باید عزای عمومی اعلام می‌شد | روزنو

Roozno | پایگاه خبری تحلیلی روزنو

به روز شده در: ۰۶ خرداد ۱۴۰۳ - ۱۷:۱۱
کد خبر: ۲۷۰۶۱۷
تاریخ انتشار: ۰۹:۱۴ - ۲۴ خرداد ۱۳۹۶
عبدالله ناصری در مورد ابعاد رسانه‌ای حادثه تروریستی اخیر؛ باید عزای عمومی اعلام می‌شد
عبدالله ناصری در مورد ابعاد رسانه‌ای حادثه تروریستی اخیر؛
باید عزای عمومی اعلام می‌شد 
به گزارش روز نو: حملات تروریستی به مجلس شورای اسلامی‌و حرم مطهر امام راحل همچنان در کانون توجهات رسانه‌ای، سیاسی و امنیتی است. مسئولان دستگاه‌های مختلف، با فاصله گرفتن از چهارشنبه‌ای غمبار، اندک اندک ابعاد گوناگون آن ماجرای تلخ را تشریح می‌کنند و اما نحوه اطلاع‌رسانی رسانه ملی در روزی که همه مردم حق خود می‌دانستند تا از ماجراهایی که در قلب پایتخت در جریان بود و همه را دچار التهاب و نگرانی کرده بود مطلع شوند و اما این عده یا از طریق کانال‌های تلگرامی، یا از طریق رسانه‌های منطقه‌ای به اخباری دست پیدا می‌کنند که به طور کاملا طبیعی باید از رسانه ملی بدان می‌رسیدند. 
با عبدالله ناصری فعال سیاسی و رسانه‌ای به گفت و شنودی رسانه‌محور نشستیم تا ببینیم چرا و براساس کدام معیار و استانداردی نه تنها از سوی صدا و سیما اطلاع رسانی درست انجام نشده که این رسانه و روزنامه مربوط به آن درصدد توجیه کم‌کاری و درست رفتار نکردن در روزی خاص برآمدند. آن چه در پی می‌آید حاصل گفتگوی آفتاب یزد با وی است.
** بدون هیچ پیش‌زمینه‌ای، نحوه اطلاع‌رسانی رسانه ملی در مورد حادثه تروریستی تهران را تایید می‌کنید یا خیر؟ 
به هیچ وجه! صدا و سیما اطلاع‌رسانی بسیار بدی داشت به گونه‌ای که، در روز حادثه، صدا و سیما، برنامه‌های عادی خودش را داشت و انگار نه انگار که یکی از مهم‌ترین اتفاق‌ها در تهران رخ داده است. این در حالی است که بی.‌بی.سی از همان لحظه حادثه برنامه‌های عادی خود را قطع و برنامه ویژه‌ای را برای حادثه تروریستی در تهران داشت. 
اگرچه بخشی از این مسئله به این که مدیران صدا و سیما شاید از بیرون سازمان، تحلیلی به آنها ارائه داده نشده که نحوه مدیریت چگونه باشد، برمی‌گردد اما همیشه در همه جای دنیا این رسانه است که نه تنها باید در لحظات بحران، دچار بحران مدیریت نشود بلکه باید بتواند به مسئولان عالی کشور در چنین مواقعی خط دهد. یعنی صدا و سیما باید رئیس‌جمهور را مجبور می‌کرد که در همان ساعت اولیه حادثه، شورای عالی امنیت کشور تشکیل شود نه این که بعدازظهر شورای امنیت کشور به ریاست وزیر کشور تشکیل شود یا این که باید بابت این اتفاق تلخ از سوی دولت طی اطلاعیه‌ای عزای عمومی اعلام می‌شد. اینها کارهایی بود که توسط رسانه ملی باید صورت می‌گرفت. وقتی می‌گوییم رسانه‌های خارجی مدیریت کشورشان را در لحظات بحرانی شکل می‌دهند مبنایش از این مسئله است. بنابراین در اتفاق روز چهارشنبه نمره‌ای کاملاً منفی به صدا و سیما می‌دهم برای این که نتوانست نه حادثه را برای مسئولان مهم جلوه دهد و نه برای مردم، که درست مثل حادثه پلاسکو، اینچنین اطراف محل حادثه تجمع نکنند. در صورتی که در این حادثه خطرناک اگر اتفاقی برای مردم که در محل تجمع کرده بودند، می‌افتاد، فاجعه رخ می‌داد. 
حوادث این‌چنینی نشان دهنده آن است که هم جهت‌گیری‌های سیاسی مسئولان عالی کشور دچار ابهام است که صدا و سیما نتوانسته آن را جهت‌دهی کند! هم این‌که نتوانسته افکار عمومی را جهت‌دهی کند که نسبت به واقعه چگونه موضع‌گیری جغرافیایی داشته باشند و به محل حادثه نیایند چراکه علاوه بر این که مردم با حضورشان نحوه عملیات مسئولانه نیروی انتظامی را کند می‌کنند، خودشان نیز بالقوه می‌توانند خطرآفرین باشند. مسئله دیگر این که عمق عاطفی و روحی ـ روانی فاجعه را باید برای جامعه آن قدر قوی و پررنگ کنند که مردم و جامعه نسبت به این حادثه موضع‌گیری عاطفی داشته باشند. در صورتی که در همان لحظات اول که واقعا وحشتناک بود و باید فارغ از گرایش‌بندی‌های سیاسی به آن نگاه کرد، در فضای مجازی شاهد تلقی‌های سیاسی از این حادثه بودیم. مثلا گفته می‌شد اگر فلانی آمده بود چنین اتفاقی نمی‌افتاد و... 
بنابراین تمام این کاستی‌ها و ضعف‌ها ناشی از عملکرد ضعیف صدا و سیما بود. جالب اینجا بود که حادثه در تهران رخ داد و مردم پایتخت به محل حادثه رفتند و ماجرا را دیدند ولی مردمی که در دورترین نقاط کشور بودند نمی‌دانستند که چه خبر بوده است. این در حالی بود که صدا و سیما در آن روز برنامه‌های عادی خود را پخش می‌کرد. در بحرانی‌ترین واقعه جهانی که تمام دنیا را متوجه خود کرده که تمام رسانه‌های خارجی به آن می‌پردازند، صدا و سیما بعد از چند ساعت گزارشی را منتشر کرد. 
** روزنامه جام‌جم گزارشی را منتشر کرده است که در آن ذکر شده ما خبررسانی دقیقی از حادثه با چاشنی آرامش داشتیم. در همین رابطه رئیس خبرگزاری صدا و سیما نیز مدعی است که اولویت ما در این حوادث صحت اخبار بوده است و ما در این جریان و پوشش حادثه بیشتر به صحت اخبار پرداختیم. ولی وقتی برنامه‌ها را نگاه می‌کنیم متوجه می‌شویم که خیلی این قضیه در اولویت‌شان نبوده است؛ در واقع با نوعی عادی‌سازی حادثه روبه‌رو بودیم! نظر شما در این موارد چیست؟ 
دقیقا همینطور است که با یک نوع عادی‌سازی در این حادثه مواجه بودیم و برایشان مهم نبوده که جزءبه‌جزء حادثه را بیان کنند در صورتی که باید به طور دقیق در این خصوص اطلاع‌رسانی می‌کردند، حتی باید صاحب نظران را دعوت می‌کردند و تحلیل‌هایی را در خصوص حادثه ارائه می‌دادند. به هر حال این یک واقعه‌ای بود که رخ داد و اگر رسانه ملی نتواند با دستگاه واحد مربوطه عملیاتی، تماس برقرار کند چه کسی می‌تواند این کار را انجام دهد؟ صدا و سیما باید این تماس‌ها را برقرار کند و مهم‌تر اینکه علاوه بر اطلاع‌رسانی دقیق حادثه، باید تحلیلی از حادثه برای روشن‌کردن ذهن جامعه نسبت به واقعیت ارائه دهد؛ مثلا حادثه چه بوده است؟ به هر حال سالیان سال است که خیال مردم راحت بوده است که گروه تروریستی داعش هر کجا که باشد نمی‌توانند وارد خاک جمهوری اسلامی ایران شوند و این اطمینان را به همه مسئولان کشور داده بودند ولی از بعد از حادثه به هر حال به نوعی مردم بیشتر مراقب خواهند بود. بنابراین اینها واقعیت‌هایی بوده که باید صدا و سیما ذهن و روان جامعه را به صورت منطقی آماده می‌کرد که حادثه چه بوده و مسئولان هم دیدگاه‌های خودشان را بیان می‌کردند. اینکه گفته می‌شود صحت اخبار در این حادثه مهم بوده، قابل توجه است ولی این که در لحظه حادثه صدا و سیما برنامه‌های روزانه عادی خودش را ارائه می‌دهد اما شبکه‌های خارجی برنامه ویژه برای حادثه تروریستی تهران دارند، کمال بی‌احترامی به شعور و ادراک عمومی جامعه است. 
** نکته‌ای وجود دارد مبنی بر اینکه افکار عمومی زیاد از نحوه اطلاع‌رسانی صدا و سیما تعجب نکرد یا بهتر است بگوییم اصلا متعجب نشد! به نظر شما این مسئله حاوی پیام آشکاری نیست؟ 
این اتفاق و این رویکرد این پیام را می‌رساند که بسیاری از مردم اساساً در عین حال که اتفاق مهمی رخ داده است نسبت به این گونه موضوعات به رسانه ملی اعتماد چندانی ندارند به همین دلیل است که سال به سال طبق نظرسنجی‌ها و نظرات کارشناسان، میزان اعتماد و خبرگیری معتمدانه از رسانه ملی حتی در بحث‌های مهم مانند انتخابات، حادثه پلاسکو و حادثه تروریستی داعش، کاهش پیدا می‌کند. به هر حال این یک واقعیت است که صدا و سیما دچار بحران مدیریت است و باید برای آن فکری اساسی کرد. 
** اگر رسانه‌های منطقه‌ای، همچون رسانه‌های عربی که خیلی ملاحظات رسانه‌های ایرانی را ندارند، در نظر نگیریم و شبکه‌های مجازی را هم حذف کنیم آیا فکر نمی‌کنید این نحوه اطلاع‌رسانی صدا و سیما می‌توانست منجر به یک فاجعه بزرگتری شود؟ 
حتما همین طور است. یعنی معتقدم در این حادثه تروریستی اگر شبکه‌های اجتماعی نبود، حتما صدا و سیما با کارنامه غیر قابل قبولش می‌توانست بسیار برای مردم و مسئولان کشور مشکل ساز شود. مدت‌هاست که شبکه‌های اجتماعی از صدا و سیما جلوترند در حالی که باید برعکس باشد. به همین جهت هم است که زمینه هر نوع رفتار و گفتاری اعم از شایعه و جوک سازی در شبکه‌های اجتماعی فراهم می‌شود. 
** فارغ از همه ارتباطاتی که بین همه کشورها وجود دارد اگر از دید رسانه نگاه کنیم، اتفاق تلخ دیگری هم رخ داده و آن هم این است که استناد به اخبار و گزارش‌های رسانه ملی در بین دیگر رسانه‌ها بسیار کاهش پیدا کرده یعنی رسانه‌های بین‌المللی معتبر، خیلی به اخبار ما استناد نمی‌کنند و این مسئله جالب نیست. نظرتان در این خصوص چیست؟ 
کاملاً طبیعی است! وقتی صدا و سیما در این حادثه اطلاع‌رسانی بسیار ضعیفی داشت و از شبکه‌های اجتماعی متوجه این حادثه شدیم، از رسانه‌های خارجی چه انتظاری می‌توان داشت که به صدا و سیما استناد کنند؟ همانطور که اعتماد جامعه مخاطب جزو برنامه‌های تفریحی و سرگرمی و ورزشی در حوزه خبر و سیاست به صدا و سیما از بین رفته است طبیعتا رسانه‌های خارجی هم این اعتماد را به طور طبیعی به صدا و سیما پیدا نمی‌کنند چون برای هر رسانه‌ای اولین و مهم‌ترین شاخص این است که رسانه هر کشوری تا چه میزان در برقراری توازن بین حکومت و افکار عمومی جامعه بی‌طرف است. به همین جهت رسانه‌های شرق مثل چین یا روسیه اصولاً در عرصه افکارسازی و اطلاع‌رسانی جهانی خیلی جایگاهی ندارند و این باعث می‌شود که گاهی وقت‌ها اتفاقات دیگر پیش آید. مثلا در مورد انتخابات گذشته و اخیر آمریکا که ترامپ پیروز آن شد بسیاری از نخبگان دنیا از لایه‌های تو در تو رسانه‌های مختلف کشور روسیه غافل بودند یعنی همان زمانی که تبلیغات شکل می‌گرفت اگر کسی توجهی به رسانه‌های روسیه می‌کرد معلوم بود که جوگیری‌های آنها بیانگر این است که خواهان روی کارآمدن ترامپ هستند. از آنجا که مسئله مربوط به کشور آمریکا بود و رسانه‌های اروپایی و آمریکایی توانسته بودند افکار عمومی را به خودشان جلب کنند. به هر صورت اعتماد به رسانه هر کشور در درجه اول ناشی از اعتماد افکار عمومی آن جامعه به رسانه‌شان است اگر چنین چیزی نباشد طبیعتا کشورهای خارجی به آن توجه نمی‌کنند. 
** یک ادعای تایید نشده‌ای که تنها بخشی از آن قابل پذیرش است و آن هم این بود که رسانه ملی مدعی می‌شود به این مضمون که هماهنگ بوده است با دستگاه‌های ذیربط؛ مگر می‌شود دستگاه‌ها آنقدر در رسانه دخالت داشته باشند که اصلاً اطلاع‌رسانی خیلی عادی هم دچار تاخیر شود؟ 
رسانه جامعه را مدیریت فکری می‌کند و برای همه پذیرفته شده است. اگر این قدرت را نداشته باشد بهتر است که آن رسانه تعطیل شود. همه این اتفاقاتی که از سوی نهادهای مرتبط با موضوع برای رسانه‌های کشور رخ داد از ساعت‌های چهارم یا پنجم واقعه بود یعنی هفت ساعت بعد از وقوع حادثه، تازه شورای عالی امنیت کشور تشکیل جلسه داد. مهم این بود که ساعت‌های اولیه حادثه که رسانه‌های خارجی تولید خبر می‌کردند صدا و سیما برنامه‌های عادی خودش را پخش می‌کرد و هیچ نهادی با رسانه ملی کاری نداشت. بنابراین اگر فعالانه وارد می‌شد می‌توانست موثرتر
واقع شود.

آفتاب یزد
نظر شما
نظراتی كه حاوی توهین و مغایر قوانین کشور باشد منتشر نمی شود
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید
نام:
ایمیل:
* نظر:
ویژه روز
عکس روز
خبر های روز