
نياز ايران به ساخت٢٠ کارخانه GTL
سيدحسين ميرافضلي نوشت:سالانه بيش از ٢٥٠ ميليارد مترمکعب گاز طبيعي در ايران توليد ميشود که کمتر از چهار درصد آن در صنعت پتروشيمي به محصولات ارزشمند تبديل ميشود و بيش از ٤٠ درصد آن در نيروگاهها و مصارف خانگي به هدر ميرود و محيط زيست را نيز آلوده ميکند. بنده مسئوليت مؤسسهاي را برعهده داشتم که در سالهاي ١٣٨٣ و ١٣٨٤ طرح توازن گاز کشور را زير نظر مرکز پژوهشهاي مجلس تهيه كرديم. در آن زمان سؤال مهمي مطرح بود که چه برنامه بلندمدتي براي گاز توليدي در پارس جنوبي و ساير ميادين گازي داشته باشيم؟ به سمت صادرات گاز تمرکز كنيم يا بخش عمده گاز را به سمت نيروگاهها سوق دهيم و چه ميزان در صنعت پتروشيمي مورد استفاده قرار گيرد و چه ميزان در مصارف خانگي و چه ميزان براي تزريق گاز به ميادين نفتي. برای ازدياد برداشت نفت همه مسائل بررسي شد و يکي از مهمترين اولويتها تزريق گاز به ميادين مستقل نفتي جهت ازدياد برداشت تعيين شد همچنين انتقال برق ارزانتر به روستاهاي دورافتاده به جاي انتقال گاز از ديگر اولويتها تعيين شد. به هر حال هنوز اين سؤال مطرح است که بهترين روش استفاده از گاز طبيعي چيست با اين تفاوت که اکنون بخش عمده گاز را به سمت مصارف خانگي و نيروگاههاي پرمصرف کمبهره سوق دادهايم و حدود چهار درصد گاز در واحدهاي پتروشيمي مصرف ميشود که قيمت آن سه تا چهار برابر ساير مصارف تعيينشده است!؟ يکي از بهترين روشهاي استفاده از گاز طبيعي که مزيت ويژهاي براي اقتصاد و توسعه کشور دارد تبديل گاز طبيعي به بنزين و گازوئيل يورو٥ است که دراينباره توضيح مفصل خواهم داد و دلايل و توجيهات اقتصادي آن را در اين نوشته شرح خواهم داد.
چند شرکت محدود داراي لايسنس يا دانش GTL هستند که عبارتاند از شرکتهاي شل، ساسول و سينفيول چين که در سالهاي گذشته به دليل تحريم امکان انتقال تکنولوژي به کشور وجود نداشت هرچند پيشرفت اين تکنولوژي در ١٠ سال اخير بوده است. اما اکنون امکان انتقال اين تکنولوژي به کشور وجود دارد و برخي از اين شرکتها بسيار تمايل دارند با ايران همکاري و دانش خود را منتقل كنند. در اين تکنولوژي گاز متان به محصولات ارزشمند بنزين و گازوئيل يورو٥ که محصول بسيار پاک و باکيفيتي است، تبديل ميشود. در تکنولوژي سينفيول با ميزان ٣,٢ ميليون تن گاز متان ميتوان دو ميليون تن بنزين و گازوئيل با نسبت ٧٠ درصد بنزين و ٣٠ درصد گازوئيل توليد کرد. همچنين ١.٥ ميليون تن CO٢ با خلوص ٩٦ درصد توليد ميشود که در ادامه درباره استفاده مناسب از آن نيز توضيح خواهم داد.
حجم سرمايهگذاري لازم براي احداث يک کارخانه دو ميليونتني حدود سه ميليارد يورو است که اگر مقياس توليد بيشتر شود، حجم سرمايهگذاري به نسبت توليد کاهش خواهد يافت. ميزان آب مورد نياز واحد دو ميليونتني دو ميليون تن و زمين مورد نياز حدود ٢٠٠ هکتار است. مزيت ويژه اين روش توليد بنزين در مقايسه با ساير روشها اين است که نسبت قيمت ماده اوليه به محصول خيلي کمتر است. در پالايشگاههاي نفت بايد نفت خام بشکهاي ٥٠ تا ٦٠دلاري يا تني حدود ٣١٠ تا ٣٢٠دلاري وارد کارخانه شود و حدود ٥٠ درصد آن به محصولات ارزشمند تبديل ميشود بنابراین حاشيه سود آن پایين است. در روش دوم کاندنسيت تني ٣٠٠ تا ٤٠٠دلاري وارد کارخانه ميشود و حدود ٧٥ درصد محصولات ارزشمند توليد ميشود که فاصله بين ماده اوليه و محصول کم است و به ازاي هر تن محصول حدود ٨٠ دلار است. در روش GTL گاز تني ٨٠ تا ٩٠دلاري وارد کارخانه ميشود و محصول تني ٥٠٠ تا ٦٠٠ دلاري توليد ميشود اما کارخانههاي GTL در پنج سال اول بهرهبرداري فشار زيادي بر سرمايهگذار وارد ميکنند زيرا هزينه ساخت اين کارخانهها نسبت به ميزان محصولي که توليد ميکنند، زياد است.
از سال ششم بهرهبرداري که وامها و بهرههاي سرمايهگذاري پرداخت ميشود اين کارخانهها حاشيه سود فوقالعاده بالا داشته و سود آنها غيرقابل مقايسه با همه کارخانههاي بزرگ صنعت پتروشيمي و پالايشگاهي است. بنابراین دولت بايد در پنج سال اول سرمايهگذاري، از اين واحدها حمايت ويژه كند و شرايط را براي جذب سرمايهگذار خارجي و جذب منابع مالي ارزان فراهم كند. به دليل مصرف آب کم و وجود گاز طبيعي در نقاط مختلف کشور امکان احداث واحدهاي GTL در مناطق دور از دريا نيز وجود دارد بخشي از محصول توليدي نيز به مصرف داخل اختصاص مييابد و بخشي نيز به کشورهاي مجاور صادر خواهد شد. مصرف بنزين در جهان از ميزان موجود کمتر نخواهد شد و با روند کند رشد خواهد داشت چراکه سالانه حدود ٧٠ ميليون خودرو و دهها ميليون موتورسيکلت در جهان توليد ميشود. هواپيماها و قايقهاي موتور نيز مصرفکنندگان بزرگ بنزين هستند بنابراین اين تفکر که با ورود خودروهاي برقي روند مصرف بنزين کاهشي باشد چندان منطقي نيست، از نظر اقتصادي هزينه شارژ برق خودروهاي برقي کمتر از هزينه بنزين نيست و نياز به زيرساختهاي گستردهاي دارد. روند رشد خودروهاي برقي بسيار کمتر از روند توليد خودروهاي با سوخت بنزين است. پالايشگاههاي قديمي نيز بهمرور از مدار توليد خارج ميشوند و چون قيمت بنزين و گازوئيل کاهش يافته در ساخت پالايشگاههاي جديد با خوراک نفت خام چندان سرمايهگذاري گستردهاي انجام نخواهد شد. از طرف ديگر واحدهاي GTL پس از طيكردن دوره پنجساله اول بهرهبرداري قابليت رقابت جدي با پالايشگاههاي توليد بنزين از نفت خام و کاندنسيت دارند و قدرت بالايي در مقاومت در مقابل کاهش قيمت بنزين دارند و ميتوانند با تأثيرگذاري در مديريت بازار نقش ويژهاي در کنترل بازار ايفا كنند. درخصوص CO٢ توليدي واحدهاي GTL چند روش براي استفاده از CO٢ توليدي وجود دارد که عبارتاند از: ١- تزريق CO٢ به ميادين نفتي برای ازدياد برداشت که دراينباره لازم است واحدهاي GTL در نزديک ميادين نفتي مدنظر احداث شوند ٢- استفاده از CO٢ برای توليد متانول يا اوره (از ترکيب آمونياک و CO٢ اوره به دست ميآيد. در اين مورد بايد واحد GTL در کنار دريا احداث شود که بتوان آمونياک مورد نياز را از خارج تأمين كرد.
چنانچه ٢٠ واحد GTL با ظرفيت دو تا چهار ميليونتني در کشور احداث شود، درآمد ملي از محل صادرات بنزين بين ٢٠ تا ٤٠ ميليارد دلار افزايش خواهد يافت (با احداث اين تعداد واحد توليدي بين ٦٠ تا صد ميليارد مترمکعب گاز طبيعي به محصولات ارزشمند تبديل ميشود) و براي بيش از ٥٠ هزار نفر شغل مستقيم ايجاد خواهد شد. براي نيل به اين هدف لازم است از اسراف بيرويه حدود صد ميليارد مترمکعب گاز در مصارف خانگي و نيروگاهي جلوگيري شود و ضمن فرهنگسازي ابزار تشويقي و تنبيهي لازم برای تحقق اين هدف فراهم شود.