور کور و نافرجام رهبر معظم انقلاب که دشمنان اسلام در این جنایت عظیم ایشان را تا مرز شهادت پیش بردند اما مشیت الهی حفظ رهبری بهعنوان ذخیره الهی را برای کشور رقم زد.آیا در شرایطی که معاندان نظام به تمام ارکان جمهوری اسلامی ایران هجوم آوردهاند ما باید بنشینیم و آنها را تماشا کنیم. آیا باید به اسم حقوق بشر از چنین مجرمانی با سلام و صلوات نگهداری کنیم.
شیطان بزرگ و خیانتهای بزرگ
اجازه دهید در خصوص یکی از خیانتهای بزرگی که ایادی آمریکا به ما روا داشتند صحبت کنم. حتما خاطر شریفتان است، منافقین جنایت کار در جریان عملیات فروغ جاویدان در روزهای پایانی جنگ تحمیلی با حرکتی مذبوحانه از غرب کشور و منطقه قصر شیرین وارد مرزهای ما شدند و با پیشروی به نزدیکیهای کرمانشاه هر صغیر و کبیری را که مشاهده میکردند به گلوله میبستند. لازم به ذکر است بگویم حتی تعدادی از دوستان خود بنده در آنجا به درجه رفیع شهادت نایل آمدند.
منافقین کور دل حتی با پشتیبانی ارتش بعث عراق قدرت و مجال پیشروی تا مراکز حساس کشور همچون تهران را پیدا نمیکردند، اما آنها برنامه داشتند پس از ورود نظامی به خاک ایران دوستان و همدستان خود را پیدا و آنها را به خود ملحق کنند و گستره اعمال جنایتکارانه خود را افزایش دهند و در نهایت این مرز و بوم را دو دستی تقدیم اربابان آمریکایی خود کنند.
با گروههای محارب باید چه کرد؟
بنده سوال میکنم، با چنین گروههای محارب باید چه کرد؟ آیا باید با آنها مدارا میکردیم یا اینکه دست روی دست گذاشته و آنها را مشاهده میکردیم. شما یک کشور را مثال بزنید که گروه مسلحی که با آن وارد جنگ شده را تحمل کرده است و آیا خود لیبرالها و امثال امریکا چنین وضعیتی را در کشور خود تحمل میکنند. در حدود 10 سال پیش یک گروه کوچکی اعلام موجودیت کرد و تا نزدیکیهای مرز آمریکا پیش رفت و قبل از اینکه از سوی آنها اقدامی سر زند، نیروهای آمریکایی آنها را محاصره و قتل عام کردند.
بنابراین هیچ دولت و کشوری حاضر نیست با افرادی که بهطور مسلحانه و خشونتآمیز با حکومت مرکزی وارد منازعه شده کنار آید بهویژه گروههایی که سر مواضع انحرافی خود سخت ایستادهاند و برائت نمیجویند. خلاصه عرض کنم اگر نظام جمهوری اسلامی ایران برخورد قاطعی با محاربان و معاندان این سرزمین نداشت بیثباتی و نا امنی مملکت را بهدست نا اهلان و بدخواهان میانداخت.