در میان همه وزرا بعد از انتصاب این وزیر در سال 92، بدنه حامیان حسن روحانی - یعنی اصلاح طلبان- در تردید فرو رفت. عبدالرضا رحمانی فضلی وقتی چهار سال پیش ردای وزارت کشور را بر تن کرد خیلیها از خود میپرسیدند که از بین تمام این آدمها و شخصیتها چرا او؟ چرا حسن روحانی که با کنار رفتن محمدرضا عارف و با حمایت همهجانبه اصلاحطلبان به روی کار آمده، علم حساس ترین و کلیدی ترین بخش سیاست داخلی کشور را به ید یک اصولگرای قدیمی و پیر کهنه کار جریان راست سپرده است؟ سال 92، بوی محافظهکاری رحمانی فضلی بر فضای دولت استشمام میشد. شاید به خاطر سابقه نمایندگی که در مجلس داشته یا صدارت و مقامش در صداو سیما. به واسطه همین از سرآغاز، مخالفتهای بسیاری از سوی اصلاحطلبان با وزارت او صورت گرفت. کمکم که گذشت با باقی ماندن برخی از استانداران یا فرمانداران از دولت سابق و بعضا به روی کار آمدن برخی مدیران غیرهمسو با دولت، تیغ تیز اتهامات بیش از گذشته زیر گلوی رحمانی فضلی قرار گرفت. چه بسا که بسیاری از این مدیران، استانداران و فرمانداران غیر همسو تا پایان این چهار سال بر قدرت ماندند.
**گردن باریک وزیر
یکی دیگر از انتقادهایی که رحمانی فضلی در این چهار سال نتوانست خود را از آن برهاند، لغو بسیاری از سخنرانیهای مجوز دارو یا برهم خوردن کنسرتها و مراسمی بود که به نوعی وزارت کشور نیز در حفظ آن مسئول بود. اما وزارت کشور دراین چهارسال نشان داد که زورش به برهمزنندگان مراسم و میتینگهای قانونی در کشور نمیرسد و از این رو وزیر بارها در معرض سوال یا حتی استیضاح نیز قرار گرفت. هرچند که رحمانی فضلی توانست از
مهلکه مجلس بگریزد. وزیر کشور اما گاهی برخلاف انتظارات محبوب هم میشد، بخصوص وقتی از پولهای کثیف در انتخابات (در زمان مجلس نهم) سخن گفت، اما صد افسوس همانقدر که گاهی شجاعانه حرف میزد گاهی نیز خیلی زود از مواضع خود عقبنشینی میکرد. البته ناگفته نماند گردن وزیر کشور دولت روحانی گاهی از مو هم باریک تر بود، چون از یک طرف مورد انتقاد اصلاحطلبان قرار میگرفت و از سویی دیگر مورد هجمه اصولگرایان. درست موقعی که به دلیل بیتفاوتی نسبت به پدیده بانوان ساپورتپوش (!) در مجلس گذشته از سوی همجناحیهای سابقش کارت زرد گرفت. رحمانی فضلی در این چهار سال انتقادهای زیادی را از دو طرف دریافت میکرد و از سویی به خاطر اوضاع داخلی کشور چون لغو جلسات قانونی و یا عدم تغییر مدیران دولتی غیرهمسو در مظان اتهام سستی و عدم اقتدار در برابر مشکلات قرار داشت اما با این حال سعی میکرد تا در این سالها از خود چهرهای معتدل که تعلقات جناحیاش را از یاد برده است به نمایش بگذارد. چه بسا بعضی اوقات با ایراد سخنرانی علیه هنجارشکنیهای جریان راست، دل جناح چپ را هم به دست میآورد.
**روی سخن روحانی رحمانی فضلی بود؟
اما انتخابات سال 96، باردیگر نام رحمانی فضلی را بر سر زبانها انداخت. اینکه حسن روحانی در بخشی از سخنرانی اش میگوید "در روند انتخابات چیزی بالغ بر 3 میلیون نفر از کسانی که در صفها ایستاده بودند، موفق به رای دهی نشدهاند،" موضوعی است که بخشهایی از آن مستقیما گریبان وزیر کشور و وزارتخانهاش را میگیرد. صحبت از تخلفات گسترده انتخاباتی که در آن استانداران و فرمانداران دخالت داشتهاند هم مطلبی است که باز هم اتهامات را به سوی آقای وزیر روانه میکند. نتیجه آنکه رحمانی فضلی اگرچه در این انتخابات جزو کسانی بود که نا عهدی و بیوفایی به دولت نکرد، اما به واسطه همه انتقادهایی که در این چهارسال به دلایل مختلف نسبت به او بوده است میتواند جزو یکی از همانهایی باشد که به زودی ناقوس تغییرش به صدا درخواهد آمد.
بخصوص حالا که حسن روحانی نیز برای معدود دفعاتی حرفهایی را زده که وزیر کشورش را به نقد میکشد. حتما آن موقع که حسن روحانی، علی جنتی وزیر سابق ارشادش را به دلیل عقب نشینی در بحث کنسرتهای مشهد خطاب قرار داد و گفت که نباید بترسید و عقب بنشینید را یادتان هست؟ زنهار حسن روحانی به علی جنتی همانا و تغییر او پس از مدتی همان. اما آیا اکنون زنهار حسن روحانی به رحمانی فضلی را هم میتوان از همان جنس توصیف کرد و باید آماده تغییر وزیر کشور در دولت دوازدهم بود؟
**تفاوت رحمانی فضلی با علی جنتی
در این باره یک نکته را نباید فراموش کنیم، رحمانی فضلی یک تفاوت عمده با علی جنتی دارد.
رحمانی فضلی از افراد نزدیک به علی لاریجانی است که معاونت وی در شورای عالی و اغلب پستهای دولتی وی در همراهی با علی لاریجانی بوده است. او در جریان انتخابات ریاست جمهوری نهم در سال ۱۳۸۴ ریاست ستاد انتخابات صدا و سیما را برعهده داشت وهمین موضوع شائبه سوگیری او به نفع علی لاریجانی، را به همراه داشت -لاریجانی که در آن سال کاندیدای ریاست جمهوری بود و همین امر بارها سبب انتقاد از وی شد - رحمانی فضلی حالا وزیر دولتی است که رئیس آن یعنی حسن روحانی رابطه بسیار نزدیک و دوستانهای با علی لاریجانی دارد. تا حدی که بسیاری میگویند زدو بندهای دولتیها باعث شد تا علی لاریجانی در مجلس دهم، گوی سبقت را از عارف برباید و بر صندلی ریاست مجلس تکیه زند. به واسطه همین دوستی است که معادله تغییر رحمانی فضلی در کابینه دوازدهم با اما و اگر روبه رو میشود. چون بی گمان نه حسن روحانی به دنبال شکرآب شدن رابطه خوبش با لاریجانی است و نه لاریجانی خواهان این اتفاق. عبدالرضا رحمانی فضلی از دید خیلیها نه به خاطر بد بودن، بلکه به علت خنثی بودن در برابر بدیها، مورد نقد است و از همین رو نباید در کابینه دوازدهم قرار بگیرد. بخصوص که حالا رئیس جمهور نیز با اظهاراتش درباره کوتاهی در مدیریت رای دهی انتخابات 96 که باعث عدم رای 3 میلیون نفر شده به عملکرد رحمانی فضلی نقد وارد کرده است، اما از سویی موضوع نزدیکی وزیرکشور به لاریجانی این پرسش بزرگ را مطرح کرده که آیا روحانی حاضر است به همین راحتی از خیر یکی از دوستان صمیمی رئیس مجلس بگذرد و به فکر گزینه دیگری باشد؟